-شوکتعلی محمدی، از فعالان فرهنگی کشور افغانستان، در گفتوگو با تسنیم، با اشاره به نقش امام(ره) در وحدت و جهتبخشی به اندیشههای فرهنگی جهان اسلام گفت: امام یکی از اندیشمندان بزرگ اسلامی است که با درک جدید و واقعبینانه اندیشههای اسلامی و تمدنی مسلمانان، اندیشه جدیدی در دنیای اسلام بنا نهاد. امام(ره) در ادامه قیامهایی که در جهان اسلام در این مسیر به شکست منجر شده بودند، اندیشه جدیدی ارائه کرد که در آن الگویی برای ایجاد حکومت اسلامی دیده میشود. این نقطه مرکزی امید مسلمان بود؛ آرزویی که سالها با خود داشتند و به این میاندیشیدند که آیا میتوان روزی را امید داشت که اسلام جنبه عملی و سیاسی پیدا کند، در زندگی آنها تأثیرگذار باشد و در زوایای قرآن مبین پنهان نماند.
وی ادامه داد: در افغانستان که همیشه تاریخ شاهراه تمدنها بوده و اندیشههای مختلف از آن گذر کردهاند، زمینه جاذبههای اندیشه امام(ره) فراهمتر از سایر کشورهای همسایه ایران بوده است. در افغانستان از گذشتههای دور تاکنون، اندیشههای اسلامی با توانمندی بیشتری زیست کرده است. در این کشور به دلیل پیشینه دینی قوی و تأثیر امام صادق(ع) بر ابوحنفیه، اهل بیت(ع) همواره محور تعامل همه مذاهب مخصوصاً حنفی و تشیع بوده است. به همین دلیل آرمانهای انقلاب که از سوی حضرت امام(ره) مطرح شد، جاذبههای زیادی برای مردم افغانستان داشت. گرایش به این آرمانها در میان همه مذاهب طی این مدت دیده میشد.
محمدی یادآور شد: هنگامی که شعار «استقلال آزادی جمهوری اسلامی» که الهامگرفته از بیانات امام(ره) بود، جنبه عملی پیدا کرد، نوید دیگری در دل مجاهدان افغان جوانه زد. در این زمان گرایشهای مختلف در افغانستان به این نتیجه رسیدند که انقلاب ایران از شعار فراتر رفته و جنبه عملی پیدا کرده است. این اتفاقات به مجاهدان افغان هم نیرو و امید میداد که در افغانستان هم چنین حکومتی را ایجاد کنند. البته افغانستان در آن هنگام میدانی برای حضور نحلههای فکری دیگری مانند اخوان المسلمین و تفکرات گاندی نیز بود، اما افغانها به خوبی توانستند بین این اندیشهها تعامل ایجاد کنند.
این فعال فرهنگی ادامه داد: مردم افغانستان در این برهه زمانی مجذب شعارهایی مانند حمایت از مستضعفان، اسلام سیاسی و بیمرز بودن اسلام شدند. این سه شعار اصلی پرجاذبه امام(ره) بود که تجلی و بازتاب وسیعی در اندیشه مجاهدان افغان داشت. طی سالهای اخیر اتفاقات مبارکی در برخی از کشورهای اسلامی رخ داد. انقلابهایی که ثمره جهاد رزمندگان بود و توانست تا حدودی نگاههای منطقهای و ملیتی را به نگاههای جامعه اسلامی پیوند بزند. نمونه آن را میتوان در افغانستان دید. اگرچه سالها درد و رنج و پیامدهای منفی این مبارزهها در کشور احساس میشد، اما نتایج مبارکی به همراه داشت که مهمترین آنها این بود که قبایل و طایفهها تصمیم گرفتند تا سر یک سفره بنشینند. این اتفاقات مبارک حاصل تلاشهای فردی استثنایی به نام امام خمینی(ره) بود.
محمدی در ادامه ضمن انتقاد از رویه حاکم بر مناسبات فرهنگی کشور، گفت: البته طی سالهای اخیر فاصلهای میان شعارهای امام(ره) با آنچه که در عرصه فرهنگی ما رخ میدهد، تفاوتهایی را می توان دید. طی سالهای اخیر محدودیتهایی برای مهاجران افغان رخ داده است که این با توقعی که آنها از آرمانهای انقلاب داشتند، کمی متفاوت است. البته ایران نیز تابع قوانین بینالمللی است و درک برخی از محدودیتها برای عامه مردم ممکن نیست. مسئولان فرهنگی کشور، وارث اندیشههای امام(ره) هستند، اما با وجود این محدودیتهایی برای مهاجران مانند محدودیت در حق تحصیل و... ایجاد میکنند.
وی ادامه داد: طی سالهای اخیر مسئولان مانع از ادامه تحصیل دانشآموزان مهاجری شده اند که والدین آنها مجوز ندارند. هر چند این خلاف قانون نیست، اما باید حق و آینده این بچهها را نیز در نظر گرفت. علاوه بر این، دیگر فرزندان مهاجرین نیز با محدودیتهای تحصیلی و افزایش هزینههای تحصیلی مواجهاند که ادامه آن را برایشان دشوار کرده است.
درسی كه امام به افغانی ها داد!
یكی از فعالان فرهنگی كشور افغانستان گفت: هنگامی كه شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» جنبه عملی پیدا كرد، امید در دل مسلمانان جوانه زد. امام(ره) با این انقلاب به مسلمانان یادآوری كرد كه همه باید بر سر یك سفره فرهنگی بنشینند.
۱۳۹۳/۳/۱۷