ششمین جلسه "نشست کتابخوانان حضرت ماه" با حضور کامران نجفزاده، خبرنگار واحد مرکزی خبر و نویسنده کتاب "خبرنگار ژنرال دوگل" در سالن کنفرانس خبرگزاری فارس برگزار شد.
در این نشست، حاضران که شامل تعدادی از خبرنگاران و علاقمندان به کتاب و کتابخوانی می شدند، از کامران نجف زاده در موردتجربیاتش در دنیای نویسندگی و خبرنگاری سئوالاتی پرسیدندو او به این سئوالات، پاسخ گفت.
نجف زاده در مورد آخرین کتابش که در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران عرضه شده بود، گفت: خبرنگار ژنرال دو گل بیشتر مطالب وبلاگی ام بود. اصلا به نظرم، اتفاقاتی که در دوران خبرنگاری رخ میدهد را باید مکتوب کنیم، فکر کنم خبرنگاری شبیه شترسواری است بس که بالا و پایین دارد.
کامران نجف زاده در حلقه کتابخوانان حضرت ماه
وی ادامه داد: متأسفانه ما خیلی دنبال مکتوب کردن این اتفاقات نیستیم. مطمئنم که برای شما هم در کار خبری اتفاقات زیادی میافتد که نمینویسید و یا در گیر و دار خستگی از خیرش میگذرید. من هم متأسفانه خیلی از مسائل را مکتوب نکردم اما برخی از آنها که خاصتر بود را در آن مدت در وبلاگم نوشتم و جمعآوری کردم که حاصلش این کتاب شد.
نجف زاده در مورد اقبال خوانندگان به این کتاب گفت: فکر میکنم، اگر استقبالی از این کتاب شد، بخش زیادی از این ماجرا به دوپینگی برمیگشت که با تلویزیون داشتم، طبیعتاً مردم اگر کسی را چند دفعه در تلویزیون ببینند، کتابش هم جذابتر میشود و الا به نظر من در همان غرفه خودمان در نمایشگاه کتاب، کتابهای عمیقتر و سنگینتری وجود داشت. من هم در روزنامه از سال 75 تا امروز صدها مقاله نوشتم و چند جلد کتاب، ولی هیچکدامش به این صورت مورد اقبال قرار نگرفت.
یکی از خبرنگاران پرسید: در مورد ویژگیهای ظاهری کتابتان بگوئید...
نجف زاده در این زمینه گفت: طرح جلد کتاب را به یکی از دوستان مجله همشهری جوان به نام آقای دوست محمدی دادم. در طراحی صفحات هم نوشتههایی وجود دارد که خط خودم است. سعی کردیم کاغذ هم به نحوی کاهی بوده و حس نوستالژی خاصی داشته باشد اما آنقدر قیمت کاغذ گران بود که نتوانستیم به آن خواستهای که داشتیم، برسیم. قیمت کاغذ خیلی اذیتمان کرد والا باید با هزینه کمتری کتاب را عرضه میکردیم. بالا بودن قیمت پشت جلد کتاب، بیشتر به این دلیل است.بخشی از عواید مالی کتاب را هم که انتشارات شهر قصه به مؤسسه محک اختصاص داد .کلا نویسنده ها اگر پول کتابشان هم در بیاید باید خدا را شکر کنند در این اوضاعی که کاغذ و چاپ دارد.
کامران نجف زاده درموردنوآوری در گزارشگری تلویزیون نیز گفت: کلاً شکل کار در تلویزیون و گزارشهای تصویری تغییر کرده، مثلاً در دهه 50 و 60یک مدل خاص برای گزارشها وجود داشت که محتوا را در آن قالبها میریختند و تقریباً محصولات شبیه هم به دست میآمد، اما در چند سال اخیردر واحد مرکزی خبر اتفاقی افتاده که از هر خبرنگار، یک انتظار ویژهای می رود و خبرنگارها هرکدام کاراکتر خودشان را دارند.خیلی از جاهای دنیا هم همین شکلیست.
وی افزود: من در 18 ماهی که در فرانسه بودم، تمام کانالهای خبری این کشور را رصد میکردم و فهمیدم که یکی از کارهایشان همین است. یعنی کاراکترسازی می کنند و در هر حوزه ای "چهره"ای دارند.
یکی از حاضران پرسید: وقتی شما از مأموریت به لیبی برگشتید، بعد از چند روز قذافی دستگیر و کشته شد، آن روزها چه حسی داشتید؟
نجف زاده پاسخ داد: من هفتاد و چند روز در لیبی بودم. شرایط لیبی خیلی خاص بود و بعد از آن هم نمیشد که دیگر آنجا باشیم. وضعیت بغرنجی داشتیم و نشد که دیگر ادامه بدهیم. به هر حال آن خبر، روزی خبرنگار بعدی بود.
نجف زاده همچنین در مورد مقایسه وضعیت خبرنگاران ایرانی با خبرنگاران خارجی در چنین مأموریتهای حساس خارج از کشور گفت: یک نفر را میشناختم به نام احمد بلوط که مدیر دفتر العالم در پاریس بود، این فرد عرب بود و در فرانسه زندگی میکرد. بعدها هم مدیر بیبیسی عربی در فرانسه شد. ایشان در جنگ، پایش یک خراشی برداشت، سخنگوی وزارت خارجه فرانسه رسماً اظهار نگرانی کرد و گفت که سریعاً باید به پاریس بازگردد.وزارت خارجه آنها از خبرنگارهایشان اینطور حمایت می کند...و میان ماه من تا ماه گردون،تفاوت از زمین تا آسمان است.
وی ادامه داد: من هیچ ویژگی خاصی در خبرنگاران سایر کشورها ندیدم که خبرنگاران ما از عهده آن برنیایند. اما شرایط حاشیهای و برخی امکاناتی که داشتند، قابل مقایسه نبوده و نیست.مثلاً میدیدم که یک کامیون کوچک، فقط مخصوص آب معدنیهای تیم خبری بی بی سی بود که چندین کارگر مسئول حمل و نقل آن بودند. در حالی که ما یک گوشه کز کرده بودیم و شاهد این وضعیت بودیم.
خبرنگار واحد مرکزی خبر افزود: مثلا در مورد ارسال خبر و تصویر، در لحظهای که قذافی سقوط کرده بود و در طرابلس بودم، نه تلفنم کار میکرد و نه امکان اینترنتی وجود داشت و نه امکان ارتباط زنده. خیلی از شبکههای خارجی هم به ما ارتباط زنده نمیدادند. همه خبرنگاران به صورت زنده اخبارشان را مخابره میکردند اما ما نمیتوانستیم. حتی میخواستیم پول نقد به آنها بدهیم تا با ما همکاری کنند ولی قبول نمی کردند. التماس هم کارساز نبود و حاضر نمیشدند یک گزارش یک دقیقهای از ما ارسال کنند.ما در آن شرایط حساس و خطرناک شبانه از طرابلس لیبی به شهری در تونس رفتیم تا مثلاً یک دقیقه خبر را برای ایران مخابره کنیم.
وی خاطرنشان کرد: اما به هر حال تجربه این مشکلات، موجب رشد و پیشرفت خبرنگار میشود.من شخصاً گزارش از معدن یا کشورهای دارای درگیری را برای یک خبرنگار خیلی مفیدتر میدانم.جاهایی مثل فرانسه بیشتر به درد دوران بازنشستگی میخورد چون سوژه آنچنانی در کار نیست. هی باید بگویی بورسشان دو درصد رفت پایین. سارکوزی فلان کرد.از این حرف ها. در حالیکه درد ها و حرف های مردم چیز دیگریست. در حوزه خارجی هم کشورهای پرخبر کم نیست.
کامران نجف زاده در پایان این نشست به سئوال یکی از اعضا که پرسیده بود: مطالعه در کیفیت کار خبرنگاران چقدر تأثیر دارد؟ پاسخ داد.
نجف زاده در این باره گفت: همیشه روزنامهنگارها یا خبرنگاران اگر از مکتوب به کار تصویری بیایند، خیلی موفقتر میشوند.شما چیزی دارید که خیلی ارزشمند است و آن قدرت سناریوسازی مکتوب و بکگراند مطالعهای است، که همه شما داشتهاید. به همین خاطر کسانی که روزنامهنگاری مکتوب کردهاند و بعد به کار تصویر میآیند، موفقترند. حتی در بیبیسی هم اگر نگاه کنید، اکثر خبرنگاران کسانی هستند که در رسانههای مکتوب کار کردهاند.حتی اگر گوینده هم باشید و مطالعهتان کم باشد، یک جاهایی مشخص میشود که چقدر در دایره لغاتتان دچار ضعفید.
كامران نجف زاده:"خبرنگار ژنرال دوگل" دوپینگ كرده بود!
خبرنگار واحد مركزی خبر گفت: خبرنگار ژنرال دو گل بیشتر مطالب وبلاگی ام بود. اصلا به نظرم، اتفاقاتی كه در دوران خبرنگاری رخ میدهد را باید مكتوب كنیم، فكر كنم خبرنگاری شبیه شترسواری است بس كه بالا و پایین دارد.
۱۳۹۱/۲/۲۷