به گزارش نما به نقل از ایسنا: رئیس جمهوری سوریه در مصاحبه با روزنامه لیترارنی نووینی تاکید کرد که مشکل کشورش با غرب مساله جدیدی نیست و این مشکل مربوط به سوء استفاده آنها از استقلال کشورها است.
بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه در مصاحبه با روزنامه لیتیرارنی نوفینی جمهوری چک که مشروح آن امروز منتشر شده با بیان این که وی به هیچ وجه تغییر نکرده است، گفت: نه من و نه سیاستها و ارزشها و اصول ما تغییر نکرده است، چرا که مشکل با غرب مشکل جدیدی نیست و مربوط به استقلال کشور ما است و این در واقع مشکل غرب با تعدادی از کشورها از جمله سوریه است.
وی افزود: در دوره روابط ما با غرب در میان سالهای 2008 تا 2010 روابط ما خوب بود، اما مبتنی بر احترام متقابل نبود. به عنوان مثال، فرانسه از سوریه میخواست تا در خصوص پرونده هستهای با ایران به ایفای نقش بپردازد، اما آنها فقط خواهان مشارکت در این پرونده نبودند، بلکه میخواستند ما ایران را به اتخاذ اقداماتی قانع کنیم که با منافع این کشور همخوانی نداشت، به همین دلیل ما این مساله را نپذیرفتیم.
اسد تصریح کرد: آنها همچنین از ما میخواستند تا موضعی علیه مقاومت در منطقه قبل از پایان اشغالگریها و حمله اسرائیل به فلسطینیها و کشورهای مجاور اتخاذ کنیم، اما ما این مساله را نیز رد کردیم. آنها از ما خواستند تا توافق شراکت اروپایی را که با منافع ما مغایرت داشت و کشور ما را به بازاری آزاد برای تولیدات آنها تبدیل میکرد، امضا کنیم و در مقابل میخواستند بخش بسیار کوچکی از بازارهایشان را به ما بدهند. ما این مساله را نیز نپذیرفتیم چرا که با منافع مردم سوریه همخوانی نداشت، و اینها همه نمونههای اندکی برای این روابط است و به همین دلیل آنها تصمیمشان را نسبت به ما اتخاذ کردند.
رئیس جمهوری سوریه تصریح کرد: همین مساله در حال حاضر برای روسیه مطرح است، پیش از دو دهه قبل، روسیه دوست نزدیک به غرب بود، اما به صورت ناگهانی روسیه برای آنها تبدیل به یک دشمن شد و تلاش کردند که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه را بد جلوه دهند و علیه روسیه و سوریه کمپین تبلیغاتی به راه انداختهاند. بنابراین مشکل در استقلال کشورهاست، غرب میخواهد که کشورها وابسته باشند و بازیچههایی بر آنها حکمرانی کنند. این ماهیت مشکل با غرب است. این مساله مربوط به دموکراسی یا آزادی و یا حمایت از ملتهای منطقه نیست. نمونه آشکار این مساله هم رخدادهای لیبی و کشتارهای پی در پی در سوریه با حمایت غرب است.
وی عنوان داشت: ما بیش از پنج دهه است که از رادیکالیسم و تندروی رنج میبریم و تروریسم به نحوی فجیع در سوریه در دهههای 70 قرن گذشته ظاهر شد. از آن زمان، ما خواهان همکاری بین المللی برای مبارزه با تروریسم شدیم اما در آن هنگام هیچ کس به خواست ما توجه نکرد. در غرب از این مشکل اطلاعی نداشتند، به همین دلیل ما همواره آماده بودیم تا با هر کشوری که خواهان مبارزه با تروریسم باشد، همکاری کنیم. به همین دلیل ما به آمریکاییها کمک کردیم، و همواره آماده بودیم با هر کشوری که صادقانه برای مبارزه با تروریسم تلاش میکند، همکاری کنیم.
بشار اسد در ادامه خاطرنشان کرد: ما چه قبل از بحران سوریه یا در جریان آن و یا پس از آن، موضع خود را در قبال تروریسم و بحران کشور تغییر نداده و نخواهیم داد. مشکل غرب این است که چگونگی تعامل با این مساله را درک نکرده است. آنها معتقدند که مبارزه با تروریسم شبیه یکی از بازیهای کامپیوتری است و این مساله درست نیست. مبارزه با تروریسم باید از طریق فرهنگی و اقتصادی و در عرصههای مختلف صورت بگیرد.
وی افزود: باید میان مبارزه با تروریستها و مقابله با تروریسم تفاوت قائل شویم. اگر بخواهیم در مورد واقعیت کنونی سخن به میان آوریم باید با تروریستها بجنگیم چراکه آنها مردم بیگناه را میکشند و ما باید از این مردم دفاع کنیم و این روشی است که در حال حاضر برای حل این مشکل بسیار با اهمیتتر است. اما اگر بخواهیم در مورد مبارزه با تروریسم صحبت کنیم این مساله به ارتش نیاز ندارد بلکه نیازمند سیاستهای جدیدی است و اینکه از طریق راهکارهای فرهنگی با جهالت موجود مقابله کرد. همچنین باید اقتصاد خوبی را در مقابله با فقر بنا کرد و تبادل اطلاعاتی میان کشورهای ذیربط در مبارزه با تروریسم صورت بگیرد.
وی عنوان داشت: این مشکل آن طور که در افغانستان صورت گرفت حل و فصل نمیشود، منظور من اقدامات آنها در افغانستان در سال 2001 است. من به گروهی از اعضای کنگره آمریکا که در آن هنگام به دمشق آمدند و در مورد حمله به افغانستان برای گرفتن انتقام از رخدادها در نیویورک صحبت میکردند، گفتم این مشکل اینگونه حل نمیشود چراکه مبارزه با تروریسم بسیار شبیه به درمان بیماری سرطان است. سرطان با برداشتن غده یا از بین بردن بخشی از آن معالجه نمیشود بلکه باید کاملاً ریشهکن شود. آنچه که در افغانستان صورت گرفت این بود که آنها جراحتی را در این سرطان برداشتند و نتیجه این شد که این بیماری به سرعت زیادی شیوع پیدا کرد. همانطور که گفتم باید برروی سیاستهای درست و اقتصاد و فرهنگ تمرکز شود.
رئیسجمهوری سوریه افزود: تغییر کند و شرمآوری در سیاستهای اتحادیه اروپا صورت گرفته است و برخی از مقامات اروپایی اعلام کردند که سیاستهای اروپا اشتباه بوده است اما آنها علناً به این امر اذعان نمیکنند که آنها اشتباه کردند و جسارت چنین کاری را ندارند چراکه با گامهای استوار در مسیر حرکت کردند و کشور و نظام سوریه و رئیسجمهور و ارتش این کشور و همه چیز را بد جلوه دادند. آنها در حال حاضر پس از 4 سال چه میتوانند به افکار عمومی بگویند. آیا میگویند که اشتباه کردند، نمیتوانند این کار را انجام دهند چراکه از این طریق به وجود تروریسم در منطقه اذعان میکنند اما در ادامه نیز میگویند که علت آنچه که رخ داد رئیسجمهور بود و دیگر به هیچ مساله دیگری اذعان نمیکنند.
وی افزود: تغییراتی صورت گرفته است و تماسهایی با برخی از مسوولان در سطوح مختلف داریم و این تماسها طبیعتاً غیرعلنی است و ما نام این افراد و یا کشورها را ذکر نمیکنیم. آن مسوولان اعلام کردند که سیاستهای اروپایی اشتباه بوده است و میخواهند این سیاستها را تصحیح کنند. ما مشکلی نداریم چراکه این مساله دوست داشتن یا تنفر نیست بلکه مربوط به منافع کشورهاست اما من معتقد نیستم که آنها دست به تغییرات سریعی بزنند چراکه شاهد هیچ تلاش جدی از سوی هیچ کشور اروپایی تا کنون نبودهایم.
رئیسجمهوری سوریه خاطرنشان کرد: زمانی که به صورت کلی به اتحادیه اروپا مینگریم میبینیم که کشورهای این اتحادیه در جریان بحریان سوریه مواضع مشابهی را اتخاذ نکردهاند. جمهوری چک و رومانی از کشورهایی هستند که رابطه خود را با سوریه در هنگام بحران حفظ کردهاند و این مساله مهم است و علیرغم آن است که این موضعگیری آنها به این معنا نیست که آنها از دولت ما حمایت کردند یا اینکه درخصوص همه چیز یا برخی از مسائل با دولت ما توافق داشتهاند بلکه به این معناست که تا زمانی که این روابط پابرجا بماند این دو کشور میتوانند آنچه که رخ میدهد به نحوی بهتر درک کنند. اینگونه است که من میتوانم درخصوص جمهوری چک بگویم که روابط ما تا قبل از بحران سوریه بسیار خوب نبود اما در جریان بحران مشخص شد که این کشور دیدگاهی شفافتر نسبت به دیگر کشورها دارد و این امر نیز به چندین علت برمیگردد اما علت مهمتر این است که از طریق حفظ این روابط میتواند شرایط را ببیند و آن را تحلیل و درک کند و از این طریق نسبت به دیگر کشورهای اروپایی واقعبینانهتر عمل کند.
اسد گفت: رئیسجمهوری نمیتواند در چنین بحرانی در جایگاه خود بدون حمایت افکار عمومی سوریه و ملت آن باقی بماند. به ویژه اینکه ما در آماج اقدامات خصمانهای از سوی آمریکا و بیشتر کشورهای اروپایی و تعدادی از کشورهای منطقه از جمله ترکیه، اردن و برخی طرفها در لبنان قرار داریم و کشورهای حوزه خلیج فارس نیز با میلیاردها دلار علیه ما هزینه میکنند بنابراین چگونه پایداری بدون حمایت مردم سوریه ممکن است؟ این امری بدیهی است و هیچ کس نمیتواند آن را انکار کند مگر اینکه آنها در مورد سوپرمن صحبت کنند. اما ما در سوریه سوپرمنی نداریم بلکه یک انسان وجود دارد و این مساله خود تاکید میکند که مردم سوریه از رئیسجمهور خود حمایت میکند.
وی با طرح این سوال که آیا میتوان در مورد مردمی صحبت کرد که از رئیسجمهور خود حمایت میکنند تا دست به کشتار و تروریسم بیشتری بزند؟ عنوان داشت: ما در اینجا در مورد اکثریت مردم سوریه که میلیونها تن هستند صحبت میکنیم. آیا تمامی آنها میتواند از رئیسجمهور خود حمایت کنند تا بیشتر به تروریسم بگروند. آیا این اتهام علیه مردم مطرح نمیشود که نگرش واقعبینانهای ندارند؟ این مساله غیرمنطقی است.
اسد تصریح کرد: در واقع آنها از رئیسجمهورشان حمایت میکنند چراکه از آغاز فهمیدند آنچه که در سوریه رخ میدهد به دلیل پولهایی است که قطر جهت حمایت از تظاهرات و شکلگیری یک وضعیت تبلیغاتی علیه نظام هزینه میکند تا بگوید که انقلابی در سوریه رخ داده است و پس از آن پولهایی از سوی قطر و عربستان برای حمایت مالی، تسلیحاتی و لجستیکی از تروریستها هزینه شد و پس از آن نیز ترکیه آمد و هرگونه حمایت لجستیکی و شبکههای امدادرسانی را در اختیار تروریستها در سوریه قرار داد و اینجا بود که اردن و برخی از طرفها در لبنان نیز دست به اقداماتی زدند. این واقعیت است. این چیزی ات که در سوریه رخ داده است و مربوط به رئیسجمهور و یا تصدی این منصب از سوی وی نمیشود.