به گزارش نما به نقل از نامهنیوز، در متن این نامه آمده است: «... باز هر گاه یکی از افراد سرشناس جامعه انقلابی ما در یکی از نقاط ایران تصمیم به سخنرانی دارد عدهای معدود دست به آشوب و خرابکاری میزنند ... نمیدانم چرا مسئولین حکومتی هیچ نمیگویند و چرا چماقداران را دستگیر نمیکنند و در مقابل مردم ستمدیده ما که تازه از یوغ چماقداران رژیم پهلوی نجات پیدا کردهاند محاکمه نمیکنند؟ چرا در این زمینه ساکتند؟ به خدا قسم تاریخ در مورد آنان بد قضاوت خواهد کرد.
عزیزانم دعایی و خاتمی! آخر چرا ساکتید و چرا هیچ نمیگویید؟ مگر چه مرگمان شده است؟ من از دیگران توقعی ندارم اما شما دیگر چرا که امید ما بودید؟ لابد شما هم استدلالتان این است که اگر فریاد برآوریم "چماقداری بد است" ضد انقلاب از آن بهرهبرداری میکند. اگر امروز جلوی این از خدا بیخبران را نگیریم، فردا نوبت افراد دیگر میرسد. جریان چماق و چماقکشی یکی از بدترین و وحشتناکترین مسائلی است که اگر سریعا در راه علاجش برنیاییم برای هیچکس هیچ نمیماند. دیروز او را مخالف خط امام میدانستند و امروز او را مسلمان نمیدانند و فردا این حکم بر تمام جاری است.
مگر امام نفرمودهاند که مردم برای نفت و گاز قیام نکردهاند بلکه برای مسائل معنوی قیام کردهاند؟ کتک زدن، فحش دادن و بیحیثیت کردن افراد، نفت و گاز است؟ آیا باید همه آن طوری فکر کنند که این معدود خوششان بیاید و الا در خط امام نیستند؟
چرا به عقاید مردم احترام نگذاریم و همه را غیر مسلمان بدانیم و فقط و فقط خودمان را در خط امام جا بزنیم؟ چندی پیش شخصی را امام پذیرفتند. یکی از افراد و محافظ منزل فریاد زد "این لیبرال را راه ندهید". من گفتم برادر، خود امام پذیرفتند، مگر تو در چه خطی؟ گفت من در خط امام هستم و باید این شخص اینجا نیاید.
این داستانی است که اگر کمی دامنهاش را وسیع کنید تمام جریانات از این قبیل میشود. امروز روح امام از جریان چماقداری ناراحت است. پس چرا مسئولین که بحمدالله در خط امام هستند با اینگونه امور مبارزه نمیکنند؟ چرا در چند دقیقه هر گروهی را بخواهند دستگیر میکنند ولی این چماقداران بیآبرو آزادانه با اسم اسلام و امام هر کاری را بخواهند میکنند؟ چرا مسئولین برای حفظ امام و اسلام اقدام لازم را نمینمایند؟ به خدا اسلام در خطر است و مردم ساکت در مقابل این جریانات بیزار هستند. نمایندگان محترم و شریف، اگر تا زود است جریان چماقداری را از ریشه نکنید فردا خیلی دیر است و شما خود قربانیان این نوع تفکر میشوید.»
به گزارش ایسنا، روز 14 خردادماه 1389، ایجاد آشوب در سخنرانی حجتالاسلام و المسلمین سیدحسن خمینی در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام (ره) در حرم مطهر امام خمینی (ره)، سخنرانی وی را ناتمام گذاشت.
رهبر معظم انقلاب نیز که قرار بود نماز جمعه آن روز را اقامه کنند، پس از آنکه برای بیان خطبههای نماز جمعه در جایگاه قرار گرفتند، با سیدحسن خمینی دیدهبوسی کردند و به نوعی با این اقدام زیبا، وی را مورد دلجویی قرار دادند.
همچنین پس از ایجاد آشوب در سخنرانی علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در مراسم 22 بهمن سال 91 در حرم مطهر حضرت معصومه (س)، حضرت آیتالله خامنهای طی سخنانی در جمع پرشور مردم تبریز و آذربایجان شرقی در روز 28 بهمنماه با انتقاد صریح و شدید از این اقدام تصریح کردند: اینکه عدهای برخی را ضد ولایت و ضد بصیرت بنامند و شعار بدهند، نظیر آنچه اخیراً در قم روی داد، اقدامی غلط است و بنده کاملاً مخالف این کارها هستم که قبلاً هم نظیر آن در مرقد مطهر حضرت امام (رضواناللهعلیه) اتفاق افتاد و به مسئولان تذکر دادم جلوی این کارها را بگیرند.
رهبر انقلاب افزودند: کسانی که راه میافتند و شعار میدهند، اگر واقعاً حزباللهی و مؤمن هستند، بدانند که این کارها به ضرر کشور و خلاف شرع است و اگر هم اعتنایی به این حرفها ندارند که حسابشان جداست.
پیشبینی دقیق «سیداحمد خمینی» درباره فرزندش
یكی از اتفاقات مهم سالهای ابتدایی انقلاب اسلامی درگیری ابوالحسن بنیصدر رئیسجمهور وقت با نخستوزیر رجایی و مجلس شورای اسلامی بود. اختلافاتی كه زمینه نگرانی نیروهای انقلاب و مردم را فراهم كرده بود. در همین زمینه حجتالاسلام سیداحمد خمینی در هنگام اوج اختلافات بنیصدر و شهید رجایی نامهای خطاب به نمایندگان مجلس اول نوشت و در این نامه بهویژه حججاسلام سیدمحمد خاتمی و سیدمحمود دعایی را خطاب قرار داد.
۱۳۹۲/۸/۲۸