نسخه چاپی

واكنش رسانه‌های ضدانقلاب به اظهارات الهام

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون ویژه خود نوشت:

تقلاي كور براي عادي سازي فعاليت فتنه گران

سردرگمي همچنان در ميان اصلاح طلبان آلوده به «فتنه سبز» و «تحريم انتخابات مجلس» موج مي زند.
اين طيف حزبي- رسانه اي در جريان اغتشاشات سال 88 هيزم كش و آتش افروز فتنه بودند و در زمينه القاي تقلب و ايجاد التهابات خياباني نقش آفريني كردند. آنها پس از شكست در سناريوي مذكور، از موضع سلبي وارد شده و كوشيدند تحريم انتخابات مجلس را پيش ببرند كه با مشاركت 65درصدي مردم، مجدداً ناكام ماندند.
طيف ياد شده با آزمودن اينكه از سياست تحريم انتخابات بهره اي نمي برد، مايل است به عرصه سياسي و انتخابات رياست جمهوري بازگردد به همين دليل هم روزنامه هاي زنجيره اي وابسته به آنها طي هفته گذشته با ز دن تيترهايي نظير «سلام اصلاح طلبان به انتخابات» و انتشار اسامي يا تصاوير عبداله نوري، محمدرضا عارف و كمال خرازي و... كوشيدند اصطلاحاً به «عادي سازي»! همه خيانت هاي طيف افراطي طي 3 سال گذشته بپردازند گويا كه همه مسئله متوقف به تصميم افراطيون براي تحريم انتخابات يا حضور در آن بوده و حالا مسئله حل شده است!! البته در اين ميان برخي تحليل گران مطرح كردن برخي نام ها را پروژه اي انحرافي در جهت رد گم كني و به حاشيه انداختن مسئله اصلي مي دانند. اين تحليلگران براي اثبات تحليل خود مي گويند روشن است فردي نظير عبداله نوري كه محكوميت قضايي دارد يا اشخاصي كه اساساً رجل سياسي- مذهبي هستند و نه سابقه يك روز مديريت اجرايي دارند (شرايط نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري)، نمي توانند نامزد انتخابات شوند.بنابراين هدف اصلي، خروج از فضاي بن بست بدون عذرخواهي از عملكرد 3 ساله يا دست كم توضيح به مردم درباره اقدامات ساختارشكنانه و كور گذشته است.
آنچه اين سردرگمي را آشكارتر مي كند رديف كردن اسامي و تصاوير كساني چون عبداله نوري است، كسي كه همين چند روز پيش به خاتمي به خاطر نقض سياست تحريم و شركت در انتخابات مجلس انتقاد كرد.
در اين زمينه پايگاه اينترنتي صبح امروز كه توسط راديو آمريكا و در پوشش مجتبي واحدي (مشاور كروبي و سردبير فراري روزنامه آفتاب يزد) مديريت مي شود، در تحليلي نوشت: پس از شركت خاتمي در انتخابات مجلس كه برخلاف اجماع كل نيروهاي تحولخواه [اسم مستعار جريان برانداز!] صورت گرفت، بسياري از اصلاح طلبان قطع اميد كرده اند و به دنبال چهره هاي تازه اي نظير عبدا... نوري مي گردند تا با محوريت آنها اصلاحات يا جنبش سبز را بازسازي كنند اما نام نوري در حالي مطرح مي شود كه او داراي سابقه محكوميت در جمهوري اسلامي است و تأييد صلاحيت وي قابل تصور نيست.
وب سايت راديو كوچه- از سايت هاي ضدانقلابي- نيز معتقد است: اين روزها جريان اصلاحات به مثابه بيماري بدحال است كه از پايان عمر دولت سيدمحمد خاتمي هر روز معذب تر شده، پس از سركوب جنبش سبز و حصر موسوي و كروبي به بستر افتاده و به دنبال شوك ناشي از شركت خاتمي در انتخابات اخير، محتضر شده است. گويا طرفداران اصلاحات قصد دارند اين بار با فعال كردن برخي افراد جاني تازه به بيمار خود ببخشند.
اين وب سايت، نوري را از كساني دانست كه در برخورد با منتظري نقش آفريني كرد.
داريوش قنبري عضو اقليت مجلس در گفت وگو با ايلنا مي گويد: تشكيلات اصلاح طلبان دچار از هم گسيختگي شده و پيش از مشخص شدن فرد بايد سازماندهي تشكيلاتي در دستور كار قرار گيرد.

سوت و كف ضد انقلاب در استقبال از يك اظهارنظر سخيف

اظهارات نسنجيده و تعجب آور اخير غلامحسين الهام در مورد مجمع تشخيص مصلحت نظام مورد سوءاستفاده گسترده ضد انقلاب خارج نشين قرار گرفت.
سايت خودنويس با استناد به سخنان الهام تيتر زد: «رهبري بيكارها را به مجمع تشخيص مصلحت مي برد».
سايت جرس نيز با استناد به سخنان رهبر معظم انقلاب كه در ديدار با اعضاي دوره جديد مجمع تشخيص مصلحت نظام اين نهاد را مظهر خرد جمعي در نظام اسلامي دانسته بودند نوشت: الهام مي گويد: مجمع تشخيص مصلحت كارايي خود را از دست داده است.
اين سايت متعلق به حلقه ماسوني لندن با كنار هم قرار دادن سخنان رهبر معظم انقلاب درباره نقش مهم مجمع تشخيص در حل و فصل اساسي ترين مسائل كشور و مقايسه آن با اظهارات اخير غلامحسين الهام حداكثر سوءاستفاده را از اين اظهارات عجيب كرده است.
روزنامه هاي متعلق به جريان اصلاحات نيز سخنان الهام را در تيترهاي خود برجسته كردند.
اعتماد تيتر زد: الهام مجمع تشخيص را جاي بيكاران دانست و شرق نيز بر اين قسمت سخنان الهام تكيه كرد كه مجمع تشخيص كارايي ندارد.
اين در حالي است كه اين اظهارات با واكنش جدي عموم مردم و همچنين چهره هاي اصولگرا نيز مواجه شده است.
بسياري از خوانندگان كيهان طي روزهاي اخير با تماس هاي مكرر اظهارات سخيف الهام را محكوم كرده و خواستار توضيح وي شده اند و برخي اصولگرايان هم در واكنش هايي از وي خواسته اند اين سخنان را اصلاح كند. در همين زمينه مصطفي پورمحمدي سخنان الهام را سخيف خوانده است. محمدرضا باهنر گفته است اگر حرف وي درست بود خود او بايد به عضويت در مجمع منصوب مي شد، حجت الاسلام شجوني هم گفته است كه اظهارات غلامحسين الهام «توهين آميز» بوده است.
و بالاخره، انتظار آن است كه آقاي الهام اظهارات خود را تصحيح كرده و از ملت عذرخواهي كند.


هرچه اوباما مقابل ايران جا مي زند نتانياهو عصباني تر مي شود

روابط باراك اوباما و نتانياهو به خاطر اختلاف بر سر ايران به حد انفجار رسيده است.
روزنامه القدس العربي در گزارشي نوشت: درگيري تازه اي كه ميان اوباما و نتانياهو، بر سر مذاكرات هسته اي با ايران بود، از نگاه نتانياهو به ايران هديه داده شده است. نتانياهو عبارتي به كار برد كه حكايت از دلخوري شديدش از آمريكايي ها دارد. وقتي او اين اظهارات را مي گفت، سناتور جو ليبرمن، كنار او به عنوان شاهد ايستاده بود. نتانياهو نه تنها در سياست خارجي اوباما را مورد عتاب قرار داد بلكه در حقيقت سياست هاي داخلي او را نيز به سخره گرفت، به گونه اي كه پيام تند او در دهان كاركنان كاخ سفيد و اطرافيان اوباما پيچيد. اما اوباما نيز از كلمبيا واكنش شديدي از خود نشان داد و گلوله كلامي او را با گلوله كلامي پاسخ داد.
به گزارش ديپلماسي ايراني، در ادامه اين يادداشت آمده است: انفجار روابط اوباما با نتانياهو، ديگر از عرف ديپلماتيك خارج شده است و جواب يكديگر را در فضاي غيرديپلماتيك مي دهند. اكنون همه مي دانند كه اين دو با يكديگر اختلاف هاي سنگين دارند. منابع آگاه مي گويند كه سفر يك ماه پيش نتانياهو به آمريكا توافقات گسترده بسياري به دنبال داشته است شايد به همين دليل است كه نتانياهو نشست اسلامبول را به چالش مي كشد و اوباما را مورد سرزنش قرار مي دهد. و الا او خوب مي داند كه روند گفت وگوها به گونه اي است كه حتي در نشست دوم نيز توافقي حاصل نخواهد شد و اگر هم بنا باشد نتيجه اي به دست آيد در نشست سوم خواهد بود. منطقي است كه نخست وزير اسرائيل بر سر مذاكره كنندگان با تهران تشر بزند كه گفت وگوهايتان با ايران روشن نيست اما از اين روشن تر اين است كه او خشم باراك اوباما را هم برانگيخته است.
القدس العربي مي نويسد: نيازي به گفتن نيست كه خشم نتانياهو نيز تا اندازه اي به جا است. ايران تلاش مي كند از شدت تحريم ها عليه خودش بكاهد و در كسب دستاوردها در جهان عربي و اسلامي ادامه دهد. در اين هم شكي نيست كه ايران به توقف غني سازي تن نخواهد داد و تاسيسات زيرزميني اش در نزديكي شهر قم را نيز تعطيل نخواهد كرد. با اين حال در چنين فضايي لازم بود اسرائيل خويشتنداري مي كرد و حتي ظاهري هم شده، چيزي بيان نمي كرد تا ديپلماسي چانه زني آمريكا با ايران تا آخر پيش برود اما حقيقتا فضا هم فضاي عادي اي نيست، اسرائيل اين موضوع را درك نمي كند. وقتي نتانياهو به واشنگتن رسيد مشاوران و نزديكانش به او اطلاع دادند كه هدف نهايي اوباما حل برخي مشكلات با ايران است تا قيمت نفت بيش از اين افزايش نيابد تا بر انتخابات پيش روي آمريكا عليه او اثر نگذارد. گفتني است ايهود باراك وزير دفاع اسرائيل در مصاحبه با سي ان ان تصريح كرده است: مذاكرات، فرصت دادن به ايران است و ما به اين مذاكرات بدبين هستيم. ما هيچ خوش بيني در اين باره نداريم.
داني ايالون معاون نتانياهو نيز گفته است: نبايد در دام فضاي مثبت مذاكرات افتاد.
آلكس فيشمن، تحليلگر روزنامه يديعوت آحارونوت به بي بي سي مي گويد: «آمريكايي ها مي خواهند از طريق ديپلماتيك اين مشكل را حل و فصل كنند. اولويت دوم آنها اين است كه اقدام نظامي اسرائيل عليه ايران را به تاخير بياندازند.»
به گزارش بي بي سي، نرمش بيش از اندازه قدرت هاي بزرگ، نگراني ديگر اسرائيلي ها درباره مذاكرات با ايران است.

كشف تازه آقاي مرگ موش در بروكسل

عضو مركزيت حزب مشاركت كه براي شبكه سازي و سازماندهي اپوزيسيون به خارج كشور رفته بود، پس از 2 سال كارآموزي ناكام مي گويد در خارج از كشور نمي شود اپوزيسيون ساخت.
رجب مزروعي مقيم بروكسل در اظهاراتي كه حاكي از بي ارزش و بي خاصيت شمردن فعاليت اپوزيسيون خارج نشين است، مي گويد: اپوزيسيون خارج، نمايندگي داخل ايران را ندارد.
وي در مصاحبه با سايت «چراغ آزادي» و در پاسخ اين پرسش كه «در حال حاضر در فضاي سياسي اپوزيسيون، به خصوص اپوزيسيون خارج كشور بحث ديالوگ مطرح است، نظر شما در رابطه با طرح كنگره ملي و طرح هاي مشابه چيست؟»، گفت: من فكر نمي كنم به طور كلي از خارج بتوان چيزي را سامان داد، در واقع حداكثر كاري كه نيروهاي خارج كشور مي توانند بكنند اين است كه كاري نكنند كه ضربه اي به روند تحولات در داخل زده شود. من فكر نمي كنم كه در خارج كشور بتوان آلترناتيوسازي كرد يا بتوان جرياني راه انداخت كه قادر باشد تحولات درون ايران را تحت تأثير قرار دهد.
وي در عين حال ضمن طفره رفتن از پاسخ به چند سوال درباره ماهيت مخفي شوراي هماهنگي سبز يا ناكارآمدي آن به پاسخ هايي از اين دست اكتفا كرد: «از سخنگوي شورا بپرسيد، من نمي توانم پاسخگو باشم»، «مخالفان هر توضيحي هم كه داده شود، قانع نمي شوند و فكر نمي كنم راهي براي قانع كردن آنها باشد» و «من در مجموع عملكرد شورا را مثبت مي دانم».
يادآور مي شود مزروعي از حدود 2 سال پيش ضمن خروج از كشور، به تنهايي شاخه خارجي حزب مشاركت و سازمان مجاهدين (انقلاب) را راه اندازي كرد و همچنين بدون اعلام رسمي در گروه چند نفره شوراي هماهنگي سبز فعال بود و البته پول هاي هنگفتي را نيز از برخي محافل اروپايي به همراه اردشير اميرارجمند دريافت كرد اما حاصل اين تلاشها، اعتراف اخير وي است و البته تعطيلي شبكه ماهواره اي رسا و تعطيلي چند سايت با پسوندهاي سبزند.
مزروعي در مجلس ششم عضو فراكسيون مشاركت بود و با ماجراي مرگ موش مشهور شد.


آيت الله وحيد خراساني فتنه گران را رسوا كرد

سانسور اظهارات آيت الله وحيد خراساني از مراجع عظام تقليد در رسانه هاي زنجيره اي، صداي اعتراض يكي از اين رسانه ها را درآورد.
پايگاه اينترنتي خودنويس با مرور اظهارات اخير آيت الله وحيد خراساني مبني بر اينكه «حفظ نظام از اوجب واجبات است»، نوشت: اين اظهارات در حالي است كه بسياري از رسانه هاي اپوزيسيون و سبز مي كوشيدند چهره مخالف حاكميت را از وي ترسيم كنند اما او بر همان نظر آيت الله خميني تأكيد كرد كه حفظ نظام از اوجب واجبات است. پرسش اصلي اين است كه چرا جاي اين خبر در رسانه هاي مخالف و سبز خالي است؟ مگر نه اينكه همين رسانه ها وي را چهره مخالف حاكميت معرفي كرده بودند؟ حال چرا سخن اصلي و مهم آيت الله وحيد خراساني كه تمام آن ادعاها را نقض مي كند، پوشش نمي دهند؟
نويسنده تصريح كرد: مي توان به وضوح يك نكته را ديد و آن اينكه اين آيت الله نيز همچون ديگر روحانيون ارشد، اگر هم نقدي داشته باشد، هرگز حاضر نيست نظام را قرباني كند. اينجاست كه بايد گفت مخالفان و به خصوص سبزها سعي مي كنند از درون سخنان افراد آنچه مورد علاقه شان است را بيرون بكشند و كليت سخنان و مواضع او را بايكوت كنند. باز هم بايد از رسانه هاي مخالف حاكميت پرسيد سخن مهم و غيرقابل تأويل آيت الله وحيد خراساني را كه مي گويد حفظ نظام اوجب واجبات است، چگونه بايد تحليل كرد؟
گفتني است دست اندركاران فتنه سبز در جريان فتنه سال 88 سعي كرده بودند ماهيت ضد دين و ضد انقلابي تحركات خود را پشت نقاب هاي مذهبي و تحريف مواضع شخصيت ها پي بگيرند اما حمايت آنها از رژيم صهيونيستي و آمريكا (شعارهاي نه غزه نه لبنان، جمهوري ايراني به جاي جمهوري اسلامي و...) و سرانجام حرمت شكني روزعاشورا، هويت حقيقي اين جريان را نشان داد.

حزب مشاركت فريب پهلوان پنبه هاي مجازي را خورد

يك عضو حزب مشاركت بخشي از مصيبت اصلاح طلبان در سه سال گذشته را، «ناشي از توجه اشتباه به مينياتورهاي سياسي دنياي مجازي» دانست و خواستار بازگشت به فضاي انتخابات شد.
طيف تندرو اصلاح طلبان با محوريت جريان هايي نظير حزب مشاركت و سازمان مجاهدين (انقلاب) كه عملاً در مقابل گروهك نهضت آزادي و گروهك هاي مشابه منفعل شده بودند، با ادعاي تقلب در انتخابات سال 88، اقدام به برپايي آشوب خياباني كردند. همين طيف در انتخابات اسفندماه گذشته مجلس، به تحريم انتخابات متوسل شدند كه سومين شكست راهبردي را براي آنها در پي داشت و حتي در نيمروز 12 اسفند با شوك شركت خاتمي در انتخابات ( در حوزه دماوند) مواجه شدند. اكنون يك عضو اين حزب ضمن تخطئه اقدامات كور سه سال گذشته، خواستار نگرش واقعي به عرصه و بازگشت به انتخابات شده است.
علي اصغر شفيعيان در وبلاگ خود نوشت: تاييد صلاحيت امثال داريوش قنبري، عضو فراكسيون اقليت مجلس، بالاخره نمادي است كه امروز اصولگرايان به آن استناد مي كنند و مي گويند اگر ديگراني هم كانديدا شده بودند، تاييد مي كرديم. خيلي ها با بدبيني مي گفتند راي ها را نمي شمارند و هيچ كدام از اصلاح طلباني كه تاييد صلاحيت شده اند، راي نخواهند آورد و شايد فقط امثال كواكبيان و خباز را خودشان به مجلس راه بدهند! اما تا اينجاي كار كه تعدادي از آنها از جمله مسعود پزشكيان-وزير خاتمي- و محمدرضا تابش- خواهرزاده خاتمي- راي آورده اند و تعدادي از جمله داريوش قنبري به دور دوم راه پيدا كرده اند. اتفاقا راي كواكبيان و خباز به درستي شمرده شد و راي نياوردند!
وي مي افزايد: بخش قابل توجهي از گروه هاي منتقد پس از انتخابات سال 88، سازماندهي تشكيلاتي خود را از دست داده اند و بيش از هر زماني در داخل آنها اختلاف به وجود آمده است. فيس بوك و سايت و وبلاگ يا گعده هاي گهگاه در مجالس ترحيم يا جشن نمي توانند جايگزين فعاليت تشكيلات و جلسات حزبي شوند.
وي ادامه داد: بعد از انتخابات 88 با پديده جالبي مواجه شديم. كساني كه يك روز كار حزبي نكرده بودند اما در فضاي مجازي مانند قهرمان هايي سياسي جلوه مي كردند و بي باكانه همه را به نقد مي كشيدند و به مثابه استراتژيست هاي سياسي، از خود راه درمي كردند؛ بخشي از مصائب اين دوران، حاصل توجه اشتباه و بيش از حد به اين مينياتورهاي سياسي دنياي مجازي بود كه بخشي از آنها حتي در ايران نبودند يا جرات نوشتن با نام واقعي خود را نيز نداشتند. در حالي كه چه بسيار فعالان با تجربه و تشكيلاتي سياسي كه در اين سالها در كنج نشسته و در واقع هرز رفته اند.
نامبرده البته توضيح نمي دهد كه افراطيون مدعي اصلاح طلبي خيانت هاي 3 سال اخير را چگونه توجيه مي كنند و چگونه ادعاي دروغ تقلب در انتخابات را درز مي گيرند؟ يا اين پرسش كه چرا به مردم دروغ گفته اند و اگر همچنان مدعي تقلبند، پس چرا در انتخابات شركت مي كنند؟ همچنين اين سوال كه بعد از ناكامي انتخاباتي چه مي كنند، آشوب، راديكاليسم و دور باطل و به بن بست رسيده گذشته؟!

۱۳۹۱/۲/۲

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...