حمید داودآبادی، رزمنده و نویسنده دفاع مقدس در یادداشتی نوشت: سال 1382، از همان روزهای اول که آمریکا در خیمه شب بازی خود، مثلا به عراق حمله کرد و توانست بدون هرگونه مقاومتی آن جا را اشغال کند، موضوع مهمی در ذهنم گذشت:
"پس گارد ریاست جمهوری عراق که ما در جنگ آن را دیده و چشیده بودیم، کجاست؟"
"گارد ریاست جمهوری عراق" (حرس الجمهوری) سال 1359 به دستور صدام تشکیل شد. در ابتدا وظیفه اصلی آن حفظ جان صدام و امنیت بغداد بود، ولی در طول جنگ علیه ایران، به مهمترین عنصر تهاجمی عراق تبدیل شد.
گارد ریاست جمهوری عراق یگانی کاملا ویژه، آموزش دیده کماندویی خاص بود که در طول 8 سال جنگ عراق علیه ایران، کاربرد ویژه ای داشت. هر جا ارتش صدام در دام رزمندگان اسلام می افتاد، خطوط نبرد را خالی و واگذار می کرد، صدام دستور می داد تا این گارد که تازه نفس و بسیار مجهز بود، وارد عرصه نبرد شود تا با حملات خوردکننده رزمندگان اسلام مقابله کند.
خشونت، شدت و وحشی گری این یگان، زبانزد سربازان عراق بود؛ چرا که با حضور گارد ریاست جمهوری در مناطق عملیاتی، اگر نیرویی ترسیده، قصد عقب نشینی داشت و یا از جلو رفتن امتناع می کرد، توسط نیروهای گارد که از وفاداران صدام تشکیل شده بود، کشته می شد.
اگرچه در برخی عملیات گارد ریاست جمهوری توانست حملات ایران ر ا سد کند، ولی در بسیاری از عملیات که برجسته ترین آن والفجر 8 و فتح فاو بود، گارد ریاست جمهوری دچار بدترین و بالاترین ضربات و شکست ها شد و بعدها همین گارد ریاست جمهوری بود که توانست در سال 67 فاو را از ما پس بگیرد!
پس از اشغال عراق توسط آمریکا، اعلام شد که قبل از عملیات، آمریکایی ها توانسته اند با تطمیع و خریدن فرماندهان ارتش عراق، آنها را از مقاومت در برابر خود باز دارند. در آن میان هیچ نامی از فرماندهان گارد ریاست جمهوری عراق و این که چه بلایی بر سر آن نیروی مهم آمده است، به میان نیامد.
از همان اولین روزها، تحلیل و نظرم این بود:
"اگر روزی غرب بخواهد به ایران حمله کند و یا ایران را تحت فشار قرار دهد، بدون شک با استفاده از گارد ریاست جمهوری عراق این کار را خواهد کرد. چرا که بدون درز هرگونه خبری، آن قوای عظیم و مهم را به پیشرفته ترین سلاح و تجهیزات مسلح کرده، دوره های آموزشی خاص را هم داده است تا در زمان مناسب از آنها بهره جوید."
این روزها وقتی اخباری عجیب از عراق رسید که "داعش" به یک باره دست به حملات گسترده زده و برخی شهرهای عراق را هم اشغال کرده است، نظریه قبلی برایم عینیت پیدا کرد. چرا که سرانجام بعد از 11 سال، سر و کله گارد ریاست جمهوری و فرماندهان آن پیدا شد.
داعش، با استفاده از شیوه آمریکا، فرماندهان ارتش عراق را خریده و براساس برخی اطلاعات با استفاده از نیروهای گارد ریاست جمهوری و بعثیان سابق، توانسته این گونه قدرتمند وارد عمل شود.
حال این که ارتش، حکومت و مردم عراق چگونه جلوی این حملات وحشیانه تروریستی را سدّ کنند، بحث بسیار مهمی است.
مسئله اصلی این است که پس از کشتارها و جنایات داخلی گروه های تروریستی داعش، جبهه النصره و جیش الحر در حق یکدیگر، و به دنبال آن پیروزی بشار اسد در انتخابات ریاست جمهوری، ادامه جنگ در سوریه، عملا جز خودکشی و از دست دادن قوا، چیز دیگری نخواهد بود. بر همین اساس القاعده قدرت خود را بر عراق متمرکز کرد تا بلکه بتواند به برخی اهدافی که غرب و در راس آن آمریکا و رژیم صهیونیستی برایش دیکته کرده اند، دست یابد؛ و بدون شک، تمامی گروهک های تروریستی سلفی و وهابی، هیچ هدفی را دنبال نمی کنند مگر تامین امنیت رژیم اشغالگر قدس.
با توجه به سوابق جنگ و نبرد در عراق طی 35 سال گذشته، و آنچه این روزها در عراق می گذرد، فقط باید به عنایت خداوند قادر توانا امید بست.
و به قول استاد بزرگوار آقای "علی رضا کمری":
"عراق سرزمین صدام خیز است!"
و چه بسا باید منتظر تحولاتی بدتر از این، در آن سامان بود.
یادی از روزهای جنگ با فرزندان صدام...
از گارد ریاست جمهوری عراق تا «داعش»
گارد ریاست جمهوری عراق یگانی كاملا ویژه، آموزش دیده كماندویی خاص بود كه در طول 8 سال جنگ عراق علیه ایران، كاربرد ویژه ای داشت. هر جا ارتش صدام در دام رزمندگان اسلام می افتاد، خطوط نبرد را خالی و واگذار می كرد، صدام دستور می داد تا این گارد كه تازه نفس و بسیار مجهز بود، وارد عرصه نبرد شود تا با حملات خوردكننده رزمندگان اسلام مقابله كند.
۱۳۹۳/۳/۲۴