تصویر گلوله در فک
بخشی از خاطرات مرتضی ابوفاضلی رزمنده و جانباز 50 درصد هشت سال دفاع مقدس:
گردان امام سجاد(ع)، گردان محکم و جنگ دیدهای بود به راحتی عقب نشینی نمی کرد. معولا یک گردان 300 نفره که عملیات انجام می دهند هر 300 نفر ورزیده نیست. اما گردان امام سجاد(ع) از آن گردانهای پای کار بود. مرحله عملیات به جایی رسیده بود که باید تکلیف روشن شود. در میدان مین گیر کرده بودیم که عراقی ها آمدند. ما خط پدافند را جلوتر رفته بودیم 10 یا 15 نفر باقی مانده بودیم. عراقیها به همه تیر خلاصی میزدند. هوا داشت روشن می شد که یک تیر خلاص هم با کلاشینکف به من زدند. تیر به فکم اصابت کرد. من دیگر چیزی نفهمیدم. تا روز آزادی خرمشهر که در بیمارستان طالقانی اهواز بودم. به هوش آمدم دیدم زندهام و شهید نشدهام. از آنجا مرا به تبریز اعزام کردند دهانم را با سیم بسته بودند و نمیتوانستم حرفی بزنم. جای بدی تیر خورده بود. این تیر هنوز هم در فکم به جا مانده است. و به خاطر حساسیت عصبی که نزدیک آن قرار گرفته نتوانستهاند آن را جراحی کرده و بیرون بیاورند. امکان ام آر آی هم وجود ندارد چون باعث تکان خوردن جسم خارجی و صدمه به اعصاب میشود. فقط عکس رادیولوژی از آن دارم که نشان میدهد این گلوله هنوز در فکم وجود دارد.
منبع: تسنیم