نسخه چاپی

دلیل هاشمی از «حذف شعار مرگ بر آمریكا » چیست؟

اخیرا با اوج گیری فعالیت های سازمان یافته حلقه نیویوركی فعال در بدنه دیپلماسی رسمی كشور در خصوص برقراری رابطه با آمریكا سایت هاشمی رفسنجانی به شكلی ناهضم با انتشار مصاحبه ها و هم چنین بازنشر چند باره مطالب تاریخ گذشته و خاطرات صرفا شخصی غیر قابل استناد هاشمی سعی دارد تا به هر نحو ممكن به نسل فعلی بقبولاند كه مذاكره و رابطه ایران با آمریكا هیچ ایراد ماهوی و شكلی ندارد.

+به گزارش نمابه نقل از «وطن آنلاین»؛ در مطلب حاضر سعی شده است تا فارغ از شگردهای تبلیغی – توجیهی هاشمی رفسنجانی مبنای فکری و رویکردی وی مستند به فرمایشات حضرت امام (ره) مورد نقد و بررسی واقع شود.

1- هاشمی رفسنجانی طی سخنان مبهم و دو پهلو در مصاحبه با فصلنامه مطالعات بین المللی سعی می کند که با گذر تعمدی از دشمنی های گذشته و حال حاضر دولت آمریکا با ملت ایران مشکلات موجود فی مابین را فقط در اختلافات عقیدتی صرف خلاصه نماید تا در سایه این کلام ناموجه بدین نتیجه رسد که اسلام دستور نداده است که با کسانی که مخالف عقیده ما هستند قطع رابطه شود لذا قطع ارتباط با آمریکا دستوری غیر اسلامی است. ظاهرا از منظر هاشمی دولت آمریکا با ملت ایران دیگر سر جنگ ندارد و لابد تحریم های غیر انسانی و فشارهای اقتصادی سنگین تحمیلی بر ملت ایران و ترغیب رژیم صهیونیستی به ترور دانشمندان ایران و قتل عام مسلمان در منطقه و انواع تهدیدهای گسترده عملی و... نمی تواند به معنای فضای جنگ باشد. هاشمی می گوید: « اسلام دستور نداده است که با کسانی که مخالف عقیده ما هستند، قطع رابطه شود یا صحبت نکنیم...البته زمانی است که دیگران می‌خواهند با ما بجنگند، ما را از بین ببرند که این مورد، فضای دیگری است و در همین مورد هم اسلام حکم دارد و بحث دیگری است. ولی وقتی می‌شود با آنها بمانیم و با عمل، عقایدمان را به دنیا معرفی کنیم، راهی که اسلام خواسته است را چرا دنبال نکنیم؟»

2- ظاهرا هاشمی فراموش کرده است که در بدو پیروزی انقلاب اسلامی و حتی سالها پیش از آن حضرت امام خمینی (ره)در شرایطی آمریکا را شیطان بزرگ و دشمن ملت نامیده است که رژیم پهلوی و دولت وقت آمریکا در اوج روابط دیپلماتیک قرار داشته و ایران در آن مقطع رسما نقش ژاندارمی آمریکا در منطقه را بر عهده داشته است.

3- طبعا در دایره انقلاب اسلامی و اسلام اصیل نفی نظام سلطه و استکبار ستیزی از جایگاه و اعتبار حقیقی برخوردار است و نمی توان به بهانه مصالح زودگذر نسبت به منافع حقیقی جهان اسلام بی تفاوت ماند به هر شکل پاسخ صریح هاشمی به پرسش « چه شرائطی فضای جنگی محسوب می شود؟» و یا« برقراری ارتباط با آمریکا چه عوایدی می تواند برای ملت ایران در پی داشته باشد؟» و یا« فواید برقراری رابطه با امریکا در تضعیف اصول انقلاب اسلامی در عرصه بین المللی برای نظام سلطه» بتواند بخشی از توجیهات ذهنی و اقدامات عملی رفسنجانی و وابستگانش را در برقراری رابطه با آمریکا را روشن سازد.

4- هاشمی در مصاحبه مذکور یک ادعای تکراری را مجددا باز نقل می کند تا بواسطه این ادعا جریانات انقلابی را منفعل نموده و متعاقبا جامعه ایران اسلامی را به برقراری ارتباط با دولت متخاصم آمریکا راضی سازد. هاشمی می گوید:« من در سالهای آخر حیات امام(ره) نامه‌ای را خدمتشان نوشتم، تایپ هم نکردم. برای اینکه نمی‌خواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه هفت موضوع را با امام مطرح کردم و نوشتم که شما بهتر است در زمان حیاتتان، اینها را حل کنید، در غیر این صورت ممکن است اینها به صورت معضلی سدّ راه آینده کشور شود. گردنه‌هایی است که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود...یکی از این مسایل رابطه با آمریکا بود. نوشتم بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. آمریکا قدرت برتر دنیا است.» لازم به اشاره است که هاشمی رفسنجانی تعمدا در هیچ مقطعی از پاسخ متقابل امام (ره)کلامی به میان نمی آورد . شاید هاشمی هیچ اشاره ای به جواب مثبت و یا منفی امام خمینی (ره) به این مطالبه مکتوب وی نمی کند تا باب هر گونه استنباط مطلوب از این خاطره بی نتیجه کماکان میسر باشد.

5- روشن است دادن پیشنهاد حل مشکلات ارتباط با آمریکا و متقابلا سکوت حضرت امام (ره) در قبال این پیشنهاد هر گز نمی تواند مستندی بر تائید نظر هاشمی رفسنجانی از سوی حضرت امام در خصوص برقراری رابطه با آمریکا باشد. طبیعی است که مواضع حضرت امام در قبال آمریکا به قدری روشن، گویا ، قاطع و خدشه ناپذیر است که نه با تک خاطرات یک فرد بلکه با مجموع خاطرات آن شخص کمترین آسیبی بر آن وارد نیست. بی شک گردنه ای که هاشمی از آن یاد می کند ماهیتا یکی از افتخارات مبارزاتی امام (ره) در تاریخ انقلاب اسلامی است.

6- برای تنویر افکار عمومی لازم به اشاره است که امام (ره) در بند پایانی وصیتنامه الهی خویش به وضوح اشاره می کنند: « اکنون که من حاضرم ، بعض نسبت های بی واقعیت به من داده می شود وممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض می کنم آنچه به من نسبت داده شده یا می شود مورد تصدیق نیست ، مگر آنکه صدای من یا خط وامضای من باشد، با تصدیق کارشناسان ؛ یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم .» آنچه روشن است تاکنون هیچ سند مستندی بر تائید خواسته هاشمی از سوی امام (ره) ارائه نشده است که بر همین اساس و مبتنی بر توصیه ماندگار امام خمینی(ره) این ادعای هاشمی اساسا غیر مستند و غیر قابل تائید می نماید.

7- در عین حال گذری کوتاه در متن وصیتنامه حضرت امام (ره) موید آن است که معمار کبیر انقلاب اسلامی تا پایان عمر شریف هیچگاه از مواضع انقلابی – اسلامی خویش در برابر شیطان بزرگ عدول نکردند. برای نمونه ایشان در وصیتنامه خویش می نویسند:« و ملت ما بلکه ملتهای اسلامی و مستضعفان جهان مفتخرند به اینکه دشمنان آنان که دشمنان خدای بزرگ و قرآن کریم و اسلام عزیزند، درندگانی هستند که از هیچ جنایت و خیانتی برای مقاصد شوم جنایتکارانه خود دست نمی کشند وبرای رسیدن به ریاست و مطامع پست خود دوست و دشمن را نمی شناسند و درراس آنان امریکا این تروریست بالذات دولتی است که سرتاسر جهان را به آتش کشیده و هم پیمان او صهیونیست جهانی است که برای رسیدن به مطامع خود جنایاتی مرتکب می شود که قلمها از نوشتن و زبانها از گفتن آن شرم دارند؛ و خیال ابلهانه اسرائیل بزرگ! آنان را به هر جنایتی می کشاند.» لذا چنانچه ادعای هاشمی مبنی بر تصمیم امام خمینی (ره) بر برقراری ارتباط با آمریکا صحت داشته باشد بایستی بتوان نشانه های متقنی براین اقدام حضرت امام در خصوص دراصلاح روند آمریکا ستیزی ایشان در متن وصیتنامه مشاهده نمود.نبود چنان نشانه هایی حکما اثبات می کند که اینگونه ادعای های منسوب به امام خمینی کاملا ذهنی و اصالتا غیر واقعی می باشد.

8- به نظر می رسد که هاشمی رفسنجانی به علل نسبتا معلومی که ظاهرا ریشه در منافع برخی از بستگان و وابستگان سیاسی اش دارد به جد کوشش دارد تا با هزینه کردن از دیگران به مقصود خویش دست یابد. برای نمونه ایشان در نفی شعار "مرگ بر آمریکا" می کوشد تا با توسل به یک سری خاطرات فردی تائید نشده و انتساب آن به حضرت امام خمینی (ره) و یا مقام معظم رهبری قبح رابطه با آمریکا را از بین ببرد.

9- هاشمی رفسنجانی در مصاحبه با فصلنامه مطالعات بین الملی با استدلال بسیار ضعیفی سعی نموده است تا با یکسان شماری دولت آمریکا با روسیه ، چین و آمریکا به توجیه ضرورت های مذاکره با آمریکا همت گمارد. ایشان در مصاحبه می گوید :« مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آنها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ » طرح این سئوال اگرچه با توجه به ضمیر بکار برده شده « ما» نشان می دهد که ایشان دیدگاهی غیر از دیدگاه ملت ایران دارند اما از سوی دیگر طرح چنین پرسشی عمق سادگی و یا پیچیدگی سیاسی هاشمی را به تصویر می کشد. اگر کسی با ادعای مبارزه شصت ساله با نظام سلطه نتواند و یا نخواهد تفاوت دولت آمریکا با دیگر دول را تشخیص بدهد انصافا بایستی در صحت مواضع اتخاذی وی در مورد دیگر مسائل نیز با دیده تردید نگریست.چنین فردی یا دچار تغییرات بنیادین در مبانی فکری شده است یا در حالت خوش بینانه با قرائن و شواهد غیر واقعی آرمان ستیز به نتایج واقعی آرمان سوز دست یافته است.

در پاسخ به پرسش مشکوک طرح شده از سوی هاشمی بایستی گفت که نگاهی گذرا بر لیست دشمنی های دامنه دار دولت آمریکا در طول پنجاه سال گذشته در قبال ملت ایران به وضوح روشن می سازد که شیطان بزرگ نامیده شدن آمریکا از سوی حضرت دلائل بسیار متقن تاریخی – دینی داشته است. عنوانی که حضرت امام (ره) تقریبا برای هیچ کشور دیگری بکار نبرده است.

10- از منظر دیگر دعوت جبهه انقلاب اسلامی از شخص آقای هاشمی رفسنجانی به مطالعه مجدد در مبانی و اصول انقلاب اسلامی و فرمایشات راهبردی حضرت امام خمینی (ره) می تواند پاسخی جدی به پرسش های مبهم و دشمن شادکن هاشمی باشد. علاوه بر آن سیری در انآدیشه های متعالی امام خمینی (ره) در آغاز نهضت انقلاب اسلامی می تواند پاسخی جدی بر تلاش های اخیر وی در برقراری رابطه با آمریکا باشد. نکات ذیل می تواند به افراد مدعی ضرورت برقراری رابطه با آمریکا بینش انقلابی بدهد.

الف : امام خمینی (ره) همواره آمریکا را در راس قدرت های استکباری جهان و عامل اصلی تمام گرفتاری های جهان اسلام به ویژه ایران معرفی می کنند. ایشان در ۴ آبان ۱۳۴۳ در مقابله با لایحه استعماری کاپیتولاسیون می فرمایند : « تمام گرفتاری ما از این آمریکاست ….. این وکلا هم از آمریکا هستند این وزرا هم از آمریکا هستند . 1»

ب: از سوی دیگر حضرت امام خمینی (ره) در تمثیلی روائی آمریکا را شیطان بزرگ و دیگران را بچه شیطان معرفی می کنند.قطعا هاشمی باید تصدیق کند که یک جامعه انقلابی- اسلامی مجاز به برقراری ارتباط با شیطان نیست. امام می فرمایند :« در یک روایتی است که رسول خدا که مبعوث شد آن شیطان بزرگ فریاد کرد و شیطان ها را دور خودش جمع کرد و اینکه : مشکل شد کار بر ما! در این انقلاب شیطان بزرگ که آمریکاست شیاطین را با فریاد دور خودش دارد جمع می کند. چه بچه شیطان هایی که در ایران هستند و چه شیطان هایی که در خارج هستند جمع کرده است و هیاهو به راه انداخته است . 2»

پ: به هر شکل آقای هاشمی بایستی بدانند که حضرت امام خمینی که شناخت دقیقی نسبت نظام سلطه و سیاست های غیر انسانی دولت آمریکا در قبال ملل مستضعف دارن د با صراحت و قاطعیت خدشه ناپذیری میزان شدت خطر آمریکا را به حدی زیاد می دانند که کوچک ترین غفلت آز خطر آمریکا را موجب نابودی کشور غافل اعلام می نمایند : « خطر آمریکا به حدی است که اگر کوچک ترین غفلتی کنید نابود می شوید . 3» طبیعی است هاشمی رفسنجانی به عنوان یکی از دوستداران انقلاب اسلامی مجاز نیست که با گفتار و رفتار خویش جامعه اسلامی را به غفلت از خطر جدی آمریکا وا دارد.

ت: هم چنین معظم له با صراحت انقلابی دولت آمریکا را مولد و منشا هر فساد موجود در عالم دانسته و همه دشمنان نظام را آلت دست دولت آمریکا معرفی می کنند.ایشان می فرمایند: « آمریکا در هر فسادی دست دارد . 4» لذا شکی وجود ندارد که برقراری رابطه با کشور مولد فساد مطلقا زیبنده یک کشور اسلامی نبوده و هیچ هم خوانی با اصول و آرمان های انقلاب اسلامی ندارد.

ث: به هر حال آقای هاشمی باید بپذیرد که امام خمینی در پیام خویش در تقبیح دولت طاغوتی آمریکا و تبیین تفاوت این شیطان بزرگ با بت ها خطاب به حجاج می فرمایند: « و کدام بت به پایه شیطان بزرگ و بتها و طاغوت های خونخوار می رسد که همه مستضعفان جهان را به سجده خود و ستایش خویش فراخوانند و همه بندگان آزاد خدای تعالی را بنده فرمانبردار خویش دانند .در فریضه حج که لبیک به حق است و هجرت به سوی حق تعالی به برکت ابراهیم و محمد است مقام نه بر همه بتها و طاغوتهاست و شیطان ها و شیطان زاده هاست . و کدام بت از شیطان بزرگ آمریکای جهانخوار و شوروی ملحد متجاوز بزرگتر و کدام طاغوت و طاغوتچه از طاغوت های زمان ما بالاترند 5 »

ح: در فرازی دیگر حضرت امام خمینی (ره) در پاسخ به مدعیان برقراری رابطه با آمریکا و تشریح جنس رابطه ملت ایران با دولت آمریکا می فرمایند : « رابطه ما با امثال آمریکا رابطه ملت مظلوم با جهانخواران است. 6 » هاشمی بایستی بتواند توجیهی برای معقول بودن ابطه میان مظلوم و ظالم مصر بر ظلم ارائه دهد و سپس در میان هجمه های پایان ناپذیر و دشمنانه آمریکائی ها پرچم تبیین ضرورت رابطه با آمریکا را در ایران به دست خویش و یا کسانش بلند نماید.

ج: حضرت امام خمینی (ره) که پرچمدار رهائی بشریت معاصر از قیود نظام سلطه است هرگونه رابطه با آمریکا را مایه تن دادن به خواری و ذلت می دانند. ایشان می فرمایند: « اگر ما با آمریکا و سایر ابرقدرت ها کنار آمده بودیم گرفتار این مصائب نبودیم ولی مردم ما دیگر به هیچ وجه حاضر نیستند تن به خواری و ذلت دهند7» لذا طبیعی است که هاشمی رفسنجانی نمی تواند ملت را به انجام کاری فراخواند که اصالتا این عمل سیاسی مایه ننگ تاریخی و مصائب پر شمار می باشد.

چ: هاشمی باید بداند که نیت واقعی دولت آمریکا در مخاصمه و مقابله و مذاکره وهر آنچه که در ورطه ارتباط و قطع ارتباط قابل ذکر است نابودی انقلااب اسلامی و به بند کشانیدن ملت غیور ایران است. امام خمینی سال ها پیش از این نیت واقعی دولت آمریکا در میدان مواجهه با ملت ایران پرده برداشته و می فرمایند: « آمریکا قصد نابودی ما را دارد . 8» لذا روشن است که اندکی تدبر در موارد مذکور هر انسان منصف دوستدار وطن را ولو که مغفول بزرگ نمائی های دشمنان و یا دغل کاری های دوستان شده باشد منطقا به نفی مذاکره و رابطه با شیطان بزرگ وا می دارد. طبیعتا هاشمی نیز از این قاعده کلی مستثنی نمی باشد.


۱۳۹۲/۷/۱۸

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...