به گزارش نما به نقل از مهر،شاید خیلی از علاقهمندان به موسیقی ایرانی و حتی دانشجویانی که در گرایشهای مختلف موسیقی ایرانی آموزش میبینند از چگونگی راهاندازی دانشکده موسیقی دانشگاه تهران مطلع نباشند؛ اینکه این دانشکده در چه سالی و به چه دلیلی راهاندازی شده است اما «گن ایچی تسوکه» موسیقیشناس ژاپنی بهتر از هر موسیقیشناس و یا علاقهمند به موسیقی ایرانی از سال و چگونگی تأسیس دانشکده موسیقی دانشگاه تهران مطلع است.دیگر نکته شگفتآور درباره این موسیقیشناس ژاپنی این است که در دورانی که کشور آذربایجان ساز «تار» ایران را به نام خود به ثبت جهانی میرساند، این هنرمند ژاپنی ساز «تار 5 سیم» خود را که ارزش ریالی بسیار بالایی دارد بدون چشمداشت به موزه موسیقی ایران اهدا میکند.
آگاهی «گن ایچی تسوکه» از چگونگی تأسیس دانشکده موسیقی و همچنین دلایل اهدای «تار 5 سیم» خود به موزه موسیقی ایران بهانهای شد تا گفتگویی نوروزی با او داشته باشیم که ایام تعطیل سال نو را در ایران و برای تحقیق بیشتر روی موسیقی سنتی ایران، سپری میکند؛ مردی با لبخندی روی لب و علاقه و دانشی بالا نسبت به موسیقی و موسیقی کشورهای مختلف جهان که دلتنگ تار 5 سیم ایرانی خود میشود.
با ما در این گفتگو همراه میشوید:
* درباره چگونگی آمدنتان به ایران و آشنایی با زبان و موسیقی ایرانی بگویید. چه سالی به ایران آمدید و چگونه با موسیقی ایرانی آشنا شدید؟
- من 50 سال پیش بعد از اینکه مدرک فوق لیسانس موسیقی شناسی را در ژاپن گرفتم به ایران آمدم تا زبان فارسی و موسیقی سنتی ایران را یاد بگیرم. در آن زمان در دانشگاه تهران رشته موسیقی وجود نداشت. در سال 1964 میلادی رشته موسیقی در دانشکده هنرهای زیبا تنها برای من توسط پرفسور مهدی برکشلی راهاندازی شد و من تنها دانشجوی آن بودم.
* برایتان عجیب نبود که در ایران دانشکده موسیقی تنها برای یک نفر تأسیس شد؟
- عجیب بود ولی خیلی خوشحال شدم که به خاطر من دانشکده موسیقی در ایران راهاندازی شد. البته پرفسور برکشلی معتقد بود که باید چنین دانشکدهای در دانشگاه تهران راهاندازی شود تا بتواند آموزشهای آکادمیک را در زمینه موسیقی شناسی انجام دهد. سال 1965 دانشجویان ایرانی که تعدادشان 20 نفر بود وارد دانشکده موسیقی شدند و من از این موضوع خیلی خوشحال شدم.
من در آن سال زیر نظر استاد نورعلی خان برومند ردیف موسیقی ایرانی را یاد گرفتم. البته در ترکیه هم در دانشگاه رشته موسیقی وجود نداشت و آموزش موسیقی در کنسرواتوآر انجام میشد و فکر کنم سال 1975 میلادی بود که در ترکیه رشته موسیقی شناسی در دانشگاه راه افتاد و ایران زودتر از ترکیه این کار را انجام داد.* چند سال در ایران در دانشکده موسیقی دانشگاه تهران بودید؟
- من سال 1964 به ایران آمدم و سال 1966 میلادی به آمریکا رفتم و مدرک دکترای خود را از آنجا گرفتم.
* چه انگیزهای برای شناختن موسیقی سنتی ایران داشتید؟
- کار من شناخت موسیقی است نه تنها موسیقی کشورهای مختلف بلکه موسیقی انسان در کل جهان. البته روی موسیقی آسیا و بخصوص موسیقی جاده ابریشم تحقیقات بسیاری انجام دادهام. در هنرستان عالی موسیقی ملی نزد استاد زرینپنجه نواختن تار را آموختم. روزی استاد به من گفت اگر مایل باشم تار متعلق به یکی از دوستانش را که فوت کرده بود خریداری کنم. قیمت این تار 5 سیم در آن زمان 3 هزار ریال بود که بهای بالایی بود و بورس من از دانشگاه همان میزان بود.تار مذکور توسط استاد فرجالله ساخته شده بود و متعلق به قرن نوزدهم بود و بیشتر از 100 سال قدمت داشت. خیلی خوشحال شدم که این تار کمیاب را داشتم. در آن زمان هم تار 5 سیم کمیاب بود. اگر شما کتاب «سرگذشت موسیقی ایران» نوشته روحالله حقیقی را بخوانید در آن قید شده که تار ایران در زمان قاجاریه 5 سیمه بوده است و درویشخوان موسیقیدان یک سیم دیگر را به تار اضافه کرد که تار 6 سیمه شد و نهایتا تمام تارهای 5 سیم به 6 سیم تغییر پیدا کردند. حتی تارهای قدیمی 5 سیمه ساخته شده در زمان قاجار را هم 6 سیم کردند.
تار 6 سیم صدای بلندتری دارد و مردم ایران اینگونه صدای تار را بیشتر دوست دارند. اما من نه به لحاظ صدا بلکه به خاطر قدمت، تار 5 سیم را بیشتر دوست دارم. حتی استاد زرینپنجه به من پیشنهاد داد که اگر مایل باشم تار 5 سیم خود را به 6 سیم تغییر دهم. این تار 5 سیم را به ژاپن بردم. وقتی به سنین پیری رسیدم به این نتیجه رسیدم که این تار 5 سیم در ژاپن خوشحال نیست زیرا مردم ژاپن زیاد ارزش و قدمت و کارآیی آن را نمیدانند. 4 ماه پیش وقتی برای سخنرانی در فرهنگستان هنر و دانشگاه هنر به ایران آمدم فرصت بازدید از موزه موسیقی را پیدا کردم.
این موزه در جای مناسبی دایر شده و در آن سازهای قدیمی و خوبی از ایران نگهداری میشود. در بازدید خود از موزه موسیقی در تجریش هیچ تار 5 سیمی را ندیدم و تمام تارهای موجود در آن موزه 6 سیم بود. فکر کردم که خیلی حیف است موزه موسیقی ایران تار 5 سیم نداشته باشد از این رو تار 5 سیم خود را به موزه موسیقی اهدا کردم و میدانم که تار من از این موضوع بسیار خوشحال است.
* نکته اینجاست که قیمت و بهای این تار 5 سیم خیلی بالا است و برخی افراد به ارزش ریالی ساز توجه میکنند ولی شما بدون چشمداشتی تار 5 سیم خود را به موزه موسیقی ایران اهدا کردید، چرا؟
- من خیلی زود میخواستم تار 5 سیم را به موزه موسیقی اهدا کنم و خودم این سفر را انجام دادم و ساز را تقدیم موزه کردم. این ساز متعلق به ایران و موزه موسیقی ایران است و باید در اینجا باشد نه در ژاپن و نزد من. من بیشتر به بودن ساز در جا و مکان اصلیاش فکر میکردم نه به قیمت بالایش. میدانم که تار 5 سیم من در ایران خیلی خوشحالتر است تا اینکه در ژاپن باشد. در موزه موسیقی شهر باکو تار 5 سیم وجود دارد که زیر آن نوشته شده «تار 5 سیم ایران» اما در موزه موسیقی ایران وجود نداشت.
* به عنوان یک موسیقی شناس که با موسیقی ایرانی آشنا هستید وضعیت موسیقی سنتی ایران را چگونه میبینید؟ آیا روند درستی را طی کرده است یا نه؟
- اینکه روند درست بوده یا نه مهم نیست زیرا برخی دوست دارند موسیقی سنتی را حفظ کنند و برخی دوست دارند موسیقی سنتی خود را بهروز و تلفیق کنند و هر دوی این اقدامات و روندی که طی میشود، خوب هستند.
فکر میکنم سازهای موسیقی ایران و موسیقی آن را خوب حفظ کردهاید. وقتی نسخه قدیم رساله موسیقی قرن چهاردهم میلادی را میخواندم که فکر کنم نوشته حسن کاشانی است، فکر کنم 9 نوع ساز را معرفی کرده است که همه این سازها هم اکنون نیز در موسیقی ایرانی هستند و شاید تعداد سیمها و شکل ظاهریشان تغییر کرده باشد.* در شکلگیری سازهای موسیقی جغرافیای هر کشور چه تأثیری داشته است؟
- موسیقی و سازهای موسیقی از جغرافیای خود به نقاط دیگر سفر میکند نظیر اتفاقی که از طریق جاده ابریشم رخ داد و موسیقی و سازهای خاورمیانه به آسیای شرقی برده شد. در ژاپن سازهایی داریم که اصلشان متعلق به ایران است نظیر بربط و چنگ. البته ساختن سازهای زهی نیازمند مواد طبیعی هستند نظیر درخت توت و سیم ابریشم که هر دو برای ساختن ساز و سیمهای آن مهم هستند که اگر در کشوری درخت توت نباشد در نتیجه کرم ابریشم هم وجود نخواهد داشت و ساز زهی درجه یکی ساخته نمیشود. مثال دیگر سیمی است که از روده تولید میشود. این نوع سیم در همه کشورها نظیر ژاپن وجود ندارد چون در آنجا گوسفند نداریم.
* سازهای اصیل ژاپنی چه سازهایی هستند؟
- ساز شامیسن که شبیه سهتار است و از چین به ژاپن آمده و دارای سه سیم ابریشم است. همچنین نیلبک که از بامبو درست شده است از سازهای بومی ژاپن هستند. ما علاوه بر سازهای بومی «ارکستر درگاهی» با نام «گاراکو» را هم داریم که هزار و 300 سال پیش از چین وارد ژاپن شده است و سازهای مختلفی نظیر بربط، چنگ و نی در این ارکستر استفاده میشوند. این ارکستر در درگاه پادشاهان انجام میشد که همراه موسیقی، رقص هم نه به مانند اپرا وجود دارد. در این رقص و موسیقی نشانههای خاورمیانه خیلی دیده میشود.
- در تاریخ میخوانیم که تمدن خاورمیانه و آسیای میانه خیلی به هم نزدیک است و وقتی موسیقی و رقص این جغرافیا به چین رسید از آنجا وارد ژاپن و کشورهای دیگر شرق آسیا نیز شد.
* کدام ساز ایرانی را بیشتر دوست دارید؟
- من موسیقی شناس هستم و همه سازها را دوست دارم.
* صدای کدام ساز ایرانی را بیشتر دوست دارید؟
- هر ساز و یا هر تمدن خصوصیات و ویژگیهای خاص خود را دارد. من سهتار استاد احمد عبادی را خیلی دوست دارم.
* صدای تنبور را هم شنیدهاید؟
- بله شنیدهام و تنبور هم ویژگیهای خاص خود را دارد.
* ویژگیهای موسیقی سنتی ایرانی از دیدگاه شما چیست؟
- مهمترین ویژگی موسیقی ایرانی، «دستگاه» است و تنها موسیقی ایرانی است که «دستگاه» را تعریف کرده است. همچنین ریتم آواز در موسیقی ایرانی یکی از ویژگیهای منحصر به فرد موسیقی ایرانی است.
* با آیینهای نوروزی آشنایی دارید؟
- در زمانی که در ایران بودم زیاد با آیینهای ایرانی آشنا نشدم. در شهر دوشنبه در کشور تاجیکستان مراسم نوروز را دیدم که خیلی با شکوه بود.
* آیا در دنیا موسیقی سنتی ایرانی را به خوبی میشناسند نظیر شناختی که به عنوان مثال از موسیقی هند وجود دارد؟
- نه متأسفانه به دلیل اینکه شما ارتباطات بینالمللی خود را محدود کردید شناخت لازم از موسیقی سنتی ایرانی در دنیا شکل نگرفت در صورتیکه اگر تبادلات بینالمللی مناسب و مداومی به لحاظ فرهنگی شکل بگیرد موسیقی سنتی ایرانی قابلیتها و ویژگیهای بسیار بالا و زیادی دارد و در دنیا با استقبال بسیار بالایی مواجه خواهد شد.
* بعد از این همه سال وضعیت دانشکده موسیقی و بحث آموزش آکادمیک موسیقی در ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
- خیلی وضعیت خوبی دارد و اساتید بسیار خوبی در حال تدریس موسیقی در دانشکده موسیقی هستند و دانشجویان مستعدی نیز مشغول به تحصیل هستند.
* در مناطق مختلف ایران به کدام استان سفر داشتید؟
- در زمانی که در ایران بودم به سیستان و بلوچستان سفر کردم و در آنجا با موسیقی آن منطقه آشنا شدم که بسیار جذاب و منحصر به فرد بود.
* تهران 50 سال پیش بهتر بود یا تهران حال حاضر؟
- 50 سال پیش بالاتر از بلوار کشاورز اکثرا بیابان بود ولی حالا پر شده از ساختمانهای مختلف. به لحاظ تمیزی تهران 50 سال پیش تمیزتر بود، ترافیک کمتر بود و هوا پاکیزهتر.
* به لحاظ فرهنگی مردم تهران 50 سال پیش با حالا چه تغییراتی از دیدگاه شما پیدا کردهاند؟
- نکته جالب این است که مردم بعد از انقلاب بیشتر با موسیقی سنتی و کلاسیک ایرانی شناخته شد. به عنوان مثال ساز «دف» و ساز «بربط» در پیش از انقلاب در موسیقی سنتی ایران جایگاهی نداشتند ولی بعد از انقلاب سازهای بیشتری در موسیقی ایرانی قرار گرفتهاند و به نظر من موسیقی سنتی ایرانی بعد از انقلاب بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.
* چه چیزی در تهران شما را اذیت میکند؟
- رانندگی در ایران خیلی عجیب است و وقتی میخواهم پیاده از خیابان عبور کنم نمیدانم باید چگونه این کار را انجام دهم. ماشینها خیلی بد حرکت میکنند و مردم در خیابان هم پیاده حرکت میکنند و این خیلی عجیب است. رانندگیها خیلی خطرناک و بد است و من میترسم در خیابانهای تهران رانندگی کنم.
* در پایان میخواهم این سؤال را از شما بپرسیم که آیا دلتان برای تار 5 سیمی که به موزه موسیقی اهدا کردید تنگ نمیشود؟
- بله، دلم تنگ میشود و فکر کنم باز هم به ایران سفر کنم تا بتوانم بار دیگر این ساز را در موزه موسیقی ببینم اما خوشحالم که تار 5 سیم در وطن خود جای گرفته و موزه موسیقی ایران در کنار دیگر سازهای موسیقی ایرانی از آن نگهداری میکند.
منبع:مهر
هنرمند ژاپنی:تار 5 سیمهام در ایران خوشحالتر است

در دورانی كه كشور آذربایجان ساز «تار» را به نام خود مصادره میكند «گن ایچی تسوكه» موسیقیشناس ژاپنی ساز «تار 5 سیم» خود را كه دارای بهایی بسیار بالاست به رایگان به موزه موسیقی ایران اهدا میكند و در عین حال دلیل تأسیس دانشكده موسیقی دانشگاه تهران را بیان میكند.
۱۳۹۳/۱/۱۶

