به گزارش نما به نقل از شیرازه، ماه رمضان نیز فرا رسید و حالا تمام جهان اسلام، برای خدا از اذان صبح تا اذان مغرب، چیزی نمیخورند، چیزی نمینوشیند، کمتر دروغ میگویند، کمتر غیبت میکنند، میزان دزدی و جرم و جنایت کمتر میشود و .... در یک کلام فضای شهر و روستاها عطرآگین از حضور نفسهای پاکی میشود که میتواند یک سال را برای انسان بیمه کند.
اما در این میان، بعضا مشاهده میشود که برخی از شهروندان دانسته و ندانسته، در ملاء عام اقدام به روزهخواری میکنند و عملا فضای گناه را در آن خیابان و یا محله و حتی شهر، ترویج داده و فضای معنوی حاکم که نتیجه حضور انسانهای روزهدار در شهر است را کمی دچار خدشه میکنند.گفته می شود کسانی که در سطح جامعه روزه خواری می کنند، رسما علیه خدا قیام می کنند چرا که صریحا یکی از موارد مورد تاکید حضرت حق را زیر سوال می برند.
لذا به نظر میرسد سه نوع رفتار در قبال این روزهخواریهای آشکار ضرورت دارد:
تبلیغ و فرهنگسازی
اگر کسی سابقه تذکر دادن به شخص روزهخوار در خیابان و یا یک مکان عمومی را داشته باشد، میتواند به درستی این جمله اذعان کند که ؛ بسیاری از روزهخواران از حرمت شرعی عمل خود اطلاعی ندارند. آنها عمدتا سیگار میکشند چون قبلا میکشیدهاند، در خیابان بطری آب معدنی دست میگیرند و مینوشند چون تابستان است و هوا گرم، پفک و چیپس و تنقلات میخورند چون قبلا هم این کارها را میکردهاند و ... و وقتی به آنها تذکر میدهی که برادر، خواهر، خانم، آقا! کار شما مشکل شرعی دارد و نباید در ملاء عام در این ماه مبارک چیزی بخورید حتی اگر برای روزه نگرفتن مشکل شرعی داشته باشید، میشنوی که چرا؟ من که به کسی کاری ندارم! و جملاتی از این دست.
جز معدودی افراد که با علم به احکام و حرمت شرعی، باز هم علنا روزهخواری میکنند، واقعا باقی افراد اطلاع چندانی از این مسئله ندارند. لذا به نظر میرسد ضرورتیترین مسئله در این چارچوب، تبلیغات فرهنگی و فرهنگسازی است. سازمان تبلیغات اسلامی که اسم با مسمایی نیز دارد، در این خصوص باید سریعتر ورود کرده و احکام را اطلاع رسانی کند. بنر زدن، استفاده از تلویزیونهای شهری، انتشار پیامهای اخلاقی - احکامی در روزنامهها و صدا و سیمای استانی و ... از جمله این شیوههایی است که میتوان از آنها برای تبلیغ استفاده کرد. البته این نوع تبلیغ کردنها ظرافتهای خاص خود را دارد. نباید با تحکم، تبلیغ کرد. جملات زیبا و معنادار به نظر نافذتر خواهند بود.
تذکر لسانی، وظیفه همگانی
اما یک وظیفه عمومی بر گردن همه ما مسلمانان در این ماه مبارک است. «امر به معروف و نهی از منکر» را باید همه در قبال افراد روزهخوار انجام دهیم. حتی با کسانی که اطلاعی از حرمت شرعی این کار هم ندارند، باید چنین کرد. البته مطمئنا این تذکرهای لسانی، آداب خود را دارد، آدابی که نهایتا نباید موجب واگرایی شخص روزهخوار از افراد تذکر دهنده و محتوای پیام او و در یک کلام دین، بشود. مهمترین شیوه در برخورد با این افراد که از قضا یک رسالت مهم برای ما مسلمانان است و باز هم از قضا در صدر توصیههای اسلام قرار گرفته همین «امر به معروف و نهی از منکر» و «تذکر لسانی» است.
برخورد انتظامی
اما برخی افراد متاسفانه با غرض اقدام به روزهخواری در مکانهای عمومی میکنند. این افراد بعضا در قبال تذکر لسانی، موضع کاملا جدی و حتی تمسخرآمیز از خود نشان میدهند. کسی خاطرهای تعریف میکرد که به یک شخص که در خیابان سیگار میکشید، تذکر دادم که این کار در ماه مبارک، مشکل دارد و ... شخص روزهخوار اما با تمسخر با من رفتار کرد و پس از چند بار پک زدن به سیگار، عمدا سیگار دیگری را روشن کرد و به من خندید و گفت «هیچ غلطی نمیتوانی بکنی، گمشو!»
مطمئنا در این موارد، اگر واقعا ما شخص روزهخوار را به دنده لج هدایت نکرده باشیم!!! شیوه رفتار کمی تفاوت دارد با کسی که ندانسته این کار را میکند و گوش شنوایی برای تذکر ناهی از منکر دارد. در این موارد، به نظر اطلاع دادن به نیروهای انتظامی که در این ماه مبارک، موظفاند با این افراد برخورد کنند، بهترین کار است.
با كسانی كه آشكارا در خیابانها علیه خدا قیام میكنند چه كنیم؟
۱۳۹۳/۴/۸