وقتی سلطنت طلبان پادوی منافقین می شوند!

ایجاد ساختار برای گروه‌ها و افراد معاند نظام اسلامی رویه‌های مختلفی را در دهه‌های اخیر انقلاب اسلامی به خود گرفته است.
مدیران پشت پرده جریان‌های معارض انقلاب در سه دهه ابتدای انقلاب سعی کردند با مدیریت سلولی آنها، نمایشی از استقلال و تفکیک معاندین نظام مطرح کنند و از پتانسیل هر کدام از جریان ها در فضای مطلوب خود بهره گیری کند که راه اندازی شبکه‌های تلویزیونی برای ایشان و محورهای مطرح شده در آنها، نمود بارز این مسئله است.
با این حال در سالهای اخیر بالاخص در شکل دادن به حوادث فتنه 88 این مسئله مسجل شد که سرویس‌های جاسوسی غربی تلاش‌ کردند تمام جریان های معاند انقلاب را در یک همگرایی مشخص، یکدست وارد عرصه تقابل با نظام اسلامی کنند.
این مسئله نه تنها نمایش عدم استقلال بیش از 20 سال معاندت جریان های ضد انقلاب را به نمایش گذاشت، بلکه حالت مزدور‌مآبانه آنها را در اطاعت از آمریکا و انگلیس مطرح کرد.
آنچه مد نظر و قابل تامل می‌باشد اینست که رویه تلاش برای همگرایی اپوزوسیون از سال 88 به بعد متوقف نشد و در پروژه‌های دیگر باز هم نمود عینی پیدا کرد.
منافقین در تمام این سال‌ها یک پای ثابت و یک ابزار مشخص برای آمریکایی‌ها بوده‌اند و اگر چه به قول جدا‌شده‌ها سازمان همیشه تلاش می‌کند گروه‌های دیگر را به زیر هژمونی خودشان بکشانند، اما در مقابل برنامه های آمریکایی ها مطیع کامل به حساب می‌آیند.
سلطنت‌طلبان نیز که به جرات می‌توان گفت بیشتر از سر بیکاری در کشورهای اروپایی فیگورهای اپوزوسیونی به خود می‌گیرند نیز تحرکاتی در کنار منافقین و البته در زیر فرمان ایشان داشته‌اند.
این مسئله که در تاریخ سلطنت‌طلبان بی سابقه بوده است تا جایی می رسد که آنها در پازل برنامه‌های منافقین بصورت عناصر گوش به فرمان و به بازی گرفته شده، حاضر می‌شوند.