نسخه چاپی

جهل خانواده‌ها جوانان را مسؤولیت‌گریز كرده است

عکس خبري -جهل خانواده‌ها جوانان را مسؤوليت‌گريز کرده است

روزهای مناسبتی تقویم هر ایراد و كاستی داشته باشد به این حسن كه ساعتی را كنار كار‌شناسان بنشینی و یاد بگیری می‌ارزد.

به گزارش نما به نقل از قدس آنلاین، روز جهانی خانواده هم، این فرصت را فراهم کرد تا مدتی هر قدر اندک، از محضر پروفسور حسین باهر، عضو فرهنگستان علوم پزشکی (سلامت اجتماعی) بهره‌مند شده ومیهمان اندیشه‌ها و ادبیات خاص او باشیم. ادبیاتی که از رهایی درونی او و همنسلان فرهیخته او حکایت دارد. درست‌‌ همان طور که در سایت تخصصی خود درباره آسیبهای نوپدید اجتماعی قلم می‌زند «گانگستریسم خانوادگی»، «هپروتیسم» و...


آقای دکتر باهر! زمانی که صحبت از آسیبهای نوپدید اجتماعی می‌شود، انگشت اتهام همه به سوی فناوری‌های نوین و آثار آن می‌رود. آیا آسیبهای نوپدید اجتماعی در کشور ما تنها به دلیل حضور فناوری نوین رخ داده است؟
- درحال حاضر ما در شرایط زمانی و مکانی ویژه‌ای قرار داریم، به گونه‌ای که جامعه ما و جهان در حال تحولات چشمگیر است. بنابراین می‌توان گفت به طور متوسط 50 درصد مسایل در شرایط مکانی همانند، تحولات داخلی، محدودیت‌ها و سنت‌زدگی و قشری‌گری در جامعه و خانواده ریشه دارد و 50 درصد دیگر پیامد شرایط زمانی است. این گونه در برابر محدودیتهای غیر منطقی برخی خانواده‌ها جوانان شاهد نوید‌ها و وعده وعیدهای مجازی، کاذب غیرواقعی و حتی حقیقی منابع برون مرزی همانند فناوری‌های نوین، رسانه‌ها و حتی روابط و معاشرت‌ها هستند. اغلب عوامل درونی دافعه و بازدارندگی داشته و عوامل بیرونی جاذبه و کشش دارد.
در این میانه نیز متولیان امر یا متوجه معضلات نمی‌شوند یا آنکه به جای حل مسأله در پی پاک کردن صورت مسأله هستند. بدین ترتیب براحتی ادعا می‌کنند: «زمانه همین طوره. تمام جوانهای دنیا همین طور گستاخ شده‌اند و...» در حالی که در تمام جوامع چنین نیست. در بسیاری از کشور‌ها حتی در جوامع صنعتی، جوانان این گونه بی‌پروا نیستند که به خانواده لگد بزنند. چنانکه در جامعه موارد بسیاری را در سالهای اخیر دیدیم که فرزندان، والدین را حتی به دلیل اعتراضی ساده به قتل رسانده‌اند.
این مسایل پیش از این در کشور ما سابقه نداشته و در حال حاضر نیز در سایر کشور‌ها سابقه ندارد، مگر در مواردی که بسیار نادر است. به هرحال توجه کنید ما جوانی را در جامعه امروزی می‌بینیم که خانواده او را به سمت عقب می‌کشد و فناوری نوین و رسانه‌های دیگر به پیشرفت حتی صوری و ظاهری دعوت می‌کند. شخصیت جوان امروزی ما دچار گسست و شکاف شده است. چنانکه شخصیت برخی جوانان و حتی نوجوانان ما دوپاره شده و آنها دچار سرگردانی شده‌اند. آنها نمی‌دانند درس بخوانند یا نخوانند! کار کنند یا نکنند! ازدواج کنند یا نکنند... بدین ترتیب در تصمیم گیری‌های مهم زندگی خود دچار تردیدهای جدی شده‌اند.


درحال حاضر گروه‌های فرهیخته و تحصیل‌کرده ما بخصوص در میان دختران مجرد از این سرگردانی و تردید مصون نماندند. حتی بسیاری از این افراد از نبود تعامل و روابط سازنده با خانواده و بیگانگی فکری و فرهنگی با آنها ناخشنود هستند. آیا این امر آسیب نوپدیدی محسوب نمی‌شود و برای کاهش صدمات آنچه باید کرد؟
- به باور من با بروز هر چالش در خانواده، فرزندان خواه دختر و خواه پسر به دنبال کشف راه‌های میانبری برای خود خواهند بود. دختران امروزی نیز چنین هستند.‌ گاه خود را تابع محدودیتهای سنتی خانواده نمی‌دانند. از سوی دیگر این افراد با وجود تحصیلات و امکانات خود به هر خواستگاری پاسخ نمی‌دهند و البته هر فردی نیز نمی‌تواند به خواستگاری آنها برود.
بنابراین از یک سو اینها فرصت ازدواج ندارند و از طرف دیگر در محدوده خانواده فشارهایی را تجربه خواهند کرد. در این میان آنها یا باید دچار مشکلات روحی و روانی شده و افسردگی بگیرند. یا به بهانه تحصیل و اشتغال به کلانشهر‌ها و کشورهای دیگر مهاجرت کنند. همچنین تن به تجرد داده و خانه مجردی داشته باشند. حال این خانواده و جامعه است که کدام راه را پیش پای دختران بگذارد! بنابراین به عنوان یک کار‌شناس سلامت اجتماعی معتقدم مسؤولان کشور باید بدانند همانند سایر جوامع به مسأله استقلال جوانان در سنین بالای بیست سال بیندیشند. چنانکه در کشورهای دیگر حتی قوانین جوانان را وادار می‌کند در سن 18- 20 سالگی مسؤولیت هزینه‌های خود را به عهده بگیرند. در حالی که در جامعه ما هنوز در خانواده‌ها می‌بینیم، چندین فرزند جوان نان خور پدر سالمند خود هستند. به هرحال در جامعه اگر برای دختران فرصت ازدواج فراهم شد که چه بهتر، ولی اگر چنین امکانی نبود. باید فرصت یک زندگی ارزشمند و محترمانه برای آنها فراهم شود. زیرا در حال حاضر زنان صاحبنام و مقتدری در جهان وجود دارند که ازدواج نکرده‌اند. بنابراین اگر والدینی معتقدند با استقلال دختر، وی خراب می‌شود، این ذهنیت نادرست خودشان است وگرنه دختر تحصیل‌کرده بالای 30 سال رشیده محسوب شده و خانواده باید شرایط و نیازهای آنها را جدی بگیرد و حمایت کند.
اما مشکل دیگر ما دخترانی هستند که شرایط مناسب مالی ندارند و جامعه نیز وضع مالی خوبی ندارد. در چنین مواردی شاهدیم دختران دارند قربانی جهل خانواده و ‌گاه غرض ورزی جامعه می‌شوند. به طوری که اگر برای رهایی از فشار‌ها به جامعه پناه ببرد انگ‌ها و سوء رفتار‌ها را تجربه می‌کند و اگر در خانه بماند؛ محدودیت‌ها و آزار و اذیت قشری‌گری را می‌بیند.
من در اولین راهکار به عنوان یک تحلیلگر اجتماعی به جوانان دختر و پسر توصیه می‌کنم در کنار زندگی با خانواده پدری، بر استقلال زندگی خود همانند تمامی موجودات توجه داشته باشند. همچنین اگر والدینی همچنان تأکید دارند که فرزندان زیر چتر حمایت مطلق آنان باشند و به تنهایی توان اداره خود را ندارند، این ناشی از سست انگاری و ناتوانی والدین است که نتوانستند فرزندانی تربیت کنند که با گذشت سی - چهل سال مستقل زندگی کنند و مسؤولیت اداره زندگی خود را به عهده بگیرند.


شما به مسأله شکاف نسل‌ها و مشکلات جوانان اشاره کردید. درحال حاضر والدین جوانی را می‌بینیم که به دنبال راهکارهای تربیتی هستند که فرزندانشان مشکلات کمتر از آنها را تجربه کنند. به نظر شما برای حل مشکلات موجود و ثبات بیشتر خانواده چه باید کرد؟
- به باور من باید دو سوی این رابطه یعنی والدین و فرزندان را نسبت به شرایط موجود، حقوق، تکالیف و انتظارات آگاه کرد. والدین باید بپذیرند که زمانه تغییر کرده و نمی‌توان با‌‌ همان نسخه‌های قدیمی اعمال نفوذ و حتی حمایت کرد. جوانان هم بدانند برای رسیدن به استقلال باید در تمام جوانب زندگی استقلال داشت. نه آنکه توقع داشته باشند برای تفریح و خوشگذرانی حق تصمیم گیری و استقلال عمل داشته باشند، اما هنوز هم وابسته به جیب و منابع اقتصادی والدین باشند.
به نظرم باید ابتدا به استقلال اقتصادی برسند و توان اداره خود را داشته باشند و سپس به استقلال در سایر زمینه‌ها بیندیشند. باید فرزندان را برای رسیدن به استقلال تربیت کرد در حالی که امروزه برخی فرزندان گلخانه‌ای پرورش یافته و مفت خور و آماده خور شده‌اند. بنابراین چنانچه والدین نگران وضعیت فرزند باشند نیز حق دارند، زیرا این دسته از فرزندان آسیب پذیرند.


آقای دکتر! شما به آسیبهای نوپدید اجتماعی و خانوادگی اشاره کردید. این آسیب‌ها به طور قطع یک شبه در روابط خانوادگی و اجتماعی ما ظاهر نشده است. پس چرا خانواده و جامعه آماده مقابله با آنها نبوده است؟
- حدود 70 سال پیش بیشتر خانواده‌های ایرانی دستخوش جمود و روزمرگی و زندگی بخور و نمیر خود بودند. چنانکه، زن‌ها به ازدواج و فرزندآوری می‌اندیشیدند و پسر‌ها نیز به دنبال آن بودند که نانی فراهم کنند و عیالی داشته باشند. این گونه شیوه زندگی به طور کلی بسیط و به دور از پیچیدگی و انتظارات خاص بود. شهر‌ها نیز روستاهای بزرگی محسوب می‌شدند.
سال‌ها نیز زندگی خانواده‌ها در این شرایط جمود و خوابزدگی ادامه داشت تا در سالهای اخیر خانواده به یک باره تحولات جدی ناشی از تحولات جهانی را تجربه کرد. چنانکه گویا کوه یخی را در دمایی بسیار بالا یک باره حرارت دادیم. خانواده در تموج‌های داخلی و تهاجم خارجی گرفتار آمد و کوه یخی که قرار بود به آرامی ذوب شده و به نهر و رودخانه‌ای گوارا بدل شود، به سیلاب بنیان افکنی تبدیل شد.
به باور من در حال حاضر بخصوص خانواده‌های سنتی باید برای حل این مسأله رویه معتدلی را در برابر جوانان پیش بگیرند و رسانه‌ها نیز فرهنگسازی منطقی داشته و به دور از نصیحت و اندرزگویی آنها را به شرایط متعالی و دلخواه هدایت کنند. همچنین متولیان امر به دور از محدودیت و فشار، زمینه زندگی مناسب جوانها را در حوزه‌های اشتغال و ازدواج فراهم کنند.


به نظر شما آسیبهای نوپدید اجتماعی که در جامعه می‌بینیم تا چه حد خاص کشور ماست و تا چه حد با دیگر کشور‌ها مشترک است؟
- برخی آسیب‌ها در جوامع انسانی امروزی مشترک است. اما برخی دیگر پیش از اینکه در کشورما دیده شود در جوامع دیگر مشهود بود. برای نمونه دین گریزی و پرخاشگری با سنت، سالهای دور در اروپا دیده شد. چنانکه ظهور آیین پروتستان در مقابله کاتولیک به همین دلیل شکل گرفت. در جامعه ما نیز در حال حاضر آسیبهای مشابهی دیده می‌شود چندان که معتقدم جامعه ما طی سالهای اخیر ‌گاه فراز و فرودهای چند صد ساله جامعه اروپایی را تجربه کرده است. بنابراین کارشناسان و متولیان امر برای کاهش صدمات این آسیب‌ها، باید به مسایل جدی‌تر نگاه کنند و به هنگام بروز هر چالشی، خانواده و جوان را عامل ندانند. همچنین در برنامه ریزی‌های خود به تسهیل روند زندگی جوانان فکر کنند.


و آخرین توصیه شما؟
- به نظرم حال که به فرزندآوری تأکید می‌شود برای کیفی شدن این روند، برای والدین کلاسهای آموزشی برگزار شود تا آنها پیش از تولد فرزند با چگونگی فرزندپروری آشنا شوند.
در واقع پیش از آنکه از مکانیک مسأله آگاه شوند، نسبت به متافیزیک فرزندآوری آگاهی پیدا کنند. چنانکه در اغلب کشور‌ها نیز دوره‌هایی برای این مسأله در مراحل پیش از بارداری، حین بارداری و پس از تولد وجود دارد.

۱۳۹۳/۳/۵

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...