به گزارش نما به نقل از ایلنا: «محمدصالح صدقیان» رئیس مرکز عربی مطالعات ایران در تشریح دلایل ابراز تمایل ثامر السبهان برای میانجیگری در مساله اقلیم کردستان عراق در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: در مورد این که چرا عربستان وارد پرونده همهپرسی در کردستان شده است موضوعات بسیار گستردهای وجود دارد اما مهمترین بخش آن به تغییر دیپلماسی سعودیها در دوران «محمد بن سلمان» مربوط میشود.
در دهههای اخیر شاهد بودیم که سیاست خارجی عربستان در خاورمیانه منفعل بوده و با نگاهی به تاریخ دیپلماسی این کشور متوجه میشویم که ریاض یک روند سنتی را در سیاست خارجی خود پیش گرفته بود که بسیار محافظهکارانه در نظام بینالملل ارزیابی شده است. به عنوان مثال در آن زمان لبنان و فلسطین محور دیپلماسی سنتی عربستان بود و در حالت فعلی عراق و سوریه جای دو کشور مذکور را گرفتهاند.
وی ادامه داد: از این منظر سفر سامر السبهان، سفیر سابق عربستان در عراق به اقلیم کردستان که به دلیل دخالتهای پی در پی مجبور به بازگشت به کشورش شد، نشان میدهد که عربستان وارد سیاستهای جدید خود در بحران خاورمیانه شده است. به عبارتی دیگر سفرهایی که وی به بیروت، عراق و نهایتاً اقلیم کردستان صورت داده در چارچوب نشان دادن عربستان به عنوان میانجی منطقهای صورت گرفته که کشورهای غرب آسیا هیچ آشنایی با این مدل از سیاستهای عربستان ندارند؛ چراکه در دهههای اخیر به هیچ وجه شاهد کنشگری مثبت سعودیها در عرصه منطقهای نبودیم و این نشان میدهد که ریاض در صدد تغییر دیپلماسی خود برآمده است.
پس از آنکه محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد عربستان معرفی شد بسیاری از نخبگان علمی و سیاسی اصرار به ورود و تغییر رفتار عربستان در پروندههای مختلف منطقهای کردند. این موضوع تا حدی پیش رفت که مقامات آنها و همچنین رسانههای عربستان اعلام میکنند در مورد دیپلماسی منطقهای باید همانند ایران عمل کرد و در داخل نسبت به اینکه چرا جمهوری اسلامی ایران تا به این حد وارد فاز مثبت دیپلماسی در منطقه شده است اعتراض دارند. اما باید بگویم که سفر اخیر سبهان به اقلیم کردستان و دیدار با مسعود بارزانی نمیتواند به اندازهای که ریاض فکر میکند، موثر واقع شود.
این تحلیلگر مسائل منطقه با بیان اینکه بارزانی بدون هماهنگی با واشنگتن هیچگاه همهپرسی برگزار نمیکند، گفت: در مورد همهپرسی اقلیم معتقدم اگر بارزانی با چراغ سبز ایالات متحده روبهرو نمیشد، بدون تردید همهپرسی را برگزار نمیکرد. به عبارتی دیگر نمیتوانیم احتمال بدهیم که آمریکا با برگزاری همهپرسی اقلیم کردستان مخالف است و باید آن را مساله محال و غیرممکن تلقی کرد. عدهای دیگری معتقدند بارزانی به سمت اسرائیل متمایل شده تا بتواند ایالات متحده را برای برگزاری رفراندوم راضی کند اما واقعیت این است که اگر آمریکا راضی نبود حتی ورود اسرائیل به خاک اقلیم غیرممکن میشد؛ چراکه اقلیم کردستان بعد از جنگ کویت تاکنون تماماً توسط آمریکا حمایت شده و تصور اینکه واشنگتن نسبت به برگزاری همهپرسی مخالفت دارد تفکر و تحلیل غلط و نادرست به حساب میآید.
وی با اشاره به مواضع ترکیه در خصوص همهپرسی اقلیم افزود: اگر به موضعگیری ترکیه در مورد استقلال اقلیم کردستان نگاه کرده و سپس آن را با مواضع ایران مقایسه کنیم، به راحتی میبینیم که آنکارا و اظهارات مقامات ترکیه بسیار مشکوک و آرام اتخاذ شده است. به بیانی گویاتر باید بگویم که ترکیه همانند ایران فکر نمیکند و حتی موضعگیریهای آنها نسبت به تهران مبهم و کمرنگ است. از این جهت بر خلاف تمامی تحلیلها به نظر میرسد ترکیه تا حد زیادی از استقلال اقلیم کردستان خرسند است. ترکیه در صدد است تا بتواند یک نوار مرزی در شمال عراق و سوریه برای تامین امنیت خود ایجاد کند و این امر محقق نمیشود جز با پیدایش یک «دولت رسمی» که توسط نظام بینالملل به رسمیت شناخته شود.
آنکارا به دنبال آن است تا حدفاصل خاک خود با عراق و سوریه را دست خوش یک تغییر ملموس برای تامین امنیت مرزهای خود کند. از این جهت هیچکس نمیتواند باعث محقق شدن و پیدایش نوار مرزی مورد نظر شود جز با پیدایش کردستان عراق. اگر به سوابق نگاه کنیم میبینیم که در سال ۱۹۸۲ چنین نواری برای تامین امنیت مرز لبنان و اسرائیل توسط «سعد حداد» که افسر بازنشسته ارتش لبنان بود ترسیم شد و بخش عمدهای از آن پروژه با همکاری اسرائیل صورت گرفت که از آن به عنوان یک خط امن برای تامین امنیت فلسطین نام برده شد. این در حالی است که امروزه چنین حالتی را در شمال عراق و سوریه شاهد هستیم.
صدقیان با اشاره به برخی از اهداف ترکیه در اقلیم کردستان بیان کرد: دلایلی که موجب میشود ترکیه از استقلال اقلیم کردستان استقبال کند متشکل از موارد ذیل است:
۱. ترکیه با رایزنیهای خود بارزانی را مجبور به تامین امنیت مرزهای مشترک خود با کشورش خواهد کرد و از سوی دیگر بارزانی امنیت را به اردوغان هدیه خواهد داد، تا نهایتاً از رخنه پ.ک.ک به خاک ترکیه جلوگیری شده و امنیت ترکیه افزایش پیدا کند.
۲. تبادل و مناسبات اقتصادی میان ترکیه و اقلیم کردستان در حدود ۳۰ میلیارد دلار است که دو طرف سعی دارند این روابط را به هر ترتیبی که شده حفظ کنند.
۳. تنها خریدار نفت کرکوک و دهوک ترکیه است؛ از این منظر بارزانی سعی دارد تا ترکیه را به هر ترتیبی که شده راضی نگه دارد و بتواند نفت خود را به آنها بفروشد. از نگاهی دیگر ترکیه به دلیل وضعیت جغرافیایی که دارد خواستار نفت اقلیم بوده و خواهد بود و همین موضوع تامین منافع دو طرف را رقم میزند.
۴. رابطه ترکیه با اسرائیل و سپس آمریکا نسبت به برخی دیگر از کشورهای منطقه مناسب ارزیابی میشود و همین موضوع میتواند منافع ترکیه در اقلیم را از سوی این دو بازیگر تا حد زیادی تامین کند.
وی عنوان کرد: با توجه به این موارد و به صورت واضح باید بگویم که آنکارا به دنبال خلع سلاح پ.ک.ک توسط اقلیم یا حداقل جلوگیری از ورود آنها برای انجام عملیاتهای خرابکارانه به خاک ترکیه است. اگر به تحولات منطقه به خصوص سوریه نگاهی گذرا بیاندازیم، میبینیم که آنکارا تا حدودی از تروریستها فاصله گرفته و همانطور که در نشست آستانه مشخص شد، قرار بر این است که نظارت کامل از سوی ترکیه، ایران و روسیه بر ادلب صورت بگیرد و این نشان از متمایل شدن ترکیه به سمت کردها دارد.
این تحلیلگر مسائل عراق در پاسخ به این پرسش که آیا سخنان اخیر نخستوزیر و وزیر خارجه عراق تلویحاً در مورد کرکوک بوده یا خیر، گفت: پارلمان عراق صراحتاً رفراندوم کردستان را غیرقانونی دانست و حتی به نخستوزیر این کشور مجوز استفاده و به کار بردن هر ابزاری برای کنترل اوضاع را داده است. از این جهت اینکه حیدر العبادی و ابراهیم جعفری اعلام میکنند که اگر منازعه به خشونت کشیده شود از ابزار سخت استفاده خواهند کرد، اشارهای سریع به وضعیت میدانی و امنیتی کرکوک دارد. باید توجه داشته باشیم که طیفهای گستردهای همانند کردها، اعراب و حتی ترکمنها در کرکوک حضور دارند و اگر بخواهد به همریختگی داخلی در آنها به وجود آید، بدون تردید منازعه گستردهای اتفاق خواهد افتاد. بنابراین دو طرف به نوعی سعی دارند تا اوضاع را کنترل کنند؛ اما اینکه در روزهای آینده متغیرهای میدانی چگونه رقم خواهند خورد، موضوعی است که بستگی به اراده و تصمیم طرفین دارد.