به گزارش نما به نقل از آرمان: بیست و چهار سال پیش در چنین روزهایی مردم شهرهای شمالی کشور عزادار بودند. در روز پایانی بهار 1369 هنگامی که مردم به تماشای مسابقات فوتبال جام جهانی ۱۹۹۰ ایتالیا نشسته بودند، زلزلهای به بزرگی 4/7 ریشتر شهرهای رودبار، منجیل، لوشان و ۷۰۰ روستای اطراف را به نابودی کشاند.
این زلزله که 35 هزار کشته و 60 هزار مجروح بر جا گذاشت، اولین و آخرین زلزله در ایران نبود. زلزله سال 1357 طبس با نزدیک به 20 هزار کشته، زلزله بم با 50 هزار قربانی و زلزله آذربایجان شرقی سال 91 با بیش از 16 هزار کشته از دیگر نمونههای این حادثه طبیعی مرگبار در ایران است.
با این حال، اگر چه سالهاست زلزلهای که خسارت در پی داشته باشد در تهران اتفاق نیفتاده است اما، بحث آن همیشه داغ بوده است تا جایی که، حتی توفانهای اخیر در تهران بحث هایی پیرامون احتمال وقوع زلزله در این شهر را به وجود آورد.
بهرام عکاشه که به پدر زلزلهشناسی ایران معروف است میگوید: زلزله پیشبینی پذیر نیست. او همچنین از منظر علم زمین شناسی مباحثی درباره انتقال پایتخت مطرح می کند.
برخیها وقوع طوفانهای اخیر در نقاط مختلف کشور را به احتمال وقوع زلزله ربط دادهاند ، آیا چنین چیزی درست است؟ آیا زلزله پیش بینیپذیر است؟
خیر. طوفان با زلزله ارتباطی ندارد. زلزله تنها پدیدهای است که ریشه در اعماق زمین و گسلها دارد. عمق زلزلههایی که موجب تخریب میشوند، پایینتر از 10 کیلومتر است، برای مثال مطابق تاریخ، مطالعات گزارشی و دستگاهی و دیرینه زلزله خیزی، تهران زلزلهخیز است و زلزله در 15 یا 20 کیلومتر زیر زمین اتفاق می افتد و با هوا و فضا ارتباط ندارد.
با روشهای علمی هم قابل پیشبینی نیست؟
هنوز بشر نتوانسته زمان وقوع زلزله را پیش بینی کند. به هیچ وجه نمیتوان گفت فردا زلزله میآید؛ در هیچ کشوری امکانپذیر نیست و حتی پیش بینی میان مدت برای مثال برای 10 سال دیگر هم نمیتوان داشت. علم قادر نیست به شما جواب بدهد، در هیچ کجا نتوانستهاند آن را پیش بینی کنند، مرکز مطالعات زلزله شناسی کالیفرنیا آمریکا هم که سالهاست با آنها ارتباط دارم نیز نمیتواند پیش بینی کند.
متاسفانه برخیها حتی خواب میبینند و میگویند زلزله می آید، همه اینها به عقیده من خرافی است. بسیاری با حقیقت علم زمین شناسی، لرزه شناسی، زلزله شناسی و علم فیزیک کاملا بیگانه هستند. برای من بسیار پیغام می آید که می گویند بدون فیزیک، ریاضی و علم زمین شناسی زلزله را پیش بینی میکنند.
پس علم زمینشناسی چه کمکی میتواند در این زمینه انجام دهد؟
من ایمان دارم زلزله قابل پیش بینی است اما، این مساله زمان میبرد و چند دهه دیگر قادر به پیشبینی خواهیم بود. در حال حاضر می توانیم زلزله را پیشیابی کنیم یعنی، بگوییم در چه منطقهای در طول چند دهه و سده میتوانیم این حادثه را انتظار داشته باشیم.برای مثال تاریخ 200 ساله مستند زلزله نشان میدهد که جنوب دریای خزر، استانهای گیلان، مازندران، قزوین و تهران آسیبپذیر است. این به این معناست که در این مناطق حتما زلزله خواهد آمد. با این حال، علم فیزیک و ریاضی که اکنون با آن کار میکنیم قادر نیست بگوید چه سالی این حادثه اتفاق میافتد.
با تجربهای که در چند سال گذشته داشتهایم، در قرن 20 و 21، به طور متوسط در ایران هر 10 سال یک زلزله با بزرگی بیش از هفت ریشتر اتفاق افتاده است؛ این آمار مستند است. علم زلزله شناسی دستگاهی کمتر از 150 سال عمر دارد، علم تاریخی هم حداکثر به 1500 سال پیش بر میگردد و عمر زلزله شناسی دیرینه به چند صد هزار ساله پیش بر می گردد. باید در این زمینه مستند صحبت کنیم نه اینکه مردم را بترسانیم، مهم این است که خانه ها و سازهها مقاوم باشد. خود من شاهد هستم افرادی که حتی دیپلم هم ندارند میگویند زلزله را پیشبینی میکنیم.
وضعیت شهر تهران از لحاظ قرار گرفتن روی گسل را چطور می بینید؟
وضعیت شرق تهران به مراتب بدتر از غرب است و شمال تهران هم وضعیت خوبی ندارد. سال 1830 میلادی در شهر تهران زلزلهای به بزرگی بیش از هفت ریشتر اتفاق افتاد، با ریاضی و فیزیک موجود میتوانم بگویم دوره متوسط بازگشت زلزله چقدر است. بنابراین میتوان گفت دوره بازگشت 150 سال است و الان بیش از 30 سال تاخیر دارد. با این حال، این اظهار نظر مستند علمی نیست، این گزارش بر اساس آمار، احتمالات و دادههای ثبت شده نوشتاری است و با آزمایشاتی که از حفاری به دست آمده تفاوت دارد.
وضعیت شهرهای دیگر چگونه است؟
احتمال وقوع زلزله در اهواز ضعیف و در مشهد بسیار زیاد است. در بیش از 80 درصد شهرهای ایران احتمال وقوع زلزله قوی و خیلی قوی وجود دارد، شاید 10 درصد شهرهای ایران زلزله خیزی متوسط دارند. فقط یک درصد شهرها مانند اهواز، آبادان، شادگان و خرمشهر امن و زلزله خیزی شان خفیف است. این آمار بر اساس مطالعات و محاسبات شخص من است.
اگر زلزلهای در تهران اتفاق بیفتد وسعت آن را چطور ارزیابی می کنید؟
42 حادثه غیر مترقبه ممکن است روی زمین اتفاق بیفتد که از این تعداد، امکان وقوع 32 حادثه در ایران وجود دارد. از میان این 32 حادثه، زلزله در عرض حداکثر 20 یا 30 ثانیه میتواند در سطح وسیع، کرج، تهران، تا نیمه راه تهران و قم، قسمت جنوبی گیلان و مازندران و دامغان را تخریب کند. به گونه ای این مناطق تخریب خواهد شد که کشتهها زیاد خواهند بود و اگر زلزله 5/7 ریشتری در تهران اتفاق بیفتد تهران برای حدود 10 سال تعطیل شده و کشته ها و زخمی ها میلیونی خواهد بود و دیگر تهران نخواهیم داشت.
آیا تغییر پایتخت راهکار خوبی است؟
اگر تاریخ را نگاه کنید تهران به اجبار پایتخت شد. پایتخت ایران 50 سال تبریز، 40 سال قزوین، 138 سال اصفهان، 60 سال مشهد و 45 سال شیراز بوده است. سپس پایتخت را به تهران آوردند و این شهر پایتخت شماره دو در زمان زندیه بود. شیراز پایتخت اول بود و 16 سال آخر این دوره تهران پایتخت دوم بود، حدود 220 سال است که تهران پایتخت است.زمان ریاستجمهوری آقای خاتمی که حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی بود، این شورا من را خواست تا در این رابطه گزارش دهم. گزارشات را دادم و پیشنهاد کرده بودم که به دلیل اینکه تهران بسیار زیاد در معرض خطر است دولت سایه تشکیل شود.
همچنین پیشنهاد دادم ستاد بحران تشکیل شود که ابتدا برای تهران و سپس برای کل کشور هم تشکیل شد. توصیه آخر هم تغییر پایتخت بود. زمان شاه برنامه هایی درباره تهران درست می کردیم و می گفتند پخش نکنید زیرا مردم میترسند. اما، هدف ترساندن نیست مردم باید آگاه و آماده شوند. مانند این است که مسافرتی میخواهیم برویم، اگر زمین یخ زده باشد و چرخهای ماشین صاف باشد، مطمئنا سالم به مقصد نمیرسیم. این مربوط به بیداری مردم است نه انتشار ترس.
شش شهر برای انتقال پیشنهاد شدند، سمنان، همدان، پردیس و ... آیا این شهرها مناطق مناسبی هستند؟
دامغان،سمنان و شاهرود به هیچ عنوان گزینه های خوبی نیستند و این مکان ها همان وضعیت تهران را دارند. دامنه کوههای البرز و حدفاصل منطقه مسطح و کوه مانند شمیران، کرج و هشتگرد که زلزله خیز هستند مکان های مناسبی نیست، پیشنهاد من منطقهای میان اراک و اصفهان بود. پیشنهاد کردم جایی به عنوان پایتخت اصلی انتخاب شود یا پایتخت چند تکه شود و تهران به عنوان پایتخت بازرگانی باقی بماند اما، پایتخت سیاسی جای دیگر باشد. جابه جایی از شهر تهران هم آسان نیست، جمعیت تهران کم که نمیشود، بیشتر هم میشود.
کشورهای مختلفی این تجربه را داشتهاند، شهر کوالالامپور پایتخت کشور مالزی بود که اکنون نیست و در فاصله 35 کیلومتری جنوب این شهر پایتخت جدیدی درست کرده اند که حدود دو میلیون جمعیت دارد و کارهای اداری نیز در آنجا انجام میشود. استانبول بیش از 400 سال پایتخت ترکیه بود و آتاترک پایتخت را به آنکارا برد اما، استانبول شهر تجاری باقی مانده است. نمیتوان جمعیت تهران را کم کرد، شاید در 200 سال آینده جمعیت این شهر کم شود، باید امیدوار باشیم تا 200 سال دیگر زلزله اتفاق نیفتد .مطالعات مربوط به منطقه میان اراک و اصفهان انجام شده اما، پایتخت امکاناتی مانند آب، جاده سازی و غیره می خواهد.
در حال حاضر اطلاع رسانی و آگاهی مردم از این حادثه را چطور ارزیابی می کنید؟
بارها پیشنهاد کردهام که اطلاعرسانی باید از کودکستان شروع شود و در دیگر مقاطع تحصیلی ادامه داشته باشد. در دبیرستان درس بگذارند که دانشآموزان با این مساله آشنا شوند. همچنین می توان در دانشگاه واحد درسی گذاشت.
در ژاپن که زلزله خیزی به مراتب بیشتری دارد، اگر زلزله شش ریشتری رخ دهد هیچ اتفاقی نمی افتد اما، همین زلزله در بم چندین هزار هزارکشته بر جای گذاشت و اگر در تهران اتفاق بیفتد حداقل یک میلیون زخمی و کشته خواهد داشت. این زلزله نباید کشته داشته باشد اما، بافت تهران قدیمی است، حاشه نشینی در آن وجود دارد و در حریم گسل ساختمان ساخته می شود.
زلزله تهران 30 سال تاخیر داشته است
بیست و چهار سال پیش در چنین روزهایی مردم شهرهای شمالی كشور عزادار بودند. در روز پایانی بهار 1369 هنگامی كه مردم به تماشای مسابقات فوتبال جام جهانی ۱۹۹۰ ایتالیا نشسته بودند، زلزلهای به بزرگی 4/7 ریشتر شهرهای رودبار، منجیل، لوشان و ۷۰۰ روستای اطراف را به نابودی كشاند.
۱۳۹۳/۴/۲