نسخه چاپی

ماجرای نفرت شاه از اقوام فرح دیبا

عکس خبري -ماجراي نفرت شاه از اقوام فرح ديبا

احمد علی‌مسعود انصاری، در كتاب پس از سقوط ؛ سرگذشت خاندان پهلوی در دوران آوارگی، به نفرت شاه از خانواده زنش اشاره می‌كند.

به گزارش نما، در ایامی که شاه در غربت به سر می برد اشخاصی بودند که شاه تحمل دیدن آن‌ها را نداشت و از آن میان مخصوصاً باید از رضا قطبی نام برد. چون بسیاری از نزدیکان شاه مثل خود او معتقد بودند که قطبی و همفکرانش که دوستان شهبانو نیز بودند چپ یا کمونیست هستند و می‌گفتند که آن‌ها با عدم شناخت فرهنگ مردمی و روحیات عامه مخصوصاً در رادیو و تلویزیون دست به کارهایی زدند و بعد در جریان حوادث انقلاب هم که مشیر و مشار شدند راه و روشی را انتخاب کردند که در سقوط رژیم بسیار مؤثر بوده است.

با توجه به اختلاف مشرب گذشته، من و سایر نزدیکان شاه در روزهایی که ایشان از این کشور به آن کشور رانده می‌شدند، بارها شاهد درگیری شاه و فرح بر سر این موضوع بودیم. به خصوص شاه بارها فرح و یارانش را ملامت می‌کرد و می‌گفت که آن نطق کذائی «من صدای انقلاب شما را شنیدم» را با زور به دست من دادند و من بی‌آنکه محتوای آن را بدانم آن را خواندم.

به هر تقدیر، این دوگانگی اندیشه سبب شده بود که تا شاه در غربت زنده بود فرح و یارانش از کارها برکنار بودند و شاه حاضر به دیدار دوستان فرح نمی‌‌شد و از جمع اینان تنها دو نفر را می‌پذیرفت که عبارت بودند از دکتر هوشنگ نهاوندی و دکتر سید حسین نصر. این دو نفر البته در مکزیک احضار شدند تا کتاب پاسخ به تاریخ شاه را از فرانسه به ترتیب به فارسی و انگلیسی ترجمه کنند.

۱۳۹۲/۹/۲

نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...