چند روزی است که معصومه قمی مشهور به مسیح علی نژاد خبرنگار فراری و لندن
نشین در شبکه اجتماعی فیس بوک اقدام به راه اندازی صفحه ای با نام «آزادی
های یواشکی» کرده است. هر چند او این کمپین را مردمی معرفی می کند اما خیلی
زود غیرمردمی بودن آن برملا شد.
تصاویر منتشره در «آزادی های یواشکی» دروغ یا واقعیت؟!
علی نژاد در حالی در برنامه روی خط صدای آمریکا مدعی شده است که همه این
تصاویر را افراد شخصی در این صفحه منتشر کرده اند که چند دقیقه بعد خانمی
به همان برنامه زنگ می زند و می گوید: «تصویر خصوصی من در این صفحه منتشر
شده است در حالی که من راضی به آن نبودم که از عکسی که در صفحه شخصیام
گذاشتهام سوء استفاده شود» پر واضح است که امثال این بیننده که از عکسشان
در جهت خاصی برای هدفی خاص استفاده شده کم نیستند.
البته دروغ بودن تعداد لایک ها در این صفحه، از سوی محسن کریمی ضدانقلاب
لندن نشین عضو گروهک کنفدراسیون دانشجویان نیز تایید می گردد. کریمی با
انتشار پشت پرده تبلیغی این صفحه (تعداد لایک های خریداری شده صفحه فیس
بوک) و عدم برخورداری از حامیان واقعی و پشتوانه مردمی، در سایت بالاترین و
ایران گلوبال مینویسد: "آنچه که در چند هفته اخیر در قالب یکی از این
کمپینهای دستساز شاهد بودیم کمپین خانم معصومه (مسیح-مسی) علینژاد است
که با نام «کمپین آزادیهای یواشکی» از ویژگیهای خاصی برخوردار است از
جمله این ویژگیها افزایش 100،000 لایک در فیسبوک در کمتر از 4 روز که
مجموع این لایکها 232 هزار لایک است. حال سوال اینجاست: هزینه هر 1000 لایک
منطقهای حدودا ً 80 دلار است که اگر انصاف به خرج دهیم و با توجه به دیگر
کمپینهای که واقعا مردم از آن استقبال کردند مقایسه کنیم، دو سوم لایکها
خریداری شدهاند، که به گفته نزدیکان این صفحه این امری غیراخلاقی نیست و
نوعی تبلیغات است ... حال سوال این است بیش از 12 هزار دلار هزینه لایک
خریدن برای این صفحه تا به امروز را چه کسی یا کسانی تامین کردهاند؟"
کریمی در ادامه به سفارشی بودن این صفحه اشاره می کند و مینویسد: "اما
داستان به همینجا ختم نمیشود. بانیان این کمپین مقالاتی را به
روزنامههایی همچون لوموند و اشپیگل و میرور و چند ده روزنامه و وبسایت
معروف دیگر سفارش دادهاند."
کریمی در انتهای مقاله خود، به پشت پرده تبلیغی این کمپین اشاره کرده و
مینویسد: "میتوانم بگویم که بازتاب خبری این کمپین در روزنامههای معتبر
از قد و قامت کل اپوزیسیون خارج بود. بنابراین با شناختی که از سانسور خبری
در رابطه با مسائل ایران دارم و نوع این کمپین، مقالاتی که در باب این
کمپین کذایی نگاشته شدند 100% سفارشی و آنچنان که
از متن آنها برمیآید همگی از ادیت مخصوصی برخوردار هستند که در عالم
روزنامهنگاری به آن «رپرتاژ آگهی» میگویند؛ و متعاقبا چون در قالب آگهی
است هزینه گزافی باید پرداخت. حال اگر به احتساب این مقالات فقط در لوموند و
اشپیگل و فیگارو بپردازیم حداقل 15 هزار دلار دیگر پای ایشان آب خورده.
اگر روزنامههایی از قبیل روزنامه مکزیکی و وبسایتهای قدر قدرت خبری و صدای
آمریکا و تلویزیون من و تو را به پای روابط بگذاریم و هزینه کمتری در نظر
بگیریم، در کل این کمپین برای خانم علینژاد بین 27 تا 30 هزار دلار آب
خورده."
چرا یواشکی؟!
البته پر بیراه نیست که با برملا شدن چنین کار سازمان یافته ای، مدعی شویم
«آزادی های یواشکی» در فیس بوک مدیریت می شود و اینگونه نیست که همه
تصاویر حقیقی و با میل صاحبان عکس منتشر شده باشد اما نکته قابل توجه در
این بین استفاده از واژه «یواشکی» است. این واژه نماد ترس و هراس است و بر
اساس نظر کارشناسان فردی کاری را «یواشکی» انجام می هد که از فرد دومی هراس
داشته باشد.
در این بین و در مقابله با «آزادی های یواشکی» می توان به «حجاب آزادانه»
بانوان در برخی کشورهای غربی اشاره کرد. هر چند علی نژاد از دختران و زنان
می خواهد تصاویر بی حجابی خود را «یواشکی» به اشتراک بگذارند، بسیاری از
بانوان در کشورهای غربی بصورت عیان و آزادانه در معابر عمومی حاضر می شوند.
البته برخی کشورهای غربی که مدعی حقوق بشر هستند و شعار آزادی سر می دهند
برای محدودیت های زیادی برای محجبه ها قائل می شوند.
«حجاب اختیاری» در برابر «آزادی یواشکی»
بر اساس موازین حقوق بشر نیز هر انسانی از حق آزادی فکر، وجدان و دین
برخوردار است. این حق شامل اظهار عقیده و ایمان، تعلیمات مذهبی و اجرای
مراسم دینی به شکل فردی یا جمعی، خصوصی یا عمومی خواهد بود. (ماده ۱۸
اعلامیه جهانی حقوق بشر)
"ماریا حسین" در مقالهای تحت عنوان حجاب در
آمریکا مینویسد، «حجاب نمادی برای مبارزه با شر است و ما میتوانیم از این
طریق با شر مبارزه کنیم. حجاب نشانهای است مبنی بر اینکه من به خدا
اعتقاد دارم. این سمبل ایمان درونی میتواند تغییرات اجتماعی مثبتی به
ارمغان آورد.» اما دولت آمریکا، رسانهها و حتی سازمانهای فمینیستی غربی
اغلب حجاب را نوعی ستم به زن توصیف میکنند.
"ساموئل کول" در مقالهای تحت عنوان پوشیدن حجاب
مینویسد: شاید تا حدودی به خاطر اینکه در حوزه عمومی حجاب محدودیتی ظاهری
است، حجاب اسلامی نماد سرکوب زنان تلقی میشود. اما
با وجود این تصورات، اسلام به شدت در آمریکا در حال رشد بوده و شمار زنان
محجبه رو به افزایش است. زن مسلمان آمریکایی حجاب را نماد آزادی میداند،
نه ظلم و سرکوب.
"ناهید مصطفی" زن کانادایی تازه مسلمان شده در این
باره معتقد است، زنان جوان مسلمان برای کنترل بر بدن خویش همواره سعی بر
اصلاح حجاب خویش دارند. ولی متأسفانه خشونتهای مرتبط با حجاب در آمریکا روند آزادی را مختل کرده و حجاب را به پدیدهای منفی تبدیل کرده است.
زنان محجبه آمریکا بسیار تحت خشونت و ناامنی قرار دارند. به عنوان مثال یک
زن محجبه در کالیفرنیا هنگام خروج از خانه کشته شد. برادر وی دلیل قتل وی
را حجاب او دانست.
سال گذشته کارکنان و مدیران یکی از بزرگترین شرکتهای مخابراتی آمریکا در شهر "کانزاس"
پس از مسلمان شدن "سوزان بشیر" کارمند زن این شرکت، وی را به باد توهین و
تمسخر گرفته و در اقدامی وحشیانه روسری وی را از سرش کشیدند.
"سارا" دختر محجبه مسلمان که در آمریکا به دنیا
آمده و در حال حاضر در یک بانک کار میکند، میگوید: «حجاب در اسلام صرفا
یک سمبل دینی نیست، بلکه یک حکم واجب در مورد چگونگی پوشش زنان است.» او به
گفته خودش همیشه در جامعه آمریکا آمادگی هرگونه سوال، نگاه متعجب و یا
تصور غلطی را راجع به تکه پارچهای که بر روی سرش میاندازد، دارد.
"جاسمین" دختر ۱۶ سالهای که در ویرجینیا زندگی میکند نیز معتقد است، تصورات غلط بسیاری در میان مردم راجع به حجاب وجود دارد. وی میگوید:
«وقتی برای اولین بار در جمعی پا میگذاری، حتی انتظار ندارند که تو
بتوانی حرف بزنی. آنها تصور میکنند تو هیچ نظری برای ابراز کردن نداری.»
البته با وجود همه این محدودیت ها موج اسلام گرایی در غرب هر روز بیشتر می
شود و چهره های شاخصی از زنان مشهور را می توان نام برد که با پوشش اسلامی
و حجاب کامل در منظر عمومی ظاهر می شوند.
روزنامه مصری ˈالمصریونˈ در گزارشی با اشاره به ظاهر شدن گوینده خبر زن
محجبه در تلویزیون مصر اعلام کرد: باید از این رویداد به عنوان یک پیروزی
برای حجاب پس از انقلاب یاد کرد .
این روزنامه تاکید کرد که این رویداد از سوی تمامی رسانه های غربی به
عنوان یک خبر قابل تامل انتشار یافت و تفسیرهای گوناگونی در این خصوص
کردند. به نوشته این روزنامه، هرچند که این مساله برای افکار عمومی مصرعادی
به نظر می رسد، اما این پیام را به مخاطبان داد که دوران ˈ وابستگی فرهنگی
مصرˈ به اندیشه های تحمیل شده غرب به پایان رسیده است.
به نظر می رسد هجمه لابی های غربی به حجاب در جمهوری اسلامی به دلیل هراس
از گسترش اسلام در جوامع غربی است چرا که با روند، قطعا طی سالیان نه چندان
دور شاهد حضور محجبه ها فراوانی در کشورهای غربی هستیم و این یعنی «غرب
هرچه رشته پنبه شده است»!