نسخه چاپی

روزه سرچشمه تقوا

قرآن مایه هدایت مردم، و دارای نشانه‌های هدایت، و معیارهای سنجش حق و باطل است .

به گزارش نما به نقل از جام نیوز، به دنبال چند حكم مهم اسلامي كه در آيات پيشين گذشت در آيات مورد بحث به بيان يكي ديگر از اين احكام كه از مهمترين عبادات محسوب مي‌شود مي‌پردازد و آن روزه است، و با همان لحن تأكيد آميز گذشته مي‌گويد: «اي كساني كه ايمان آورده‌ايد روزه بر شما نوشته شده است آنگونه كه بر امتهائي كه قبل از شما بودند نوشته شده بود.

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ.


و بلافاصله فلسفه اين عبادت انسان‌ساز و تربيت‌آفرين را در يك جمله كوتاه اما بسيار پر محتوا چنين بيان مي‌كند: «شايد پرهيزگار شويد» (لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ).
آري روزه چنانكه شرح آن خواهد آمد عامل مؤثري است براي پرورش روح تقوا و پرهيزگاري در تمام زمينه‌ها و همه ابعاد.


از آنجا كه انجام اين عبادت با محروميت از لذائذ مادي و مشكلاتي ـ مخصوصا در فصل تابستان ـ همراه است تعبيرات مختلفي در آيه فوق به كار رفته كه روح انسان را براي پذيرش اين حكم آماده سازد.


نخست با خطاب يا ايها الذين آمنوا: اي مؤمنان!
سپس بيان اين حقيقت كه روزه اختصاص به شما ندارد، بلكه در امتهاي پيشين نيز بوده است.
و سر انجام بيان فلسفه آن و اينكه اثرات پر بار اين فريضه الهي صد در صد عائد خود شما مي‌شود، آن را يك موضوع دوست داشتني و گوارا مي‌سازد.


در حديثي از امام صادق نقل شد كه فرمود: لذة ما في النداء از ال تعب العبادة والعناء!: «لذت خطاب «يا ايها الذين آمنوا» آنچنان است كه سختي و مشقت اين عبادت را از بين برده است»! .


در آيه بعد براي اينكه باز از سنگيني روزه كاسته شود چند دستور ديگر را در اين زمينه بيان مي‌فرمايد نخست مي‌گويد:
«چند روز معدودي را بايد روزه بداريد» (اياما معدودات).
چنان نيست كه مجبور باشيد تما سال يا قسمت مهمي از آن را روزه بگيريد بلكه روزه تنها بخش كوچكي از آن را اشغال مي‌كند.


ديگر اينكه: «كساني كه از شما بيمار يا مسافر باشند و روزه گرفتن براي آنها مشقت داشته باشد از اين حكم معافند و بايد روزهاي ديگري را به جاي آن روزه بگيرند» (فمن كان منكم مريضا او علي سفر فعدة من ايام اخر).


سوم «كساني كه با نهايت زحمت بايد روزه بگيرند (مانند پير مردان و پير زنان و بيماران مزمن كه بهبودي براي آنها نيست) لازم نيست مطلقا روزه بگيرند، بلكه بايد به جاي آن كفاره بدهند، مسكيني را اطعام كند» (و علي الذين يطيقونه طعام مسكين).


«و آن كس كه مايل باشد بيش از اين در راه خدا اطعام كنند براي او بهتر است» (فمن تطوع خيرا فهو خير له).
و بالاخره در پايان آيه اين واقعيت را بازگو مي‌كند كه «روزه گرفتن براي شما بهتر است اگر بدانيد» (وان تصوموا خير لكم انك كنتم تعلمون).


گرچه بعضي خواسته‌اند اين جمله را دليل بر اين بگيرند كه روزه در آغاز تشريع، واجب تخييري بوده و مسلمانان مي‌توانستند روزه بگيرند يا به جاي آن «فديه» بدهند تا تدريجا به روزه گرفتن عادت كنند و بعد اين حكم نسخ شده و صورت وجوب عيني پيدا كرده است.


ولي ظاهر اين است كه اين جمله تأكيد ديگري بر فلسفه روزه است، و اينكه اين عبادت ـ همانند سائر عبادت ـ چيزي بر جاه و جلال خدا نمي‌افزايد بلكه تمام سود و فائده آن عائد عبادت كنندگان مي‌شود.


شاهد اين سخن تعبيرهاي مشابه آن است كه در آيات ديگر قرآن به چشم مي‌خورد، مانند ذلكم خير لكم ان كنتم تعلمون كه بعد از حكم وجوب نماز جمعه ذكر شده است (سوره جمعه آيه 9).
و در آيه 16 سوره عنكبوب مي‌خوانيم: وابراهيم اذ قال لقومه اعبدوالله واتقوه ذلك خير لكم ان كنتم تعلمون: «او به بت پرستان گفت: خدا را پرستش كنيد و از او بپرهيزيد، اين براي شما بهتر است اگر بدانيد».


و به اين ترتيب روشن مي‌شود كه جمله «ان تصوموا خير لكم» خطاب به همه روزه داران است نه گروه خاصي از آنها.
آخرين آيه مورد بحث زمان روزه و قسمتي از احكام و فلسفه‌هاي آن را شرح مي‌دهد نخست مي‌گويد: «آن چند روز معدود را كه بايد روزه بداريد ماه رمضان است» (شهر رمضان).
«همان ماهي كه قرآن در آن نازل شده» (الذي انزل فيه القرآن).


همان قرآني كه مايه هدايت مردم، و داراي نشانه‌هاي هدايت، و معيارهاي سنجش حق و باطل است» (هدي للناس و بينات من الهدي و الفرقان).


سپس بار ديگر حكم مسافران و بيماران را به عنوان تأكيد بازگو كرده مي‌گويد: «كساني كه در ماه رمضان در حضر باشند بايد روزه بگيرند، اما آنها كه بيمار يا مسافرند روزهاي ديگري را به جاي آن روزه مي‌گيرند» (فمن شهد منكم الشهر فليصمه ومن كان مريضا او علي سفر فعدة من ايام اخر).


تكرار حكم مسافر و بيمار در اين آيه و آيه قبل ممكن است از اين نظر باشد كه بعضي به گمان اينكه خوردن روزه مطلقا كار خوب نيست به هنگام بيماري و سفر اصرار داشته باشند روزه بگيرند، لذا قرآن با تكرار اين حكم مي‌خواهد به مسلمانان بفهماند همانگونه كه روزه گرفتن براي افراد سالم يك فريضه الهي است افطار كردن هم براي بيماران و مسافران يك فرمان الهي مي‌باشد كه مخالفت با آن گناه است.


در قسمت آخر آيه بار ديگر به فلسفه تشريع روزه پرداخته مي‌گويد: «خداوند راحتي شما را مي‌‌خواهد و زحمت شما را نمي‌خواهد» (يريد الله بكم اليسر ولا يريد بكم العسر).


اشاره به اينكه روزه داشتن گرچه در ظاهر يك نوع سخت‌گيري و محدوديت است اما سرانجامش راحتي و آسايش انسان مي‌باشد، هم از نظر معنوي و هم از لحاظ مادي (چنانكه در بحث فلسفه روزه خواهد آمد).


اين جمله ممكن است به اين نكته نيز اشاره باشد كه فرمانهاي الهي مانند فرمان حاكمان ستمگر نيست، بلكه در مواردي كه انجام آن مشقت شديد داشته باشد وظيفه آسانتري قائل مي‌شود، لذا حكم روزه را با تمام اهميتي كه دارد از بيماران و مسافران و افراد ناتوان برداشته است.
سپس اضافه مي‌كند: «هدف آن است كه شما تعداد اين روزها را كامل كنيد» (ولتكملوا العدة).


يعني بر هر انسان سالمي لازم است در سال يك ماه روزه بدارد، چرا كه براي پرورش جسم و جان او لازم است، به همين دليل اگر ماه رمضان بيمار يا در سفر بوديد بايد به تعداد ايام روزه را قضا كنيد تا عدد مزبور كامل گردد، حتي زنان حائض كه از قضاي نماز معافند از قضاي روزه معاف نيستند.


و در آخرين جمله مي‌فرمايد: «تا خدا را به خاطر اينكه شما را هدايت كرده بزرگ بشمريد، و شايد شكر نعمتهاي او را بگذاريد» (ولتكبروا الله علي ما هداكم و لعلكم تشكرون).


آري شما بايد به خاطر آنهمه هدايتها در مقام تعظيم پروردگار برآئيد، و در مقابل آنهمه نعمتها كه به شما بخشيده شكرگزاري كنيد.


قابل توجه اينكه مسأله شكرگزاري را با كلمه «لعل» آورده است، ولي مسأله بزرگداشت پروردگار را به طور قاطع ذكر كرده،‌اين تفاوت تعبير ممكن است به خاطر اين باشد كه انجام اين عبادت (روزه) به هر حال تعظيم مقام پروردگار است، اما شكر كه همان صرف كردن نعمتها در جاي خود و بهره‌ گيري از آثار و فلسفه‌هاي عملي روزه است شرائطي دارد كه تا آن شرائط حاصل نشود انجام نمي‌گيرد، و مهمترين آن شرائط اخلاص كامل و شناخت حقيقت روزه و آگاهي از فلسفه‌هاي آن است.

۱۳۹۳/۴/۱۸

نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...