گفتوگو با حداد عادل در دفتر کارش که در یکی از کوچه های خیابان جمهوری و در یکی از ساختمان های قدیمی انجام شد . حداد به تشریح رویکردها، برنامهها و اولویتهای مجلس نهم، ضرورت وحدت میان اصولگرایان، ایجاد یک مجلس ولایی و بانشاط با دستور کار "تولیدملی حمایت از کار و سرمایه ایرانی"و رسانهای نکردن اختلافات مسئولان و سران قوا پرداخت.
متن این گفتگو را در ذیل می خوانید:
* شرایط حساس سال 91
با توجه به این مسئله که جنابعالی منتخب اول مردم تهران هستید برای فائق آمدن بر شرایط حساس مجلس نهم چه رویکردها و برنامههایی خواهید داشت؟
حدادعادل: سال 91 با شعار "تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی" آغاز شد و باید این شعار را به صورت یک چشمانداز در مقابل همه افراد کشور به ویژه مسئولان و نمایندگان مجلس قرار داد؛ امسال به طور طبیعی شاهد 2 اتفاق مهم سیاسی در داخل کشور هستیم که یکی آغاز به کار مجلس نهم و دیگری شروع رقابتهای انتخاباتی برای دور یازدهم ریاست جمهوری است.هر مجلسی در ایران در شرایط فعلی اینگونه است که در سال اول و پس از چند ماه از شروع کار خود در فضای انتخابات ریاست جمهوری قرار میگیرد و فاصله بین این دو انتخابات به شکلی است که پایان سال اول مجلس مقارن با انتخابات ریاست جمهوری است که از چند ماه قبل آغاز شده و اذهان نمایندگان را به خود معطوف میکند از این رو، این سال برای هر دو قوه مقننه و مجریه سال تعیینکنندهای است.از نظر بینالمللی نیز ما با بیداری اسلامی در منطقه روبهرو هستیم و پیروزی نهضتهای اسلامی به معنی افزایش اقتدار جمهوری اسلامی ایران است؛ از طرف دیگر تهدیدها و تحریمهایی علیه کشور ما شکل میگیرد و بیداری اسلامی احتمالاً روی این تحریمها و تهدیدها اثر میگذارد؛ مسئله هستهای نیز همیشه بهانهای برای اعمال فشار بر جمهوری اسلامی است، در چنین شرایط حساس بینالمللی هرچه وحدت مسئولان بیشتر باشد توان ما برای حضور در عرصههای بینالمللی افزایش مییابد.
*ضرورت وحدت
آیا شما ضرورت داشتن وحدت را بیش از گذشته تلقی میکنید؟
حدادعادل: بله، هرچه وحدت بیشتر باشد الگو شدن ما برای نهضتهای اسلامی بیشتر میشود و به همان نسبت اقتدار ما در برابر دشمنان و مخالفان بیشتر خواهد شد.
مجلس ولایی
اگر جنابعالی مسئولیت مجلس آینده را بر عهده بگیرید چه رویکردها و برنامههایی به ویژه برای امسال که سال " تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی" است، خواهید داشت؟ و اینکه رویکرد شما با توجه به برخی اختلافات بین اصولگرایان و اینکه مسائل اصلی و فرعی جای خود را با یکدیگر عوض نکنند و مجلس نهم مجلس موفقی باشد، چیست؟
حدادعادل: بنده دو رویکرد کلی دارم که اگر مسئولیت مجلس نهم را پیدا کنم سعی خواهم کرد در مسیر این دو رویکرد حرکت کنم؛ اولین رویکرد هماهنگی هرچه بیشتر مجلس با رهنمودها و مطالبات مقام معظم رهبری است و تلاشم این است مجلس نهم یک مجلس ولایی باشد؛ این حقیقتی است که هم به سود کشور است و هم خدا و مردم را راضی میکند.
در این رویکرد دو مسئله وجود دارد اول اینکه به طور مستقیم برای تصمیمگیریها از رهبری هزینه میشود و مسئله دوم اینکه وقتی تکلیف دریافت شد همه نیروهای مجلس در انجام آن تکلیف بسیج شوند یعنی هزینهها روی دوش رهبری نیفتد، شما در این رویکرد شخصاً نگاهتان به چه شکل است؟
حدادعادل: بنده معتقدم بهترین راه برای ایجاد یک مجلس ولایی درک مفاهیم و مقاصد مقام معظم رهبری است؛ برای مثال در ابتدای مجلس هفتم مقام معظم رهبری در اولین دیدارشان با نمایندگان مجلس هفتم فرمودند "سعی کنید در تخصیص اعتبارات برای طرحهای عمرانی اولویت را به طرحهای ناتمام دهید و بعد سراغ طرحهای جدید بروید"؛ ایشان آماری را از طرحهای ناتمام ارائه دادند و استدلال کردند اگر بخواهیم طرحهای جدید را شروع کنیم هم اینها تمام نمیشود و هم آن قبلیها و نه تنها به مردم بهرهای نمیرسد بلکه نارضایتیها نیز افزایش مییابد.مقام معظم رهبری تحکمهای غیرقابل فهمی نمیکنند که ما ناچار شویم از کلماتی مثل هزینه کردن رهبری یا تکلیف کردن استفاده کنیم، ما اگر فکر کنیم خواهیم دید این تذکرها و رهنمودها صحیح و منطقی است و باید به آنها عمل کنیم.
کدام رویکرد در تبعیت از رهبری؟
در این رویکرد اول دو نظر وجود دارد یک عده میگویند ما با نگاه کارشناسی خود جلو میرویم اما اگر فهمیدیم آقا نظر دیگری دارند، برمیگردیم و خود را تطبیق میدهیم؛ نظر دیگر اینکه باید استنباط و درک کرد و به همان میزان قدم برداشت؛ نظر شما در این زمینه چیست؟
حدادعادل: بنده معتقدم هر دو روش را باید به کار گرفت، یعنی در هر موردی اگر توانستیم به صورت مستقیم نظر رهبری را درک کنیم یا از سخنان و موضعگیریهای ایشان نظر رهبری را استنباط کردیم باید نظر ایشان تامین شود و این منافاتی با اینکه کار کارشناسی انجام دهیم ندارد؛ همچنین رهنمودهایی که مقام معظم رهبری عنوان میکنند معطوف به یک سری بررسیهای کارشناسانه است و کار کارشناسی میتواند به اجرای بهتر رهنمودها کمک کند از این رو هرچه مدیریت کلان کشور با سیاستهای کلی مقام معظم رهبری که طبق قانون اساسی ما موظف به تبعیت از آنها هستیم همسوتر باشد کشور موفقتر خواهد شد. رویکرد دوم این است که ما سعی کنیم مجلس حول محور "تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی" یک محیط با نشاط و سرشار از کار و تلاش باشد؛ شعار تولید و حمایت از کار و سرمایه ایرانی شعار بسیار پرظرفیتی است و ابعاد مختلفی را در بر میگیرد مهم این است که نمایندگان مجلس به نحوی فعالیت خود را طراحی کنند که حاصل قانونگذاریها و فعالیت آنها در مسیر "تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی" باشد چراکه هم آثار اقتصادی دارد و در بهبود وضع معیشتی مردم مؤثر خواهد بود و هم در افزایش اقتدار و امنیت ملی ما تأثیر خواهد گذاشت.حرکت در مسیر شعار امسال نیاز کشور را به بیگانه کمتر کرده و چرخهای علم و دانش را به حرکت در میآورد و استعدادها را شکوفا میکند؛ هزاران برکت از "شعار تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی" حاصل میشود که میتوان با قانونگذاری مناسب یک معماری و مهندسی انجام داد تا این ظرفیتها از قوه به فعل برسند.
مفهوم قاطعیت دعوای سران و رسانه ای کردن آن نیست
اجرای این موارد در مجلس، دولت و در قوه قضائیه نیازمند قاطعیت است؛ از قاطعیت برداشتهای مختلفی وجود دارد، برخی درگیر شدن ودعوای سران با یکدیگر، رسانهای کردن این دعواها و گاهی موارد فحشهای مؤدبانه نسبت به یکدیگر را قاطعیت تلقی میکنند؛ نظر شما از معنی درست قاطعیت چیست؟ مواردی از شما سراغ داریم در بحث قاطعیت که سهمیهبندی بنزین در مجلس هفتم نمونهای از آن است اگر مصداقهایی در این زمینه در دوران ریاست مجلس هفتم دارید، اشاره بفرمایید؟
حدادعادل: بنده قاطعیت را مغایر با تفکر، تامل و مشورت نمیدانم؛ معتقدم ما میتوانیم هم با مشورت نظر نمایندگان، کارشناسان، دانشگاهیان و متخصصان را جویا شویم و هم خود تصمیم بگیریم؛ قاطعیت را در این میدانم که از حقوق بنیادی قوه مقننه صرف نظر نکنیم و آن جایگاهی که در قانون به قوه مقننه داده شده مخدوش نشود.هر وقت مشکلی برای بنیادهای قوه قانونگذاری پیش آید رئیس مجلس باید با قاطعیت از شأن، منزلت و حقوق این قوه دفاع کند ولی این دفاع باید به شیوهای صورت گیرد که به سایر ارزشها و به ویژه وحدت لطمه نزند؛ حفظ این دو جنبه با یکدیگر یک تدبیر و هنرمندی میخواهد که باید سعی کنیم به آن برسیم.سهمیهبندی بنزین اولین اقدام در سطح ملی بعد از کوپنبندی زمان جنگ بود که برای نوعی ساماندهی اقتصادی آن را اجرا کردیم و در مجلس هفتم کار زیادی برای این قانون صورت گرفت؛ مرکز پژوهشها، کمیسیونها و عموم نمایندگان اقدامات بسیاری انجام دادند و امروز که دولت با افتخار از هدر نرفتن بنزین و گازوئیل در کشور و رسیدن به خودکفایی در تولید بنزین یاد کرده و از توانایی کشور به صدور بنزین صحبت به میان میآورد ریشه آن را باید در سهمیه بندی بنزین جستوجو کرد چراکه هم قانونگذاری و هم اجرای آن دشوار بود و دولت هم نگران بود و هم احتیاط میکرد اما مجلس اصرار داشت این قانون اجرا شود.بنده یادم هست روزی که قرار بود از ساعت 12 شب سهمیهبندی بنزین آغاز شود، آقای احمدینژاد به سفری به یکی از کشورهای اتحاد جماهیر شوروی سابق به این رفته بود که بنده مطلع شدم دولت قصد دارد بنزین سهمیهبندی شده را با همان نرخ 80 تومان قبلی عرضه کند، حال اینکه مجلس نرخ بنزین را از 80 تومان به 100 تومان افزایش داده بود و این 20 تومان افزایش بعد از انواع بررسیها و مذاکرات با دولت صورت گرفت.بنده مدافع اجرای قانون به صورت کامل بودم و سعی کردم با آقای احمدینژاد تماس بگیرم و به وی بگویم دستور دهد بنزین از امشب به جای لیتری 80 تومان به قیمت لیتری 100 تومان عرضه شود اما نتوانستم آقای احمدینژاد را پیدا کنم؛ از این رو تلفن سفارت ایران را گرفتم و با سفیر صحبت کردم که به رئیسجمهور پیغام بدهد.فردی که شاید خدمتگزار سفارت بود گوشی را برداشت و معلوم شد همه اعضای سفارت به استقبال رئیس جمهور رفتهاند؛ بنده متنی را تلفنگرام کردم و به دفترم گفتم اگر کسی گوشی را برداشت از وی بخواهند از طریق سفیر پیغام را به رئیسجمهور برساند که قانون ایجاب میکند از ساعت 12 امشب بنزین با قیمت جدید افزایش پیدا کند و مجلس نمیتواند بیش از این اجرای قانون را به تاخیر بیندازد.آقای احمدینژاد متن را دیده بودند و تا عصر ما منتظر جواب بودیم؛ سر شب وزیر کشور آقای پورمحمدی با بنده تماس گرفت و گفت دکتر احمدینژاد تلفن کرده و گفته، هر توافقی که وزیر کشور و رئیس مجلس بکنند همان اجرا شود بنده هم به وزیر کشور گفتم چارهای جز اجرای قانون نداریم؛ این قانون اجرا شد در حالی که دولت قبل از آن بارها از این افزایش 20 تومان انتقاد کرده بود و مسئولیت بسیاری از گرانیها را به عهده مجلس گذاشته بود، همچنین پس از آن نیز گلهها ادامه پیدا کرد.
قاطعیت توام با اخلاق و وحدت
شما بدون اینکه این مسئله را رسانهای کنید آن را حل کردید؟
حدادعادل: بله
در حال حاضر روالی وجود دارد مبنی بر رسانهای کردن اختلافات قوا، آیا رسانهای کردن اختلافات قوا را به مصلحت میدانید؟ مسئولان اگر با یکدیگر اختلاف سلیقهای دارند که در همه دنیا هم طبیعی است چگونه باید آن را حل کنند؟
حدادعادل: بنده تصور میکنم بالاخره یک نفر باید پیدا شود و این روال را متوقف کند وگرنه این راه انتها ندارد؛ در این زمینه مثال دیگری از مجلس هفتم بیان میکنم؛ در فاصله کمی به انتخابات مجلس هشتم یا شاید بعد از انتخابات و قبل از گشایش مجلس هشتم آقای احمدینژاد نامه تند و تیزی به بنده نوشت که پر از تعبیرات نامناسب بود و قبل از اینکه نامه به دست من برسد آن را رسانهای کرد و بنده از رسانهها این نامه را دریافت کردم.این نامه باعث تعجب همگان شد که چرا رئیسجمهور باید با چنین لحنی صحبت کند؛ بنده در جوابی که به آن نامه دادم ذکر کردم جناب آقای رئیسجمهور استفاده از الفاظ نامناسب برای من دشوار نیست؛ من هم میتوانم با چنین لحنی سخن بگویم اما این را در شأن مسئولان قوا نمیدانم؛ بنابراین سعی خواهم کرد واکنشم در مقابل این نامه شما استدلالی و منطقی باشد سپس بدون نیش و کنایه و اهانت در پاسخ نامه رئیسجمهور استدلال آوردم.بنده فکر میکنم وظیفه داریم در عین قاطعیت، اخلاق و وحدت را حفظ کنیم و مردم هم انتظار ندارند که دائماً اخبار ناراحتکننده از قوای سهگانه بشنوند.
*سران قوا اختلافات را باید بین خود حل کنند نه در رسانه ها
اگر یکی از رؤسای قوا نامهای نوشته و آن را رسانهای کرد مردم توقع دارند پاسخی از طرف مقابل بشنوند؛ اگر پاسخ داده شده و رسانهای شود همان دعوا اتفاق میافتد، اگر هم پاسخ داده نشود این مسئله تداعی میشود که مثلا رئیس قوه دیگر قاطعیت نداشته و جوابی برای گفتن ندارد؛ از این مسئله ناراحت نمیشوید اگر موضوعی رسانهای شود اما شما در رسانهها پاسخ آن را ندهید؟
حدادعادل: عقل کشورداری ایجاب میکند مسئولان بلندپایه کشور اختلافات را در بین خود حل کنند نه اینکه اختلافات را به رسانهها بکشانند؛ ما باید اختلافمان در درون خودمان حل شود و نتایج این همسو شدن را رسانهای و به مردم اعلام کنیم و این موضوع باید خطمشی کلی ما باشد.تا جایی که میتوانیم نباید اختلاف نظرهای خود را به سطح جامعه بکشانیم؛ این راه و روش عاقلانهای است؛ اگر یک نفر هم علاقه به تبعیت از این روش نداشت، دلیل نمیشود دیگران این روش را کنار بگذارند؛ ما باید کار صحیح را انجام دهیم مردم به خوبی درک میکنند که چه کسی عاقلانه رفتار میکند، با این شیوه میتوان هم قاطعیت داشت و هم مصلحت را انجام داد.
* چه خوش بی مهربونی هر دو سر بی
سران قوا چگونه میتوانند هم اقتدار خود را حفظ کنند و هم با یکدیگر تعامل داشته باشند و مشکلات اساسی مردم را حل و از دعواهای بیحاصل پرهیز کنند به ویژه اگر یک طرف دعوا تلاشش بر علنی کردن و رسانهای کردن دعواها باشد؟
حدادعادل: این مسائل یک طرفه نیست که یک نفر تصمیم بگیرد و بعد مطمئن باشد که موفق میشود؛ بلکه این کارها دوطرفه است و به قول شاعر "چه خوش بی مهربونی هر دو سر بی" اما اگر مهربانی هر دو سر نبود نامهربانی نباید از هر دو سر باشد، باید ما برای حفظ کشور و جلوگیری از بالا گرفتن تنش در یک جایی از خودمان مایه بگذاریم. چرا از خودمان هزینه نکنیم، بگذارید یک کسی هم در یک جایی به ما بگوید محافظهکار و یک کسی هم به ما بگوید که قاطع نیست؛ این بهتر است یا برای اینکه کسی به من نگوید قاطع یا محافظهکار یک حرف چکشی تند و تیزی بزنم که آن هم به نوبه خود در رسانهها، جامعه و طرف مقابل واکنش ایجاد کند. هر واکنشی کنش جدیدتری را بر میانگیزد و مجدداً موجب واکنش بیشتری شده و مثل نوسانات فزاینده منجر به گسیختگی میشود؛ از این رو نباید اجازه داد کار به اینجا بکشد، این شیوه اگر به صورت صددرصد جواب ندهد در بسیاری از موارد جواب خواهد داد.مثال دیگری را از مجلس هفتم بیان میکنم؛ روزی که رئیسجمهور سه وزیر جدید برای رأی اعتماد به مجلس معرفی کرده بود نمایندگان مجلس تصمیم گرفتند به یکی از آنها رأی اعتماد ندهند ما این موضوع را قبلاً به اطلاع رئیسجمهور رساندیم و از وی خواهش کردیم آن وزیر را معرفی نکند تا هم حرمت آن وزیر محفوظ بماند و هم دولت و مجلس در مقابل یکدیگر قرار نگیرند.رئیسجمهور از این تصمیم نمایندگان آزرده خاطر شده و تصمیم گرفت به مجلس نیاید، در عرف مجلس هم تمام نمایندگان انتظار دارند هر وقت وزیری به مجلس برای رأی اعتماد معرفی شد رئیسجمهور در مجلس حاضر شود و صحبت کند و با معرفی آن وزیر از مجلس درخواست رأی اعتماد نماید.آن روز رئیسجمهور به مجلس نیامد و عدهای از نمایندگان به ویژه نمایندگان فراکسیون اقلیت تهدید به خروج از مجلس کردند؛ بنده در عین حال که مجلس را اداره میکردم دائماً تلاش داشتم میکردم که رئیسجمهور را به مجلس دعوت کنم، نزدیک ساعت 11 بود که تلاش ما به نتیجه رسید و آقای احمدینژاد وارد صحن مجلس شد.در شرایطی که مجلس آمادگی تشنج را داشت و برخی از نمایندگان بدشان نمیآمد واکنشی از ناحیه بنده به ظهور برسد یا خود آنها شروع به صحبت کنند، با یک مصرع شعر شهریار فضای مجلس را از تشنج به آرامش کشاندم به محض اینکه آقای احمدینژاد وارد شد و در صندلی مقابل من نشست خطاب به وی گفتم "آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا" همه نمایندگان خندیدند و خود احمدینژاد هم خندید و التهاب مجلس کاهش یافت.بعدها در قم به دیدار مرحوم آیتالله مشکینی رفتم؛ ایشان که خیلی به بنده لطف داشتند و به همین واقعه در مجلس اشاره کردند و گفتند رادیوی من باز بود و مذاکرات مجلس را گوش میکردم این یک مصرعی که تو خواندی به اندازه یک کتاب در فضای مجلس مؤثر بود؛ آیتالله مشکینی اعتراضها و تذکرات و فضای مجلس را از صبح از رادیو تعقیب کرده بود و چون خودشان در اداره مجلس خبرگان تجربه کم وبیش مشابهی داشتند بسیار این موضوع را تحسین کرد؛ منظور این است که میشود هم تدبیر داشت و هم قاطعانه از حق مجلس دفاع کرد.
*ضرورت تشکیل فراکسیون بزرگ اصولگرایان در مجلس نهم
با توجه به سلایق مختلفی که در آستانه مجلس نهم وجود دارد اگر جنابعالی مدیریت مجلس نهم را بر عهده بگیرید دیدگاهتان درباره وجود فراکسیون بزرگی به نام فراکسیون اصولگرایان در مجلس چیست؟
حدادعادل: واقعیت این است که باید تعدد سلیقهها و گرایشها را در مجلس پذیرفت و نه تنها در مجلس نهم بلکه در مجلس هشتم و هفتم نیز این واقعیت وجود داشت که همه نمایندگان مثل هم فکر نمیکنند؛ مسلم است که حمایتهائی از طرف احزاب و جمعیتها به برخی از نمایندگان میشود تا خود را نامزد انتخاب کنند، این تعدد بسترهای حمایتی بعد از انتخابات خود را در قالب ائتلافهای خورده فراکسیونی در مجلس ظاهر میکند؛ باید با مدیریت این تنوع سلیقهها، به غنای تصمیمگیری در مجلس کمک کرد.راه حل این است که یک فراکسیون واحد اصولگرایی تشکیل دهیم و روا بدانیم خورده فراکسیونها در زیر چتر این فراکسیون واحد هر کدام تلاش خود را بکنند و در نهایت مطابق سازوکاری که آییننامه فراکسیون تعیین میکند تصمیم گرفته شود اما وجود یک فراکسیون واحد قوی بسیار به مجلس کمک میکند چراکه صحن مجلس آخرین مرحله تصمیمگیری است و قبل از آن باید طرحها و لوایح مهم نمایندگان در یک فضای بازتری بررسی شود.در مجلس وقتی یک ماده مطرح و به رأی گذاشته میشود یک موافق و یک مخالف بیشتر نمیتوانند صحبت کنند حال در برخی موارد نیز استثنائاً دو موافق و دو مخالف صحبت میکنند؛ از این رو در بسیاری از موارد احساس میشود مطلب هنوز احتیاج به حلاجی دارد اما آییننامه مجلس بیش از این اجازه نمیدهد.اگر ما در فراکسیون فضایی ایجاد کنیم که موضوع تشریح شود و کارشناسان مختلف درباره آن نظر دهند و در فراکسیون به یک جمعبندی برسد در آن صورت در مجلس تصمیمات بهتر و به دور از شتابزدگی صورت میگیرد؛ برای مثال اگر میخواهیم برخی از وزارتخانهها را ادغام کنیم این یک مسئله ساده نیست که امروز تصمیم بگیریم و دو روز بعد پیشنهادی را در صحن بیاوریم.
یعنی اختیارات فراکسیون فراتر از اختیارات یک کمیسیون است؟
حدادعادل: اعضای کمیسیون نیز باید حرفهای نمایندگان را در فراکسیون بشنوند و نظر خود را مطرح کنند و یک نوع تعامل بین کمیسیون و فراکسیون صورت گیرد که وقتی کمیسیون به یک جمعبندی رسید و آن را در صحن مطرح کرد عموم نمایندگان خارج از کمیسیون از طریق فراکسیون موارد لازم را درک کرده باشند.
پس کار فراکسیون موازیکاری با کمیسیون نیست؟
حدادعادل: خیر؛ فراکسیون در آییننامه مجلس جایگاهی ندارد و هیچ مادهای نیست که در آن اسمی از فراکسیون برده شده باشد؛ از این رو فراکسیون نوعی هماندیشی غیر رسمی نمایندگان برای رسیدن به تفاهمی است که بستر تصمیمگیری است.بنده فکر میکنم باید با مدیریت قوی در فراکسیون اصولگرایان سلیقههای مختلف را مدیریت کرد و همه از یک آییننامه و سازوکار منطقی تبعیت کنند و به نتیجه این سازوکار ملتزم باشند.
*ریاست مجلس و ریاست فراکسیون اصولگرایان نباید بر عهده یک نفر باشد
یعنی فراکسیونهای فرعی نیز باید برنامه و طرحهای خود را پس از بررسی نزد خود و در فراکسیون اصلی اصولگرایان نهایی کنند.
حدادعادل: بله این خردهفراکسیونها قسم نخوردهاند که از رأی خود بر نگردند بلکه باید همه آماده باشیم که اگر دوستان دیگر ما یک حرف منطقی زدند و یک کار کارشناسی کردند و بعدی از مسائل را که ما از آن غافل بودیم به ما گوشزد کردند ما نیز نظر خود را اصلاح کنیم؛ یعنی باید هدف ما از برخورد آرا رسیدن به حقیقت باشد که این فرمایش امیرالمؤمنین(ع) است مبنی بر اینکه که "یک فکر را به فکر دیگر بزنید که از برخورد آنها نتیجه درست متولد میشود." این مسئله را ما باید روش کار خود قرار دهیم.نباید ریاست فراکسیون و ریاست مجلس در دست یک نفر باشد چراکه رئیس مجلس به اندازهای گرفتاری و کار دارد که باید از یک ظرفیت و نیروی دیگری برای اداره فراکسیون استفاده شود تا فراکسیون هم بتواند به طور منظم و مرتب تشکیل جلسه داده و به صورت فعال درآید نه اینکه از اعضای فراکسیون سالی دو یا سه بار دعوت به عمل آید.
* رقابت بر سر ریاست مجلس باید دوستانه و غیر تخریبی باشد
جنابعالی برای استفاده از همه ظرفیتهای مجلس با توجه به اولویتهای کشور و اولویتهایی که در حوزه تقنین باید در کمیسیونها به آن پرداخته شود چه طرحی دارید؟
حدادعادل: مهمترین موضوع التزام به اخلاق اسلامی و خودداری از تخریب دیگران به ویژه تخریب رقیب است؛ بنده سعی میکنم در انتخابات رئیس مجلس نهم شخصاً از تخریب آقای لاریجانی خودداری کنم و به کسانی هم که با بنده کار میکنند و دوستانم مرتب توصیه میکنم که دیگران را تخریب نکنند چرا که معتقدم چه بنده رئیس مجلس نهم بشوم چه آقای لاریجانی بالاخره هر دو نفر ما در مجلس نهم میخواهیم با یکدیگر کار کنیم و نباید رقابت ما شکل دشمنی به خود گیرد که فردا دوستی را ناممکن کند.باید توجه داشته باشیم که رقابتها موقت ولی رفاقتها دائمی است؛ باید فضایی ایجاد کنیم که حرمتها محفوظ بماند و مردم هم وقتی ما را در کنار هم میبینند در دل خود نگویند اینها که دشمن هم هستند، چطور اکنون کنار یکدیگر ایستادهاند و آن را به نوعی نفاق و دو رویی تعبیر نکنند. باید به مردم نشان دهیم که میتوانیم در جایی که رقابت است رقابت کنیم و پس از اینکه دوران رقابت سر آمد دست به دست هم داده و کار کنیم؛ این روش را اگر در پیش بگیریم و آییننامه و قانون را چارچوب عمل خود قرار دهیم و به قسمی که برای اجرای آییننامه خوردهایم وفادار بمانیم میتوانیم از همه ظرفیتها استفاده کنیم؛ حتی نمایندگان اقلیت را که بیرون از فراکسیون اصولگرایان قرار دارند نباید از حقوق قانونیشان محروم کرد این کارها را با حفظ خط و مرزهای سیاسی میتوان انجام داد.
تعامل با آقای لاریجانی در اداره مجلس نهم
اگر شما برای ریاست مجلس نهم رأی بیاورید یا نیاورید تأثیری در رفتار و روابط شما با آقای لاریجانی نخواهد داشت؟
حدادعادل: خیر؛ در مجلس هشتم نیز هر بار که آقای لاریجانی پیشنهادی برای مذاکره مطرح کرد یا دعوتی برای مشورت داشت بنده استقبال کردم و نظرم را گفتم و وی هم از محبت و احترام خودداری نکرد از این رو انتظار دارم این روش در مجلس نهم هم به هر کیفیت که آن مجلس اداره شود، ادامه یابد.
* کمیسیون ها طرح ها و لوایح را اولویت بندی کنند
برای برنامهریزی در کمیسیونهای تخصصی چه اقداماتی را انجام خواهید داد؟
حدادعادل: باید کاری کرد که کمیسیونها به صورت روزمرگی و انفعالی کار نکنند و اینگونه نباشد که چند نماینده طرحی با عجله بنویسند و آن طبق آئیننامه در دستور کار قرار گیرد و پس از مدتی وقت کمیسیون و صحن را بگیرد و در آخر معلوم شود اولویت و پختگی لازم را نداشته از این رو این شیوه کار باعث هدر رفتن نیروی کار مجلس میشود.رؤسای کمیسیونها و هیئت رئیسه مجلس باید با توجه به نیازهای کشور برنامهای برای این دوره مجلس داشته باشند و هر کمیسیون مشخص کند که به چه مواردی باید اولویت دهد؛ دولت هم باید با تعامل به مجلس کمک کند چراکه بیش از 50 درصد وقت کمیسیونها و مجلس صرف لوایحی میشود که از دولت به مجلس میآید.کمیسیونها هم از حیث لوایحی که از دولت دریافت میکنند و هم از حیث طرحهایی که در درون مجلس به کمیسیونها عرضه میشود برنامه داشته باشند وگرنه معلوم نمیشود که این مجلس مثلا در جهت تولید ملی از کجا به کجا حرکت کرده و این امر مستلزم یک نوع مدیریت در داخل مجلس و هماهنگی با دولت است.
* مسکن نمایندگان در تهران
یکی از دلایلی که کمک میکند مجلس کار آمدتر عمل کند وجود انگیزه در بین نمایندگان است برای ایجاد انگیزه به نمایندگان چه طرحی مد نظر دارید؟
حدادعادل: باید اسباب کار نمایندگی فراهم شود و از هر کاری که فراغت خاطر و آرامش را از نمایندگان سلب و وقت آنها را تلف کند، جلوگیری کرد؛ برای مثال یکی از نیازهای بدیهی نمایندگان در هر دوره مسکن در تهران است چراکه حداقل سه چهارم آنها از شهرستان میآیند و باید زندگی شهرستان خود را حفظ کنند تا وقتی به حوزه انتخابیهشان سر میزنند در منزل خود اسکان داشته باشند همچنین باید منزلی هم در تهران داشته باشند.این منزل هم باید مطابق شأن نمایندگی باشد تا اگر از حوزه انتخابیه مهمانی سراغ آنها آمد امکان پذیرایی از او را داشته باشند؛ بنابراین یک واحد مسکونی که برای یک کارمند معمولی مناسب است برای نماینده مناسب نیست چون یک نماینده مراجعاتی به منزل خود دارد که یک کارمند ندارد از این رو همه این موارد باید در نظر گرفته شود و برای نمایندگان مسکنی فراهم شود. حال ممکن است این مسکن رهن یا اجاره شود در این موارد نباید بزرگ نمایی کرد بلکه باید نیازهای نمایندگان برطرف شود.نمایندگان هم مثل بسیاری از مسئولان کشور باید خودروی شخصی در اختیار داشته باشند وگرنه وقتی برای سرکشی به حوزه انتخابیه میروند یا در تهران هستند مشکل پیدا میکنند؛ همانگونه که مسئولان در رده مدیر کل، معاون وزیر و وزیر از دفتر، منشی و امکانات برخوردارند نمایندگان هم باید این امکانات را در اختیار داشته باشند.ما در مجلس هفتم در این مسیر حرکت کردیم بنده قصد داشتم ساختمانی نظیر ساختمان هفت طبقهای که در جلوی مجلس است بسازم چراکه هر نماینده باید یک دفتر کار مستقل داشته باشد اما دولت بودجه این کار را تخصیص نداد.طرح دیگری که بنده در مجلس هفتم در نظر داشتم خانه سازی برای نمایندگان در زمینهای اطراف بهارستان بود که زمینهای بسیاری را خریداری و تملک کردیم؛ شاید خیلیها اسکلت فلزی بزرگی را که از سالهای قبل از انقلاب در کنار مجلس و برای بیمارستان طراحی شده بود به یاد داشته باشند؛ تصور میشد که آن اسکلت به درد ساختمانهای مجلس بخورد اما متخصصان و مهندسان گفتند این اسکلت به دلیل فرسودگی باید برچیده شود. ما بر این اساس آن اسکلت را به مزایده گذاشته و فروختیم و زمینهای دیگری را در اطراف آن خریداری کردیم درصدد بودیم کار ساختمان را شروع کنیم که مجلس هشتم آغاز شد و خوشبختانه این روزها کار ساخت و ساز آغاز شده است؛ یکی از اقدامات بنده انتقال مجلس از مجلس قدیم به بهارستان بود و این انتقال در مجلس ششم هم مخالفانی داشت و مجلس ششمیها موفق به این کار نشدند.بنده مصمم شدم مجلس قدیم را به بهارستان بیاورم چراکه نمایندگان در آنجا راحتتر بودند، فضا بزرگتر، امکانات به روزتر و اتاقها بیشتر بود همچنین کتابخانه مجلس در کنار آن قرار داشت؛ عدهای با این کار تحت عناوینی مثل سادهزیستی مخالفت میکردند اما بنده این مخالفتها را وارد ندانستم و مجلس را به بهارستان آوردیم و به دلیل اینکه ساختمان جدید آزمایش نشده بود حداقل یک سال گرفتاری داشتیم تا معایب آن را در عمل شناخته و برطرف کنیم؛ بنده حتی از زیبا سازی مجلس هم غافل نبودم و هم در درون صحن مجلس کارهایی در آن دوره انجام شد و هم در بیرون ساختمان نورپردازی شکل گرفت.
*کارمندان باید از رفاه نسبی برخوردار باشند/با ریخت و پاش مخالفم
بنده معتقدم کارمندان مجلس نیز باید از رفاه نسبی برخوردار باشند؛ مقدمات این امکانات ورزشی و رفاهی که هم اکنون در اطراف مجلس است در دوره هفتم تأمین شد و بعدها به تدریج کاملتر شد؛ البته مخالف اسراف و ریخت و پاش هستم اما کارمندان و نمایندگان باید به حقوق قانونی خود برسند و این پرداخت و دریافتها طبق نظامی صورت گیرد که آن نظام وجود دارد و تابع نظر یک شخص هم نیست؛ بنده در مجلس نهم نیز تحت همین روال عمل خواهم کرد.به عنوان نمونه از اقداماتی که برای رفاه کارمندان در مجلس هفتم صورت گرفت باید به توجهی که به بازنشستگان مجلس شد اشاره کنم؛ بازنشستگان مجلس فراموش شده بودند از این رو بنده کارمندان بازنشسته مجلس را همراه با خانوادههایشان بیش از یک مرحله به مشهد فرستاده و در هتلهای مناسب اسکان پیدا کردند و خودم در مشهد به دیدن آنها رفتم؛ آنها از این اقدام بسیار خوشحال بودند و میگفتند این اولین بار است که کسی احوال ما بازنشستگان مجلس را میپرسد؛ از این رو معتقدم میتوان هم رفاه کارمند را تأمین کرد و هم سخت گیری نکرد و هم میتوان از ریخت و پاش جلوگیری کرد.در دوره مجلس هفتم آقای کامران نماینده اصفهان به بنده خبر داد غذایی که به کارمندان داده میشود با غذایی که نمایندگان میخورند تفاوت دارد و گاهی غذای کارمندان مناسب نیست؛ بنده یک روز سرزده به ناهار خوری کارمندان رفتم و از همان غذایی که کارمندان میخوردند خوردم و با آنها از حیث مکان غذاخوری و از حیث کیفیت غذا صحبت کردم و دستور دادم کیفیت غدای کارمندان را افزایش دهند. به عنوان یک نمونه دیگر، در ایامی مثل عید نوروز یا عید غدیر گاهی که ساعت 12 نیمه شب یا یک بامداد از مجلس به منزل میآمدم به تمام سربازان و پاسدارانی که سر پست و بیدار بودند و به تمام نیروهای کشیک در محل کارشان عیدی میدادم و به آنهایی هم که آن زمان سر پست نبوده و بعدا پست میدادند عیدی جداگانهای دادم؛ اینها بعضی از مواردی است که در دوره مجلس هفتم با کارکنان داشتم اما سعی کردم از ریخت و پاش جلوگیری کنم.
* مجلس هفتم، مجلسی آرام و اخلاقی
در بین مجالس بعد از انقلاب یکی از بهترین مجالس، مجلس هفتم بود و مقام معظم رهبری هم در مقام مقایسه با مجالس مختلف از این مجلس تقدیر بسیار کردند و به طور مشخص از عملکردهای مختلف مجلس هفتم و از رئیس محلس که جنابعالی بودید تقدیر کردند؛ چه مواردی موجب شد عملکرد آن مجلس به تایید مقام معظم رهبری برسد؟ اگر خاطراتی از اداره مجلس در آن دوران دارید، بفرمایید؟
حداد عادل: مجلس هفتم شاید تنها دورهای از این هشت مجلس بعد از انقلاب بود که در مدت 4 سال، در آن زد و خورد و کتککاری در صحن مجلس صورت نگرفت، این یک ملاک است و بنده به این مسئله افتخار میکنم؛ در آن دوران گاهی البته برخورد لفظی بین اقلیت باقیمانده از اکثریت مجلس ششم و اکثریت اصولگرای مجلس هفتم وجود داشت اما فضای اخلاقی حاکم بر مجلس یک تصویر معتدل و اخلاقی از مجلس را در بین مردم ترسیم کرد.اگر چه برخی همین مسئله را عیب مجلس هفتم میدانند و در این ایام انتخابات بعضی از اشخاص که که حالت پرخاشگری و ... دارند اظهار نظر میکردند مجلس هفتم بدترین مجلس بعد از انقلاب بوده لابد به این دلیل که در آنجا فحاشی نبوده و کتک کاری نشده است.
آیا شیخوخیت شما موجب میشد دعواها به فحاشی و کتککاری نرسد؟
حدادعادل: بنده صبر میکردم؛ تصور میکنم یک مدیر بیش از هر چیز به صبر و حوصله نیاز دارد، گاهی یک نماینده از جای خود بلند میشد و چند دقیقه با لحن تند اعتراض و انتقاد میکرد و گاهی هم اهانت میکرد همه مجلس و کسانی هم که با رادیو صحبتهای داخل مجلس را گوش میدادند منتظر واکنش بودند بنده در یک لحظه حساب میکردم که اگر من تحمل کنم برای ملت سازندهتر است یا اینکه واکنش نشان دهم؛ معمولا سعی میکردم تحمل کنم.بعد از مدتی نمایندگان هم متوجه میشدند راه صحبت کردن با رئیس مجلس اهانت و فحاشی نیست. در هر حال اگر مقدر باشد بنده در مجلس مسئولیت داشته باشم باز هم صبر میکنم و سعی خواهم کرد آرامش در مجلس حاکم باشد؛ در کل کشور هم به همین شکل است و مجلس جزئی از کشور است و باید برای بقیه کشور الگو باشد.
*مجلس هفتم نهالی که در سنگلاخ رویید
ما در مجلس هفتم پشتیبان دولت بودیم و در مصوبات مختلف سعی میکردیم پشتیبانی ملت را از طریق نمایندگان ملت در فناوری هستهای به دولت منتقل و اثبات کنیم که در استفاده از انرژی صلحآمیز هستهای دولت و ملت یک حرف میزنند این یکی از دستاوردهای خوب ما بود که مورد تأیید مقام معظم رهبری قرار گرفت.در سال چهارم مجلس هفتم که به دیدن مقام معظم رهبری رفتیم ایشان در اظهار رضایت از مجلس هفتم فرمودند "این مجلس مانند نهالی بود که در سنگلاخ روییده شده و رشد کرده باشد" و ایشان در واقع با این تمثیل بیان کردند که چقدر کار مجلس هفتم به ویژه در آغاز با دشواری همراه بود و این نوعی اظهار رضایت بود که مقام معظم رهبری از کار مجلس هفتم بیان کردند.مقام معظم رهبری خیلی لطف داشتند و در چند مورد به مصوبات و کارهای مجلس اشاره کردند و آنها را مهم دانستند از جمله اینکه به مقاومت مجلس هفتم در برابر زورگیریهایی که در امر فناوری هستهای از جانب دشمنان ابراز میشد، اشاره داشتند.
* اقدامات نظارتی و تحقیق و تفحص های مهم در مجلس هفتم
در بعد نظارتی و تحقیق و تفحصها مثل تحقیق و تفحص از آموزش عالی و قوه قضاییه یا موارد دیگر که کمیسیون اصل 90 داشت عملکرد شما چه بود و در مجلس نهم برای تقویت بعد نظارتی که یکی از وظایف اصلی نمایندگان است چه برنامهای دارید؟ در حال حاضر 18 طرح تحقیق و تفحص از مجلس هشتم باقی مانده و گزارشهای بسیار مهمی را کمیسیون اصل 90 تهیه کرده که تا پایان عمر مجلس باقی مانده است اگر شما رئیس مجلس شدید با این موارد چه خواهید کرد؟
حدادعادل: تحقیق و تفحص یکی از اهرمهای مهم نظارتی است که در اختیار مجلس قرار دارد؛ اما اشکالاتی در آییننامه مجلس وجود دارد که باید برطرف شود، در این اواخر آقای باهنر که مسئولیت این بخش نظارت را بر عهده داشت طی چند جلسه از رؤسای کمیسیونها دعوت و از آنها هم نظرخواهی کرد که بنده در بیشتر آن جلسات حضور داشتم و بعضی از اشکالات آییننامهای تحقیق و تفحص را که اشکالات ساختاری این کار است متذکر شدم.با وجود این اشکالات ما در مجلس هفتم تحقیق و تفحصهای مهمی انجام دادیم که یکی از مهمترین آنها تحقیق و تفحص در آموزش عالی کشور بود و به صورت بسیار گسترده صورت گرفت و بخشی از آن به دانشگاه آزاد مربوط میشد که بسیار چالش برانگیز بود و با مقاومتهایی در مجلس رو به رو شد؛ این تحقیق و تفحصها به صورت مجموعه اطلاعات بسار ذیقیمت درآمد و میتواند مورد استفاده وزارت علوم و مسئولان قرار گیرد.یکی دیگر از تحقق و تفحصهایی که بسیار جنجالبرانگیز شد تحقیق و تفحص از قوه قضاییه بود که بنده اگر بخواهم شرح دهم که چقدر از وقتم صرف تحقیق و تفحص از قوه قضاییه شد و چقدر بنده با آیتالله شاهرودی درباره این تحقیق و تفحص گفتوگو کردم و جلسه تشکیل دادم تا هم حق مجلس رعایت شود و هم به آن اصل قانونی تفکیک قوا صدمهای وارد نشود صحبت بسیار طولانی میشود.با وجود همه مخالفتهای قوه قضاییه و عدم همکاری قوه قضاییه در آن تحقیق و تفحص، بنده چون بر حق قانونی مجلس اصرار میورزیدم 2 روز قبل از پایان عمر مجلس هفتم این تحقیق وتفحص را در دستور کار قرار دادم و تحقیق و تفحص در مجلس خوانده شد؛ جالب توجه اینکه برخی از نمایندگان اقلیت به دفاع از قوه قضاییه و مخالفت با مدیریت مجلس برخواستند و تذکرات اعتراض آمیز دادند.خوب است کسانی که گاهی بنده را در مدیریت مجلس محافظهکار میخوانند بدانند که تحقیق و تفحصی که برای رعایت آییننامه اجرا شد دشمنیهایی علیه من به وجود آورد و باعث شد در آن فضای رقابتی برای ریاست مجلس هشتم بر تعداد مخالفانم افزوده شود ولی من معتقد به رعایت حق مجلس در نظارت بودم و معتقدم باید شأن نظارتی مجلس احیا شود.معاونت نظارتی که در مجلس هشتم تشکیل شد در طرح ما در مجلس هفتم وجود داشت و ما به سوی ایجاد این معاونت حرکت کرده بودیم؛ در مجالس قبل از مجلس هفتم وقتی یک نماینده از یک کمیسیون یا در صحن به عنوان ناظر مجلس در یک وزارتخانه، نهادی یا در یک شورایی انتخاب میشد هیچ ساز و کاری برای پیگیری نحوه نظارتش وجود نداشت.یکی از کارهایی که بنده در مجلس هفتم بنیاد کردم تأسیس واحدی برای نظارت بر نظارت نمایندگان بود و آرام آرام این واحد رشد کرد و در نهایت به صورت یک معاونت درآمد که تا مدتها مسئولیت این بخش نظارتی بر عهده آقای محبینیا عضو هیئت رئیسه بود و بنده از وی خواهش کردم به این کار نمایندگان ناظر در شوراها و دستگاههای مختلف سر و سامان دهد؛ همچنین مرتب گزارش این کار را دریافت میکردم.طبق آییننامه تحقیق و تفحصهای باقیمانده از یک مجلس در مجلس بعدی قابل تعقیب نیست یعنی این غیر از طرحها و لوایحی است که در مجلس تصویب و به شورای نگهبان ارجاع شده است که فقط اینگونه مصوبات در مجلس هم در دستور کار مجلس قرار میگیرند ولی گزارش هر دوره فقط برای همان دوره مجلس قابل قرائت در صحن است. تحقیق و تفحصهایی که خوانده نشده بایگانی میشوند.
گزارشهای کمیسیون اصل 90 به چه شکل است؟
حدادعادل: گزارشهای کمیسیون اصل 90 با تحقیق و تفحص تفاوت دارد و باید از آنها استفاده کرد.
* از خدا می خواهم عدالت و محرومین را فراموش نکنم
رویکرد مردم در انتخابات به اصولگرایان بود و آنها انتظار یک مجلس عدالتخواه را دارند که نگاه دعوا جویانه و قدرتطلبی نداشته باشد؛ شما چقدر امید دارید که اگر مسئولیت مجلس نهم به عهده شما گذاشته شد این موارد را محقق کنید؟
حدادعادل: از خدا میخواهم ورودم به این میدان رقابت، از سر قدرتطلبی نباشد و از خدا میخواهم اگر بار مسئولیت مجلس نهم بر عهده بنده قرار گرفت مسیر عدالتطلبی، رفع تبعیض و کمک به قشرهای محروم را فراموش نکنم؛ در سال دوم مجلس هفتم که سال اول دولت احمدینژاد بود وقتی در حال تصویب قانون بودجه بودیم، بنده در کمیسیون تلفیق حاضر شدم و به نمایندگان گفتم حتما کاری کنید حقوق بازنشستگان افزایش پیدا کند.
*توجه ویژه و افزایش حقوق بازنشستگان در مجلس هفتم
در سال 84 حداقل حقوق بازنشستگان 119 هزارتومان بود که شامل بسیاری از بازنشستگان میشد، آنهایی که در قدیم با مدرک دیپلم کارمند دولت و بازنشسته شده بودند حقوق هیچکدام از 119 هزار تومان تجاوز نمیکرد؛ از این رو بنده تأکید داشتم به حقوق بازنشستگان توجه شود.در آن زمان یک سفر طولانی به آمریکای لاتین داشتم و از کشورهای برزیل، ونزوئلا و دو کشور دیگر بازدید کردم در بازگشت 12 ساعت در هواپیما بودم و پس از ورود به فرودگاه تهران و استقبال رسمی ساعت 7 شب از فرودگاه خارج شدم؛ بنده به راننده گفتم یکسره به مجلس برود، آنجا در کمیسیون تلفیق حاضر شدم و اولین سؤالم از نمایندگان این بود که برای تعیین حقوق بازنشستگان چه کار کردید؟نمایندگان نیز در این زمینه همراهی کردند و مجلس تصویب کرد حداقل حقوق بازنشستگان از 119 هزار تومان به 200 هزار تومان ارتقاء یابد که این یک تحول شادیبخش برای همه خانوادههایی بود که با این حقوق زندگی میکردند.همچنین در همان سال مجلس دریافتی خانوادههای تحت پوشش کمیته امداد امام(ره) را به دو برابر افزایش داد؛ یعنی صددرصد دریافتی این خانوارها با افزایش بودجه کمیته امداد امام(ره) افزایش پیدا کرد؛ این موارد دیدگاههای عدالتطلبانه ما در مجلس هفتم بود و کارهای مفصلتر دیگری نیز مثل سهمیه بندی بنزین نیز گامی در این مسیر بود.از دیگر کارهایی که در مجلس هفتم شکل گرفت به تصویب رساندن قانون اجرای اصل 44 قانون اساسی بود که یک کار سنگین به شمار میرود و پایه اجرای این تفسیر از اصل 44 در مجلس هفتم ریخته شد.
*حرف زور غربیها را در فعالیت های صلح آمیز هسته ای نمی پذیریم
با توجه به اینکه ما الان در آستانه مذاکرات بغداد قرار داریم تحلیل شما از این مذاکرات چیست؟ همچنین در زمینه اقتصاد مقاومتی چه نظری دارید؟
حدادعادل: بنده بارها اعلام کردم که موضوع انرژی هستهای یک بهانه برای فشار بر ایران است وگرنه غربیها خود میدانند که ما به دنبال تولید سلاح هستهای نیستیم؛ آنها این موضوع را برای تبلیغات علیه ما اعلام میکنند و ما هم باید در مقابل به آنها بفهمانیم که چون به استقلال کشور خود معتقدیم و برای رسیدن به استقلال انقلاب کردیم و هزاران شهید در این مسیر دادیم حاضر نیستیم حرف زور غربیها را بپذیریم و از حق مسلم خود در استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای صرفنظر کنیم.برای اینکه تحریمها به استقلالطلبی ما لطمه نزند باید با تلاش همه جانبه سعی کنیم از فشار معیشتی بر دوش مردم کم شود و با پویایی بخشیدن به اقتصاد و اداره منطقی کشور از فشار اقتصادی به قشرهای ضعیف جلوگیری کرد؛ این کاری دشوار ولی شدنی است و باید طبق فرمایش مقام معظم رهبری در اصلاح الگوی مصرف دقت کنیم و برای رسیدن به یک اقتصاد مقاومتی برنامهریزی و تلاش کنیم.باید به گونهای رفتار کنیم که دشمنان ما بدانند دست از حق مسلم خود برنمیداریم؛ امیدوارم در کنفرانس بغداد، غرب درک خود را از اراده ملت ایران نشان دهد و همانطور که در استانبول فضا اندکی بهتر از گذشته بود این حرکت در بغداد نیز ادامه یابد؛ باید دید آیا غربیها مایلند زبان گفتوگو و تفاهم را به کارگیرند.
آیا تصور نمیکنید مقداری از تمایلی که آنها الان برای مذاکره دارند به دلیل نیازهای خودشان مثل انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و مسائلی که اروپا گرفتار آن است باشد و آنها بیش از ما نیاز به مذاکره داشته باشند؟
حدادعادل: اگر غرب بخواهد روش منطقیتری در پیش گیرد آنچه ما میخواهیم این است که فضای مذاکرات به سمت دست یافتن به یک راه حل منطقی و منصفانه پیش رود و قطعا برداشتن تحریمها از اولین انتظاراتی است که ملت ایران دارد.
* ترجمه ای که 9 سال به طول انجامید
در پایان درباره اثر ماندگار ترجمه قرآن کریم که داشتید صحبت بفرمایید و اینکه چه مدت این کار به طول انجامید؟
حدادعادل: ترجمه قرآن کریم را در سال 1382 و از مجلس ششم آغاز کردم و بعد که مجلس هفتم شکل گرفت 12 جزء پیش رفته بودم؛ اما مدت 9 ماه این ترجمه را متوقف کردم چراکه در آغاز مجلس هفتم به قدری این مجلس کار داشت و همان طور که رهبری اشاره داشتند نهالی بود که در سنگلاخ روییده و احتیاج به مراقبت داشت هیچ فرصتی برای ادامه این کار نصیبم نشد.بار دیگر که آن را از سر گرفتم در روزهای تعطیل و زمانهای استراحت شخصی خودم بود؛ بنده صبح زود وقتی اعضای خانواده خواب بودند به سراغ قرآن میرفتم و اکثر اوقات فراغت و استراحتم را با قرآن و ترجمه آن میگذراندم؛ درواقع خستگی را با قرآن برطرف میکردم و این کار به قدری برای من لذتبخش بود که از آن برای کار مجدد روحیه میگرفتم.یادم هست در تابستانی که جنگ 33 روزه حزبالله و رژیم صهیونیستی به وجود آمد مجلس تعطیلات تابستانی خود را میگذراند؛ بنده خانوادهام را به محلی در اطراف تهران برده بودم تا آنجا شاید بتوانم یک هفتهای استراحت کنم که اتفاقا مقارن با اوج جنگهای لبنان شد و بنده ناچار شدم کارگروه ویژهای به مسئولیت خودم مرکب از رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس، برخی از اعضای هیئت رئیسه و نمایندگان فعال تشکیل دهم که این کارگروه تقریبا هر روز تشکیل جلسه میداد و ما و سعی میکردیم به وظیفهمان عمل کنیم.بنده مرتباً با رؤسای مجالس کشورهای اسلامی در گفتوگو بودم و وقتی به محلی که در خارج از تهران بودم برمی گشتم در آنجا مشغول ترجمه قرآن کریم میشدم؛ یا هر سال که در ایام عید و تابستان به مشهد مقدس مشرف میشدم کتابهای لازم را با خود میبردم؛ شش جزء از قرآن کریم یعنی یک پنجم آن در کنار حرم حضرت رضا (ع) ترجمه شده است.این ترجمه 9 سال طول کشید و خداوند توفیق داد و تمام شد؛ در مجلس هشتم که قدری کارم سبکتر بود توانستم به ویراستاری آن ترجمه بپردازم و صدها ساعت وقت صرف ویرایش این ترجمه کردم و خوشبختانه روز اول ماه رمضان در سال 90 این ترجمه منتشر شد و بنده ظهر همان روز اولین نسخه آن را خدمت مقام معظم رهبری هدیه کردم.مقام معظم رهبری بسیار خوشحال شدند و فرمودند "اتفاقا همین امروز به خاطرم گذشت که قرآن ترجمه فلانی بالاخره چه شد؟ و منتظر بودم بدانم که سرنوشت این قرآن به کجا رسیده است" که بنده با خوشحالی آن را خدمت ایشان هدیه کردم و رهبری خیلی اظهار لطف کردند.طی 9 ماه گذشته این ترجمه قرآن کریم 3 بار به چاپ رسیده و چاپ سوم آن در نمایشگاه بینالمللی هفته گذشته عرضه شد؛ امیدوارم این ترجمه سبب رواج ترجمهخوانی در کنار تلاوت قرآن کریم در ایران شود. من از خدا خواستهام تا توفیق ترویج این سنت را به بنده عنایت کند.آنهایی که قرآن کریم را در مجالس و مساجد میخوانند ترجمه آن را نیز بخوانند تا قرآن را به خوبی بفهمند؛ خوشبختانه این سنت در ایران به سرعت در حال گسترش است، مردم در بسیاری از مساجد در حین و بعد از نماز دور هم مینشینند و با ترتیل زیبا قرآن و ترجمه آن را میخوانند.
*تأکید مقام معظم رهبری به خواندن قرآن کریم همراه با ترجمه آن
از یک سال مانده به پایان عمر مجلس هفتم بنده تصمیم گرفتم بعد از خوانده شدن قرآن کریم در آغاز مجلس ترجمه قرآن نیز در مجلس خوانده شود و میدانستم که مقام معظم رهبری نیز توصیه به همین کار کردهاند از این رو این تصمیم را گرفتم و رهبری نیز آن را تأیید کردند؛ ایشان قبلا هم به بنده فرمودند که چرا در مجالس ما وقتی قرآن خوانده میشود ترجمه فارسی آن خوانده نمیشود و بنده علت را این مسئله عنوان کردم که باید ترجمهها روان باشد.اولین سالی که همراه با دیگر نمایندگان مجلس هشتم به ملاقات مقام معظم رهبری رفتیم، ایشان به نمایندگان مجلس هشتم توصیه کردند حتما قرآن بخوانند و آن را با ترجمه بخوانند و بر آن مداومت کنند سپس فرمودند کاری که در دوره فلانی در مجلس هفتم شروع شد کار خوبی بود و این کار را در مجلس هشتم ادامه دهید و از روشی که در پیش گرفتهاید بازنگردید؛ این توصیه ایشان باعث شد هنوز هم صبحها ترجمه قرآن در مجلس خوانده میشود و از طریق رادیو فرهنگ در کشور پخش میشود.بنده منتظرم نظرات صاحبنظران اعمال شود و شاید شکل نهایی آن را خودم یک بار تلاوت کنم و به صورت لوح فشرده همراه با قرآن در اختیار مردم قرار دهم.
* 2 اقدام ماندگار مجلس هفتم در مسائل بین المللی
از فعالیتهای بینالمللی مجلس هفتم نکاتی را ذکر کنید؟
حدادعادل: از میان فعالیتهای بینالمللی مجلس هفتم به دو نکته اشاره میکنم؛ اول تأسیس مجمع مجالس آسیایی بود که به ابتکار مجلس هفتم تأسیس شد و آقای ابوترابی و خانم امینزاده بسیار زحمت کشیدند و بنده به صورت مستمر پشتیبانی و دخالت کردم و دبیرخانه دائمی این مجمع نیز در تهران قرار گرفت.همچنین کنفرانس حمایت از انتفاضه فلسطین است که با سخنان رهبری افتتاح شد و این زمانی بود که صهیونیستها سعی میکردند با فشارها موضوع فلسطین را به فراموشی بکشانند که ما توانستیم کنفرانس بزرگی در حمایت از مردم فلسطین برپا کنیم و این بخشی از فعالیتهای بینالمللی ما در مجلس هفتم بود.
* "روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید/ حالیا چشم جهانی نگران من و توست"
در پایان ضمن تشکر از جنابعالی اگر صحبتی با مردم دارید بفرمایید؟
حدادعادل: از مردم تهران که این افتخار را نصیب من کردند تشکر میکنم و از مردم درخواست میکنم دعا کنند تا ما گرفتار رذائل اخلاقی مثل قدرت طلبی نشویم چراکه ما وارث خون صدها هزار شهید هستیم و چشم صدها هزار جانباز و معلولی که سلامت خود را به خاطر انقلاب از دست دادند به ما دوخته شده تا ببینند ما چه میکنیم؛ به قول شاعر "روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید/ حالیا چشم جهانی نگران من و توست" امیدوارم بتوانیم امانتدار خوبی برای مردم باشیم.
منبع : فارس
حداد عادل : تعامل با لاریجانی در اداره مجلس نهم
باید با مدیریت این تنوع سلیقهها، به غنای تصمیمگیری در مجلس كمك كرد.راه حل این است كه یك فراكسیون واحد اصولگرایی تشكیل دهیم و روا بدانیم خورده فراكسیونها در زیر چتر این فراكسیون واحد هر كدام تلاش خود را بكنند و در نهایت مطابق سازوكاری كه آییننامه فراكسیون تعیین میكند تصمیم گرفته شود اما وجود یك فراكسیون واحد قوی بسیار به مجلس كمك میكند چراكه صحن مجلس آخرین مرحله تصمیمگیری است و قبل از آن باید طرحها و لوایح مهم نمایندگان در یك فضای بازتری بررسی شود.
۱۳۹۱/۳/۱