به گزارش نمانیوز دکتر سید علیرضا
مرندی از شخصیتهایی است که در برهههای مختلف انقلاب در متن و حاشیه دنیای سیاست
حضور داشته و از این رهگذر کولهباری از تجربه را بر دوش دارد. آن طور که خودش
گفت: قصد شرکت در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی را نداشته و فقط به اصرار
آقایان علی لاریجانی، حداد عادل، ابوترابی فرد و حسین فدایی در انتخابات ثبت نام
کرده است. نامزد منتخب جبهه متحد اصولگرایان که در بعضی لیستهای فرعی نیز قرار
گرفت. به دلیل تجربهای که در مجلس هشتم پیدا کرده؛ در باره حضور نمایندگان مجلس
در صحن و موافقتها و به گزارش نانیوز مخالفتهایی که در صحن علنی میشود نکات
جالبی را بر زبان آورده است. در این گفت و گو از او در باره آرایش سیاسی مجلس نهم
پرسیدم که با پاسخهای کاملا صریح و شفافی روبرو شدیم. آنچه در ادامه میخوانید
خلاصهاز این گفت و گوست:
گفت و گو را از آرایش مجلس آینده
شروع میکنم. به نظر شما مجلس نهم چه شکلی به خود خواهد گرفت؟
به صورت دقیق لیست رأی آوردهها را
ارزیابی نکردم که بتوانم در باره این موضوع اظهارنظر کنم اما همیشه امیدم این است
که هر کسی انتخاب میشود تمام همت خود را برای رضای خدا به کار برد و از آن برای
خدمت به مردم و نظام استفاده کند. بایدیادمان باشد که خدمتگزار این مردم هستیم و
دائما 75 میلیون هموطن خود را در نظر داشته باشیم، نه فقط کسانی که به ما رأی دادهاند.
نماینده اگر بخواهد فقط به حوزه
انتخابیه خود بپردازد [حتی به قصد خیر] تا قولهایی که داده را اجرایی کند؛ نگاه
درستی را در دستور کار خود قرار نداده، چرا که مجلس جایگاه نگاه کلان و ملی است.
متأسفانه در حال حاضر مردم انتظار
دارند نماینده کار اجرایی انجام بدهد. البته همین که نمایندهای هم پیگیر مشکلات
مردم حوزه انتخابیهاش میشود از روی قصد خیر است ولی به صراحت بگویم حیف است که
در این جا باید یک نماینده دنبال کاری باشد تا آن کار به سرانجام برسد. این اتفاق،
نقص بزرگی است.
این نقیصه که فرمودید به سیستم تعاملات
نماینده و مردم برمیگردد که متأسفانه رویهای غلط به خود گرفته است.
بله. سیستم باید طوری تنظیم شود که
بدون حضور نمایندگان کارهای اداری و اجرایی هر حوزه انتخابیه روال عادی را طی کند.
یعنی اگر کسی رابطه هم ندارد، کارش رها نشود. این باید اراده ملی باشد و خود ما
نمایندهها باید وسیلهای برای رسیدن به این نقطه باشیم. نماینده به جای این که
دست چهار نفر را بگیرد، باید دست هفتاد و پنج میلیون نفر را بگیرد. من قدرشناس
کسانی هستم که دلسوز مردم خودشان هستند، ولی به نظرم این دلسوزی ناقص است. دلسوزی
کامل زمانی است که شما همه جامعه را ببینید.
شما به عنوان یکی از صاحبنظران
اصولگرا، مدیریت مجلس هشتم را بیشتر ترجیح دادید یا مدیریتی که در مجلس هفتم بود؟
مدیریت مجلس اصولا کار مشکلی است. تا
قبل از لمس کردن فضای مجلس، فکر نمیکردم مدیریت مجلس این قدر سخت باشد. وقتی در
وزارتخانهای هستید، بالاخره شما چون رئیس هستید دستور میدهید و بقیه اجرا میکنند؛
اما در مجلس همه برابر هستند؛ یعنی اگر شما آن بالا نشستید، باید ببینید که
نمایندگان دیگر چه میگویند.
مشکل مجلس این است که همه ما
نمایندگان میخواهیم اظهارنظر کنیم در حالی که لازم نیست که حتماً حرفی بزنیم چرا
که شاید کسی نظر پختهتری دارد لازم نیست من در هر مطلبی اظهارنظر کنم. گاهی وقتها
شاهدیم به خاطر یک موضوع کوچک، بارها تذکر و اخطار قانونی اساسی داده میشود و وقت
مجلس به این صحبتها میگذرد که چیزی از آن در نمیآید. قطعا مدیریت چنین جایی
بسیار مشکل است. در حالی که به نظر من مدیریت مجلس با کمک خود نمایندگان باید صرف
کارهای کلان قانونگذاری و به خصوص نظارتی بشود که به شدت در مجلس ضعیف است.
واقعاً لازم نیست که یک نمیانده برای هر طرح و لایحهای که میآید پیشنهاد بدهد.
هر نماینده ببیند در این 4 سال، چند پیشنهاد داده و چند تا از آنها رأی آورده است.
وقتی 99 درصد پیشنهادات رأی نیاورده، باید در نظر گرفت که این پیشنهاد چقدر وقت
گرفته است. پیشنهادی که نماینده میدهد، موافق و مخالف صحبت میکنند بعد کمیسیون و
دولت صحبت میکنند. در این میان ممکن است چهار تذکر هم نمایندگان دیگر بدهند.
اینها همه از وقت ارزشمند مجلس است. وقتی که میدانیم نتیجه این پیشنهادات چیست،
چرا این کار را میکنیم؛ آیا برای این نیست که مطرح شویم؟ این گونه است که میگوییم
یک نماینده نیاز به تقوا دارد.
نماینده باید به سطحی از تقوا برسد
که حتی اگر دیگری به او حرفی زد که تعریض بود از آن بگذرد. اگر ما اینها را رعایت
کنیم مدیریت مجلس آسانتر میشود. مدیری موفق خواهد بود که بتواند این حاشیهها را
به حداقل برساند و نگذارد تقابلهای گروهی و مداخلات فردی زیاد شود.
به نظر من قدرت مدیریتی خوبی داشت.
مشکل است که آن جا بنشیند و به آسانی این طور مدیریت کند. تسلط داشته باشد و کاری
کند که به دیگران برنخورد. من نمی خواهم قضاوت کنم که درست میگویند یا نه؛ اما
نقطه ضعفی که به آقای لاریجانی وارد می کنند این است که موضعگیری ایشان در فتنه
88 دیر بود یا کم بود.
مقام معظم رهبری بارها فرمودهاند که
به معایب کوچک افراد و به مسائلی که اختلاف انگیز است نپردازید. ولی متأسفانه وقتی
وارد جنگ سیاسی میشویم توصیه رهبری از ذهنمان میرود. نمیدانید در این مواقع
چطور رگها ورم میکند و پشت تریبون حرف میزنند. اینها از روی تقوا نیست. کسی را
که ذرهای از مواضع نظام به خاطر مسائل شخصی یا حتی بااین توجیه که ناآگاه بودم
عقب نشسته باشد، اصلاً تأیید نمیکنم اما این که عیبهای خودمان را رها کنیم و به
اشکالات دیگران بپردازیم کاملا اشتباه است.
با این تفاسیر کدام یک از آقایان
حداد عادل و علی لاریجانی را برای مدیریت مجلس مناسبتر میدانید؟
هر کدام را به دلیلی رؤسای بزرگ مجلس
میبینم.
شاخصه آقای لاریجانی قاطعیت ایشان
است؟
بله. ایشان در مدیریت قاطعانهتر
رفتار میکنند.
آقای حداد چطور؟
آقای حداد آدم منصفی است که جوانب را
در مدیریت بیشتر رعایت میکند. عیبی که به آقای حداد میگیرند ممکن است این باشد
که قاطعیت آقای لاریجانی را ندارد. ولی هر کدام از اینها اگر رئیس شوند، مدیران
خوبی هستند و باید خوشحال بود.
شما تصمیم گرفتهاید، بین این دو
کدام یک را انتخاب کنید؟
خدا میداند، این را واقعا باید عرض
کنم که از همین الان تا روز انتخابات هیأت رئیسه باید بیشتر فکر کنم تا تصمیم
بگیرم.
در مجلس در باره هیأت رئیسه مجلس نهم
چه صحبتهایی مطرح است؟
برای مجلس نهم که هیچ، بعضیها روی
هیأت رئیسه مجلس دهم هم دارند فکر میکنند و نقشه میکشند.
شایعات هم بیداد میکند. عدهای از
نمایندگان منتخب به جبهه میروند، بعدا شایعه میکنند این برنامه آقای حداد است.
یک جلسهای در باغ گیلاس گذاشتند، بعداً میگویند این جلسه انتخاباتی آقای
لاریجانی بود. من قصد داشتم برای بازدید از مناطق عملیاتی به جبهه بروم، ولی توفیق
نداشتم. بنابر این تعصبی روی هیچ کدام ندارم اما هر دو را به خاطر ویژگیهای
خودشان قبول دارم. هر کدام هم که رئیس بشوند. مطمئنم که به مردم خدمت میکنند.
به جز این دو نفر شایعاتی هم در باره
ریاست آقایان ابوترابی فرد و آقا تهرانی به گوش میرسد. در باره این دو نفر نظرتان
چیست؟
آقای ابوترابی تجربه مدیریت مجلس را
دارند و مدیریت ایشان هم بد نبوده است.
آقای آقا تهرانی چطور؟
مدیریت آقای آقا تهرانی را هنوز
ندیدم. بالاخره در مدیریت فقط صفات خوب اخلاقی کافی نیست. ایشان معلم اخلاق و
روحانی خیلی ارزشمندی است اما شخصا مدیریتشان را در جایی تجربه نکردم. انتخاب من
بین آقای حداد و آقای لاریجانی است.
در مورد مدیریت مرکز پژوهشها نظر
شما چیست. به نظر شما آیا آقای توکلی تغییر خواهند کرد؟
در باره هر کسی که کار میکند حرف و
حدیث زیاد است.کسی که کاری نمیکند حرف و حدیث هم ندارد. اگر از معلمی به مدیریت
مدرسه ارتقا پیدا کنید، سطح توقع از شما هم بیشتر میشود. رئیس مرکز پژوهشها بودن
همین طور است. ولی آدم باید در مجموع محاسن و معایب را کنار هم بگذارد و آن وقت
قضاوت کند. اگر کسی پیدا شد که محاسنش بیش از آقای دکتر توکلی بود و تجربه هم
داشت، میتوان به او هم فکر کرد. ممکن است بعضی وقتها در مورد آقای توکلی این
ذهنیت پیش بیاید که ایشان خشک و تعصب است، ولی در مجموع محاسن ایشان را بسیار زیاد
میبینم و ترجیح میدهم که کار ایشان ادامه پیدا کند.
برخی شایعات هست که عدهای آقای
میرکاظمی را برای ریاست مرکز پژوهشهای مجلس پیشنهاد میدهند. نظر شما در این باره
چیست؟
ممکن است من وزیر خوبی باشم ولی
نماینده خوبی از کار در نیایم. ممکن است رئیس یک دولت باشیم ولی رئیس مجلس خوبی
نشوم. چون رئیس مجلس شدن سعه صدر و شیوه مدیریتی خاصی میخواهد شما وقتی در دولت
وزیر هستید، دستور میدهید و بقیه آن را اجرا میکنند مدیریت در مجلس این طور
نیست، 290 نفر مدعی آن پایین نشستند.
آقای میر کاظمی انسان بسیار شریف و
خوبی است، اما اگر کاندید باشند و من بخواهم به او رأی دهم باید تحقیق بیشتری کنم
و ببینم که در کارهای مشابه چگونه بودهاند. ریاست مرکز پژوهشها باید در اختیار
فردی مطلع و منصف باشد که نظرات خود را به کارشناسان تحمیل نکند. در کل باید گفت:
وقتی کسی در شغلی خودش را نشان داده دلیلی ندارد که ما برای آن شغل فرد دیگری را
بگذاریم.
توصیه شما به نمایندگان تازه وارد
برای انتخاب بهتر اعضای هیات رئیسه مجلس چیست؟
در درجه اول رعایت تقوا در رأی دادن
است که تعهد به نظام و انصاف را در نظر بگیرند. حتما زیاد مشورت کنند، اما مشورتشان
طوری باشد که طبق نظر گروهها رأی ندهند. آن یک فاکتور است که به گروه خودش اعتقاد
دارد، میشناسد و با آن بیشتر مشورت میکند. اگر کسی به این نتیجه رسید که یک نفر
ویژگی موثرتری دارد ولی گروهش ان فرد را توصیه نکرد جواب خدا و مردم را باید خودش
بدهد.
در انتخاب هیأت رئیسه وضعیت مستقلها
را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من، آنهایی که مستقل هستند
مشکل کمتری برای انتخاب دارند. نگرانی من در مورد آن کسانی است که گروهگرا هستند
و در مسائل گروهی ممکن است بعضی از مشکلات را نبیند حتماً باید مشورتهای بسیاری
کند.
منبع: هفتهنامه پنجره