به گزارش نما به نقل از جهان نیوز، شاید یکی از دلایل بی محتوا بودن اغلب آثار سینمایی، الگوبرداری غلط از سینمای غرب باشد و گاهی طراحی این مسیر از سوی جشنواره های خارجی بیش از سایرین برای سینماگران راهگشاست تا جایی که قصه تکراری تقدیر و سپاس از آثار مسأله دار، الگویی برای ساخت چنین آثاری می شود! و نتیجه آن حرکت سینمای کشور از مؤلف بودن به سمت سینمای اروتیک است!
در این میان باید به جرأت گفت که متأسفانه مسؤولان سینمایی کشور هم به طور غیر مستقیم در این الگو برداری نقش دارند که در ادامه به برخی از این آثار و همراهی غیر مستقیم مسؤولان اشاره می شود:
۱) عبدالرضا کاهانی از دسته فیلمسازانی است که شهرت وی قبل از اینکه بخاطر آثار تأثیرگذارش! باشد، به دلیل توقیف و به نمایش درنیامدن آثار اوست. "هیچ"، "آدم"، "بیست" و "اسب حیوان نجیبی است" از جمله آثار وی است که به رغم محتوای مسأله دار همه آنها به اکران در آمده است. حال سؤال این است که چگونه مسؤولان سینمایی قبل از تعیین تکلیف هر فیلم مسأله دار، مجوز فیلم بعدی را صادر می کنند؟!
درباره کاهانی جالب تر اینکه بعد از تولید این گونه از آثار، سال گذشته اثری غیر اخلاقی به نام "وقت داریم حالا " با نام قبلی "قبل بلوغ" را در فرانسه ساخت و به ایران بازگشت و دوباره از سوی وزارت ارشاد مجوز ساخت اثری دیگر را گرفت!
"وقت داریم حالا" به زبان فرانسوی است و این فیلم درباره یک ایرانی به نام عماد است که پس از چند سال تحصیل در شهر کوچک "بزانسون" قصد دارد خود را به یک آژانس مانکن در پاریس معرفی کند. در حالی که به دوست خود که دختری فرانسوی به نام کارولین است، گفته میخواهد به ایران برگردد. در آستانه سفر و جدایی همیشگی، کارولین که - زیر سن قانونی است - او را مطلع میکند از سوی عماد باردار است.
۲) کیارش اسدزاده نیز از آن دسته فیلمسازانی است که اگرچه طی چند سال اخیر به عرصه سینما وارد شده است اما فیلم وی به نام "گس" با توجه به موضوع (خیانت) و با توجه به اینکه پروانه ساخت و نمایش نداشت در جشنواره ونیز مورد توجه قرار گرفت!
«گس» سه اپيزود دارد که در اپيزود اول، ماجراي خيانت دکتري ۵۵ ساله به زنش را روايت ميکند. در اپيزود دوم، مردي حدوداً سي و چند ساله به زنش خيانت ميکند و در اپيزود سوم، دختر و پسر جواني را ميبينيم که پسر در خلال يک اردوي دانشجويي، به دوست دخترش خيانت ميکند! بدين ترتيب، مشخص مي شود که مردان ايراني از هر نسل و از هر طبقه، مشغول خيانت به زنان خود هستند!
"کیارش اسدزاده" با توجه به اینکه فیلم "گس" را از مسیر غیر قانونی، بدون گرفتن مجوز و با موضوعی سیاه در جشنواره خارجی نمایش داده بود، بدون تعیین تکلیف در وزارت ارشاد دوره یازدهم، مجوز ساخت فیلمی بعدی اش "توده" را دریافت کرد!
۳) علی احمدزاده نیز اولین اثرش یعنی "مهموني کامي" اگر چه دارای مجوز ساخت بود اما محتوایی مشابه دارد.
اين فيلم داستان گروهي از دختران بيبند و بار است که بعد از تفريح و عيش و نوش در شمال، حالا همگي براي حضور در يک پارتي عازم تهرانند. فيلمي که گفته ميشود يکي از بيبندو بارترين فيلمهاي چندين سال اخير سينماي ايران است! این فیلم سوژه و ساختاری حرمتشکنانه دارد و درباره روابط نامشروع میان چند دختر و پسر است و در دولت یازدهم مجوز نمایش خانگی گرفت تا به شکلی گسترده توزیع شود. تنها تفاوت این فیلمساز با موارد ذکر شده این است که هنوز برای اثری درخواست مجوز نداده که البته سابقه عملکرد وزارت ارشاد در این گونه موارد مشخص است!
گفتنی است "مهمونی کامی" با توجه به اینکه اساسا هیچگونه پروانه نمایشی ندارد که بتواند در جشنوارههای خارجی شرکت کند، بر اساس اطلاعات موجود علاوه بر جشنواره فیلمهای ایرانی پاریس در جشنوارههای دیگری از جمله جشنواره پراگ و فلورانس شرکت کرده است.
۴) فیلم "فصل بارانهای موسمی"ساخته مجید برزگر یکی از فیلمهایی است که اگرچه محتوایی مشابه آثار ذکر شده دارد اما ظاهرا این فیلم مورد توجه قرار گرفته و پروانه نمایش داخلی و خارجی این فیلم به برزگر اهدا شده تا محتوایی که به آن خواهیم پرداخت بدون دغدغه در جشنواره های خارجی به نمایش در بیاید و متاسفانه در بسیاری از جشنوارههای جهانی حاضر شده است.
این فیلم، داستان غیراخلاقی از نوجوانی دبیرستانی به نام سینا است که پدر و مادرش در آستانهی جداییاند و فرزندشان را در آپارتمان تنها رها کردهاند تا در مورد اینکه با کدامشان زندگی کند، تصمیم بگیرد.
در همین حین، سینا تصمیم میگیرد دختر فراری جوانی را که چند سالی از خود او بزرگتر است، در منزلش جای دهد و بدین ترتیب رابطهای غیر اخلاقی بین آنها شکل میگیرد! نهایتاً هم این دوستیها به راحتی به پایان میرسد و هر کدام به راه خود می روند. اما عیر از این داستان، فیلم دارای برخی سکانسهای اروتیک است، موردی که در طول فیلم به عموم نوجوانان دختر و پسر داخل فیلم -عموماً از طبقه متوسط- تعمیم داده میشود و موجبات توجه سفارتهای خارجی و فستیوالهای غربی را فراهم میکند.
پاداشمسؤولانسینمایی به فیلمسازان متخلف
در حالی كه انتظار می رود سینمای ایران پس از ۳۵ سال آزمون و خطا مسیر خود را پیدا كرده و به سمت تعالی قدم بردارد اما به نظر می رسد برنامه ریزی جدی برای تحقق این امر از سوی مسؤولان سینمایی و حتی از سوی فیلمسازان اتفاق نیفتاده است.
۱۳۹۳/۴/۳