جنگ پايان يافته بود و عصر روز شنبه پیامبر اعظم (صلّی الله علیه وآله) همراه با رزمندگان اسلام از رزمگاه احد به سوی مدینه بازگشتند. جنگي كه آزموني براي استقامت بود و در اين آزمون برخي به بهانه ای در مسیر احد راه خود را از پیامبر (صلّی الله علیه وآله) جدا کردند و برخي در دامنه احد فریاد یاری خواهی حضرتش را نادیده گرفتند و از فراز "رمات” برق غنایم به زیرشان آورد. 72 شهيد نيز از بهترين ياران رسول اسلام بر جاي ماند كه از ميان آنها داغ شهادت حمزه به عنوان ياريگري كم نظير براي مسلمانان بسيار گران بود. باقيمانده سپاه نيز اغلب به شدت مجروح بودند و پيامبر نيز از اين قاعده مستثني نبود. هرچند مسلمين غم از دست دادن عزیزانشان را با زنده ماندن پیامبر (صلّی الله علیه وآله) در آن صحنة سخت، فراموش کردند و برخی از آنان با چهرهای گشاده، شکرگزاری خود را از زنده بودن پیامبر (صلّی الله علیه وآله) ابراز می داشتند. فردای آن روز پس از نماز صبح، نبي مكرم اسلام با الهامات الهی مأمور شد به تعقیب دشمن در منطقة حمراء الأسد در جنوب مدینه بپردازد. دشمن در هشت کیلومتری جنوب حمراء الأسد، پس از تحلیل جنگ احد، در اندیشه حمله به مدینه و به زعم خود کشتن پیامبر (صلّی الله علیه وآله) و غارت اموال مسلمانان بود. شرایط خاص زمانی به گونه ای بود که کمترین زمان نباید از دست می رفت. بلال مأمور شد تا دستور پیامبر (صلّی الله علیه وآله) را ابلاغ کند: "کسانی که در غزوه احد مجروح شدند، آماده حرکت برای تعقیب دشمن در حمراء الأسد باشند.”مسلمانان مجروح که با سختی خود را برای برپایی نماز صبح رسانده بودند، مطلع شدند که باید همین امروز حرکت کنند. جای درنگ نبود، جانبازان احد، همراه پیامبر (صلّی الله علیه وآله) به سوی حمراء الأسد حرکت کردند، جانبازان غیرتمند به جای استراحت، داوطلبانه خدمتگزاری جانبازان مصدوم تر را به عهده گرفتند تا کاروان جان بر کف، دستور پیامبر (صلّی الله علیه وآله) را به انجام رسانند. رزمندگان مأمور شدند جهت فراوان نشان دادن یاران پیامبر (صلّی الله علیه وآله) ، شب ها هر کدام در چند نقطه آتش روشن کنند، بنابراین روزها به جمعآوری هیزم و چوب و شب ها به روشن کردن منطقه با شعله های آتش می پرداختند.
در آن هنگام كه سران کفر از حضور نیروهای اسلام مطلع گشته و از رهگذري شنيدند كه برغم انديشه آنها كه مسلمين پس از شكست غافلگير خواهند شد، لشگري با عزم راسخ آماده كرده اند تا بر آنها بتازند؛ از جنگ منصرف گشته و پيروزي بدون تلفاتي را نصيب مسلمين كردند.
اين فراز از تاريخ صدر اسلام از آن رو مرور شد كه هر کس به سرنوشت پیشینیان با نگاه ویژه خویش می نگرد و یافته های تاریخی گذشتگان را بر آیندگان گزارش میکند. ارزش آگاهی از راه رفتة آنان آنگاه سودبخش است که تابلوی راهنمای فرزندان دوره های بعد باشد، الگو دهد، توان تصمیم سازی بخشد، حیرت زدایی نماید. از بهترين تواريخ، سيره معصومين است كه خود حجت و راهنما مي باشد.
بي شك سستي مسلمين در آن مقطع تاريخي مي توانست عواقب جبران ناپذيري را ببار آورد. اينك نيز مدتي است كه هشدار سرنوشت ساز بودن ايام از سوي رهبر امت بيان گشته و "پيچ تاريخي جهان” مكرر تبيين گشته است. عزم راسخ ملت ايران به عنوان پيش قراولان "بيداري اسلامي” در عصر حاضر، مي تواند سرنوشت تاريخ را تغيير داده و از سوي ديگر سستي و كاهلي نيز مي تواند نتايج جبران ناپذيري برجاي گذارد. تذكر رهبر حكيم انقلاب مبني بر آنكه " لبخند فریبگرانه دشمن نباید کسی را دچار خطا کند” و نيز آنكه "ملت متکی به قدرت درونی از اخم و تحریم دشمن متلاطم نمیشود” بيانگر آن است كه نبايد از جراحات تحريم بر اقتصاد كشور هراسيد و بايد عزم مبارزه را بار ديگر جزم نمود. پيروزي بر دشمن حاصل اراده است؛ آن هم در لحظاتي كه باور اين اراده برايش غير ممكن و آن را خواهد شكاند. کشور برای حل مشکلات، باید روی پای خود بایستد.
*قائم مقام دبیرکل حزب موتلفه اسلامی
پیروزی اراده
محمد علی امانی
۱۳۹۲/۸/۱۳