امدادهای غیبی و انرژی هسته‌ای ایران

به گزارش نما، وي که از اساتيد دانشکده هسته‌اي دانشگاه شهيد بهشتي است، در سال 89 مورد سوء قصد عوامل موساد قرار گرفت، اما به ‌دليل خروج به ‌موقعش از خودرويي که بمب‌ گذاري شده بود، آسيب جدي نديد. وي پس از آن حادثه که خود آن را تولد دوباره خود مي‌داند، رسماً رئيس سازمان انرژي اتمي کشور شد. در ادامه، گفتگوي نشريه "داد" با اين دانشمند هسته اي کشور را بخوانيد؛
پس از اينکه از مسئوليت رياست سازمان انرژي اتمي کنار گذاشته شديد مشغول چه کاري هستيد؟
اول بايد اين مطلب را اصلاح کنم که من کنار گذاشته نشدم بلکه دوره مسئوليت من به پايان رسيد و الآن هم به شغل سابق خود يعني همان معلمي دانشگاه مشغولم.
از همسر و فرزندانتان بگوييد.
همسرم مهندس متالورژي و کارشناس ارشد مهندسي صنايع است و شاغل. پسرم دانشجوي مخابرات است و دخترم هم علوم سياسي
مي خواند. همسرم در انجام پروژه هاي علمي با من همکاري دارد و در سازمان هم مشاور من بود.
شما يا فرزندانتان از شبکه هاي اجتماعي اينترنتي استفاده مي کنيد؟
نخير، من که احساس نياز به اين شبکه ها نداشتم و فرزندانم هم مدت کوتاهي عضو بودند و ديدند فايده اي ندارد، ادامه ندادند. البته من هم هشدار دادم و آنها خودشان تصميم گرفتند.
يعني به زور به بهشت رفتند؟
نه ولي در جهنم را هم به رويشان نگشودم. به نظر من با پيشرفت تکنولوژي، بشر نيز رشد کرده، پس نبايد ترسيد.
در دولت جديد از نظرات و تجربيات شما استفاده شده است؟
چرا بايد استفاده شود؟ مگر دولت هاي ديگر اين کار را کردند؟ در کشور، دانشمند زياد است و هر دولتي حق دارد از افرادي که با او هم سليقه هستند استفاده کند.
با توجه به اينکه گفته مي شود مذاکرات هسته اي زير نظر رهبري انجام مي شود، شما باز هم نگران و دلواپس هستيد؟
البته رهبري از خيلي از مسائل اطلاع دارند و کليات را به ايشان
مي گويند. اما آيا زماني که مذاکرات هسته اي توسط آقاي روحاني انجام مي شد رهبري در جريان نبودند؟! پس چرا بعداً افرادي از همان تيم دستگير و متهم به جاسوسي شدند. آيا آن دستگيري ها درست نبود؟ من فکر مي کنم برخي مي خواهند با اين حرف که رهبري در جريان مذاکرات هستند اجازه فکر کردن و حرف زدن را از مردم بگيرند و با يک هجمه رسانه اي هماهنگ، اجازه نقد را از افراد بگيرند. ببينيد در توافق ژنو، اقدامي که بايد با توافق مجلس انجام مي شد، با تغيير اسم به عنوان اقدام مشترک به امضاي وزير رسيد. البته جايگاه رهبري مشخص است و ايشان ضمن حمايت از دولت ها خط قرمزها را هم مشخص مي کنند.
شما دو سال و نيم رئيس سازمان انژي اتمي ايران بوده ايد و حالا يک سال از پايان مسئوليت شما مي گذرد. آيا شما در اين مدت به اشتباهات احتمالي خود در آن زمان مديريت پي برده ايد؟
البته. همه مديران اشتباه دارند اما مسئله مهم اين است که در مسائل راهبردي مثل دسترسي به فضا يا مسائل دفاعي که آينده کشور به آن ارتباط دارد، نبايد موضوعات، قائم به شخص باشد و با تغيير مديران، مسير، انحراف پيدا کند و مديران به خاطر مسائل روزمره مثل رأي و ديگر مسائل، آينده کشور را به خطر بيندازند.
بنده در دوران مسئوليتم که با تولد دوباره من پس از ترور در سال 89 شروع شد، سعي کردم درست عمل کنم و در تمامي مسائل با کارشناسان مشورت مي کردم و در نهايت سعي مي کردم دور از علايق شخصي و بر اساس نيازهاي کشور تصميم بگيرم و البته ممکن است در اينجا اشتباه کرده باشم.
با توجه به وعده هاي الهي، آيا شما در دوران مسئوليت اجرايي خود با امدادهاي غيبي و خصوصاً مدد حضرت ولي عصر (عج) برخورد داشته ايد؟
بله. دشمن سعي داشت تا با روش هاي مختلف، ما را متوقف کند. آنها در سه بعد سايبري، صنعتي و مواد منفجره از داخل و حملات ايذايي مثل قطعي برق و تهديد حمله هوايي و موشکي تلاش مي کردند. ما بررسي کرديم و خداوند به فکر ما انداخت که دشمن قصد دارد از راه زميني خرابکاري کند و پش بيني هاي لازم انجام شد به طوري که خرابکاري اي که قرار بود در نيمه شعبان، 6000 هزار سانتريفيوژي را که حاصل 5 سال تلاش ما بود از کار بيندازد، شکست خورد. همچنين خرابکاري بعدي در روز قدس هم موفق نبود.
چگونه فتواي معروف رهبري درخصوص حرمت سلاح هاي هسته اي شکل گرفت؟
فرمايشات رهبري همه از عقبه محکمي برخوردار است و ريشه در اعتقادات دارد و براي يک زمان خاص نيست. اين فتوا در زماني که دشمنان سعي دارند چهره اسلام را زشت و خشن نشان دهند در نقطه مقابل حرکت سلفي ها و تکفيري ها قرار گرفت.
به نظر شما در بحث هسته اي چه طور توانستيم؟
به نظر من اين اتفاق مختص انرژي اتمي نيست. دستاوردهاي کشور ريشه در سال هاي قبل دارد. از سال 63 که روحيه بسيجي به عرصه سازندگي و دانشگاه ها آمد و تثبيت علمي فرهنگي مثل تثبيت سرزميني شکل گرفت، اساتيد بسيجي با دست خالي رشته هاي کارشناسي ارشد و سپس دکترا را در دانشگاه ها راه اندازي کردند، دانشمندان هسته اي هم در اين حرکت جهادي در داخل کشور رشد کردند و ظرفيت ها فرصت آزادي پيدا کردند. البته در بحث هسته اي که دشمن آن قدر فشار مي آورد، علت دارد. چرا که هسته اي جامع همه رشته هاست حتي روانشناسي و اقتصاد. به طور مثال در دستگاه هايي که نياز به ايمني بالاست افراد بايد داراي پارامتر رواني بالا باشند و اين نياز به بررسي هاي روانشناسانه بالا دارد. افرادي که مي گويند بحث هسته اي آن قدر ارزش هزينه کردن براي کشور ندارد، دچار توهم دانايي هستند و برا ي حل مشکلات کشور به جاي نگاه به درون، نگاهشان به خارج است. اما دشمن آگاهانه با پيشرفت هسته اي کشور مخالفت مي کند و آن قدر فشار مي آورد، چرا که مي داند با پيشرفت هسته اي تمام علوم و تمام کشور پيشرفت مي کند.
نکته مثبت تيم مذاکره کننده فعلي چيست؟
شايد بتوان گفت تا حدي رشد عقلانيت پس از شتاب اوليه، نکته مثبت تيم جديد است. تيم جديد هم از مردم همين کشور هستند و اشتياق اوليه آنها براي حل مشکلات، آنها را دچار شتابزدگي کرد که پس از مدتي مي بينيم که از آن شتاب اوليه کاسته شده و تا حدي به عقلانيت بازگشته اند.
دلتان براي همکاران شهيدتان تنگ نشده؟
من از روزهاي اوليه حمله عراق به خرمشهر در جنگ حاضر شدم و دوست شهيد زياد دارم اما با شهيد شهرياري مثل برادر بوديم. من با شهيد شهرياري 16 سال و با شهيد علي محمدي حدود 30 سال آشنايي داشتم. دلتنگي خاصي نسبت به شهيد شهرياري دارم مخصوصاً در اوقاتي که به مشکل علمي برمي خورم جاي خالي او خيلي احساس مي شود.
بزرگترين آرزوي شما چيست؟
براي خودم و ديگران آرزوي عاقبت به خيري دارم.