به گزارش نما به نقل از شبکه ایران، اینکه یکی از بازیهای تاریخی فوتبال ایران نصیب سینمای ایران شود حتما حکمتی دارد! از آن شهرآورد معروف صحبت می کنیم که دو سال پیش به عنوان یکی از تصمیمات چالش برانگیز دبیر جشنواره فیلم فجر مطرح شد و منتقدان و مدافعان جدی ای هم داشت.
نمایش دربی در سالن همایشهای برج میلاد در جریان جشنواره فیلم فجر هر حسن و قبحی که داشت لااقل توانست نقاب از چهره قشری که به نوعی خود را فکر برتر اجتماع سینمادوست می داند بر دارد! دیدن چهره منتقدان و بازیگرانی که با استرس و خشم و حسرت و شوق و هیجان این بازی را از پرده نقره ای تماشا می کردند گویای این ادعا بود که فوتبال مثل دستگاه کمباین همه محصولات این مزرعه را با هم مخلوط می کند! اتفاقات این روز و این شهرآورد را میتوان در تحلیل مضمونی به زندگی ربط داد.
پیغامی چون «آسوده مباش که بی نیازی، یک آن دگر پر از نیازی...» از زبان این بازی شنیده شد. درسهایی آغشته به غرور و امید و ناامیدی! شاهد بودم که یکی از اهالی رسانه بعد از گل دوم تیمی که چند سال بر این بازی حکومت داشت به مرز انفجار رسید و در ناامیدی محض بعد از نثار جملاتی به بازیکنان تیم محبوبش از سالن خارج شد و نمی دانست یکی از لذیذترین طعمهای فوتبالی را از دست داده است. چرا که در دقایق پایانی تیم محبوبش برنده بازی شد! آنها که مغرورانه شعارهای معروف استادیوم را در تحقیر تیمی که دو گل از آنها عقب افتاده بود در این سالن سر می دادند هم به غرور خود و بازیکنان محبوب خود باختند.
این ادغام فوتبال و هنر و سینما در صفحات اجتماعی خودنمایی می کند و بدون شک مهمترین استفاده هواداران فوتبال به پوستر فیلم «هیس دخترها فریاد نمی زنند» مرتبط است. قرار است در بازی روز جمعه بنرهایی از سوی هواداران دو تیم بر اساس عنوان این فیلم جلوه نماید. روی کیوسک مطبوعات هم اثری از درخشنده و «هیس...» معروف اش پیداست. در خصوص زیبایی شناسی طراحی جلد و تیتر اول مطبوعات ورزشی در چنین روزهایی نظرات مختلفی مطرح است. روز پنجشنبه تیترها به جز دو سه مورد آنچنان چنگی به دل نزد.
یکی از این روزنامه ها با «هیس...» و عکس شهاب حسینی به بازیکنان دربی هشدار می داد که به دور از خشونت بازی کنند و دنبال گل زدن باشند. روزنامه ورزشی دیگر با تیتر «زیبای خفته» اشاره به این داشت که این بازی مدتهاست که زیبایی اش را از دست داده است. روزنامه ای دیگر از چنین تیتری استفاده کرده و به نوعی به مخالفت با تساوی احتمالی این دیدار پرداخته است:« مساوی سم است، هوا آلوده... بگذارید دربی نفس بکشد» که شاید استفاده از «بگذارید دربی هوایی بخورد» از اشعار سهراب سپهری فضا را شاعرانه تر می کرد! روزنامه دیگر تحت تاثیر رسانه ای شدن موضوع قلیان کشی بازیکنان این دو تیم از تیتر «دربی قلیونی» استفاده کرده است.
در پایان باید به این نکته هم اشاره شود که موضوع این دیدار و هیجانات و مسائل روان شناختی و آسیب شناسی هواداران فوتبال هنوز به طور جامع و دقیق و هنرمندانه در سینمای ایران پرداخت نشده است و در واقع یک فیلم فوتبالی قدرتمند و قابل قبول از این همه فیلمسازی که در بطن این اجتماع این تب داغ را حس کرده اند ندیده ایم در حالی که بسیاری از بازیگران و فیلمسازان علاقه زیادی به این فوتبال و حاشیه هایش و حتی لمپن ها و سیاسان اش دارند!
بازار گرمی «هیس...» برای دربی + عكس
اینكه یكی از بازیهای تاریخی فوتبال ایران نصیب سینمای ایران شود حتما حكمتی دارد! از آن شهرآورد معروف صحبت می كنیم كه دو سال پیش به عنوان یكی از تصمیمات چالش برانگیز دبیر جشنواره فیلم فجر مطرح شد و منتقدان و مدافعان جدی ای هم داشت.
۱۳۹۲/۱۰/۲۶