اختصاصی/به گزارش نما ،هنوز چند وقتی از ماجرای گزارش صدروزه رئیس جمهور یازدهم نگذشته است، گزارشی که بنا به طرح موضوعاتی، هم اعتراض منتقدان دولت را به همراه داشت و هم حامیان را.
و البته حامیان شاید تنها به دلیل سکوت رئیس جمهور منتخب در برابر رفع حصر سران فتنه دست به واکنش اعتراضی زدند.
از ابتدای تشکیل دولت و البته شاید خیلی پیشتر از آن، یکی از خواسته های مهمی که حامیان حسن روحانی دنبال می کردند رفع حصر سران فتنه بود که عدم داشتن موضع خاص و مشخص از سوی روحانی که حالا رئیس جمهور هم شده بود صدای اعتراض حامیان را کم کم بلند و سکوت وی در این باره در گزارش صد روزه نیز صبر این عده را لبریز کرد.
از طرفی این عده تلاش می کردند که تقاضای آزادی موسوی و کروبی را در واقع خواسته ای مردمی جلوه دهند که سکوت روحانی در این باره، رویای ایشان را به سمت ناکامی پیش برد.
به همین دلیل هم بود که تعدادی از رسانه های حامی دولت سعی در پیش انداختن نوبخت برای اتخاذ موضع مدنظرشان داشتند که البته سخنی هم از زبان سخنگوی دولت بر نیامد و او تنها به گفتن جمله "به دولت اعتماد داشته باشید" بسنده کرد.
این واکنش های نه چندان خوشایند دولتمردان ارشد، حامیان اصلی رفع حصر سران فتنه را واداشت تا خود نیز وارد گود شوند و هراز گاهی و به بهانه ای، خبری هرچند ناموثق را در این خصوص منتشر کنند و زبان به زبان بچرخانند؛ خبرهایی که همه حکایت از آزادی نصفه و نیمه موسوی و کروبی داشت.
اما گویا این نوع اقدامات نیز موثر واقع نشد و حامیان را تا جایی برد که دست به دامان اوباما و جان کری شوند و آنها نیز برای اینکه این عده را دست خالی رد نکرده باشند بیانیه ای دادند در حمایت از رفع حصر و آزادی موسوی و کروبی.
بیانیه ای که دقیقا همزمان با دهه فجر انقلاب اسلامی منتشر شد و هرچند به زعم برخی، کام مردم با بصیرت ایران را در روزهای جشن انقلاب تلخ کرد اما نشانه مبرهنی بود از دخالت همیشگی امریکا در امور داخلی ایران و به همین جهت کمک کرد به افزایش بصیرت ایرانیان.
ماری هارف، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در این بیانیه آورده بود که ایالات متحده همچنان از دولت ایران میخواهد تا به تعهدات خود پایبند بوده و بار دیگر خواست خود را برای آزادی همه زندانیان عقیده تکرار میکند.
همزمان با وزارت خارجه امریکا سازمان عفو بینالملل نیز در بیانیهای که ۲۵ بهمن ماه منتشر کرد همین ادعا را داشت؛ ادعایی که بهانه ای است برای ادامه تحریم ها علیه کشور و این بار به خاطر نقض حقوق بشر!
هرچند در این میان نباید رفتارهای متناقض مسئولان دستگاه دیپلماسی همچون دیدارها، تماس ها و مذاکرات بعضا مخفیانه و محرمانه را هم از نظر دور داشت؛ رفتارهایی که خود مجوزی برای دخالت امریکایی ها در امور داخلی کشور محسوب می شود.
رفتارهایی که در جریان توافق ژنو صورت گرفت و شاید نقاط مبهم همین توافق نامه هم بود که راه مطرح کردن چنین اظهارات مداخله جویانه ای را برای امریکایی ها باز کرده است.
دخالت هایی که نه تنها در قالب نگرانی از برنامه صلح آمیز هسته ای ایران، بلکه حالا در پوششی از نگرانی برای حقوق بشر سر باز کرده است؛ موضوعی که البته مهر تاییدی است بر مداخله و البته حمایت همه جانبه دولتمردان امریکایی و اربابان صهیونیستشان از حوادث سال 88.
و شاید پیگیری موضوع رفع حصر از سوی برخی جریانات داخلی نیز نشان دهنده همراهی آنها با بیانیه امریکایی ها باشد؛ جریاناتی که گویا هشدارهای مقام معظم رهبری مبنی بر غیرقابل اعتمادبودن دولتمردان امریکایی را نادیده گرفته و می گیرند.
سکوت دولتمردان و دستگاه دیپلماسی نیز مزید بر علت شده و گویی مجوزی برای دخالت های بیشتر امریکا در امور داخلی کشور است؛ سکوتی که نشانگر انفعال دولتمردان دربرابر زیاده خواهی ها و زورگویی های امریکای به اصطلاح ابرقدرت است!
سکوتی که اگر ادامه یابد نتیجه ای جز ادامه رفتار بی شرمانه و گستاخانه مقامات کاخ سفید نخواهد داشت.
حالا اما شاید لازم باشد اندکی روی ریشه های فتنه 88 و نقش حامیان و طراحان خارجی و بازیگران داخلی آن تامل کنیم و به یاد آوریم فرمایشات مقام معظم رهبری در این خصوص را:
"هنوز خيلى جا وجود دارد براى تحليل و تبيين و روشن كردن زوايا و ابعاد اين فتنهاى كه دشمن طراحى كرده بود؛ دشمن محاسبات خيلى دقيقى كرده بود منتها خب، محاسباتش غلط از آب درآمد؛ ملت ايران را نشناخته بود؛ دشمن در پشت صحنه، همه چيز را مشاهده كرده بود، این كسانى كه شما بهشان ميگوئيد سران فتنه، كسانى بودند كه دشمن اينها را هل داد وسط صحنه. البته گناه كردند، نبايستى انسان بازيچه دشمن شود؛ بايد فوراً قضيه را بفهمد. اگر اول غفلتى كرده است، وسط كار وقتى فهميد، بلافاصله بايستى راه را عوض كند؛ خب، نكردند. عامل اصلى ديگرانى بودند كه طراحى كرده بودند، به خيال خودشان محاسبه كرده بودند. به گمان آنها بساط جمهورى اسلامى بنا بود جمع شود، نه فقط حقيقت دين، حتى شعارهاى دينى هم باقى نماند؛ برنامه اين بود. طراحى اين بود كه اگر توانستند قاعده دولت را به شكل مطلوب خودشان بچينند، كه بعد از آن، راه حركتشان روشن بود كه چه كار ميكردند؛ اگر هم قاعده حكومت و دولت طبق ميل آنها چيده نشد و برايشان ممكن نشد، كشور را به آشوب بكشانند؛ با خيال خودشان. ملت ايران توى دهن اينها زد و بساط اينها را جمع كرد."
دست به دامان اوباما تا سكوت و انفعال!
دولتمردانمان در برابر اظهارات مداخله جویانه امریكایی های سكوت كرده اند و این سكوت گویی مجوزی شده برای دخالت های بیشتر امریكا در امور داخلی كشور؛ سكوتی كه به نظر می رسد نشانگر انفعال مسئولان باشد دربرابر زیاده خواهی ها و زورگویی های امریكای به اصطلاح ابرقدرت!
۱۳۹۲/۱۱/۳۰