به گزارش نما به نقل از افکارنیوز، هرچند طرف ایرانی اعلام کرده مایل است پیشنهادها محرمانه بماند اما طرف مقابل بهگونهای متناقض سخن میگوید و اصطلاحاً با دست پس میزند و با پا پیش میکشد تا به زعم خود ضمن اینکه بتواند بیشترین امتیاز را به دست آورد، ژست طلبکاری خود را حفظ کند. هر چند خبر دقیقی از محتوای پیشنهادها و مذاکرات منتشر نشده اما به نظر میرسد غرب همچنان حاضر نیست در ازای اقدامات اعتمادساز ایران، به روشنی اصل حق غنیسازی را امضا کند هر چند که فعلاً به بازی پلکانی دست زده و کسب برخی امتیازهای نقد را در اولویت قرار داده است. در این میان طرف ایرانی معتقد است مباحثی نظیر اجرای مجدد پروتکل الحاقی، باید در آخر مذاکرات و نه در آغاز مورد بحث قرار گیرد. ایران حد فاصل سالهای ۲۰۰۳ پروتکل الحاقی را به صورت داوطلبانه به اجرا گذاشت اما با نقض تعهدات از سوی غرب، اجرای این مسیر متوقف شد. بازرسیهای سرزده و گستردهتر، از مفاد پروتکل الحاقی است. تصویب پروتکل، از اصل بحثهای اعتقادی مجلس شورای اسلامی است. بنا بر برخی گزارشها وزیر امور خارجه کشورمان مایل است زمانبندی یک ساله را برای حل مسئله ابهامات موجود مورد تصویب طرفین قرار دهد اما طرف غربی مایل است به جای ترسیم افق و نهایت مذاکرات، مبادله برخی امتیازهای نقد- مانند غنیسازی ۲۰ درصد و فعالیت تاسیسات فردو- را در ازای وعدههای نسیه و مبهم را مانند گذشته به دستور اصلی تبدیل کند و به همین دلیل حاضر نیست بر حقوق مسلم ایران بهعنوان کف مذاکرات صحه بگذارد. ]به گزارش ایرنا به نقل از دیپلمات[ در این دور از گفتوگوها درباره سطح و میزان غنیسازی و همچنین اجرای پروتکل الحاقی بحث شده است. با این حال موضوع «اصل غنیسازی» در خبرها مسکوت مانده است. خبرگزاری ریانووستی در گزارشی نوشت «ایران به بررسی امکان تعلیق غنیسازی ۲۰ درصد در صورت لغو تحریمهای یکجانبه آمریکا و اروپا آماده است» و آسوشیتدپرس مدعی شد «پیشنهاد هیئت ایرانی در مذاکرات، کاهش سطح غنیسازی بوده است» سیدعباس عراقچی معاون وزیر خارجه گفته است سخنان سخنگوی اشتون درباره اینکه ایران باید گام اول را بردارد، ناامیدکننده است. عراقچی همچنین میگوید «ما در طرف مقابل تغییر لحن را به سمت مثبت دیدهایم اما هنوز تغییر رویکرد را ندیدهایم.» در همین حال موضع ۱۰ سناتور پر نفوذ کنگره آمریکا مزید بر علت شده و به این گمانه قوت بخشیده که مراکز تصمیمگیر در آمریکا دنبال تعطیلی اصل غنیسازی هستند. به گزارش رویتر ۱۰ سناتور طرح «تعلیق در برابر تعلیق» را مطرح کردهاند که بر مبنای آن ایران باید برنامه غنی سازی اورانیوم خود را کاملاً به حالت تعلیق درآورد و آمریکا نیز اجرای دور جدید تحریمها را لغو کند!! یعنی در واقع سخن از تحریمهای موجود در میان نیست. در این نامه تاکید شده است که اگر چه مذاکرات در جریان است اما گزینه نظامی هنوز روی میز است؛ سناتورها همچنین از اوباما خواستند که با استفاده از تحریمهای موجود ایران را بیشتر تحت فشار قرار دهد. این نامه به امضای ۶ سناتور دموکرات و چهار سناتور جمهوریخواه رسیده است که از جمله آنها میتوان به سناتور رابرت منندز، رئيس کمیته روابط خارجی سنا، چارلز شومر، سناتور ارشد دموکرات، سناتور جان مککین، و سناتور لیندسی گراهام جمهوریخواه اشاره کرد. به گزارش بیبیسی، «طر ح تعلیق در برابر تعلیق بسیار نزدیک به موضع اسرائيل است که میگوید ایران نباید حق غنیسازی داشته باشد.» موضوع قابل توجه دیگر تغییر ادبیات محافل غربی پس از دریافت نشانههایی مبنی بر آمادگی طرف ایرانی برای مذاکره درباره غنیسازی ۲۰ درصد است. غربیها به جای استقبال از این انعطاف، به سمت کم ارزش جلوه دادن این موضوع رفته و توقعات خود را به حوزههای دیگر بردهاند! ادبیات هماهنگ نتانیاهو، لسآنجلس تایمز، واشنگتن پست و رادیو فردا در این باره جالب توجه است. نخست وزیر رژیم صهیونیستی ضمن سخنانی در کنست (پارلمان) گفت: ایران اکنون تمایل دارد غنیسازی ۲۰ درصدی خود را کنار بگذارد که دیگر مهم نیست اما در ازای آن خواستار کاهش تحریمهاست. ایران تمایل دارد امتیازات کمی بدهد اما امتیاز زیادی بگیرد؛ اگر به کل خواستههایش هم نمیرسد. لغو تحریمها اشتباهی تاریخی است؛ به خصوص که قبل از تحقق همه مطالبات لغو شوند. فشار بینالمللی آن چیزی است که ایرانیها را وادار به امتیازدهی میکند. روزنامه لسآنجلس تایمز نیز در گزارشی نوشت:«ممکن است ایران تولید اورانیوم یا غنای ۲۰ درصد را متوقف کند و بیشتر ذخیره اورانیوم غنیشدهاش را به خارج بفرستد. ]با این حال[ عدهای از مقامات غربی معتقدند توقف غنی سازی متوسط و حتی تعطیلی سایت فردو، دیگر به معنای امتیاز زیادی تلقی نمیشود؛ زیرا ایران پیشرفتهای زیادی در نصب سانتریفیوژهای پیشرفته کرده است که میتواند اورانیوم با غنای ۳/۵ درصدی خود را به سرعت به میزان مورد نیاز برای ساخت بمب تبدیل کند. منتقدان به همین دلیل میگویند غنیسازی ۲۰ درصدی در حرکت ایران به سوی ساخت بمب از اهمیت کمتری برخوردار است. بعضی از دیپلماتها و کارشناسان مستقل میگویند از این بابت هراس دارند که بیشترین امتیازی که ایران میخواهد بدهد کمتر از کف خواستههای غرب باشد.»! روزنامه واشنگتن پست، نیز در مضمونی مشابه که نشان از هماهنگ شدن سناریوی جدید دارد، مینویسد:«هرگونه توافقی قبل از لغو تحریمها باید مبتنی بر واقعیات جدید برنامه هستهای ایران باشد. دولت اوباما لزوما نباید پاسخ «بله» ایران به پیشنهادهای داده شده را بپذیرد حتی اگر این پاسخ کامل و محض باشد. دلیل آن این است که ایران طی یک سال گذشته به طور مداوم زیرساختهای هستهای خود را توسعه داده است. یک سال پیش انبار رو به رشد اورانیوم غنی شده ۲۰ درصد ایران؛ خطرناکترین جزء از زیرساختهای هستهای ایران به شمار میرفت.» این روزنامه مدعی شد: «اگر تهران حتی شش ماه قبل با متوقف یا تعطیل کردن این تاسیسات و خارج ساختن همه موادی که تا به حال در آن تولید شده است موافقت میکرد، دیگر خطر احساس نمیشد اما در عرض یک سال گذشته، ایران نسلی جدید از سانتریفیوژها را در بزرگترین تاسیسات غنیسازیاش در «نطنز» نصب کرده است. این سانتریفیوژها میتوانند اورانیوم را با سرعتی خیلی بیشتر فرآوری کنند. به همین دلیل خطر آنها بسیار حساستر از غنیسازی بالای خلوص ۲۰ درصد و ورود ایران به مرحله تولید سوخت بمب هستهای است. نیروگاه آب سنگین اراک هم که قرار است تا سال آینده تکمیل شود ایران را قادر خواهد ساخت پلوتونیوم لازم را که در بمب بکار میرود، تولید کنند.!! با این تفاصیل چندان که پیداست موضوع تعلیق غنیسازی ۲۰ درصدی تاسیسات فردو که پیش از این از نگاه غرب دور از دسترس به نظر میرسد به محض پذیرش طرف ایرانی مبنی بر اینکه میتوان درباره آنها بحث کرد، بلافاصله کمارزش جلوه داده شد و محافل غربی به پله بالاتر طلبکاری پریدهاند! رادیو فردا نیز در گزارش مشابهی مدعی شد: از خیر محموله ۲۰ درصدی و غنیسازی آن گذشتن قدم بزرگی نیست. نگرانی هماکنون درباره ۲۰ درصد نیست، بلکه ابعاد آن و سانتریفیوژهای پیچیده و همچنین سرعت تولید اورانیوم حتی با غنای پنج درصد است(!) با وجود همه این فضاسازیهای رسانهای و دیپلماتیک، مقامات غربی خود بهتر از همه میدانند که دوره مذاکرات یک سویه ۱۰ سال قبل سپری شده و ایران حاضر نیست بدون مشخص شدن تصویر سرانجام مذاکرات، کمترین امتیازی بدهد. گزارش وبسایت سیانان در این زمینه حاکی است «به رغم روی کار آمدن دولت جدید در ایران که علاقه داشته بگوید موفقیت در مذاکرات به زودی محقق میشود، این احمقانه است که اگر توقع داشته باشیم بنبست ۱۰ ساله به سرعت حل شود. ایران امروز برخلاف سال ۲۰۰۳ که برای سرهم کردن ۱۶۴ سانتریفیوژ تقلا میکرد، امروز بیش از ۱۸ هزار دستگاه سانتریفیوژ دارد. در آن زمان ایران یک سایت غنیسازی و یک نوع سانتریفیوژ داشت. ذخیره مواد اشتقاقپذیر نداشت و میخواست تنها تا ۵ درصد غنیسازی کند. امروز دو سایت غنیسازی در اختیار دارد، چند نوع سانتریفیوژ پیشرفته و چندین تن مواد اشتقاقپذیر دارد. غنیسازی را در حد ۵ و ۲۰ درصد انجام میدهد و این پیشرفتها با هزینه گزافی به دست آمدهاند. امروزه برخلاف ۱۰ سال قبل امتیازدهیهای یکجانبه نباید روی دهد و رخ نخواهد داد. سیانان تاکید کرد: با جاهطلبی نمیتوان مذاکرات را پیش برد. در مرحله فعلی این شیوه که «اکنون امتیاز بدهید و بعدا پاداش بگیرید» موفقیتآمیز نخواهد بود. تردید در مورد توانایی روحانی، با این بدبینی در تهران همراه شده است که آمریکا به طور خاص آیا میتواند تعامل با تهران را محقق کند؟ یا «باراک اوباما» رئیسجمهوری آمریکا از توان سیاسی لازم برای لغو تحریمها برخوردار است. برای موفقیت مذاکرات غرب میتواند به طرف ایرانی بگوید که تا چه میزان میتواند برنامه مسالمتآمیز هستهای که شامل حق غنیسازی نیز هست، داشته باشد. با توافق در این زمینه میتوان جزئیات فنی تدابیر اعتمادساز را تعیین کرد. همچنین سایت آمریکایی المانیتور در تحلیل مشابهی نوشت: حسین موسویان از مذاکرهکنندگان سابق ایرانی معتقد است پیشنهاد تعلیق غنیسازی ۲۰ درصد در ازای چشمپوشی غرب از تحریمهای بیشتر، پیشنهاد بادام به ایران در مقابل مروارید است. موسویان میگوید مهم این است که ابتدا بر سر وضعیت آخر توافق شود. اما من تردید دارم اوباما بتواند این کار را بکند. او در مقابل کنگره اختیار ندارد.
سيانان:
وعده نسیه در مقابل امتیاز نقد جواب نمیدهد
دهمین دور مذاكرات هستهای ایران و گروه ۵+۱ روز گذشته در ژنو به پایان رسید و قرار است ادامه این مذاكرات سه هفته دیگر انجام شود.
۱۳۹۲/۷/۲۵

