نسخه چاپی

چه كسانی از انزوای رژیم صهیونیستی عصبانی هستند؟

رفتار و گفتار نسنجیده برخی دولتمردان در 8 ساله گذشته را می‌توان بزرگترین هدیه بادآورده برای نتانیاهو و دوستانش به حساب آورد.

به گزارش نما، مسعود کاظمی در قانون آنلاین نوشت:قفل هایی که طی چند سال اخیر درهای«امید»و«حیات» را به روی کشور بسته بود، در پی هم گشوده می‌شوند و «کلید تدبیر» توانسته بعد از 34 سال درهای نیویورک را به روی ما باز کند. گشایشی که برای احقاق حقوق مردم ایران و برون رفت از شرایطی که تحریم ها بر مردم تحمیل کرده، لازم و ضروری است. با این حال، این اتفاق خوشایند همه جریان‌های سیاسی داخل و خارج نبوده و در داخل از سوی عده‌ای بی توجهی به مبانی نظری انقلاب و تفکر امام(س) در تقابل با آمریکا تعبیر شده، در خارج هم فریاد لابی های صهیونیستی و سران رژیم اشغالگر قدس را به آسمان برده است.

در داخل ایران، این بار افراطی‌ها سعی نمی‌کنند مواضع خود را پنهان کنند یا به مصادره وقایع به نفع خود بپردازند. سر دادن شعار و حمله به رئیس‌جمهور در مراسم استقبال از او در فرودگاه مهرآباد نشان از تلاش برای بازگرداندن«ستیز» و «خصومت» به فضای سیاسی و اجتماعی کشور دارد. این گروه نباید فراموش کنند که اقدامات دیپلماتیک امروز واکنش و معلول رفتارهای نادرست و غیرسیاسی آن‌هاست و کارشکنی و تلاش برای بی‌اثر جلوه دادن چاره اندیشی‌های دولت پشت کردن به جمهوریت نظام، منافع ملی و حماسه24 خرداد است.

اگرچه مذاکره مستقیم میان ایران و ایالات متحده در کوتاه مدت مفید خواهد بود اما اهمیت این مسئله در تداوم رابطه و چگونگی آن در میان مدت و بلند مدت است، نکته‌ای که ذهن هر دو گروه موافق و مخالف رابطه با آمریکا را به خود مشغول کرده است. نیروهای موافق اغلب برای بازگشت آرامش به عرصه سیاسی و عمومی کشور و در نتیجه جلوگیری از جابه‌جایی قدرت به حمایت از اقدامات دیپلماتیک دولت یازدهم می‌پردازند. نیروهای مخالف هم این رابطه را تهدیدی برای تامین منافع شخصی خود یا به عبارتی اقلیتی می‌دانند که همواره به دنبال سهم خواهی و منفعت طلبی بوده است.

در عرصه بین‌المللی اما سخنان بنیامین نتانیاهو در سازمان ملل را باید از جنبه دیگری بررسی کرد. او سخنان تکراری و بی اساس خود را مجددا تکرار و با لحنی ناپسند به رئیس جمهور ایران توهین کرد. در لابلای سخنان نتانیاهو اما، اعترافی تلخ برای وی و پیروزی ارزشمندی برای دیپلماسی جدید ایران نهفته بود. نخست وزیر رژیم صهیونیستی گفت اگر تنها هم بمانیم در مقابل ایران اقدام خواهیم کرد. به نظر می‌رسد نتانیاهو خطر تنهایی در عرصه جهان را به واقع نزدیک می‌بیند که اینگونه هشدار می‌دهد.

نکته‌ای که جلب توجه می کند انکار دستاوردهای سفر رئیس جمهور به نیویورک از سوی محافل تندروی داخلی همگام با افراطیون خارجی است. فراموش نکرده‌ایم که سخنان رئیس دولت نهم و دهم در باب هولوکاست چطور جامعه جهانی را علیه ایران متحد کرد. به نظر می‌رسد با رفتن آن مرد، نتانیاهو هم در عرصه جهانی تنها مانده است. آیا بزرگترین دستاورد سفر رئیس جمهور به نیویورک انزوای جهانی رژیم صهیونیستی نیست؟ انزوایی که تا همین چند ماه پیش سهم ایران بود. گروه‌های افراطی در هر کجای دنیا حتی اگر به ظاهر مخالف و دشمن هم باشند، نقاط مشترک فراوانی دارند که آن‌ها را به حرکت در یک راستا وا می‌دارد.

قطعا انزوای رژیم صهیونیستی در جامعه جهانی برای سردمداران آن بسیار سخت و دردناک خواهد بود. چرا که آن‌ها در طی سال‌های گذشته، با هزینه‌های بسیار پروژه ایران‌هراسی را گسترش دادند و از این طریق هم سرپوشی برای جنایت خود تراشیدند و هم اتحادی نامحسوس بین خود و کشورهای عربی منطقه علیه ایران شکل دادند. در همین راستا طی سال‌های گذشته دولتمردان ما خدمات ناخواسته اما گرانبها به صهیونیست‌ها ارائه دادند. رفتار و گفتار نسنجیده برخی دولتمردان در 8 ساله گذشته را می‌توان بزرگترین هدیه بادآورده برای نتانیاهو و دوستانش به حساب آورد.

آنچه عجیب تر می نماید نارضایتی برخی جریان‌های تندرو در داخل کشور است. جریانی رسانه‌ای در داخل کشور از روند اتفاقات رخ داده در نیویورک بی نهایت عصبانی شده و در کمال تعجب آن را مطلوب رژیم صهیونیستی می داند. مگر جریان‌های افراطی داخلی بارها و بارها رقبای خود را با انگ حمایت غرب و رژیم صهیونیستی از صحنه به در نکرده‌اند؟ حال چگونه است که از روند عادی‌سازی روابط ایران و غرب به مانند نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی عصبانی هستند و حتی تئوری توجیه نعل وارونه را مطرح می کنند؟

۱۳۹۲/۷/۱۳

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...