آمریكا باید از داعش به عنوان ابزاری علیه ایران استفاده كند

وبگاه آمریكایی در گزارشی نوشت؛ برخلاف راهبرد باراك اوباما، ایران متحد ما نخواهد بود. داعش نیز همین طور اما می‌تواند به عنوان ابزار ما علیه ایران مورد استفاده قرار گیرد.

به گزارش نما به نقل از فارس، پایگاه اینترنتی «امریکن تینکر» در گزارشی با ارائه توصیه‌هایی خطاب به رئیس‌جمهوری بعدی در آمریکا، داعش را ابزار در اختیار وی برای مبارزه و مقابله با ایران دانست.

در ادامه این گزارش آمده است: ممکن است ایالات‌متحده دلایلی قابل‌قبول برای عدم‌تمایل خود به نابودی داعش در این برهه زمانی داشته باشد. حتی دولت بعدی در کاخ‌سفید نیز می‌تواند تلاش خود را بر مقابله با دشمن خطرناک‌تر یعنی ایران معطوف نماید. اگر چنین باشد، اولویت نخست سیاست خارجی رییس‌جمهور بعدی ما در سال 2017، باید حذف هرگونه احتمال دستیابی ایران به تولید و توسعه هر نوعی از سلاح هسته‌ای باشد. چنانچه ایران به سلاح هسته‌ای دست یابد گزینه‌های پیش‌روی ما(آمریکا) بسیار محدود خواهد بود. صدور «فرمان اجرایی» دست رییس‌جمهور بعدی ما را از لحاظ قانونی برای لغو توافق ایران(برجام) باز گذاشته است. طبق قانون کورکر، نه کنگره و نه سنا به توافق هسته‌ای ایران رای نداده‌اند.

در تاریخ 10 سپتامبر 2015، مجلس نمایندگان قطعنامه 411 ریاست‌جمهوری را تصویب و ارسال نمود، که در آن آمده: «این مساله مشخص شده که رییس‌جمهور با بخش دوم قانون بررسی توافق هسته‌ای ایران موافقت نکرده‌است.(قانون کورکر)» روز پس از آن(11 سپتامبر) مجلس قانون HR 3460 را تصویب نمود: «تعلیق اختیارات ریاست‌جمهوری برای لغو، تعلیق، کاهش، تسهیل یا اعمال محدودیت بر اجرای تحریم‌های مربوط به فعالیت‌های هسته‌ای ایران تا تاریخ 21 ژانویه 2017.» کنگره به پذیرش یا عدم‌پذیرش توافق ایران رای نداد چراکه دولت با الزامات قانون کورکر که ارائه تمامی اسناد توافق پیش از بررسی رسمی و قانونی آن در مجلس نمایندگان موافقت نکرده‌ بود. سنا نیز باتوجه به مخالفت سناتورهای دموکرات و قوانین این نهاد، حتی نتوانست معامله ایران را بر اساس قانون کورکر به رای‌گیری بگذارد؛ بنابراین سناتورها رایی به معامله نداده‌‌اند.

بدون درنظرگرفتن اداره‌ای که توافق را پذیرفته(کاخ‌سفید)، معامله ایران فاقد هرگونه مشروعیت قانونی در آمریکاست. توافق ایران همچنان یک فرمان اجرایی است و تمامیت یک فرمان اجرایی به راحتی توسط رییس‌جمهور بعدی لغو می‌شود. این کار آغاز رهایی ما از تهدید هسته‌ای ایران خواهد بود اما سرمایه‌های مالی آزادشده که توسط اوباما به ایران تقدیم شد، دیگر بازنخواهد گشت. تنها دو راه برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای وجود دارد: نخست تغییر حکومت واقعی در این کشور و دوم، استفاده از نیروی نظامی علیه زیرساخت‌های هسته‌ای و موشکی بالستیک ایران.

نویسنده این گزارش همچنین خاطرنشان کرد: تغییر حکومت در ایران طی جنبش سبز سال 2009 به مراتب آسانتر از حال‌حاضر بود. در سال 2009 ما این فرصت را داشتیم تا پیش از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای، از دانشجویان این کشور برای تغییر حکومت استفاده کرده و با کم‌ترین هزینه و بیشترین سرعت ایران را به دوران پیش از حکومت رهبران مذهبی بازگردانیم. مایکل لدین یکی از اعضای اندیشکده «بنیاد دفاع از دموکراسی» در ژوئن 2009 نوشت: «حمایت لازم از این دانشجویان، ارائه اطلاعات به مردم ایران درباره وقایعی بود که در داخل کشور روی می‌دهد... حکومت نهایت تلاش خود را بکار بسته تا اخبار معتبر در توییتر و سایر شبکه‌های اجتماعی را با دروغ جایگزین کند. ما باید بتوانیم تعدادی تلفن ماهواره‌ای را در داخل کشور راه‌اندازی کنیم. از این طریق مردم قادر خواهند بود اطلاعات بروزشده را کسب کرده و آنچه را که ما خواستار انتشار آن در سراسر دنیا و مخصوص در داخل ایران هستیم را دریافت کنند. در آن زمان سیا می‌توانست چنین اقداماتی را انجام دهد اما شک دارم که اکنون نیز بتوان چنین کارهایی کرد. تجارت‌های دیگری می‌تواند برای زمان کنونی مناسب باشد از جمله ارائه لپ‌تاپ، سرور و سایر اقلام این چنینی به ایرانی‌ها.»

این گزارش در ادامه نوشت؛ گزینه نیروی نظامی در دستور کار نبوده است. در سال 2015 دولت اوباما در راستای تلاش‌ برای تحمیل معامله ایران مدعی شد که تنها جایگزین در صورت عدم‌تحقق توافق، جنگ خواهد بود. معامله محقق شد و گزینه جنگی نیز باقی ماند؛ اما سوال اینجاست که ایا این جنگ، پیش از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای با تسلیحات متعارف است یا پس از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای، جنگی اتمی خواهد بود؟ از آنجا که انفعال درقبال این تهدید خارجی علیه ایالات‌متحده غیرقابل قبول است، حذف احتمال دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای و یا توسعه آن پایانی است که صرف پول و خون آمریکایی را توجیه می‌نماید.

جایگزین‌ها: رقابت تسلیحاتی میان ایران و کشورهای عرب سنی در خاورمیانه بطور حتم به بروز جنگی اتمی در منطقه منجر شده و قطعا موجب حذف اسرائیل خواهد شد البته اگر تل‌آویو اقدامات نظامی پیشگیرانه خود علیه برنامه تسلیحاتی هسته‌ای ایران را رها کند. مهمتر از همه اثری است که برای ایالات‌متحده می‌گذارد؛ توسعه موشک‌های بالستیک قاره‌پیما و دوربرد ایرانی که مجهز به کلاهک‌های هسته‌ای خواهند شد. ایران به این موشک‌ها برای حمله به کشورهای اروپایی نیاز ندارد چرا که چنین کاری را با موشک‌های بالستیک کنونی خود نیز می‌تواند انجام دهد. توسعه موشک‌های بالستیک دوربرد و قاره‌پیما هیچ هدفی نخواهد داشت جز انجام حمله‌ای هسته‌ای به نیویورک، واشنگتن، کانزاس، فونیکس و سایر شهرهای آمریکا.

ما باید از نامزدهای ریاست‌جمهوری خود بخواهیم که هوشمندترین و باتجربه‌ترین مشاوران در حوزه خاورمیانه را برای خود انتخاب کنند و از آنها بخواهند که استراتژی نوینی را برای پیاده‌سازی در خاورمیانه از ابتدای 2016 طراحی نمایند. یکی از سناریوهای احتمالی برای بررسی توسط مشاوران رییس‌جمهور بعدی می‌تواند سیاست‌گذاری واقعی بر اساس رویکرد ما در قبال ایران و داعش باشد. برخلاف استراتژی اوباما، ایران متحد ما نخواهد بود. داعش نیز همینطور اما می‌تواند بعنوان ابزار ما علیه ایران مورد استفاده قرار گیرد. اگر از داعش برای تحقق همین هدف استفاده نشود، اقدام نظامی تنها گزینه در دسترس واشنگتن(علیه ایران) خواهد بود.

۱۳۹۴/۱۲/۱

اخبار مرتبط