به گزارش نما، حالا دیگر او را چهره محبوب خود لقب می دهند، می گوید دیگر «اصولگرای میانه رو» شده است و باید از او در برابر اصولگرایان تندرو دفاع هم کرد.
فردای روزی که در مجلس، یکی از نمایندگان، اقدام هیات رئیسه در موضوع انتخاب عضو ناظر مجلس در هیات نظارت بر مطبوعات را دیکتاتوری خواند، تقریبا همه روزنامه های اصلاح طلب تیتر یکشان را به «علی آقا» اختصاص دادند و دفاع از رئیس اصولگرای مجلس.
اما هر مقدار هم که مواضع لاریجانی میانه روآنه خوانده شود، ولی ابراز علاقه های رسانه های اصلاح طلب به آقای رئیس سوال برانگیز است، سوالی که البته پاسخ به آن زیاد سخت نیست.
اصلاح طلبان که روزی سایه رئیس سابق صدا و سیما را با تیر می زدند، امروز سخن از ائتلاف با او می زنند؛ ائتلافی برای مجلس آینده.
لاریجانی فعلا سکوت کرده؛ تصمیمات خودش را می گیرد، در مجلس گاهی از دولت دفاع می کند، گاهی از اصولگرایان و گاهی از اقلیت، ولی هنوز هیچ رگه ای از پاسخ مثبت به اصلاح طلبان در او دیده نمی شود.
در این میان حضور وی در مشهد و همزمانی این حضور با سفر هاشمی رفسنجانی به این شهر و دیدار این دو در حرم رضوی دوباره «تیتر» روزنامه های اصلاح طلب را جور کرد تا اینگونه جلوه دهند که لاریجانی پایش را از خط اصولگرایی این طرف تر گذاشته و به سمت مرز اعتدالی یا حتی اصلاح طلبی حرکت می کند.
آیا می شود روی «علی آقا» حساب کرد؟
از همان روزهای ابتدای دولت یازدهم می شد زمزمه های آنرا حس کرد: تلاش برای جدا کردن دو طیف اصولگرا آنهم با برچسب اصولگرای میانهرو و اصولگرایان تندرو.
محور اصلی علی لاریجانی انتخاب شده است و رسانه های اصلاح طلب سعی می کنند لاریجانی را جدای از دیگر اصولگرایان نشان دهند.
بالاخره عطریانفر عضو حزب کارگزاران سازندگی و چهره نزدیک به اصلاح طلبان لب به سخن باز کرد و از بی اشکال بودن حساب باز کردن بر روی علی لاریجانی توسط اصلاح طلبان گفت.
وی در گفت و گو با نشریه «صدا» با اشاره به ویژگی های لاریجانی گفت: «نباید در این تردید کنیم که اندیشه معتدل و معقول آقای لاریجانی به مجلس راه پیدا نکند. به نظر من حتی نهتنها ایشان و همفکرانشان باید وارد مجلس شوند، بلکه اصلاحطلبان تلاش کنند اگر وی در جایگاه ریاست مجلس هم قرار گرفت با او همراه باشند.»
وی گفت: «به اعتقاد من آقای لاریجانی در جایگاه مدیریت مجلس، امروز تصویری مانند آقای روحانی در نظام اجرایی پیدا کرده است که میتوانیم روی آن حساب کنیم. وی فعالیتهای ملی انجام داده و مدیریتهای هوشمندانهای داشته است. باید در نظر بگیریم اگر ریشه ایشان اصولگرایی است، اما روند مدیریتی او در مجلس اصلاحطلبانه است.»
همزمان با وی نیز برخی روزنامههای اصلاح طلب همین خط را پیگیری کرده و تلاش کرد اینگونه القا کنند که فصل نزدیک شدن اصلاح طلبان و اصولگرایان میانه رو فرا رسیده است.
روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «شکل گیری ائتلاف نانوشته اصلاح طلبان با لاریجانی» صریحا به تلاش های این جریان برای نزدیک شدن به رئیس مجلس اشاره کرد و نوشت: «دست دوستی اصلاحطلبان به سمت لاریجانی دراز خواهد شد؟ آیا این دست به گرمی فشرده میشود یا اینکه با نگاهی و تکان سری فدای مصلحت خواهد شد؛ مصلحتی که گویا ظرف چندین سال افراد زیادی از دو طیف میانهرو و اصلاحات کنار گذارده است.»
این روزنامه نزدیک به هاشمی رفسنجانی ادامه می دهد: «در عصر خاموش اصولگرایان میانهرو و اصلاحطلبان آنچه این دو جریان را به هم وصل کرد بزرگانی بودند که خود سالهای سال از تندرویها آسیب دیده و ضرر کرده بودند اما این ضرر متوجه آنها نبود بلکه نگرانی امثال آیتالله هاشمی، ناطقنوری و سیدمحمد خاتمی بیش از همه برای جلوگیری از برهم خوردن آرامش کشور بود.»
این روزنامه در گزارش خود با تاکید بر اینکه لاریجانی «قربانی افراط اصولگرایان» شده، از درد مشترک هاشمی، ناطق، لاریجانی و اصلاح طلبان می گوید؛ «با توجه به آنچه بر لاریجانی گذشت و میگذرد وهجمههای بیامان تندروها، به نظر میرسد درد مشترک در آینده نزدیک جریان اصلاحطلبی را به لاریجانی نزدیک خواهد کرد چراکه هر دو میدانند ائتلاف قوی تنها راه مهار افراطیگری است.»
این تلاش برای همدردی لاریجانی با چهره هایی نظیر هاشمی، ناطق و خاتمی اما با دیدار هاشمی و لاریجانی در مشهد که بنابر اعلام روابط عمومی مجلس به دلیل ضیافت شام آیت الله واعظ طبسی بوده، دوباره اوج گرفت.
اما در میان جنجال اصلاح طلبان برای ایجاد «درد مشترک» با لاریجانی، با نگاهی کوتاه به تاریخ می تواند به نکات قابل تاملی برسد.
لاریجانی؛ زخم خورده اصلاح طلبان یا اصول گرایان؟
علی لاریجانی رئیس صدا و سیما است. سال های آغازین دوره ۱۰ ساله ریاست وی بر صدا و سیما مصادف می شود با دوم خرداد سال ۷۶.
صدا و سیما در آن دوران سعی می کند با پوشش اخبار رئیس جمهور، راه تعامل با دولت را پی بگیرد ولی رویدادهایی که در سال های بعدی رخ داد این راه را با پستی و بلندی هایی همراه کرد.
سال ۷۷ و در اوج ماجرای قتل های زنجیره ای برنامه تلویزیونی چراغ با دعوت از روح الله حسینیان به بررسی موضوع قتل های زنجیره ای پرداخت و وی در آن برنامه معروف و جنجالی، برخی مسائل پشت پرده قتل ها را بازگو کرد.
همین برنامه کافی بود تا زمزمه های انتقاد از عملکرد رئیس سازمان صدا و سیما از سوی اصلاح طلبان آغاز شود.
ماجرای ۱۸ تیر ۷۸ نقطه دیگری بود که تبدیل به محلی برای حمله اصلاح طلبان به لاریجانی در قامت رئیس سازمان صدا و سیما شد.
لاریجانی درباره آن دوران نقل می کند که بعد از شرکت در جلسات شورای عالی امنیت ملی با محافظینش گشتی در خیابان ها زده و متوجه شده که آنچه به آنها گزارش می دهند جدای از واقعیت است.
صدا و سیما با پوشش گسترده حادثه ۱۸ تیر و روشنگری درباره برخی عناصر این فتنه که در دولت نیز حضور داشتند بیش از پیش صف اصلاح طلبان را در مقابل خود می دید.
حضور اصلاح طلبان در راهپیمایی های ۱۸ تیر ۷۸
اما نقطه اوج این تنش ها و هجمه ها به لاریجانی در فروردین سال ۷۹ رخ داد؛ زمانی که جمعی از چهره های مختلف اصلاح طلب و وابسته به نهضت آزادی به دعوت حزب سبزهای آلمان به کنفرانس ضد جمهوری اسلامی در برلین رفتند.
صدا و سیما با پخش گزارشی ۳۰ دقیقهای از وقایع رخ داده در این جلسه و اظهارات چهره های اصلاح طلب شرکت کننده در این کنفرانس از یک سو مورد حمایت مردم و از سوی دیگر مورد انتقاد شدید اصلاح طلبان قرار گرفت.
علی اکبر محتشمی پور عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز با انتقاد از عملکرد صدا و سیما در پخش این گزارش روشنگرانه در نامهای به لاریجانی در آن دوران نوشت: «سیمای جمهوری اسلامی در یک اقدام غیرمنتظره صحنههای مستهجن فیلم کنفرانس برلین را پخش کرد که موجب جریحهدار شدن عواطف و احساسات اکثریت اشخاصی که به مشاهده آن نشستند شد»
از سوی دیگر مرحوم منتظری نیز در اظهارتی تند اقدام صدا و سیما را در پخش این گزارش غیر شرعی خواند.
علی لاریجانی اما سال های بعد به بیان ناگفته هایی از آن دوران می پردازد و پخش آن گزارش معروف و هجمه های اصلاح طلبان به صدا و سیما را اینگونه روایت می کند: «در آن زمان یک حرکت مشکوکی در آلمان صورت گرفت که تحت عنوان یک NGO، عدهای از افراد از جریان دوم خرداد را دعوت کرده بودند و در آن جلسه هم رفتار زشتی رخ داد و هم حرفهای بد و ضدانقلابی مطرح شد که در رسانه های داخلی انعکاس نداشت.
آنقدر ماجرا فضاحتبار بود که حتی روزنامههای دوم خردادی هم تلاش کردند از کنار آن بگذرند. نوارهای آن جلسات از دو کانال به دست ما رسید و معلوم شد که برخی از آقایان حتی در نزد اجانب، حرمت منافع ملی را حفظ نکرده اند لذا در معاونت سیاسی، برنامهای تدوین شد که حدود نیم ساعت بود و اجمالاً ماجرای زشت آن جلسه را روشن میکرد.
این برنامه را با من در میان گذاشتند. من موافق بودم که پخش شود. پس از پخش آن، فشارها و سروصداها بلند شد اما تا حد زیادی اشتباهات سیاسی رخ داده را روشن کرد.»
لاریجانی همچنین درباره علت بازپخش این برنامه هم گفت: «فشار و توهین در این زمینه زیاد بود و تصور میکردند با این روش، صداو سیما عقبنشینی میکند. از طرفی عده زیادی از مردم که حساس شده بودند، آن برنامه را ندیده بودند. در جلسهای با مدیران، اکثراً مخالف پخش مجدد آن بودند، اما من نظرم این بود که باید پخش مجدد شود که اولاً مردم در جریان قرار بگیرند و ثانیاً افراطیون تصور نکنند که صدا و سیما با هیاهو از حرف حق خود عقبنشینی میکند.
همان روزها برای اینکه مطلب روشنتر شود و آقایان بدانند مسئولی نیستم که از زیربار موضوع فرار کنم خودم در برنامه شبکه دو بعد از خبر حضور یافتم و توضیح دادم که این ماجرا چه بود و چرا صداوسیما آن را پخش کرد.»
اما این آخرین رویارویی اصلاح طلبان با صدا و سیمای تحت مدیریت لاریجانی نبود. تحصن نمایندگان مجلش ششم در اعتراض به آنچه رد صلاحیت گسترده خوانده می شد، یکی دیگر از موارد حمله اصلاح طلبان به روشنگری های صدا و سیما بود.
علی لاریجانی با دفاع از عملکرد خود در آن دوران از هجمه ها و به قول خودش «عصبانیت آقایان» از این روشنگری های صدا و سیما، درباره آن واقعه می گوید: «اقدام نمایندگان مجلس ششم در مسئله تحصن، کار خلاف امنیت ملی بود و نوعی ساختار شکنی نظام در آن نهفته بود. اما با هر دلیل و با هر تحلیلی که این کار صورت گرفت، شاید تصور میکردند با حضور خبرنگاران خارجی، موجی از اعتراضات مردم و پیوستن آنان به این تحصن سامان مییابد.
صداوسیما در مقابل این حرکت ضد امنیتی، روشنگری کرد و معلوم شد مردم در طول این مدت از اینگونه رفتارها ناراحت هستند. عصبانیت آقایان از این بود که چرا تحصن آنها موجی در جامعه ایجاد نکرد.»
لاریجانی با تخریب کنندگان دیروز و حامیان امروز چه خواهد کرد؟
بدون شک یکی از نقاط اشتراک علی لاریجانی با هاشمی رفسنجانی و اصلاح طلبان این است که هاشمی رفسنجانی نیز روزگاری زیر تیغ تیز هجمه اصلاح طلبان قرار داشت ولی امروز از سوی همین جریان پیشوای اعتدالی لقب می گیرد؛ شاید همین پروژه نیز امروز برای علی لاریجانی در جریان باشد و جریان اصلاح طلب که با مشکل جدی محور قرار دادن چهره های شاخص برای حضور در عرصه سیاسی کشور روبروست، تلاش می کند وجهه خود را با نزدیک شدن به رئیس مجلس بازیابی کند.
بدون شک یارگیری های ناموفق اصلاح طلبان از میان اصولگرایان - چه اصولگرایان سنتی مانند ناطق نوری و چه اصولگرایانی مانند لاریجانی – برای اصلاحات گران تمام خواهد شد و بدنه اجتماعی این جریان بعدها سرخوردگی حاصل این رویداد را تجربه می کند، اما در این باید عملکرد لاریجانی نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
دیدار اخیر لاریجانی و هاشمی در مشهد
باید دید آیا لاریجانی نیز به سرنوشت هاشمی رفسنجانی تن خواهد داد یا با درک موقعیت خود در میان اصولگرایان، اصلاح طلبان را بیش از پیش در یارگیری های خود از میان اصولگرایان سرگردان خواهد کرد.
منبع: فارس
آیا اصلاحات میتواند روی «علی آقا» حساب كند؟
این روزها به دنبال رفاقت و نزدیك شدن به لاریجانی هستند؛ همان چهرهای كه تا همین چندسال پیش به دلیل عملكردش در صدا و سیما منفور اصلاح طلبان بود.
۱۳۹۳/۶/۲۶