به گزارش تراز یکی از دوستان برایم تعریف می کرد:
چندی پیش با برخی از همکاران صحبت از مشکلات زندگی و اقساط و از این قبیل مسائل شد. گفتم الحمدلله البته با وجود کم و کسری ها روزگار می گذرد و... یکی از دوستان گفت: چرا برای اضافه کار در اداره نمی مانی؟ مگر سقف اضافه کار برایت تعیین نشده؟
گفتم: چرا اتفاقاً سقف معین شده و می توانم تا صد ساعت اضافه کار داشته باشم ولی مشکل اینجاست که در اغلب روزها، کارهایم در ساعت اداری تمام می شود و کاری ندارم که اضافه کار بمانم.
گفت: شوخی می کنی!؟ این که ایده آل است. چه بهتر! کار نباشد راحت تر هم هستی. عصرها چند ساعتی بمان و به کارهای شخصی ات برس. چی از این بهتر؟ اصلاً دوست نداشتی برو یک گوشه ای استراحت کن، نمی دانم هر کاری دیگری که دوست داشتی انجام بده. این که دیگر فکر کردن ندارد.
گفتم: مگر نمی گویند اضافه کار!؟ این که اضافه کار نمی شود، می شود اضافه بیکاری!
گفت: عجب حرف هایی می زنی! اسمش هرچی هست باشد همین که در فیش حقوقت مبلغی می آید برای تو کافی است حالا تو اسمش را هرچی دوست داری بذار!
گفتم: اتفاقاً اسم مهم نیست ولی حلال بودن و نبودن پولم مهم است.
گفت: یکباره بگو ما حرام خوریم و بس!
گفتم: نه، پناه بر خدا؛ ولی شاید شما زیاد اهل حساب و کتاب و دقت در اموالت نباشی ولی من هستم و دوست ندارم ریالی پول شبهه ناک در مالم بیاید چه رسد به حرام. وقتی من در آن ساعت کاری انجام ندهم نمی توانم پولی هم در برابرش دریافت نمایم.
حالا یک وقت در ساعت کاری معمولی کاری نیست من هم طبق قرارداد موظفم در اداره بمانم و اداره هم باید حقوق بنده را بدهد ولی اضافه کاری برای کسی است که کارش در ساعت اداری تمام نمی شود.
اضافه كار یا اضافه بیكاری!؟
عصرها چند ساعتی بمان و به كارهای شخصی ات برس. چی از این بهتر؟ اصلاً دوست نداشتی برو یك گوشه ای استراحت كن، نمی دانم هر كاری دیگری كه دوست داشتی انجام بده. این كه دیگر فكر كردن ندارد.
۱۳۹۳/۳/۲۰