به گزارش نما در سالهاي اخير، رتبهبنديهاي متعددي در سطح جهاني انجام و نتايج آن منتشر شده كه با بررسي پارهاي شاخصها از جمله پژوهش، جايگاه دانشگاهها را در سطح جهاني تخمين زدهاند.
مطالعه اين رتبهبنديها ميتواند ما را به وضوح به اين نتيجه برساند كه دانشگاههايي كه بهترين امكانات را به منظور توسعه فعاليتهاي پژوهشي خود اختصاص دادهاند، نسبت به سايرين، در جايگاه بسيار بهتري ايستادهاند.
درست است كه پژوهشگران و اساتيد و دانشجويان ما در برخي دانشگاهها با حداقل امكانات، گاهاً به دستاوردهاي خوبي نيز رسيدهاند كه ميتوان براي نمونه به جايگاه دانشگاهي همچون صنعتي شريف اشاره كرد و اين موضوع تأسف آور كه درصد شگفتآوري از فارغالتحصيلان بااستعداد اين دانشگاه، براي ادامه تحصيلات يا كار، جذب دانشگاهها و كشورهاي پيشرفته ميشوند. يعني همان حكايت مكرر فرار مغزها كه در اين جا، مجال چنداني براي گفتن از آن نيست.
درواقع، ممكن است ما با امكانات كم بتوانيم به نتايج قابل قبول علمي دست پيدا كنيم.
اما دو سوال در اين ارتباط ميشود مطرح كرد: اول اين كه وقتي دانشجويان، اساتيد و پژوهشگران ما با حداقل امكانات به نتايج خوب و قابل قبول ميرسند، اگر امكانات كافي و شايسته در اختيارشان قرار ميگرفت، آيا نتايج بهتري به دست نميآمد و جايگاه دانشگاههاي ما در سطح جهان متفاوتتر از آن چه هست، نميشد؟
دوم اينكه: با قرار دادن امكانات كم در اختيار پژوهشگران، خواسته يا ناخواسته به استهلاك انرژي و فكري آنها كمك ميكنيم. چرا پژوهشگري كه ميتوان با قرار دادن امكانات در اختيار او، موجبات كار بيدغدغه و تلاش در جهت پيشرفت علمي كشور را فراهم كرد، بايد دغدغه هزاران مشكل را داشته باشد و به علاوه، كمبود امكانات پژوهشي، موجبات اتلاف وقت و انرژي او را فراهم كند تا جايي كه بالاخره تصميم به مهاجرت بگيرد به اين دليل كه امكانات، به قدري نيستند كه او بتواند فعاليتهاي علمي خود را در داخل كشور، با فراغ خاطر ادامه دهد.
به نظر ميرسد يكي از مهمترين نيازهاي امروز جامعه ما در اين زمينه، قبل از هر چيز ديگر، توجه به مقوله پژوهش و اهميت قائل شدن براي آن است. درواقع لازم است به جاي اين كه به پژوهش به منزله يك امر تفنني نگاه كنيم، آن را يك ضرورت بدانيم كه اساس اقتصاد دنيا امروز بر پايهي آن است.
در اين صورت است كه ما براي پژوهشگرانمان ارزشي بيش از آنچه هست، قائل ميشويم و تلاش ميكنيم امكانات كار پژوهشي را برايشان به بهترين شكل فراهم كنيم، نه اين كه پژوهشگران ما در طول كار، بارها و بارها مجبور به توقف روند كار شوند. به اين دليل كه امكانات لازم را در اختيار ندارند. به علاوه تخصيص بودجه براي انجام فعاليتهاي پژوهشي ميتواند بسياري از دستاندازهاي موجود بر سر راه پيشرفتهاي علمي پژوهشي در كشورمان را هموار كند.
نكته مهم ديگر به حمايت از دستاوردهاي پژوهشي مربوط ميشود. كار پژوهشي نيازمند صبر و حوصله فراوان است و بديهي است آسودگي خاطري ميطلبد كه پژوهشگر بتواند با فراغ بال به آزمايشها و مطالعات لازم دست بزند، كاري كه چه بسا سالها به طول بينجامد. حال، نبود امكانات و در هر گام، با سد و مانعي برخورد كردن، ميتواند پژوهشگر را كه نيازمند انگيزه، تشويق و اميد است، خسته و دلسرد سازد.
وقتي دانشجويان ما براي استفاده از حداقل امكانات كتابخانهاي كه بديهيترين نيازها براي پژوهش محسوب ميشوند، با موانع و مشكلات متعدد براي برخوردار شدن از خدمات، روبرو هستند، چه قدر ميتوان به پيشرفتهاي علمي پژوهشي آن گونه كه شايسته دانشگاههاي ماست، اميدوار بود؟
بگذريم كه جدا از بودجه پژوهش و قوانين گاهاً بيمورد دست و پا گير، فضاي مناسب براي پژوهش كه ابتداييترين آن، كتابخانهها و آزمايشگاهها محسوب ميشوند، در بسياري از دانشگاههاي ما، از استاندارد لازم برخوردار نيست.
به هر حال براي به دست آوردن رتبههاي درخشان در ردهبنديهاي جهاني، ما نيازمند به وجود آوردن مقدماتي هستيم كه ميشود گفت توجه به پژوهش، مهمترينِ آنهاست.