چرا خانه هنرمندان بدل به خانه فتنه و اتاق فكر اپوزیسیون شد؟

عکس خبري -چرا خانه هنرمندان بدل به خانه فتنه و اتاق فکر اپوزيسيون شد؟

چرا ظرفیت فرهنگی خانه هنرمندان باسیاست‌های حضرات بدل به خانه فتنه و اتاق فكر اپوزیسیون شد و اساساًً این سؤال كه مگر در دو دهه گذشته این خانه در خدمت جریان انقلاب بوده كه حال و با فرض مشكل مالی، بی‌پول

به گزارش نما،چند سالی است که زمزمه‌هایی مبنی بر مشکلات عدیده مالی در خانه هنرمندان ایران در بین اهالی فرهنگ و هنر شنیده می‌شود. تا اینکه خبر تعطیلی این خانه در صورت تداوم مشکلات مالی تبدیل به تیتر اول یک روزنامه حزبی و سیاسی شد و عملاًً از پچ‌پچ‌های درگوشی و مطالب فضای مجازی، رسمیت یافت!

مطالبی که به‌سرعت در رسانه‌های معاند و مخالف به‌صورت گسترده پوشش داده‌ شد و به‌تبع آن تحلیل‌های جهت‌دار و سیاسی و البته آبکی نیز به‌صورت قارچ گونه‌ای سبز شدند؛ تا جایی که همگی آنها نظام و کشور را متهم به عدم‌حمایت از فرهنگ و هنر کردند و از سوی دیگر این خانه نیز برخلاف سیاست‌های چند سال گذشته مبنی بر ارسال فوری تکذیبیه‌ها و توضیحاتی که چند مورد آن درخصوص روزنامه کیهان بوده هیچ واکنشی به آنها نشان نمی‌دهد و هیچ مرزبندی مشخصی نیز نمی‌کند و به‌نوعی در مقابل لجن‌پراکنی‌های رسانه‌های ضدانقلاب علیه کشور سکوت کرده است.

اما در این میان و در حدفاصل مطرح‌شدن مشکلات مالی و اقتصادی خانه هنرمندان، مدیرعامل مستعفی و اسبق خانه هنرمندان بدل به مرد شماره یک رسانه‌ها در این ماجرا شد؛ مدیری که اکنون در خانه هنرمندان، غیر از شورای سیاست‌گذاری تالار ایرانشهر سمت رسمی ‌نداشته‌ اما گفت‌وگوهای مکرر و پشت‌سر هم او با رسانه‌هایِ یک طیف خاص سیاسی این‌ بازخورد را در پی دارد که گویی نه‌تنها مدیرعامل واقعی خانه هنرمندان که تنها مدیر نجات‌بخش هنرمندان اوست! البته این خود جای انتقاد از مدیرعامل فعلی را دارد که در فضای رسانه‌ علی‌رغم ظرفیت‌های پیش رو بسیار منفعل ظاهرشده است.

بهروز غریب‌پور مدیرعامل اسبق و برکنار شده‌ خانه هنرمندان این روزها پرکارتر از همیشه به طور پی‌درپی در رسانه‌ها حضور دارد و نسبت به این موضوع موضع‌گیری‌هایی سطحی و عوام‌فریبانه انجام می‌دهد اما نکته قابل‌تأمل اینکه این مدیر به‌اصطلاح هنرمند به‌جای بررسی ریشه‌ دقیق مشکلات فعلی خانه هنرمندان از سیاست تهمت زدن و توهین کردن استفاده کرده و همسو با اتاق فکر دشمنان، خوراک‌های خبری برای رسانه‌های آن‌سوی آبی فراهم می‌کند.
وی در گفت‌وگوهایش دوران مدیریت خود را یکی از بی‌نقص‌ترین دوران معرفی کرده و سایر مدیران را هرکدام به نحوی مقصر شرایط فعلی قلمداد می‌کند درحالی‌که شرایط کنونی خانه هنرمندان ایران محصول مدیریت نه یک فرد که نتیجه سیاست‌های اشتباه هرچهار مدیرعاملی است که در دو دهه فعالیت بر این خانه مدیریت کردند، مدیرانی که این روزها صدایی از آنها درنمی‌آید و انگارنه‌انگار که آنان نیز در پیدایش شرایط موجود سهیم هستند.

اما در میان مدیران عامل خانه هنرمندان، غریب پور تنها مدیری است که از ۲۰ سال فعالیت خانه هنرمندان، حدود یک دهه سابقه مدیریت دارد؛ مردی که این روزها در رسانه‌ها، نظام و کشور را به انواع مختلف مورد متلک و تهمت‌زنی قرار داده و با سیاست فرار به‌جلو سعی در ردگم‌کنی و پنهان کردن حقیقت ماجرا دارد به‌طوری‌که مَثل او حکایت آن دزدی را دارد که خود جلوتر از مردم کوچه و بازار فریاد «دزد را بگیرید» سر می‌دهد.


آری او باسابقه حدود یک دهه مدیریت نه در مقام سؤال‌کننده که امروز باید در جایگاه پاسخگویی قرار بگیرد که چرا ظرفیت فرهنگی و هنری کشور را که با بودجه بیت‌المال اداره می‌شود این‌چنین با ریل‌گذاری و پی‌ریزی غلط در دوران مدیریتش تبدیل به خانه فتنه کرده است؟
بی‌شک به یاد دارد که در سال‌های پایانی دولت اصلاحات خانه هنرمندان ایران میزبان چه افراد و چه جلساتی بود؛ از رامین جهانبگلو گرفته تا سفیر لهستان و فعالین کودتاهای مخملی برای جلسات و نشست‌ها دعوت به عمل می‌آورد و با وقاحت تمام در مکانی که با بودجه نظام حمایت و اداره می‌شد علیه نظام برنامه و سیاست‌گذاری می‌کردند و حال بعد از مدتی سکوت، مجدداً فضا را مناسب برای عقده‌گشایی علیه نظام‌یافته است.

بی‌شک ادامه این رفتار بیشتر از آنکه نفعی برای حوزه فرهنگ و هنر داشته باشد به ضرر خود اوست پس توصیه می‌شود به‌جای فرار به‌جلو پاسخگوی فضاحت پیش‌آمده و عملکرد خود باشد. اوست که باید پاسخ بدهد چرا ظرفیت فرهنگی خانه هنرمندان باسیاست‌های حضرات بدل به خانه فتنه و اتاق فکر اپوزیسیون شد و اساساًً این سؤال که مگر در دو دهه گذشته این خانه در خدمت جریان انقلاب بوده که حال و با فرض مشکل مالی، بی‌پولی‌شان را به گردن نظام و کشور می‌اندازند؟
در تمام ۲۰ سال فعالیت خانه هنرمندان، جریان به اصطلاح اصلاح‌طلب بر مدیریت این خانه تأثیرگذار بوده و قطعاً اگر قرار بر مطالبه‌گری است باید حضرات مدعی فرهنگ و هنر پاسخگو باشند که در این دو دهه چه کرده‌اند؟ و بودجه و سرمایه بیت‌المال را به بهانه هزینه در خانه هنرمندان چگونه حیف‌ومیل کرده‌اند؟
نکته پایانی اینکه اگر امروزه بحث نفوذ سازمان‌یافته فرهنگی مطرح می‌شود وعناصر این برنامه در رصد نهادهای نظارتی قرار دارند این مدیرعامل اسبق و مستعفی نه یک عنصر که یکی از برنامه‌ریزان نفوذ و ناتوی فرهنگی در کشور به شمار رفته، فردی که متأسفانه حزب توده را یکی از فرهنگی‌ترین احزاب یاد می‌کند قطعاً شایسته حضور در هیچ‌کدام از عناوین و پست‌های این نظام نبوده و نخواهد بود فردی که هم‌اکنون عضوی از اعضای سیاست‌گذاری سالن‌های تئاتری وابسته به خانه هنرمندان است و قطعاً حضور او خسارت جبران‌ناپذیری به فعالیت‌های تئاتری این مجموعه فرهنگی خواهد داشت بنابراین می‌بایست از این سمت نیز کنار گذاشته شود.

منبع: کیهان

۱۳۹۹/۷/۸

اخبار مرتبط