به گزارش نما به نقل از تسنیم، برخلاف ادعای باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا که در فاصله میان دورههای دوم و سوم مذاکرات هستهای ژنو گفت تحریمها ایران را به پای میز مذاکره کشانده، واقعیت اینست که اکنون این غربیها هستند که به حل مشکلاتی که خود در زمینه مسائل هستهای ایران پدید آوردهاند نیاز دارند. فرصتی که برای روان شدن مذاکرات هستهای فراهم شده، دو پایه دارد؛ یکی نیاز غربیها و دیگری مواضع منطقی دولت جدید ایران.بدین ترتیب، تفاوت برخوردهای دو طرف مذاکره در مقطع جدید را اینگونه میتوان تفسیر کرد که اعضای غربی گروه 1+5 یعنی آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان چون از ادامه بلاتکلیفی مذاکرات هستهای با ایران خسته شده و تحت فشار شدید افکار عمومی کشورهای خود، بازرگانان اروپائی و آمریکائی و دولتهای شرقی قرار داشتند و دارند، در انتظار فرصتی بودند تا به حل و فصل این مسأله بپردازند و خود را از زیر این فشارها خارج نمایند. در طرف مقابل، این فرصت را انتخابات ریاست جمهوری ایران در 24 خرداد امسال فراهم ساخت و با روی کار آمدن جریان اعتدال، زمینه مورد انتظار پیدا شد.
منظور از فرصتی که از آن صحبت میشود، فراهم شدن زمینهای برای برخورد عاقلانه و عادلانه با موضوع فعالیتهای هستهای ایران است. یعنی طرف غربی، زیاده خواهیهای گذشته را کنار بگذارد و فقط در چارچوب قوانین بینالمللی سخن بگوید و طرف ایرانی نیز با منطقی صحیح و دور از شعار و درشت گوئی، بر احقاق حقوق قانونی خود پافشاری کند و با رعایت خطوط قرمز و بدون ذرهای عقب نشینی به آنچه مقتضای معاهدات مربوط به آژانس بینالمللی انرژی اتمی است عمل نماید.تکیه بر دولتهای غربی در این نوشته به این دلیل است که روسیه و چین، که دو عضو شرقی 1+5 هستند، همواره مواضع معتدلی داشتند و تاکنون مشکلی بر سر راه پیشرفت مذاکرات پدید نیاوردهاند. در میان دولتهای غربی نیز آمریکا و انگلیس که بیش از بقیه مشکل ایجاد میکردند اکنون بگونهای موضع میگیرند که نشانههائی از تمایل به عبور از مشکلات در این مواضع مشاهده میشود. تلاش رئیسجمهور آمریکا برای به تأخیر انداختن هرگونه تصمیم کنگره درباره تحریمهای جدید، اعتراف به اینکه غنی سازی حق ایران است و ابراز خوشبینی مسئولان انگلیسی به رسیدن به یک توافق در مذاکرات ژنو، مصادیقی از این نشانهها هستند.
دولتمردان فرانسوی نیز که در دور دوم مذاکرات ژنو کارشکنی نموده و خود را در برابر رژیم صهیونیستی کوچک کرده بودند، در دور اخیر مذاکرات تا حدودی درصدد جبران برآمدند. اینها همه نشانههای نیاز غربیها به استفاده از فرصت پیش آمده است. فضا اکنون بگونهایست که اعضای گروه مذاکره کننده ایرانی خود را طلبکار میداند و از غربیهای عضو 1+5 میخواهد کاری کنند که اعتماد جمهوری اسلامی ایران را جلب نمایند. اعلام نمایندگی خانم کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا از سوی گروه 1+5 و تلاش وی برای اینکه موضع واحدی را از ناحیه 6 کشور طرف مذاکره با ایران ابراز نماید، دست بالای گروه مذاکره کننده ایرانی را در دور کنونی مذاکرات ژنو و نیاز کشورهای غربی به حل و فصل موضوع و شکسته شدن بنبست مذاکرات را نشان میدهد.
اینها امتیازاتی هستند که جمهوری اسلامی ایران درحال حاضر از آنها برخوردار است و با دردست داشتن همین امتیازات، هیچ نیازی به کوتاه آمدن از حقوق قانونی ملت ایران ندارد و حتی اگر چنین امتیازاتی نداشت نیز کوتاه نمیآمد.این واقعیتی است که مسئولان نظام جمهوری اسلامی و خود اعضای هیأت مذاکره کننده بارها مورد تأکید قرار دادهاند و در عمل نیز چیزی غیر از این رخ نداده است. به همین دلیل، جای هیچگونه نگرانی وجود ندارد و همه باید مطمئن باشند که مذاکره کنندگان ایرانی با اقتدار و با تکیه بر منطق، پیگیر مطالبات ملت ایران هستند و به چیزی کمتر از حقوق قانونی ملت و کشور خود قانع نخواهند شد.
توافق نامهای که در ژنو ممکن است به امضاء برسد، حاوی حقوق قانونی ایران براساس مقررات آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواهد بود.بنابر این، وجهی ندارد عدهای در داخل کشور درصدد نگران کردن مردم برآیند و با گفتارها، نوشتارها و اقدامات خود، ایجاد نگرانی کنند. توصیههای خیرخواهانه، بسیار مفید و لازم است، اما اینکه عدهای تلاش کنند با جمع کردن امضاء و ارائه طرحی به مجلس، هیأت مذاکره کننده را محدود کنند و دست و پای آنها را ببندند تا نتوانند حتی در چارچوب قوانین و مقررات آژانس بینالمللی انرژی اتمی و حقوق ملت به تصمیم گیری برسند و مشکل کهنه هستهای را حل و فصل نمایند، ظلم به کشور و ملت و کسانی است که با تلاش شبانه روزی درصدد خدمت به مردم و نظام جمهوری اسلامی هستند. این افراد اگر دلسوز کشور و ملت و نظام هستند، چرا در 8 سال گذشته که وقت و امکانات کشور صرف "مذاکره برای مذاکره" میشد و با هیچ پیشرفتی همراه نبود، به چنین اقداماتی متوسل نمیشدند؟ اینان باید این واقعیت را درک کنند که ادبیات خشن و روشهای افراطی هیچ مشکلی را حل نخواهد کرد کما اینکه طرف مقابل و اعضای گروه 1+5 نیز باید بفهمند که چنین ادبیاتی به آنها نیز کمکی نخواهد کرد.
افراطیون، به همان اندازه که در ایران فعالند در آمریکا نیز مشغول فعالیت و کارشکنی هستند. متأسفانه این هر دو گروه افراطی به زیان کشورها و ملتهای خود فعالند و در مسیر پیشرفت مثبت در مذاکرات سنگ اندازی میکنند. ادامه وضعیت مبهم موضوع هستهای به نفع هیچکس نیست و فرصت فراهم شده کنونی نیز برای همیشه وجود نخواهد داشت. از این فرصت باید برای حل این مشکل استفاده شود. استفاده صحیح از فرصتی که اکنون در اختیار است یک وظیفه تاریخی است که برعهده آحاد مردم میباشد و تنها از طریق همبستگی و حمایت کردن از گروه مذاکره کننده محقق خواهد شد. این همبستگی هرچه بیشتر باشد، دستاوردها نیز بیشتر خواهد بود.
سنگاندازیهای بینتیجه هستهای
واقعیت اینست كه اكنون این غربیها هستند كه به حل مشكلاتی كه خود در زمینه مسائل هستهای ایران پدید آوردهاند نیاز دارند.
۱۳۹۲/۹/۲