به گزارش نما در تفکّر شیعه، انسانِ کامل جایگاه ویژهای دارد، چراکه ائمۀاطهار(ع) را مصادیق بارز انسان کامل میدانیم و امیرالمؤمنین(ع) بهعنوان سرسلسلۀ امامت، شخصیت ممتازی است که نور ایشان و رسولا...(ص) قبل از خلقت عالم وجود، بهصورت یکمجموعه خلق شده؛ چنانکه رسولاعظم(ص) میفرماید: «خلقت أنا وعلیّ من نورٍ واحد». سپس این نور واحد، عوالمی را پشت سر گذاشته و در این دنیا، یکی در لباس نبوّت جلوه کرده است و دیگری در جبّۀ امامت. در آستانۀ شهادتِ این وجود آسمانی، با حجتالاسلام دکتر عبدالحسین خسروپناه، رئیس مؤسسۀ پژوهشی حکمت و فلسفۀ ایران گفتوگو کردیم.
***
*به چهدلیل ما امیرالمؤمنین(ع) را انسان کامل میدانیم؟
انسان کامل از نظر اهل عرفان، انسانی است که همۀ مراحل سیر و سلوک را طی کرده، یعنی از عالم ماده به عالم مثال و از عالم مثال به عالم عقل رسیده و درواقع همۀ کمالات عالم مجرّدات را داراست. بهتعبیرِ علمیتر «انسان کامل»، انسانی است که همۀ استعدادهای منِ عِلّی و من انسانیِ خودش را به فعلیّت رسانده و درواقع تمام استعدادهای او از قوه به فعل تبدیل شده است.
امّا اینکه چرا امیرالمؤمنین(ع) را انسان کامل مینامیم، به ایندلیل است که ایشان شخصیتی بود که استعدادهای انسانیِ خویش را به فعلیّت تبدیل کرد و لذا علاوه بر مقام عصمت، از علم لدنی برخوردار بود و با اینکه عالیترین مقام جهان اسلام بهشمار میرفت، امّا نسبت به نازلترین و فقیرترین انسانها توجه داشت. اینها علائم و اماراتی است که نشانۀ کمال امیرالمؤمنین محسوب میشود.
*بهنظر شما کدامبخش از زندگانیِ گوهربار امامعلی(ع) برای الگوبرداریِ شیعیان مناسبتر است و باید مورد توجه قرار گیرد؟
کلّ زندگی امیرالمؤمنین(ع) برای تمام اقشار جامعه، از حاکمان و سیاستمداران گرفته تا عالمان و قُضّات، تا کارمندان و کارگران و اساتید، دانشجویان، طلاب و برای تمام مردان و زنان، پیران و جوانان و... تمامی اقشار امیرالمؤمنین(ع) الگوست و میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
در مقطعی که امیرالمؤمنین(ع) علیالظاهر خانهنشین بود، نسبت به مسائل مهمِ کیان اسلامی حساسیّت داشت تا مبادا دولتِ اسلامی آسیب ببیند، از اینرو زمانیکه مشغول کشاورزی بود و مرتّب چاههایی حفر میکرد، نخلهایی را میکاشت و آنها را وقف فقرا و مستمندان مینمود و وقتیکه حاکم اسلامی شد، تمام زندگیشان همراه با عدالت بود، تاجاییکه حتی حاضر نبود اندکی مالیاتِ اضافهتر به برادرش عقیل بپردازد. تمام زندگی امیرالمؤمنین(ع) الگوست و اگر کسی بخواهد درس بگیرد، شواهد فراوانی وجود دارد که میتواند از زندگی حضرت امیر(ع) بهره ببرد.
*باتوجه به اینکه قرنها از ظهور اسلام میگذرد و شرایط زندگیِ امروز با آنزمان تفاوت بسیار دارد، آیا این موضوع در فطرت آدمی هم اثر گذاشته است؟
در شکل زندگی، بله، تغییراتی صورت میگیرد. ولی در سبک زندگی، خیر. مثلاً قبلاً مردم سوار چهارپا میشدند. اکنون سوار ماشین یا هواپیما میشوند، وسائل و تکنولوژی تغییر یافته، امّا سبک زندگی که عبارت است از زندگیِ همراه با معنویّت، زندگیِ توأم با خداپرستی و خداخواهی، نباید تغییر پیدا کند. درواقع الگویی که باید از امیرالمؤمنین(ع) گرفت، این الگوست؛ زندگی توأم با خدامحوری، در راستای خداخواهی و خدمت به خلق؛ اینها مجموعۀ محتوا و معنای سبک زندگی را تشکیل میدهد.
*به مقولۀ «خدمت به خلق» اشاره کردید که امیرالمؤمنین علی(ع) در آن همیشه پیشتاز بود. ویژگیهایی که ایشان برای مدیریت و خدمتگزاری مدّ نظر دارند، چیست؟
امامعلی(ع) در سراسر حکومتداری و ولایتمداریِ خویش، بهبیان ویژگیها و اخلاق مدیران و کارگزاران پرداخته است؛ حاکم در انتخاب وزیران و معاونان خود، باید نسبت به صفات سلبی و ایجابیِ آنها توجه نموده و از گزینش هرشخصی پرهیز کند. امامعلی(ع) در نامۀ 53 نهجالبلاغه خطاب به مالکاشتر، به چندنکته تصریح میکند:
1 . جلوگیری از حضور مهرههای مؤثر در رژیم طاغوتی: بدترین وزیرانِ تو آنهایند که برای جنایتکارانِ پیشین، وزارت نموده و یا شریک جنایاتشان بودهاند؛ پس نباید اینان از یاران نزدیکِ تو باشند؛ زیرا اینها همکار تبهکاران و برادرخواندۀ ظالماناند.
2. بهکارگیری افراد صالح و شایسته: تو میتوانی بهجای آنها، افراد شایستهای را که آگاهی و کارآیی لازم را داشته و جرایم و گناهان و انحرافهای پیشینیان را نداشته باشند، بیابی، که با ستمکاران و گنهکاران، معاونت نکرده باشند. اینها با خرج کمتری، بهترین خدمت را انجام میدهند و با عواطف بیشتری با تو برخورد میکنند و به دیگران کمتر دل میبندند. پس اینان را برای محافل سرّی و جلسات ویژه برگزین، و از اینان، کسی را بهای بیشتری بده که حق را، گرچه تلخ باشد، بهصراحت با تو بگوید و از کمترین همکاری با تو، در کاری که خدا آن را برای اولیای خود نمیپسندد، خودداری نماید؛ گرچه آنکار بر وفق میل تو باشد. با افراد پرهیزکار و صادق، نزدیک شو و آنان را بهگونهای عادت ده که با تمجید و تعریفِ بیجا و کارهاییکه انجام ندادهای فریبت ندهند؛ زیرا این تملقگوییها، وسیلۀ عُجب و غرور است.
حضرت در خطبۀ 136 و 131، کتاب گرانسنگ نهجالبلاغه، حفظ نوامیس مردم، پاسداری از خون و بیتالمال، اجرای احکام الهی، پرهیز از بخل و جهل و تعدّی به حقوق و حیف و میل و تبعیض و رشوهخواری، عمل به سنّت، خداگرایی، اصلاح مردم، دفاع و حمایت از مظلوم، مبارزه با ستمگران، اجرای عدالت بر ستمگران، حقگرایی و قاطعیت را از ویژگیهای سلبی و ایجابی حاکم اسلامی میداند.
همچنین ایشان در نامۀ 10 نهجالبلاغه، علل طرد معاویه از حکومت اسلامی را فرورفتن در زینتها، فریبخوردن از لذتها، اسیر و مطیعِ دنیا شدن، رفاه و شیطانزدگی، عدم لیاقتِ رهبری، منافق و کوردل بودن، پذیرش مکروهانۀ دین و دروغگو بودن معرفی میکند. امیرالمؤمنین(ع) در ادامه میفرمایند: حاکمان، افرادی را بهعنوان استاندار و مدیران انتخاب کنند که بیشتر از اینکه به فکرِ گرفتن مالیات از مردم باشند، به فکر آبادانی زمینشان باشند؛ یعنی آبادانی، مدّ نظرشان باشد و اگر فقط به فکرِ گرفتن مالیات باشند، آنها نمیتوانند به جامعه خدمت کنند و بیشتر ظلم میکنند تا اینکه عدالت را پیاده کنند.
*اینموارد در زمان حضرت امیر(ع)، ضمانت اجرایی هم داشته است؟
امیرالمؤمنین(ع) بسیار بر نظارت تأکید دارند؛ یعنی هم نظارتِ درونی که از مدیران حاذق و باتقوا استفاده شود و هم نظارت بیرونی که فرمود: برای حاکمان و مدیران، عیون، دیدهبان و ناظر قرار دهید و برای ناظران هم، ناظر دیگری قرار دهید و...، درواقع بحث نظارتی بسیار مهم بوده و از جایگاه ویژهای نزد امیرالمؤمنین(ع) برخوردار است، آنقدر مهم که به نظر بنده اگر توجه کنیم، شاید باید تاکنون قوّۀ مستقلی در کشور به نام «قوّۀ نظارتیه» راهاندازی میکردیم؛ یعنی همانند قوّۀ مقننه، قوّۀ نظارتیه هم تعیین میشد که به همۀ دستگاهها نظارت کرده و مجموعۀ امنیتی و اطلاعاتی نیز در همان قوّۀ نظارتیه به فعّالیّت میپرداخت.
*بهنظر شما زیباترین حکمت یا خطبۀ نهجالبلاغه کدام است؟
تمام جملات حضرت امیر(ع) زیباست؛ آنقدر زیبا که درواقع جناب سیّدرضی(ره) نام نهجالبلاغه را بر آن عنوان کرد که بیانگر آن است که همۀ جملاتِ حضرت، زیبا و ارزشمند است، ولی واقعاً تعابیر جالبی در مورد دنیا دارد. یکی از اینتعابیرِ حضرت در خطبۀ 415، دربارۀ «دنیاشناسی» است که فرمودند: «الدنیا تَغرُّ و تَضُرُّ و تَمُرُّ»؛ یعنی دنیا فریب میدهد، سپس ضرر میرساند و بعد هم رهایت میکند. بهنظرم یکی از زیباترین جملات نهجالبلاغه است.
حجتالإسلام دكتر خسروپناه در گفتوگو با ماه ماه:
نظارت بر قوا، راهكار امیرالمؤمنین(ع) برای مبارزه با فساد
*محمدحسین كلهر:كمالدوستی و كمالگرایی از ویژگیهای بارز آدم ابوالبشر است و فرزندان او با بهرهگیری از اینویژگی، همواره بهدنبال شناخت مصادیق كمال و انسانهای كامل بودهاند. اهمیّت بحث از «انسان كامل» بهدلیل این است كه او مظهر تمام اسماء و صفات حق تعالی و آینۀ تمامنمای حق است و جمیع اسماء و صفات حق در او مشاهده میشود.
۱۳۹۳/۴/۲۶
![اخبار مرتبط](/Images/RelatedNews.png)
![نظرات کاربران](/images/Comments.png)