به گزارش نما؛ روزنامه تهران امروز به طور خلاصه نوشته: هر چند هیأت پارلمانی اتحادیه اروپا بعد از دیدار با برخی مقامات کشورمان تهران را ترک کردند ولی جنجال سفر این هیأت همچنان ادامه دارد. دیروز نیز علاوه بر اینکه برخی نمایندگان مجلس و ائمه جمعه خواستار پاسخگویی نهادهای مسئول درباره دیدار این هیأت با برخی محکومان فتنه بودند، بیاحترامی هیأت اروپایی مقابل برخی مقامات ایران با واکنش زیادی روبهرو شد.
بر اساس این گزارش هیأت هشت نفره پارلمانی اروپایی جمعه هفته گذشته ۲۲ آذر وارد تهران شدند و در حالی که قرار بود برنامههای رسمی این هیأت از صبح شنبه آغاز شود، این هیأت به صورت مخفیانه با برخی محکومان فتنه ۸۸ دیدار و گفتوگو کردند. ظاهرا هیأت پارلمانی اروپایی از قبل مقدمات دیدار با نسرین ستوده و جعفر پناهی دو نفر از فعالان فتنه را دیده بودند و جمعه ناهار در محل سفارت یونان و برخلاف عرف دیپلماتیک پذیرای این دو نفر شدند.
در دیدار هیأت پارلمانی اروپایی با نسرین ستوده و جعفر پناهی دو تن از فعالان فتنه ۸۸ که روز جمعه ۲۲ آذر و در سفارت یونان (رئیس دورهای اتحادیه اروپا) انجام شد، نماد جایزه «ساخاروف» که در سال ۲۰۱۲ و از سوی پارلمان اروپا به خاطر تلاشهای این دو نفر در راه آنچه اعتلای حقوق بشر عنوان شده اعطا شده بود، به این ۲ نفر تحویل داده شد!
بنا بر گفتههای رئیس کمیته روابط با ایران در پارلمان اروپا که پس از ترک تهران در یک نشست خبری اعلام کرد، ظاهرا این هیأت به خاطر تحریمهای غرب علیه ایران نتوانستند مبلغ ریالی جایزه یعنی ۵۰ هزار دلار را به ایران ببرند. خانم تاریا کرونبرگ همچنین در پاسخ به احتمال سفر ستوده و پناهی به مقر اتحادیه اروپا تصریح کرد: نسرین ستوده ابراز امیدواری کرده است که روزی بتواند به مقر پارلمان اروپا سفر کند.
رسالت نیز با این ادعا که استقلال سرزمینی کشور زیر سؤال رفته، پرسیده: راستی مسئولیت این افتضاح سیاسی در کشور به عهده کیست که یک هیأت پارلمانی از اروپا بیاید در تهران و به دو مجرم فتنه سال ۸۸ جایزه بدهد؟!
وزارت خارجه چه پاسخی دارد؟ مجلس در این باره که میزبان هیأت بوده چه میگوید؟ از همه مهمتر وزارت اطلاعات و دستگاه قضائی چه توضیحی دارند که یک هیأت به ظاهر پارلمانی به ایران بیاید و استقلال سیاسی و قضائی کشور را لگدمال کنند و بروند و نرخ مزدوری دو وطنفروش را بدهند و سالم هم به اوطان خود برگردند و آب هم از آب تکان نخورد؟!
پس تکلیف «اختیار سرزمینی جمهوری اسلامی» چه میشود؟ پرسش یک وظیفه است اما پاسخ یک تکلیف است. دولت چرا از این تکلیف سر باز میزند و پاسخی به افکار عمومی ملت بویژه خانواده معظم شهیدان، آزادگان و جانبازان که از جان خود برای صیانت از نظام مقدس جمهوری اسلامی مایه گذاشتهاند نمیدهد؟!
شرق از زاویه دیگری به این سفر پرداخته و از زبان عضو هیأت پارلمان اروپا در گفتوگو با شرق نوشته است: «از حق غنیسازی ایران دفاع میکنیم». به نوشته شرق هیأت پارلمانی اروپا پس از مدتها بالاخره به شکل رسمی از ایران بازدید کرد. همین چند ماه پیش بود که «هانس اسبودا»، رئیس فراکسیون سوسیال ـ دموکراتهای پارلمان اروپا به ایران آمد و با مقامهای ایرانی دیدار کرد. البته دیدار آن هیأت غیررسمی بود و به این ترتیب این نخستینبار است که نمایندگانی از هیأت پارلمانی اروپا در قالب دعوت رسمی از سوی «بهارستان» به ایران آمدهاند. «ژوزف ویدنهولز» اتریشی از اعضای هیأت پارلمانی اروپا در گفتوگو با «شرق» از محورهایی میگوید که در این سفر با مقامهای ایرانی، مورد مذاکره قرار گرفته است. او امیدوار است با ذوبشدن یخ روابط ایران و غرب، فرصت بازنگری در رویکردهای پیشین به وجود آمده و روابط فرهنگی، اقتصادی و سیاسی دو طرف رو به افزایش بگذارد.
او همچنین تأکید دارد که پارلمان اروپا در منطقه به همراهی ایران نیازمند است. عضو حزب سوسیال ـ دموکرات اتحادیه اروپا همچنین تأکید دارد که ایران در مقایسه با دیگر کشورهای منطقه از تکثرگرایی بهرهمند بوده و پارلمان اروپا بنا دارد تا در مباحث تروریسم، قاچاق و حل مناقشههای منطقه از همراهی طرف ایرانی بهرهمند شود. ماجرای ملاقات با «نسرین ستوده» و «جعفر پناهی» ـ وکیل و فیلمسازی که در حوادث پس از انتخابات سال ۸۸ دوره محکومیتی را گذراندهاند ـ نیز به گفته او، غیررسمی بوده و بنا به گفته مقامهای ایرانی در سفرهای پیش، منعی برای ملاقات با این افراد وجود نداشته است. او و هیأت همراهش به ریاست خانم «کرونبرگ»، ارزیابی مثبتی از نخستین سفر هیأت پارلمانی اروپا به ایران دارند و امیدوارند دو طرف، گامهای مثبتی برای پیشرفت در روابط دوجانبه بردارند.
همین روزنامه سخنان مهدی کوچکزاده نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی را با عنوان «حزبالله هیأت پارلمانی اروپا را دستگیر کند» مورد توجه قرار داده و نوشته: اگر هیچ کس مسوولیت سفر هیأت پارلمانی اروپا به ایران را که با عناصر فتنه دیدار کردند، بر عهده نمیگیرد از همینجا از گروه حزبالله درخواست میکنم که اعضای هیأت پارلمانی را دستگیر و از مرز ایران خارج کنند.
در پستوی اقتصادی ایران چه میگذرد!
این روزها کمتر روزنامهای را میتوان یافت که خبری از فساد اقتصادی و یا عدم شفافیت در اقتصاد ایران در صفحات آن نباشد. در حالی که گاهی رگههایی از تسویه حساب سیاسی نیز در این اخبار متناقض و اتهامات متقابل دیده میشود، روزنامه ابتکار در سرمقاله امروز خود این پرسش را مطرح کرده که «در پستوی اقتصادی ایران چه میگذرد!».
محمدعلی وکیلی نوشته: اقتصاد دولتی ایران همواره با حاشیهای بنام رانت، مفسد اقتصادی، میلیاردرهای یکشبه، دست به گریبان بوده است. این حاشیه به مرور به متن اقتصاد ایران تبدیل شده است. شرایط به گونهای شده که گویا کارکرد اصلی اقتصاد در ایران زایش میلیاردرهای یک شبه و فقر و گرسنگی توده مردم میباشد. این وضع خاص دوران اخیر که نامهای پی در پی چراخ راهنمایی آن شده نمیباشد پیش از انقلاب نیز این سرنوشت حاکم بود. نام هژیر یزدانی که با سرمایهگذاری در دامپروری به یکی از سرمایه داران نام آور آن روزها تبدیل شد، برای بسیاری نام آشناست.
پس از انقلاب در دهه ۶۰ به خاطر فضای انقلاب و جنگ شاهد نامهای اینچنین نبودیم ولی دهه هفتاد با نام فاضل خداد و مرتضی رفیق دوست شهرت یافت. اتفاقی که باعث اعدام فاضل خداد به خاطر اختلاس ۱۲۳ میلیارد تومانی گردید. در اوایل دهه هشتاد نام شهرام جزایری برق از سر بسیاری پراند. او که جوانی کم سن و سال بود و با بستنی فروشی هزینه تحصیل خود را فراهم آورده بود، ناگهان به یکی از نام آوران سرمایه دارآن روزگار تبدیل شد.
دهه ۹۰ دیگر شاهد تکثر نامآوران بودیم. دهههای پیش در انحصار تک ستارهها بودو دهه نود پیشرفت خوبی داشتیم و رقابت ستارههای میدان سرمایهداری دیدنی شده است. شهریور ۹۰ نام مه آفرید مالک شرکت توسعه سرمایهگذاری امیر منصور آریا به عنوان اختلاس سه هزارمیلیارد تومانی همگان را گیج و رقیبانش را کیش و مات کرد. او این روزها دوران انتظار سرنوشت خود را میکشد و نگاهش به قلم قاضی سراج دوخته است. جالب است آن زمان که مبالغ سرمایه مه آفرید رسانهای شد بسیاری دلخوش آن بودند که او دیگر رو دست ندارد و شاه کلید سرمایه داران به دام افتاده است. ولی نامی دیگر و جوانتر و البته پر راز و رمزتر بنام بابک زنجانی بر همه این گمانهها خط بطلان کشاند.
بابک زنجانی نشان داد که ظرفیت اقتصاد ایران برای زایش چنین پدیدههایی به مراتب بیش از ظرفیت امثال مه آفرید میباشد. او که خود را بسیجی اقتصاد و عصای دست اقتصاد ایران مینامد، نامی با گستره بینالمللی و با دارایی حدود ۲۵ هزار میلیارد تومان این روزها تیتر و سوتیتر روزنامه هاست. آوازه این نام آوران و ستارهها موجب شده تا اسامی بیشماری که هر کدام میتوانست خود ستاره آسمان بیرقیب سود آوران اقتصاد ایران باشند به کما رفته و نادیده انگاشته شوند و پرونده هر کدام که باز شد افکار عمومی را از پرونده دیگران منصرف کرد. حالا هم مطابق اخبار باید منتظر خودنمایی بابک شماره ۲ بود و شاید بابکهای بیشماری نیز در صف رخ نمایی هستند تا از این طریق معلوم شود که بازار رقابت ستارههای میلیاردر در اختیار و انحصار چند نفر و مربوط به یک دوره خاص نیست که این بازار ظرفیت مانور ستارههای بیشمار را دارد! پیرامون پدیده ستاره سازهای اقتصاد ایران و اینکه در پستوهای این اقتصاد چه میگذرد لازم است به نکاتی چند توجه شود
۱ ـ مطالعه سرنوشت ستارههای میدان سرمایه داری در ایران نشان میدهد که قریب به اتفاق نام آوران این عرصه بدون سابقه و زمینههای پیشین و در یک رخداد راز آلود و یکشبه به چنین موقعیت ممتازی رسید هاند.
۲ ـ اوج این نامآوری در سن جوانی بوده است و تجربه کمترین نقش را در این باروری ایفا کرده است.
۳ ـ مطالعه نحوه دارایی ستارههای عرصه سرمایه داری نشان میدهد که بانکها نقش کلیدی و محوری در ستاره شدن آنان بر عهده داشتهاند. دسترسی این عده به منابع ارزان قیمت بانکی آنان را در موقعیت بهتر و برتر برای رقابت قرار داده است. این در حالی است که همین نظام بانکی برای پرداخت وام ده میلیون تومانی به یک مستحق و جوان دم بخت با ناکار آمدی و بن بست روبروست. بر این اساس تمام فسادها از کیسه مردم صورت پذیرفته است.
۴ ـ نظام توزیع در ایران گلوگاه اصلی برای قهرمان سازی و ستاره پروری در حوزه سرمایه داری میباشد. بازی با تعرفهها به یک بخت آزمایی تبدیل شده است. بارها شاهد بودیم که ناگهان طی یک تصمیم به نام مردم تعرفه واردات کاهش پیدا میکند و در کسری از زمان به قیمت قبلی بر میگردد این بازی سخیف برای این است که نور چشمیها با تکیه بر منابع ارزان قیمت بانکی بتوانند گشایش اعتبار با تعرفه پایین انجام دهند و سپس با دریافت اجناس آن را با قیمت تعرفههای گران شده به چند برابر عرضه نمایند حال تصور کنید که چه سودی در این وادی سوداگری نصیب عدهای خاص میشود.
۵ ـ نوسان بازار ارز عدهای را به آب و نان رساند و جمشید بسم اللهها تربیت کرد. عده ا ی توانستند از طریق رانت با ارز قیمت مرجع ماشین لوکس وارد کنند و با قیمت ارز آزاد به چند برابر عرضه نمایند.
۶ ـ تحریمها اگر چه کمر مردم را شکسته ولی عدهای را هم به نان و نام رسانده است. اینان بخشی از ظرفیت پستوی اقتصاد ایران برای ستاره پروری میباشد. بیشک ستارههای موفق عرصه اقتصاد ایران فقط همین چند نفر نام آور نیستند قرعه فال به نام این چند نفر افتاده چنانچه پرده کنار رود آنگاه همه متوجه میشوند که اینان در مقابل خیل کثیری که نامشان مکتوم مانده و اخلاصشان اجازه نمایش نمیدهد؛ عددی بحساب نمیآیند. ولی باید دانست که صف ستارههای واقعی طویلتر از این چند نفر میباشند. این نمایه واقعی پستوی اقتصاد دولتی ایران است. اگر بناست راه نجاتی پیدا شود باید راهها به پستو بسته شود. اقتصاد باید مردمی و شفاف شود. اقتصاد در تاریکی راهزن پیدا میکند. اقتصاد باید آفتابی شود. اقتصاد رانتی مردان زیر زمینی پیدا میکند سیاستها باید ثابت و ماند گار شوند. سیاست گذاری یکشبه رانتزا و فساد آور میباشد؛ اما یک نصیحت به ستارههای بد اقبال عرصه بیرقابت سرمایهداری در ایران:
درست است که قدرت اقتصادی، قدرت مانور سیاسی و حتی قضایی خلق میکند ولی تجربه گذشته نشان داده که نزدیکی به سیاستمداران همان قدر که فرصتساز و موجب پرتاب و شتاب است در عین حال فرصت سوز و عامل سقوط مهیب خواهد بود پس دامن خود را از نزدیکی به اهالی سیاست پاک نگه دارید!
واکنش سرد کیهان و رسالت به وتوی تحریم جدید توسط اوباما
اعتماد از جمله روزنامههایی است که رویارویی کاخ سفید با قانونگذاران با لایحه تحریمهای تازه علیه ایران را مورد توجه قرار داده و نوشته است: باراک اوباما، رئیس جمهور امریکا در اقدام بیسابقهای هشدار داد در صورت تصویب طرح تحریمی تازه علیه جمهوری اسلامی ایران توسط قانونگذاران کنگره، آن را وتو خواهد کرد. ظاهرا رویارویی کاخ سفید با کنگره با جدیتر شدن وضع تحریمهای تازه علیه تهران، رنگ دیگری به خود گرفته است. این هشدار حرکتی بود که در دیپلماسی سه دهه اخیر امریکا کمتر میتوان از آن سراغ گرفت.
روز پنجشنبه ۲۶ تن از نمایندگان سنا در ادامه سنگ اندازیهای خود علیه توافقات ژنو، بار دیگر اعلام کردند که قرار است طرح تحریمی علیه ایران که به تازگی تدوین شده است را برای رای گیری بعد از سال نو به اجرا گذارند لایحهای که توسط «رابرت منندز» رئیس کمیته امور خارجی سنا به همراه «چاک شومر» و «مارک کرک» مطرح شد و در صورت تخلف ایران از توافق ژنو به اجرا گذاشته خواهد شد. این تصمیم تنها به فاصله یک هفته از اقدام وزارت خزانه داری امریکا مبنی بر قرار دادن فهرست ۱۴ شرکت و پنج نفر در لیست سیاه تحریمهای گذشته ایران صورت گرفت.
کاخ سفید در ماههای اخیر سخت در تلاش برای متقاعد ساختن نمایندگان کنگره جهت خودداری از وضع تحریمهای تازه علیه ایران بوده است. همین هفته پیش بود که بعد از حضور چندین باره جان کری، وزیر خارجه دولت اوباما در سنا که به صراحت اعلام کرد «حالاوقت تحریم نیست» رسانههای امریکا پیش بینی کردند که اگر کنگره برای اعمال تحریمهای تازه دست به عمل بزند اوباما آن را وتو خواهد ساخت. ظاهرا این پیش بینی درست از آب درآمده چراکه بعد از انتشار طرح تحریمی سنا بلافاصله جی کارنی، سخنگوی کاخ سفید اعلام کرد که «باراک اوباما طرح کنگره برای اعمال تحریمهای جدید علیه ایران را در صورت تصویب، وتو خواهد کرد».
رسالت این خبر را «منتگذاری ناشیانه آمریکا در خصوص توافقنامه ژنو» نامیده و نوشته: واقعیت امر این است که هشدار اوباما در خصوص وتوی هرگونه مصوبه کنگره در خصوص افزایش تحریمهای ایران اقدامی خارق العاده و غیر طبیعی نیست! جان کری به عنوان وزیر امور خارجه دولت اوباما توافقنامه زنو را امضا کرده است. از این روی، مهار و جلوگیری از اقدامات تضعیف کننده توافقنامه ژنو بر عهده خود دولت اوباماست. از این رو رئیس جمهور آمریکا نمیتواند بابت این مسأله منتی بر ایران و حتی اعضای دیگر ۱+۵ بگذارد. اختیارات رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا در حوزه قانونگذاری عبارت است از ارائه اطلاعات مورد نیاز کنگره، در خواست تصویب قانون از کنگره، دعوت مجالس قانونگذاری به جلسات فوق العاده کنگره، اعلام تعطیلی موقت کنگره در صورت اختلاف نظر میان مجالس بر سر زمان تعطیلی و از همه مهمتر وتوی مصوبات کنگره!
بر اساس قانون اساسی آمریکا، مصوبات کنگره تنها پس از امضای رئیس جمهور به صورت قانون در میآیند، اما کنگره میتواند با رأیگیری و تصویب مجدد مصوبه رد شده با دو سوم آرای هر دو مجلس نمایندگان و سنا وتوی رئیس جمهور را بیاثر کند. اوباما نیز به خوبی میداند که حداقل تا پایان دوران ریاست جمهوری وی، امکان افزایش آرای نمایندگان و سناتورها به بالای سقف دو سوم (در خصوص تحریمهای ایران) بسیار اندک است. در چنین شرایطی کاخ سفید نمیتواند بر سر کشورهای دیگر جهان، مخصوصا ایران در خصوص ایستادگی در مقابل کنگره کمترین منتی بگذارد. نکته بسیار مهمتر اینکه مقام معظم رهبری، مراجع عظام تقلید و ملت همیشه در صحنه ایران همچنان ایالات متحده آمریکا را غیر قابل اعتماد میدانند. اخیرا آیت الله مکارم شیرازی در خصوص تحرکات اخیر حول توافقنامه ژنو اعلام کردهاند که دولت آمریکا تحت نفوذ کنگره است و کنگره هم تحت نفوذ صهیونیستهاست. همچنین ایشان نگرانی خود را از زیاده خواهی غرب در مسیر اجرای توافقنامه ژنو اعلام کردهاند. آیت الله جوادی آملی نیز تأکید کردهاند که اگر ۱+۵ قدرت پیدا کند تعهدات خود را زیر پا خواهد گذاشت. این اظهارات و موارد مشابه، که دید اکثریت ملت ایران است، نشان دهنده هشیاری کشور و نظام جمهوری اسلامی در برابر تحرکات آمریکاست.
کیهان نیز این خبر را با تیتر «ادامه جنگ زرگری دولت و کنگره آمریکا بر سر تحریمهای ضد ایرانی» مورد توجه قرار داده است.
سیدعلی خرم سفیر و نماینده دائم اسبق ایران در سازمان ملل متحد ـ ژنو در مطلبی برای روزنامه آرمان و با تیتر «آقای اوباما و بوتهآزمایش ایران» به این موضوع پرداخته و نوشته: هنگامی که آمریکا نام ۱۹ شرکت و فرد ایرانی را در ارتباط با نقض تحریمهای گذشته در یک اقدام سمبلیک برای آرامکردن تندروها در کنگره نمایندگان آمریکا اعلام نمود، فرصت دیگری برای ناراضیان ایرانی بهوجود آمد که عهدشکنی آمریکا را به مردم ایران خاطرنشان سازند و خود طبل شکست خوردن مذاکرات ژنو و تفاهم ایران و گروه ۱+۵ در پرونده هستهای را بهصدا درآورند تا جایی که وزیر امورخارجه مجبور شد خط بطلان بر این پیشداوریها کشیده و اعلام نماید مذاکرات کارشناسی ژنو از سر گرفته شده و تفاهم ژنو کماکان سیر اجرایی خود را طی میکند.
از آنجا که اعلام نام ۱۹ شرکت و فرد ایرانی مربوط به اقدامات آمریکا قبل از تفاهم ژنو یعنی ۲۴ نوامبر بود، لذا از نظر حقوقی نقض این تفاهم بهحساب نمیآمد و مذاکرات کارشناسی وین اینبار در ژنو از سر گرفته شد. اما تندروها در آمریکا ازحرکت بازنماندند و با اصرار فراوان و بهرغم نارضایی دولت آمریکا اعلام کردند که قصد دارند آخرین مرحله از تحریمهای بهاصطلاح کشنده علیه ایران که به صفر رساندن صادرات نفت ایران منتهی میشد را به رایگیری بگذارند. این تندروها که متشکل از ۲۶نفر از مخالفین آقای اوباما و طرفداران اسرائیل عمدتا در حزب جمهوریخواهان و برخی نیز در حزب دموکرات بودند، به طرح تحریم نفتی اکتفا نکرده بلکه درصدد برآمدند برای رئیسجمهور آمریکا تکلیف معین نمایند که درصورت حمله اسرائیل به ایران، آمریکا باید از چنین حمله نظامیای حمایت کند. چنانچه رئیسجمهور آمریکا نسبت به تفاهم ژنو و اعتمادسازی برای ایران بیتفاوت بود، اجازه میداد طرح ۲۶نماینده به پیش رود و درصورت کسب اکثریت آرا، خود را بیگناه و ملزم به اجرای مصوبه کنگره معرفی کند ولی با کمال تعجب ناراضیان ایرانی، آقای اوباما در قبال هر دو مصوبه ایستادگی کرد و تهدید نمود درصورتی که این مصوبات در کنگره نمایندگان آمریکا رای آورد هر دو را وتو خواهد کرد.
این اعلام موضع رئیسجمهور آمریکا، نمایندگان کنگره آمریکا را نیز متعجب کرد زیرا ظرف ۳۵سال گذشته این اولینبار است که رئیسجمهور آمریکا در حمایت از ایران با کنگره نمایندگان گلاویز میشود و از حق رئیسجمهور که درموارد استثنایی استفاده میشود برای وتوی تصمیمات ضدایرانی سخن میراند. البته خوشبختانه ۱۰ نفراز روسای کمیتههای کنگره که افراد بنام و صاحبنفوذی در آمریکا بهحساب میآیند، طی نامهای از تصمیم رئیسجمهور آمریکا حمایت کرده و با طرح ۲۶نماینده اعلام مخالفت کردهاند که به آقای اوباما فرصت تنفس و مانور بیشتری میدهد.
بدین ترتیب ملاحظه میشود سوابق منفی تاریخی بین ایران و آمریکا و برخوردهای احتمالی ایدئولوژیک هنگامی که به منافع و امنیت ملی آمریکا برمیگردد، منتهی به تصمیمات منطقی و سنجیده میشود و اجازه نمیدهد دستهای پنهان از سوی اسرائیل و برخی کشورهای عربی برخاسته و با تندروهای آمریکایی هم پیمان شده و تفاهم و راهحلهای دیپلماتیک در پرونده هستهای ایران را به سوی چالش و درگیری سوق دهد. این آزمایش برای طرف ایرانی از این جهت ارزشمند است که میتواند با اطمینان بیشتری نسبت به همکاری در چارچوب مذاکرات ایران و گروه ۱+۵ گام بردارد و پاسخی است به ناراضیان داخلی تا متقابلا به منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بهجای دیدگاههای حزبی و جناحی یا برخوردهای ایدئولوژیک بیندیشند.
هدفمندسازی یارانهها هم حریف مصرف کنندگان ایرانی نشد
اقتصاددانان ایرانی و مقامات مسئول بار دیگر در مقابل پرسش مهم آینده هدفمندی یارانهها قرار گرفتهاند. روزنامه ابتکار به این مسأله توجه کرده که هدفمندسازی یارانهها هم حریف مصرف کنندگان ایرانی نشده است. در بخشی از آمار ارائه شده در این روزنامه با تیتر «رکوردار مصرف بنزین، گاز و برق جهانیم!» آمده است: با ورود به چهارمین سال اجرای هدفمندی یارانهها، مصرف حاملهای مختلف انرژی نه تنها کاهش نیافته که ایران در مصرف گازوئیل، برق، گاز طبیعی و بنزین رکوردهای جدیدی را در بین کشورهای مختلف جهان با توجه به نسبت جمعیتی و مصرف فعلی به نام خود ثبت کرده است.
آمارهای شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران حاکی از آن است که از ابتدای سالجاری متوسط مصرف بنزین معمولی و سوپر کشور در مجموع به بیش از ۷۰ میلیون لیتر رسیده که نسبت به مدت مشابه سال گذشته رشدی حدود ۷.۵ درصدی را تجربه میکند. در ایام نوروز و برخی از روزهای گرم تابستانی سالجاری که بازار سفرهای برون شهری حسابی داغ شده بود، رکوردهای جدیدی در مصرف بنزین در ایران به ثبت رسید به طوریکه در برخی از روزها شاهد عبور مصرف این فرآورده نفتی حتی از مرز ۱۰۰ میلیون لیتر در روز بودهایم. همزمان با رشد مصرف بنزین، در شرایط فعلی به طور میانگین روزانه ۱۹ تا ۲۰ میلیون مترمکعب CNG در جایگاهها عرضه میشود که مصرف این حجم CNG معادل ۲۰ میلیون لیتر بنزین است، علاوه بر این در حاشیه کلانشهرها جایگاههای غیرمجاز عرضه کپسولهای گازمایع» ال. پی. جی» هم نسبت به پیش از اجرای فاز اول هدفمندی یارانهها رونق گرفته است. از این رو در حال حاضر مجموع مصرف سوخت در ناوگان حمل و نقل خودروهای سواری کشور به معادل ۱۰۰ میلیون لیتر بنزین در روز افزایش یافته است که این میزان مصرف با توجه به جمعیت کشور یک رکورد بدون رقیب جهانی محسوب میشود. رشد مصرف بنزین موجب شده است که هم اکنون تولید این فرآورده نفتی در واحدهای پتروشیمی به میزان ۸ تا ۱۰ میلیون لیتر در روز ادامه یابد که در کنار تولید بنزین در پتروشیمیها، روزانه ۵ تا ۷ میلیون لیتر بنزین و اکتان افزا هم از خارج کشور وارد میشود. در کنار افزایش مصرف بنزین، قاچاق و انحراف این فرآورده نفتی به ترکیه، افغانستان، پاکستان، مهاجرت کارتهای بنزین به مبادی مرزی، تقلب و سو استفاده از کارتهای سوخته و غیر فعال از دیگر پیامدهای منفی اجتماعی رشد این محصول میان تقطیر پالایشگاهی در کشور است.
چین یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون نفری، سالانه ۱۳۰ تا ۱۴۰ میلیارد مترمکعب گاز مصرف میکند اما مصرف گاز ایران حدود ۷۰ میلیون نفری حدود ۱۵۵ تا ۱۶۰ میلیارد مترمکعب در سال است. هم اکنون ایران چهار برابر متوسط جهانی، ۱۸ برابر ژاپن و معادل کل صنایع ۱۸ کشور عضو اتحادیه اروپا گاز مصرف میکند و پیش بینی پژوهشگاه صنعت نفت نشان میدهد که مصرف گاز ایران تا چشم انداز به معادل ۲.۵ میلیارد مترمکعب در روز افزایش یابد. از سوی دیگر در روزهای پایانی پائییز سالجاری، مصرف گاز طبیعی کشورهم با ثبت یک رکورد جدید به بیش از ۵۲۰ میلیون مترمکعب در روز رسید که از این میزان حدود ۴۳۰ تا ۴۳۲ میلیون مترمکعب آن به تنهایی از در منازل و ساختمانها دود شده است.
در کنار رشد مصرف حاملهای مختلف انرژی پس از اجرای فاز اول قانون هدفمندی یارانهها، برق هم از قافله رشد مصرف عقب نماینده است و رشد پیک مصرف برق تابستانی و حتی زمستانی حاکی از این واقعیت است. آمارهای توانیر حاکی از آن است که در روزهای گرم تابستانی سالجاری پیک مصرف برق ایران به ۴۶ تا ۴۷ هزار مگاوات و در روزهای سرد پائیزی به ۳۲ تا ۳۵ هزار مگاوات افزایش یافته است. به عبارت دیگر متوسط مصرف برق بین ۲ تا ۵ هزار مگاواتی در فصول سرد و گرم سال نسبت به پیش از اجرای فاز اول قانون هدفمندی یارانهها افزایش یافته است.
در شرایط فعلی به طور متوسط سالانه بین ۲۱۵ تا ۲۲۰ میلیارد کیلووات ساعت برق در ایران مصرف میشود ضمن آنکه هم اکنون متوسط مصرف جهانی برق برای مشترکان خانگی، ۹۰۰ کیلووات ساعت در سال است، در حالی که مشترکان ایرانی در بخش خانگی سالانه ۲۹۰۰ کیلووات ساعت برق مصرف میکنند که این رقم بیش از ۳ برابر میانگین جهانی است.
در حالی که بسیاری از روزنامهها به بررسی مسأله پرداختهاند؛ صفایی فراهانی در بخشی از گفتوگوی خود با آرمان توصیه کرده است که دولت بند ناف یارانهها را از بودجه عمومی جدا کند. وی در پاسخ به این پرسش که «به نظر شما دولت چه تغییراتی در بحث یارانهها را اجرایی خواهد کرد؟» گفته است: اصل هدفمند کردن یارانهها چون کلاً منحرف شده بود به نفع اقتصاد نبود و اینکه دولت یارانهها را به سمتی برده است که عملا نه تنها یارانهها حذف نشده بلکه هزینههای زیادی بر دوش اقتصاد داشته است. ما پیش از اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها نگران مصرف بالای انرژی در کشور بودیم اما آنچه اتفاق افتاد به مراتب بدتر از پیش از اجرای این قانون است. اگر بتوان قانون یارانهها را اصلاح کرد و این پول فقط در اختیار اقشار آسیبپذیر جامعه قرار بگیرد و آن هم نه به صورت مساوی، بلکه به صورتی که بستگی به میزان مصرف این اقشار از انرژی به آنها یارانه تعلق بگیرد، گام مهمی در بهبود وضعیت بودجه برداشته خواهد شد. شناسایی اقشار واجد شرایط به وسیله سازمان بهزیستی، کمیته امداد و تامین اجتماعی به سادگی امکان پذیر است و این نهادها در توزیع عادلانه یارانه نقدی میتوانند بسیار مؤثر باشند. اگر دولت بتواند بند ناف یارانهها را از بودجه عمومی دولت ببرد، و مابهالتفاوت قیمت انرژی را در اختیار خود مردم قرار دهد کار بزرگی انجام داده است.
دولت یارانه ها را از بودجه عمومی جدا می كند؟
تهران امروز از جمله روزنامههایی است كه در مطلبی با تیتر «اعتراض گسترده به اقدام جنجالی هیأت اروپایی در تهران» به جنجال درباره دیدارهای هیأت پارلمانی اتحادیه اروپایی در تهران پرداخته است.
۱۳۹۲/۹/۳۰