به هنرمند و فیلمساز گفتند تو برای رسیدن به اهدافت برای اینكه در عرصه مسابقه زندگی از دیگران جلو بزنی بالاتر باشی برای اینكه در جشنوارهها اول بشوی، تو باید هنر را وسیله لذت بردن از دنیا قرار بدهی نه خدمت كردن بهجامعه ات و هنر یك وسیله تفریحی است كه هم خودت و دیگران باید فقط از آن لذت ببری و به نفسانیات و امور دنیوی ات برسی. درحالیكه خودش یعنی نظام سلطه این استفاده را نمیكند و از هنر بهخصوص سینما برای تخریب ملتها استفاده میكند و اصلا هم بهعنوان امر تفریحی از آن استفاده نمیكند.
به گزارش مرکز اسناد انقلاب اسلامی، خلق و تولید آثار و محصولات هنری متعهد به آرمانها و ارزشهای اسلامی از مهمترین اهداف انقلاب اسلامی بوده است. در این راستا و تا به امروز گامهای بلندی ازسوی هنرمندان متعهد كشورمان برداشته شده است. نكته مهم در این باب میزان نیاز یك هنرمند ارزشی و متعهد بر مقوله تخصص و مهارت است. رابطه تعهد و تخصص در امر هنر به خصوص بحث سینما فحوای گفتگوی ما با فرج الله سلحشور كارگردان تئاتر و سینمای كشورمان را تشكیل داده است كه در ادامه می خوانید.
تعهد و تخصص دو مقوله مهم در زندگی یك هنرمند است. در آغاز بفرمایید كه اساسا تعریف شما از تخصص و تعهد چیست؟
بهنظر من تعهد عهدی است كه فرد با خدا میبندد و مسئولیتی است كه در قبال اعتقاداتش دارد. اما تخصص فن، تكنیك یا فرمولی است كه انسان یاد میگیرد. برای انسان مومن تخصص تعهد ایجاد میكند؛ یعنی از او بازخواست میشود چرا این علمی كه داری را بهكار نبستی و از این توانمندی كه داری استفاده نكردی. متاسفانه خیلی از متخصصین اندوختههای علمی، فنی و تكنیكیشان را فقط شخصی میبینند و گمان میكنند این اندوختهها فقط مال خودشان است و باید بهنفع خودشان از آن بهرهبرداری كنند درحالیكه اینطور نیست. آنچه كه انسان دارد از سلامتی و از مال دنیا، زیبایی، جوانی، علم و... همه اینها نعمتهایی است كه خدا به انسان داده و اینها را بایستی بهعنوان انسانی كه در راستای تعبد و بندگی بهكار ببندد. اگر چه خیلی از مسائل را خدا به انسان داده اما چیزهای هم هست كه خود انسان تلاش كرده و اندوخته است اما این دلیل نمیشود بگویم چون خودم یادگرفتم پس باید در برابرش بایستم و به هیچكس پاسخگو نیستم در مجموع من تخصص را مجموع اندوختههای شخصی انسان میدانم و تعهد و تعبد آن بخش از مسئولیتی است كه انسان در قبال اعتقاداتش دارد. تعهد و تخصص انسان مومن و معتقد باید در جهت تعبد و ایمانش باشد.
شما بهعنوان یك هنرمند در حوزه مسائل هنری كدامیك را مقدم بر دیگری میدانید؟
بعضیها میگویند تعهد و تخصص مثل دو بال یك پرنده هستند هر كدام كه نباشد آن پرنده نمیتواند پرواز كند اما من این اعتقاد را ندارم چون دو بال برای یك پرنده مساوی هستند من تخصص و تعهد را مساوی نمیدانم من معتقدم كه یك هنرمند بایستی هم تعهد و تعبد و ایمان و تقوا داشته باشد و در جهت ایمان و تقوایش تلاش كند و هم باید آن رشتهای را كه در آن فعالیت دارد خوب بشناسد این دو مساوی نیستند بلكه دو خط تشكیلدهنده یك صلیب هستند منتها خط بلندتر تعهد و تعبد، و خط كوتاهتر تخصص است اما هر كدام كه نباشند صلیبی وجود ندارد اینكه كوتاهتر است دلیل این نیست كه نباشد اگر نباشد اصلا صلیب نیست ولی اگر بخواهیم نمره بدهیم به تخصص باید بدهیم هشتاد و به تعبد و تعهد باید بدهیم صد، اما اگر هر كدام نباشد صلیبی شكل نمیگیرد.
جایگاه این دو مفهوم را در سینمای ایران بهخصوص سینمای بعد از انقلاب چگونه میبینید؟
باید ببینیم سینما را چه كسی بنیانگذاری كرده است سینما از كجا به دنیا منتشر و با چه اهدافی ایجاد شده است ما الان انرژی هستهای را پیگیری میكنیم در زمینه انرژی هستهای به تخصص رسیدیم این تكنولوژی را برای چه امری یاد گرفتهایم اگر برای كسب قدرت باشد خب طبیعی هست كه ما باید بمب اتم بسازیم و ازش استفاده زورمدارانه بكنیم اگر نه و بخواهیم در جهت خدمت به بندگان خدا استفاده بكنیم كما اینكه ما الان داریم همین كار را میكنیم و این برای آمریكا و صاحبان قدرت كه در دنیا بهدنبال زورگویی هستند قابل فهم نیست كه انسانی میتواند صاحب یك تكنلوژی یا یك قدرت باشد و آنقدرت توان تخریب و سلطه را داشته باشد اما از آن استفادهای نكند. نمیتوانند این موضوع را باور كنند چون خودشان از قدرت برای تخریب استفاده كردهاند برای سلطه استفاده كردهاند عین این هم در زمینه هنر است. به هنرمند و فیلمساز گفتند تو برای رسیدن به اهدافت برای اینكه در عرصه مسابقه زندگی از دیگران جلو بزنی بالاتر باشی برای اینكه در جشنوارهها اول بشوی، تو باید هنر را وسیله لذت بردن از دنیا قرار بدهی نه خدمت كردن بهجامعه ات و هنر یك وسیله تفریحی است كه هم خودت و دیگران باید فقط از آن لذت ببری و به نفسانیات و امور دنیوی ات برسی. درحالیكه خودش یعنی نظام سلطه این استفاده را نمیكند و از هنر بهخصوص سینما برای تخریب ملتها استفاده میكند و اصلا هم بهعنوان امر تفریحی از آن استفاده نمیكند فیلم میسازد برای اینكه ملت خودش را به اوج برساند، از این فیلمها استفاده سیاسی میكند و برای اینكه فرهنگ خودش را به دنیا مسلط كند فرهنگهای دنیا را از بین میبرد به فیلمسازهای دنیا میگوید كه شما فرهنگ كشور خودتان را نابود كنید. هرچه داستان در فرهنگ و جامعه شماست كه نباید به فیلم تبدیل شود، شما باید در داستانها را خلاقیت به خرج دهید. داستانهای كه تغییر میكنند دیگر ماهیتشان عوض شده. داستانهای زیادی در بین ملت ایران اتفاق افتاده است ولی همین داستان بخشی از هویت ایرانی است شما این داستانها را وقتی تغییرش دادید دیگر آن فرهنگ بومی تو نیست بلكه انعكاس فرهنگ توست. ارزشهای اعتقادی هم همینطور است شما میخواهید در مورد زندگی امام خمینی فیلم بسازید اینكه بخواهید عین امام را بسازید كه كپی كاری است اگر بتواند زندگی ایشان را عوض كند آن موقع زرنگ هستید امام حسین میسازید اگر بگوی نظر شخصی من این است و واقعه كربلا را تغییرش بدی آن موقع خلاق هستی به همین لحاظ است كه فیلمسازی مملكت ما در اختیار اعتقادات مان نیست و در اختیار فرهنگ بومی این مملكت نیست فیلمساز ما یك هنرمند در خدمت اعتقادات جامعهاش نیست به او گفتهاند كه تو بایستی زشتیهای جامعه ات را ببینی نه زیبایها و ارزش هایش را، باید منتقد باشی، باید طرح موضوع كنی بعضی از كلمات زیبا را بهكار میبرند و و هنرمند هم چون از سطح شعور علم و ادراك پایینی برخوردار است نمیگذارند هنرمند از سطح علمی، ادراكی، اخلاقی و تربیتی بالای برخوردار باشد بایستی كسی هنرمند شود كه بتوان فریبش داد و وادارش كرد به ساخت فیلمی كه اسمش سیاه نگری است.
در اینجا بحثی كه وجود دارد عدهای معتقدند كه فرد متعهد و متخصص اساسا وظیفهاش انتقاد كردن است و باید كم و كاستیهای جامعه را نشان بدهد بهنظر شما اینگونه نیست؟
اشكال كار همین جاست. آیا اگر شما به من گفتید كه زخمی را در صورت من میبینید آیا این در جهت درمان زخم من است این بهنظر شما كار بزرگی است غیر هنرمند هم میتواند این زخم را در صورت من ببیند، دیدن این مسئله بدین معناست كه من بروم و درمانش بكنم؟ نه اگر شما گفتید كه من زخمی در صورت شما میبینم و این زخم با نوع فلان است و با این دارو درمان میشود حالا كمك كردید به من وگرنه شما به یك فرد عامی بیسواد هیچ تفاوتی ندارید. زشتیها این است كه بهجامعه فحش بدهیم؟ بگوییم جامعه فاسد، جامعه كثیف، جامعه دزد و... ، گفتن این كلمات كه از یك لات هم بر می آید. انسانهایی كه هیچ بهرهای از علم و شعور ندارند میتوانند وسط چهار راه بایستند به تمام مردمی كه رد میشوند فحش بدهند. آیا این شعور میخواهد؟ نه اینگونه نیست. اما اگر شما گفتید جامعه به بیراهه می رود این مسیری كه میروی غلط است و راه درست این است اینجا تو بهجامعه ات خدمت كردی. متاسفانه هنرمند ما اینقدر سطحش نازل است كه فقط میتواند بدیها را ببیند یعنی كاری كه هر عوام و ساده لوحی هم میتواند انجام دهد. دیدن تاریكی كاری ندارد شما روشنایی را اگر دیدید و توانستید روشنایی را تفسیر كنید آن وقت است كه باید بگویم درست است. دیدن سیاهیها كه كار سختی نیست.
بهنظر شما جشنوارههای سینمایی بهخصوص جشنوارهای كه اخیرا برگزار شد(جشنواره فیلم فجر) توانست در زمینه تخصص و تعهد نمره خوبی را كسب كند؟
برخی از فیلمهایی كه در این جشنواره پخش شد بهطور كامل در جهت نابود كردن خانواده، سیاه نمایی و مسائلی از این دست بود. یك تعدادی هم در جهت حمایت و تایید فتنه سال 88 بود. یك تعداد كار ارزشی هم داشتیم كه مردم هم خوب استقبال كردند تكلیف این آثار معلوم است.
آیا توانستند دین خودشان را به سینمای متعهد اسلامی ادا كنند؟
در حد یك فیلم بله اما كامل نه، یك فیلمساز فیلمی ساخته و به همان نسبت بهجامعهاش خدمت كرده است اگر بتواند این را تعمیم بدهد مدام فیلم بسازد در حد وسع و توانش كم نگذارد آن موقع میگویم وظیفهاش را نسبت بهجامعه ارزشی انجام داده است. یك عدد فیلم باید به اندازه یك عدد فیلم برایش ارزش قائل شد. اگر كسی ده عدد فیلم میسازد هم به همان اندازه باید باشد نمیتوانیم بگویم یك فیلمساز با همان یك فیلم همه تكلیف ش را انجام داده است.
بهطور كلی چه در این جشنواره اخیر یا جشنوارههای گذشته سینمایی ایران یك سری فیلمهای با محتوای دینی پخش میشد ولی در عوض صدای بسیاری از دین مداران جامعه من جمله مراجع بلند میشد و انتقاد و اعتراض داشتند به این فیلمها بهنظر شما علت این موضوع تقدم تخصص این افراد است یا جامعه دینی كم تحمل؟
من در آغاز گفتم كه این فرق میكند فیلمساز بهدنبال خدمت به اعتقاداتش به ایمانش و جامعهاش است یا بهدنبال خدمت به خودش؟ من وقتی به دنبال خدمت به خودم باشم همه توانم را میگذارم كه یك كاری بسازم با تكنیك بالا كه فیلمبردار، طراح صحنه، طراح لباس، تهیه كننده، كارگردان من بهترین جایزهها را ببرد وقتی دنبال این باشند من دیگر دنبال امام حسین نمیتوانم باشم. امام حسین وسیلهای بود برای اینكه من سازنده رستاخیز بالا بروم فلذا من اصلا نمیایم بروم از نظر بزرگان دین را سوال كنم شما در مورد امام حسین چه میگوید من میخواهم آنچه را كه شما میگویید به تصویر بكشم نه آنكه دلم میخواهد.
پس بهنظر شما سینمای متعهد در كشور ما نمره بالایی نمیگیرد؟
متاسفانه به ضرص قاطع میتوانیم بگوییم كه تقریبا 95 درصد فیلمسازی در جامعه ما در جهت مبارزه و عناد با انقلاب اسلامی و آرمانهای آن بوده است و فیلمسازی ابزاری برای اینكه بتواند اهداف دشمن را تحقق ببخشد. من فیلمسازی ایران را اتاق فرهنگی جنگ دشمن میدانم یعنی فیلمسازان این مملكت اگر سه، چهار درصدشان را بگذاریم كنار و استثنا كنیم مابقی در جهت اهداف صهیونیست عمل میكنند. فیلمساز آمده با فیلمسازی صاحب شهرت محبوبیت، شهوت، ویلا، آنتالیا، اروپا، گرین كارت و... بشود. فیلمساز نیامده كه بگوید ایمان چیست و جامعه باید چگونه ایمانی باشد.
در مورد انتخاب بازیگران در یك فیلم این مسئله چگونه است آیا معیارهای ارزشی و اعتقادی در انتخاب بازیگران دخیل میشود؟
البته یك سری بازیگران كه الان برای خودشان جای باز كردند و مشهور شدند اینها پول شهرت خودشان را میخورند دنبالش بودهاند و به آن دست پیدا كردهاند حالا وقتی كه میگویی بیا فیلم بازی كن میگوید 500 میلیون من میگیرم. اینكه حالا فلان بدبخت حاصل همه عمرش به 50 میلیون هم نمیرسد بازیگر میگوید به درك من به آرزو هایم باید برسم. یك عده بازیگر دیگر هم هستند كه اصلا با پول آمدهاند و بازیگر شدهاند یعنی تهیهكننده از خیلی هاشان پول میگیرد و نقش میدهد.
یعنی این افراد نه متخصص هستند و نه متعهد؟
هیچكدام، فقط آقای تهیهكننده یا آقای كارگردان چون توانسته رابطه نا مشروع با فلان بازیگر خانم كه نه تخصص دارد و نه تعهد و فقط علاقه مند است به بازیگری و صرفا بهخاطر اینكه از او سوءاستفاده كند نقشی به او میدهد یا فلان آقا چون ثروتمند است پول داده و نقش خریده است نه تخصص و نه تعهد دارد. خیلی از نقشها هم اینگونه معاوضه میشود. البته ما هنر پیشههای زن پاك و مومن هم كم نداریم اما خیلی جاها وقتی زن هنرمند را دعوت میكنند برای كار به او میگویند اگر اینجا هستید دو منظوره شما را صدا كردهاند.
در سینمای ایران میتوانید چند فیلم را نام ببرید كه هم بعد تعهد و هم بعد تخصص را دارا باشند؟
تقریبا میشود گفت كه بیش از پنجاه درصد فیلمهای كه در دهه 60 ساخته شد از این نوع آثار بودند كارهای كه در مورد دفاع مقدس، انقلاب، ارزشهای انقلاب، و برخاسته از شور انقلابی و عشق به مملكت و وطن اگر چه ضعیف ساخته میشد آن موقع تخصص كمتر بود ولی ارزشها حاكم بود لااقل بیش از 50 درصد آثار اینگونه بود ولی در حال حاضر به ضرص قاطع میگویم 5 درصد ارزشها حاكماند 95 درصد آثار یا آثار مستهجن و مبتذل و لودگی است یا آثار سیاهنمایی و ضدارزشی است.
در انتها میتوانید چند فیلم خوب ایرانی كه تایید میكنید بیان بفرمایید؟
فیلمهای خوبی كه از گذشته یادم هست از آن اولین فیلمهایی كه در ایران ساخته شد مانند برنج خونین، توبه نصوح، پرواز در شب، دیده بان، جزیره مجنون، و اخیرا هم كارهایی مانند زیر نور ماه، آژانس شیشهای، ازكرخه تا راین، طلا و مس و قلادههای طلا از جمله فیلمهایی است كه من در ذهن دارم و میپسندم.
با تشكر از شما
ناگفته های سلحشورازسینمای ایران
خلق و تولید آثار و محصولات هنری متعهد به آرمانها و ارزشهای اسلامی از مهمترین اهداف انقلاب اسلامی بوده است. در این راستا و تا به امروز گامهای بلندی ازسوی هنرمندان متعهد كشورمان برداشته شده است. نكته مهم در این باب میزان نیاز یك هنرمند ارزشی و متعهد بر مقوله تخصص و مهارت است. رابطه تعهد و تخصص در امر هنر به خصوص بحث سینما فحوای گفتگوی ما با فرج الله سلحشور كارگردان تئاتر و سینمای كشورمان را تشكیل داده است كه در ادامه می خوانید.
۱۳۹۳/۲/۲۷