نسخه چاپی

قسمت دوم "300" یك اشتباه بزرگ تاریخی

قسمت دوم فیلم «300» با عنوان «ظهور یك امپراطوری» در حالی این روزها در سینماهای جهان به نمایش گذاشته شده است كه با تحریفات تاریخی آشكارش به ظن مورخان و كیفیت پائین هنری به اعتقاد منتقدین سینمایی و مخاطبان، یك شكست هنری برای حامیان و عوامل سازنده‌اش محسوب می‌شود.

هشت سال بعد از نمایش فیلم جنجالی «300» ساخته «زاک اسنایدر» درباره نبرد ترموپیل بین ایران و یونان، که حاوی رویدادهای تاریخی کاملا تحریف شده بود و تصویری غیرانسانی از پادشاه هخامنشی و سپاه ایران به نمایش گذاشته بود، اینک هالیوود، قسمت دوم این فیلم را با نام «سیصد: ظهور یک امپراتوری»، به صورت سه بعدی روانه سینماهای جهان کرده است که نه تنها با انتقادات فراوان ایرانیان همراه بوده است بلکه بسیاری از تاریخدانان و منتقدین سینمایی غرب نیز از میزان تحریفات تاریخی این فیلم شگفت‌زده شده‌اند.

«۳۰۰: ظهور یک امپراتوری»، همانند قسمت قبلی آن یک فانتزی حماسی و جنگی است که هالیوود بر اساس کتاب مصور منتشر نشده‌ای با عنوان «خشایارشاه» نوشته «فرانک میلر» (نویسنده قسمت اول فیلم ۳۰۰) ساخته است و درباره جنگ‌های دریایی معروف آرتمیسیوم و سالامیس است که بعد از پیروزی سپاه ایران در ترموپیل و فتح آتن، بین سپاه خشایارشاه به فرماندهی آرتمیس و سپاه یونان به فرماندهی تمیستوکل درگرفت.

این فیلم ابتدا «۳۰۰: نبرد آرتمیسیوم» نام داشت، اما در سپتامبر ۲۰۱۲ به «۳۰۰: ظهور یک امپراتوری» تغییر نام داد و «زک اسنایدر» که فیلم «300» را کارگردانی کرده بود، در این فیلم به عنوان تهیه‌کننده و نویسنده فیلمنامه همکاری کرده و «نوام مورو» کارگردانی قسمت دوم آن را به عهده داشته است.

اما مهمترین نکته در اینجا این است که این فیلم مانند قسمت اول حاوی تحریف‌ها و جعل‌های آشکار تاریخی است.

مهم‌ترین دروغ تاریخی این فیلم مربوط به جنگ ماراتن و کشته شدن داریوش بزرگ در این جنگ با تیری اعجاب‌انگیز (به تعبیر پروفسور پل راتلج) است که از کمان تمیستوکل رها می‌شود. به اعتقاد پل راتلج، استاد دانشگاه کمبریج داریوش بزرگ و پسرش خشایارشاه اصلا در این جنگ شرکت نداشته‌اند، بلکه فرمانده سپاه ایران در این جنگ، داتیس (وارتافرن)، برادرزاده داریوش بزرگ بوده است.

به علاوه داریوش بزرگ، ۴ سال بعد از نبرد ماراتن یعنی در سال ۴۸۶ قبل از میلاد، در حالی که داشت خود را برای جنگ‌های دیگری علیه یونان آماده می‌کرد، درگذشت.

به روایت هرودت، آرتمیس یکم - ملکه کاریا - در شهر هالیکارناس (که در آن زمان از اسپارتی‌های امپراتوری هخامنشی بود) به دنیا آمد و پس از مرگ شوهرش بر تخت شاهی نشست. او یکی از فرماندهان نیروی دریایی و از رایزنان جنگی خشایارشاه بود و در تاریخ از او به عنوان نخستین زنی که در سمت فرماندهی نیرومندترین نیروی دریایی جهان خدمت می‌کرد، یاد می‌شود.

تحریف تاریخی بزرگ دیگر این فیلم در مورد آرتمیس است. آرتمیسی که در این فیلم تصویر شده و «اوا گرین» نقش او را بازی می‌کند، هیچ شباهتی با چهره این فرمانده زن شجاع در روایت‌های تاریخی آن ندارد.

تحریف تاریخی دیگر این فیلم، مرگ آرتمیس در نبرد سالامیس به دست تمیستوکل است، در حالی که به روایت هرودت، او از این جنگ جان سالم به در می‌برد.

از سوی دیگر خشایارشاه که در این فیلم تصویر شده، با آن شمایل برهنه و زنجیرها و حلقه‌های دور گردن و آرایش چهره‌اش، هیچ شباهتی به پادشاه مقتدر بزرگ‌ترین امپراتوری جهان در آن عصر ندارد. تغییر ماهیت او به موجودی فراطبیعی بعد از غسل کردن در درون حوضچه‌ای در یک غار، نیز روایتی کاملا تخیلی و مغایر با تاریخ است.

فیلم «۳۰۰: ظهور یک امپراتوری» نتوانسته نظر اغلب منتقدان سرشناس سینمایی را جلب کند. بسیاری از آنها شخصیت‌پردازی ضعیف، بازی‌های بد و عدم پایبندی به تاریخ را از نقاط ضعف‌ اساسی این فیلم دانستند.

«تاد مک کارتی»، منتقد هالیوود ریپورتر، در نقدی منفی و طعنه‌آمیز علیه آن نوشته است: با این که «جرارد باتلر» بعد از فیلم «۳۰۰» در ۱۷ فیلم متوسط بازی کرد، اما با این حال، غیبت او در این فیلم به شدت حس می‌شود.

به گزارش بی‌بی‌سی، «جیمز روچی» از سایت سینمایی «فیلم دات کام»، امتیاز صفر به فیلم داده و آن را یک جوک سه بعدی دانست.

تام لانگ از «دیترویت نیوز» نیز آن را یک حمام خون و نه چیزی بیشتر خواند. «جیمز براردینلی» از «ریل ویووز» نیز معتقد است فقدان خلاقیت در این فیلم منجر به نارضایتی بنیادی از آن شده است.

اسکات بولس از «یو اس اِی تودِی» نیز در نقد این فیلم نوشت: برای کسی که در این فیلم دنبال مفهوم فیلمنامه می‌گردد، «۳۰۰» مثل اسب ترواست. باورپذیری و معقول بودن را فراموش کنید.
منبع: ایسنا

۱۳۹۳/۲/۹

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...