به گزارش نما، با آنکه به گفته استاد حسین خواجه امیری تنها ستارهای است که در بعد از انقلاب ظهور کرد اما امروز در نگاه دوستداران موسیقی و مسئولین کم فروغ شده است. چرایی اش را باید در اظهارنظرات سیاسی اش در دولت قببل جستجو کرد. روزگاری بود که این هنرمند بخاطر انتشار پی در پی آلبوم های موسیقی مورد نقد دوستان قرار می گرفت اما حالا بیش از 6 سال است که از هیچ انتشاراتی خبر آلبوم جدیدعلیرضا افتخاری شنیده نمی شود. این هنرمند با بیش از 35سال فعالیت هنری و انتشار بیش از 60 آلبوم خاطر انگیز، بدون آنکه بداند در مرداد ماه 88 هنرش با یک اشتباه سیاسی درآمیخته شد و او را خانه نشین کرد. روزی استاد محمدرضا شجریان درباره او گفته بود:«اگرمن صدای افتخاری را داشتم، دنیا را فتح میکردم» اما بعد از آن بیماری سیاست که علیرضا افتخاری را بستری کرده بود،این هنرمند با نگاشتن نامه ایی با محتوای «ما باید همایون هم باشیم…ما ته خط رسیدیم. چیز دیگری از راه مرگ نمانده است. کمی پای گرمای هم بنشینیم. این بهترین یادگاری است که برای هم مینویسیم….» خواست تا شجریان به بالینش بیاید تا بار دیگر هر کدام در نوای هم بخوانند. گفت وگوی شبکه ایران با علیرضا افتخاری را در ادامه می خوانید:
از فعالیت جدیدتان بفرمایید؟
تاریخ انتشار آلبوم جدیدم هنوز مشخص نیست. انتشار بخشی از کارهای هنری مربوط به اسپانسر و ناشران است که در این زمینه فعالیت دارند. امروز بعضی از این دوستان تغییر شغل داده اند و به حرفه ی دیگری مشغول هستند. اما به تازگی با خبر شدم آلبوم «خانه دوست کجاست » با آهنگسازی و تنظیم مهدی تاری و اشعاری ازسهراب سپهری که در8 قطعه می باشد مجوز انتشار گرفته است.
یعنی چون اوضاع انتشار آلبوم خوب نیست کمتر فعالیت می کنید؟
بله. چون برای پرداخت پول نوازنده ها به کمک این دوستان نیازمند هستم.
علیرضا افتخاری با این کارنامه فاخر و سابقه فعالیت چطور دچار این مشکلات شده است؟
متاسفانه امروزه هر کدام از ناشران شغل دیگری برای خودشان دست و پا کرده اند به همین دلیل باید نهاد هایی مانند حوزه هنر و اندیشه و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از ما حمایت کنند. اما فکر می کنم امروز اوضاع به گونه ایست که ما باید به آنها کمک کنیم!
اطلاع دارید سالن میلاد تا پایان سال به موسیقی سنتی اختصاص پیدا کرده؟
خیر. نمی دانستم پس باید گروهمان را جمع و جور کنیم. خب وقتی بچه های پاپ نمی توانند موسیقی اجرا کنند و سالن به آن خوبی به موسیقی سنتی اختصاص داده شده ما کنسرت خود را شروع می کنیم. امیدورایم همه دوستان با انگیزه بر روی استیج بروند. خیلی خوشحال هستم که هنرمندان موسیقی سنتی می توانند بیشتر فعالیت کنند.
این روزها در زمینه تیتراژ سریال کمتر فعالیت می کنید. چرا ؟
یکی- دو تا کار تیتراژ سریال پیشنهاد شده بود اما باید شعر و آهنگ آن مانند « به کجا چنین شتابان» باشد تا مورد قبول واقع شود. حساسیتی که بر روی شعر و ملودی تیتراژ دارم باعث شده خودم بر روی آن کار کنم تا جمله بندی آن درست باشد. با وجود آنکه آهنگسازهای خوبی در کشور ما فعالیت دارند اما یک مقدار ارائه حسی که در قالب و باطن کلام است شناسایی نشده است و باید این دوستان در این زمینه بیشتر کار کنند. تیتراژ خواندن راحت است اما باید کار اثر گذار باشد. بیشتر تیتراژهایی که خوانده می شود غالبا با فضای سریال همخوانی ندارد. به طور مثال یک ورزشکار در سریالی بازی می کند. موسیقی این کار باید در رده چهارگاه با یک تنظیم و شعر بهتر اجرا شود تا هنگام مشاهده سریال به موسیقی آن نیز توجه شود. این دوستان باید بدانند موسیقی پیش غذا و دسر نیست که یک تعداد جوان آن را بکار گرفته اند. این کار به موسیقی لطمه می زند.اگر سریالی ضعیف باشد موسیقی آن نیز به همین صورت است اما اگر سریالی از نظر فیلمنامه و پی رنگی موضوع قوی باشد باید ازموسیقی خوب هم استفاده شود. در این باره نیز باید بگویم متاسفانه پی رنگی موضوع سریال ها کم شده و فقط به مشکلات پرداخته نمی شود. اکثر سریال هایی که این روزها پخش می شود، تفریح است و باید شب بنشینی پای آنها تخمه بشکنی. باید به موسیقی فیلم و سریال بیشتر از مسائل بودجه ای آن توجه شود. اگر یک شاعربرای شعر تیتراژ پول بیشتری گرفت در عوض کار بهتری شنیده می شود.
هنوز یک تیتراژ خوب نشنیدیم که بگوییم چقدر جالب بود جز یکی دو تا کار که از آقای حسین علیزاده که مشخص بود فکر پشت سر آن است. چه فایده که این گلایه ها از دیدگاه کارشناسان شناسایی نمی شود. این تیتراژها فقط به درد شهرت یک تعداد جوان می خورد. مردم عزیز باهوش هستند و متوجه می شوند. متاسفانه معلوم نیست چه دست مرموزی این بلا ها را بر سر موسیقی می آورد.
موسیقی روحیه را در مردم هنردوست تقویت می کند. نباید دیدگاه جامعه را از لحاظ موسیقی، هنرهای دیگر و یا هنرمند دست کم گرفت. من نمی توانم درخانه بنشینم تا با من تماس بگیرند یا اینکه بنشینم ملتمسانه بگویم با ما همکاری کنید. من به تعداد کافی برای دل مردم کار کرده ام. تا به امروز نزدیک به هفتصد تصنیف و آهنگ خوانده ام. باید کار را به دست اندرکاران سپرد اما متاسفانه کاردان های ما خانه نشین شده اند. آخرین آلبومی که منتشر کردم حدود 6 سال پیش با آهنگسازی آقای فریدون خشنود بود و بعد از آن دیگر کاری منتشر نشد.
البته چندین دفعه حوزه هنر و اندیشه از من دعوت کرد و در برنامه های آنها شرکت کردم .منتهی مطلب این روزها این حوزه یا بودجه ندارند و یا سیاست کاری آنها فعلا موسیقی نیست. دعا می کنم آنها موفق باشند وقتی آنها موفق هستند به کوچکترهایی مثل ما بیشتر توجه می کنند.
از استاد شجریان چه خبر؟ جواب نامه تان را دریافت کردید؟
بله. با شجریان در تماس هستیم چراکه باید هنرمندان حال یکدیگر را جویا شوند. بخصوص بزرگترها نسبت به کوچکترها. ایشان با من تماس گرفت و از من دلجویی کرد. غریبه ها که نمی دانند هنرمندان چه مشکلی دارند جز اینکه این مشکلات را در خودشان حل کنند. متاسفانه پیشکسوتان ما گرفتار کار خودشان هستند در صورتی که باید از لحاظ روحیه بیشتر به آنها توجه شود. این روزها ما هنرمندان کمتر دور هم جمع می شویم. پیشکسوت های که ید طولانی دارند می توانند دست کوچکتر ها و جوان ها را بگیرند. بطور مثال یک تلفن آقای اکبر گلپایگانی برای من یک دنیاست یا آقای حسین خواجه امیری که گاهی ایشان را می بینم و عرض احترام دارم. مردم تصور می کنند بین ما هنرمندان اختلاف است و با هم خوب نیستیم اصطکاک داریم.
حرف آخر؟
خدا سایه بزرگترها را از سر ما کم نکند. در این 3-52 سالی که از خدا عمر گرفتم جز محبت اساتید، آهنگسازان و شاعر های عزیزمان چیزی ندیدم. دعا می کنم همه این دوستان سلامت باشند. این دوستان هنرمند هستند که زحمت می کشند تا علیرضا افتخاری یک اثری را اجرا کند. به جوانها سفارش می کنم اگر شخصیت سیاسی را درمکانی یا در رهگذاری دیدید با او روبوسی نکنید تا تجربه دردناکی برای هر دو طرف ایجاد نشود.
یك تلفن گلپا برای من یك دنیاست
دلجویی شجریان از افتخاری
۱۳۹۲/۹/۱۹