به گزارش نما به نقل از اعتماد: کار «فشن» با «اعتماد به نفس» گره خورده و باید به این باور داشته باشید که وقتی در خیابان راه میروید مورد توجه دیگران هستید و از طرف دیگر خودتان به خودتان بگویید که «یک مدل دارای استاندارد بین مردم هستم.»
اصلا مهم نیست زیبا باشید بلکه مهم این است که چهرهای داشه باشید که بغل دستیتان ندارد؛ هرچند زیبایی هم فاکتور مهمی است. بیشترین تلاش من این است که ژانر یک کاراکتر را در نظر بگیرم؛ کاراکتری به اسم یک آدم جنتلمن مدلینگ و الگوی ظاهری شدن، همهگیر شده؛ آنقدر که این روزها کمتر دختر و پسر جوانی است که به مدل شدن فکر نکرده باشد، حتی اگر حرفهای هم به این داستان فکر نکرده باشد، در قامت یک مدل اقدام به ظاهر شدن جلوی دوربینهای عکاسان این رشته کرده تا محکی بزند خود را و تاییدی از عکاس پشت لنز دوربین بگیرد و بعدها در فرصتی مناسبتر، پس از چند جراحی زیبایی، سراغ این رشته بیاید و در آن بدرخشد. اما جوانان ایرانی کمی در استنباط از تعریف مدلینگ و الگوی تبلیغاتی شدن دچار سوءتفاهماند؛ سوءتفاهمی که آنان را چندین و چند بار زیر تیغ جراحان زیبایی میکشاند تا بلکه نهایتا از نگاه خود و اطرافیانشان برسند به استانداردهای این حرفه، غافل از اینکه تفاوت داشتن در فرم چهره و طبیعی بودن از ملاکهای اولیه در این کار، البته نه در ایران است.
اما هرچند ایرانیها به این سوءتفاهم دچار باشند، هستند کسانی در میان آنان که میخواهند به استانداردهای جهانی برسند البته در قالب الگوی اصیل ایرانی. «دانا ماشاءللهپور» جوان 26 سالهای است که به قول طراحان مدلینگ در دنیا از چهره متفاوتی برخوردار است؛ چهرهای که او را از دور یک ایرانی معرفی نمیکند و صورت تقریبا استخوانیاش ترکیبی از چند ملیت مختلف دارد.
«دانا» مردی جوان است که مدعی است برخلاف دیگر جوانان ایرانی که موفقیت در این حرفه را به داشتن چشمانی رنگی و موهایی روشن میدانند، از این طرز تفکر دور است، او میخواهد با صحهگذاشتن بر تایید طراحان جهانی، خود را متفاوت نشان دهد، اصرار بر متفاوتبودن در او تنها در چهرهاش خلاصه نمیشود، بلکه میخواهد رفتاری اصیل و متفاوت داشته باشد و هدفش نشاندادن و تبلیغ این نوع نگاه است؛ نگاهی که از او یک مرد نجیبزاده یا به قول خودش جنتلمن نشان دهد.
او بر خلاف تصورم که او را سواری با ماشینی آخرین مدل روبه روی محل قرارمان میدیدم، با اتوبوس آمده بود و این نشان از نخستین تفاوتهایی میداد که دم از آن میزد.
شما به عنوان یک مدل مرد، در کارتان با موانع و مشکلاتی روبهرویید؛ مشکلاتی که از بیرون از حرفه شما به سختی دیده می شود و همه لوکس بودن و مشهور شدنش را میبینند. خیلی از دختران و پسران جوان علاقهمندند وارد این حرفه شوند و خود را با استانداردهای آن منطبق میدانند. شما چقدر این استانداردها را در خود دیدید و از کجا شروع کردید؟
من یکسال و سه ماه است که کارم را شروع کردهام. از قبل این کار را دوست داشتم اما به این معنا که احساس میکردم توانایی انجام این کار را هم دارم. این نکته مهمی است که شما احساس کنید قابلیت کاری را دارید. متاسفانه برخی از افرادی که میخواهند وارد مدلینگ شوند در این توهم فکری هستند که چون زیبا هستند بنابراین میتوانند در این کار معروف شوند در حالی که این طور نیست. فاکتورهای مهمی علاوه بر زیبایی وجود دارد که یکی از آنها داشتن فیزیک بدنی مناسب است. من به شخصه مدتهاست روی این قضیه کار میکنم و ورزشهایی که انجام میدهم در این مسیر تاثیر زیادی دارد.
چه ورزشی انجام میدهید؟
رشته اصلی من بسکتبال بود. ضمن اینکه در دوچرخهسواری هم مقامهایی داشتم.
وقتی این کار را شروع کردید چه کسی به شما گفت میتوانید مدل شوید؟
خانواده من خیلی در هنر استعداد دارند و خیلی هم پیگیر هنر هستند؛ به همین خاطر اتوماتیک با این گزینه مناسب برخورد کرده اند. اگر به من نگاه کنید چهره زیبا از من نمیبینید که تعریف ایرانیهاست ولی توجه به هنر زمینه ورود من به این کار را فراهم کرد.
البته طبیعتا مشاوره با کسانی که در این کار بودند و دیزاینرها و عکاسهای حرفهای هم مزید بر علت شد. خاطرم هست که وقتی با دیزاینری فرانسوی در این مورد مشورت میکردم نظر مساعدی داشت و مرا برای حضور در این عرصه تشویق میکرد. اما در مجموع خودم استارت این کار را زدم.
چگونه؟
با یکی از عکاسهایی که استعداد بالایی داشت و کارش را قبول داشتم، شروع کردم که به طور نجومی هم از آن استقبال شد.
عکسهای شما بیشتر در کجا کار میشد؟
عکسهای من هم مثل همه مدلهایی که کارشان را تازه شروع میکنند، بیشتر به صورت عمومی در فیس بوک و اینستاگرام و بعضی سایتهای عکاسان برتر به نمایش گذاشته شد. این مدت کوتاهی بود و بعد از مدتی شاخه کار من تغییر کرد و به دنبال استانداردهای این کار رفتم تا با ویژگیهای متفاوت آن آشنا شوم که اصلا این کار چه تعریفی دارد.
همین یک بار اجرای زنده داشتید؟
دو بار اجرای زنده داشتم. برای شوی مرسدس بنز ترکیه هم دعوت شدم ولی نتوانستم بروم.
اجرای زندهای که در خارج از ایران داشتید در کار داخل کشور هم تاثیر داشت؟
صد در صد. در واقع اجرای زنده در خارج از کشور برای شما یک رزومه قوی میشود. این فاکتور مهمی است که استانداردهای اروپایی، شما را پذیرفتهاند. اروپاییها که راحت 30 سال از ما جلو هستند. آنها دنبال پارامترهای خاصی میگردند که صرفا زیبایی را شامل نمیشود و دنبال خاص بودن هستند.
درآمد این کار در خارج از کشور چه میزان است؟
درآمدها میتواند خیلی بهتر از این باشد و در حال حاضر به نظر من بد نیست. شما میتوانید در مقطع زمانی کم، درآمد خوبی داشته باشید اما در کل هیچ وقت به اندازه خارج از ایران نمیشود. در داخل ایران شاید خیلی معدود افراد باشند که بتوانند از این کار درآمد داشته باشند.
نسبت درآمدهایی که در خارج از کشور وجود دارد با داخل ایران چقدر است؟
من برای نخستین بار سه هزار درهم برای یک اجرای زنده که کار سادهای هم بود، گرفتم که فکر میکنم نزدیک سه میلیون تومان میشود. در همان امارات که چهار ماه پیش سفری به آنجا داشتم، درآمد خوبی برایم به همراه داشت. سه میلیون برای اجرایی که مدت زمان کوتاهی از وقت شما را میگیرد.
چرا دوست دارید در ایران این کار را ادامه دهید؟
شاید از نظر منطقی دلیلی نباشد که مورد قبول قرار بگیرد اما این کار بسترش در ایران خیلی خوب دارد جلو میرود. الان درباره فشن ایرانی و اسلامی سوال میشود یا روزنامهنگاری از امریکا میآید و از من سوال میکند که همه اینها نشان میدهد برایشان عجیب است که مدلینگ در ایران با این سرعت در حال پیشرفت است. شما میتوانید خط کاریتان را اینجا بسازید. البته تعریف فشن در ایران 180 درجه با دنیا فرق میکند. داشتن یک چهره زیبا به تنهایی کافی نیست، بلکه مدلینگ از شما حس می خواهد.
اصلا مهم نیست زیبا باشید بلکه مهم این است که چهرهای داشته باشید که بغل دستیتان ندارد، هرچند زیبایی هم فاکتور مهمی است. بیشترین تلاش من این است که ژانر یک کاراکتر را در نظر بگیرم؛ کاراکتری به اسم یک آدم جنتلمن یعنی بیشتر از اینکه چهره یک مرد خیلی جا افتاده، شیک، زیبا، خاص و جذاب را داشته باشد، بیشتر از لحاظ رفتاری یک رفتار مناسبی دارد و بیشتر از لحاظ طرز فکر، خاص است. همه دوست دارند از زیبایی آدمها سخن بگویند. برای من خیلی این قضیه مهم نیست و بیشتر ترجیح میدهم فکر شما را تحت تاثیر قرار دهم تا چشمانتان را.
حرفهایتان شبیه شعار است تا واقعیت.
نه. واقعا این طرز فکر من است و با آن بزرگ شدهام و در این هشت نه ماه کالبدش ساخته شده و فرم خوبی گرفته است. حالا هم زمانی است که میتوان روی آن نقش و طرح زد.
در عکس چگونه میتوانید جنتلمن بودن را به مخاطبتان نشان دهید؟ اینکه از یکسری آداب و رفتار که در نهایت به یک آدم جنتلمن میرسد تبعیت میکنید؟
نشان دادن این موضوع در عکس خیلی کار سختی است اما من این کار را انجام دادهام. در عکسها با طرز لباس پوشیدن و نوع فیگوری که میگیرید جدای از اینکه باید تبلیغ آن لباسی که بر تن میکنید را هم در نظر داشته باشید یک حس خاص را هم می توانید انتقال دهید. مثل یک نگاه خاص. من خیلی صحبت کردم و از افراد خیلی بزرگی در این زمینه مثل بازیگران سینما مشورت گرفتم. باید به این موضوع مهم توجه کرد، صورتی که خیلی زیباست یک روزی تمام میشود و آن چیزی که در نهایت باقی می ماند شخصیت است.
تحصیلات شما در چه مقطعی است؟
من مدرک مهندسی مکانیک دارم و الان هم دانشجوی ارشد مدیریت هستم.
هیچ وقت نخواستید در مدلینگ تحصیلاتتان را ادامه دهید؟
صد در صد دوست دارم بخوانم. در مصاحبهای که با یک ژورنالیست امریکایی داشتم از من میپرسید چرا برند خودت را شروع نمیکنی؟ برای رسیدن به چیزهای بزرگی که در فکر من است زمان لازم است.
اگر بخواهید میتوانید از ایران بروید اما احساس میکنم میخواهید در ایران بمانید؟
بله. من دوست دارم در ایران باشم. دوست دارم چهار ماه آنجا باشم و بقیه را اینجا. ایران یک چیز دیگر است. من تعارف ندارم. انگیزهای که اینجا به آدم میدهد آنجا وجود ندارد.
اینجا چه انگیزهای به شما میدهد؟
اینکه شما میتوانید در آنجا بگویید از ایران آمدهاید.
پس چه اتفاق بزرگی در ایران افتاده است که حاضر به ترکش نیستید؟
اینجا شروعی دارد که میتواند خیلی موفقیتآمیز باشد. حمل بر خودستایی نباشد اما شاید من و امثال من، نخستین نفرهایی باشیم که داریم در این لاین کار میکنیم و تم ایرانی را با تم اروپایی به صورت یک ترکیب خوب درست میکنیم. چیزی که برای همان افراد خارج از ایران مهم است همین موضوع است که من دارم این کار را در ایران انجام میدهم و برای آنها این جالب است که در ایران با همه محدودیتهایی که وجود دارد باز هم کسانی هستند که دارند این کار را در ایران انجام میدهند و تاکید هم دارند که در ایران بمانند و در کشور خودشان این کار را انجام دهند.
تا کنون از سازمانهای دولتی مثل وزارت ارشاد پیشنهاد اجراهای زنده داشتهاید؟
خیر. البته خوشحال میشوم اگر پیشنهادی باشد و از آن استقبال میکنم. اما موضوع مهمتر این است که با چه ایدهای می خواهند کار کنند. من خوشحال میشوم هر کاری میکنم در آن تم ایرانی باشد. برای همین است که روی «مرد بودن» تاکید میکنم چون این یک خصلت ایرانی و برگرفته از تمدن ماست.
در مدلینگ هم میشود چیزی شبیه آموزشگاههای بازیگری راهاندازی کرد؟
صد در صد. چرا که نه. زمینهاش که فراهم شود من خودم هم در این فکر هستم. اینها آموزشهای خیلی عجیبی نیستند اما در مراحل بالاتر آموزشها واقعا خاص میشود و شاید در نهایت یکی دو نفر از آنها موفق بیرون بیایند.
مدلینگ در کشور ما در عین حالی که دارد رشد میکند با یکسری مشکلات هم روبرواست که شاید این مسائل برای خانمها به نسبت آقایان بیشتر باشد. شما خودتان به شخصه در داخل ایران با چه مشکلاتی روبرو هستید؟
من این موضوع را به دو قسمت تقسیم میکنم. یک قسمت آن مربوط به این میشود که ما در یکسری از قانونها محدودیت داریم. مثلا در اجراها که مسلما برخورد جالبی نمیشود. این طرز فکر وجود دارد که فشن، یک حالت شیک و پرتجمل دارد در حالی که معنای فشن تنها این نیست و اگر بخواهید فقط به این توجه کنید جز مفهومی منفی به نظر نمیآید. این طرز فکر اشتباه است و مسلما اگر اجراها بیشتر شود و اجازه دهند که بیلبوردها با تصاویر کسانی که واقعا در این کار حرفهای هستند بالا بیاید، پیشرفت قابل ملاحظهای خواهیم کرد. این تصور که این عکسها میتواند باعث تحریک جامعه شود حرف درستی نیست.
تا حالابه عکسهای شما تذکری ندادهاند یا درباره اجراهایی که در خارج از کشور داشتهاید؟
تا به حال برای من مشکلی پیش نیامده . البته من خودم خیلی مراقب هستم که اتفاقی نیفتد. من معتقدم در هر کشوری که زندگی میکنید به هر حال موظف هستید یکسری قوانین را رعایت کنید. بالاخره چه من خوشم بیاید چه نیاید این قوانین هست و من به آنها احترام میگذارم. از طرفی فرآیند فکری خودم را هم جلو میبرم.
در کل عمده مشکلات در اجرای زنده و بیلبوردها و کاتالوگهاست و همکاری نمیشود که چه بسا اگر همکاری شود سطح ایران را بالامی برد.
در استانداردهای مدلینگ، زیبایی باید چارچوب خاصی داشته باشد. شما برای رسیدن به این استانداردها جراحی زیبایی روی خودتان انجام دادهاید؟
خیلیها به من میگویند اما من جراحی نکردهام. ضمن اینکه در کارهای حرفهای شما نباید به صورت خودتان دست زده باشید و اگر این کار را کرده باشید باید اعلام کنید. البته یک موقعی است که شما چندین سال سابقه دارید و اثبات شدهاید درست مثل بازیگرها که بعد از مدتی که مشهور میشوند، عمل زیبایی هم انجام میدهند اما کسی که میخواهد تازه وارد این کار شود نباید عمل جراحی زیبایی روی صورت خود انجام دهد.
کار شما به این صورت نیست که از طرف صدا و سیما هم پیشنهاد شود؟ مثلا بتوانید در تیزرها هم بازی کنید؟
کار در دو تیزر هم به من پیشنهاد شد. فکر میکنم بازی به پنج ثانیه هم در آن نرسیده است. چون سرجمع تیزر دو دقیقه بیشتر نبود. در کل هرچند این کار را دوست دارم اما کار سختی است.
فکر میکنید زندگیتان میتواند از طریق این کار بچرخد؟
در حال حاضر در ایران خیر. البته پیشنهاد زیاد است اما اگر من همه آنها را بپذیرم، دیگر به آن افق کاری و هدفی که برای خود درنظر گرفته بودم، نخواهم رسید، یعنی شاید در طول دو سال آینده به درآمد خوبی برسم، اما با قبول هر پیشنهادی از هدفم دور میشوم.
این کار محدودیت سنی دارد؟
صد در صد، اما استثناهایی هم وجود دارد. حداکثر تا 35 سالگی اوج کار شماست و بالای آن خیلی نادر میتوانند کار کنند اما همیشه استثناء وجود دارد. دقیقا به همین خاطر است که من اینقدر بر شخصیت تاکید میکنم؛ چرا که میتوانم بعد از مدتی، با آن شخصیت و کاراکتر کارم را ادامه بدهم اما با صورتم نمیتوانم.
فکر میکنید با توجه به اینکه مدلینگ دارد خوب جلو میرود، دولت ما میتواند در آینده نزدیک از شرکتهای خصوصی و افرادی که میخواهند وارد این کار شوند، حمایت کند؟
به نظرم خیلی زود این اتفاق میافتد. مساله مد و فشن در ایران خیلی سریع دارد جلو میرود. به نظرم گاهی اوقات لازم است که ترمزی هم بکنیم چون ممکن است بعضی چیزها جا بماند اما در هر صورت به نظر من این اتفاق میتواند خیلی زود هم بیفتد.
ما باید به فشن و مدلینگ به صورت فنی و جدی نگاه کنیم چون اگر نگاه هم نکنیم بالاخره جدی میشود. در نهایت من از کسانی که گزارش شما را میخوانند و حتی از مسوولان میخواهم که دیدشان را نسبت به فشن تغییر دهند.
گفتگوی خواندنی بامدل ایرانی!
كار «فشن» با «اعتماد به نفس» گره خورده و باید به این باور داشته باشید كه وقتی در خیابان راه میروید مورد توجه دیگران هستید و از طرف دیگر خودتان به خودتان بگویید كه «یك مدل دارای استاندارد بین مردم هستم.»
۱۳۹۳/۱/۲۶