به گزارش نما، هنوز دل خونی از ائتلاف سال ۹۴ میان اصلاحطلبان و اعتدالیون دارد، نقدهایش به شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان هم کماکان جدی است. او به غیردموکراتیک بودن این شورا همواره اعتراض داشت و دارد و از سوی دیگر میگوید: «زمانی که شورا اعلام کرد برای انتخابات [مجلس یازدهم] هیچ نظری ندارد و لیستی ارائه نداد این سوال بزرگ مطرح شد که چرا این شورا وجود دارد؟»، به گفته او «در انتخابات خودمان را کُشتیم اما بیشتر از ۷۵ نفر نامزد تأیید صلاحیت شده نداشتیم ولی من گفتم حالا که در تهران نامزد وجود دارد لیست واحد ارائه دهیم اما نیامدند»
«مصطفی کواکبیان» دبیرکل حزب مردمسالاری این روزها سرگرم کارهای دانشگاهی و تدریس است و به گفته خودش آنقدر مشغولیات دارد که نمیداند در دوران نمایندگی چطور به کارهای مجلس رسیدگی میکرد.
او ائتلاف سال ۹۴ را ظلم به اصلاحطلبان میداند و معتقد است: «من از ابتدا با ائتلاف با دولتیها مخالف بودم و در طول این مدت هم موافق کوتاه آمدن در برابر دولت نبودم»، به گفته کواکبیان «دولت روحانی بیش از آنکه با مجموعه اصلاحطلبان مجلس دهم هماهنگ باشد با شخص آقای لاریجانی هماهنگ بود، حتی با آقای عارف نیز هماهنگی نداشتند»
او عملکرد ۴۰ اصلاحطلب مجلس هشتم را قویتر از ۱۰۰ اصلاحطلب مجلس دهم میداند و درعین حال میگوید: «من چندبار گفتهام ما هر چه میکشیم از این دولت میکشیم. اصلاحطلبان هر ضربهای که در افکار عمومی خوردند از دولت خوردند. ما چوب عملکرد دولت را خوردیم و هنوز هم داریم میخوریم»
کواکبیان مانند همه اصلاحطلبان انتقادات تندی به عملکرد شورای نگهبان و روند تائید صلاحیت کاندیداهای انتخابات دارد اما میگوید: «اگر همه نامزدهای ما هم تایید صلاحیت میشدند باز هم امکان عدم اعتماد مردم بود اما به هرحال اصلاحطلبان فعالتر میشدند»
او معتقد است «اگر جوبایدن رأی بیاورد، به نظر من در کوتاه مدت میتواند منافع ملی ما را تأمین کند»، اما از سوی دیگر میگوید: «رئیسجمهور نباید ناکارآمدی دولت را صرفاً پای تحریمها بگذارد و آدرس واشنگتن دیسی را بدهد. من با حرفهای ایشان موافق نیستم»
متن کامل این مصاحبه به شرح زیر است:
تکلیف شورای عالی اصلاحطلبان با توجه به استعفای آقای عارف چیست و چه کسی قصد مدیریت این شورا را دارد؟ آیا این شورا ادامه فعالیت خواهد داد؟
شورای عالی سیاست گذاری اصلاحطلبان دیگر فعالیتی ندارد. آقای عارف استعفا داده است. همان موقع نیز بحثهایی در مورد عملکرد این شورا وجود داشت. در حال حاضر فقط شورای هماهنگی جبهه اصلاحات فعالیت دارد که ۳۲ حزب عضو آن هستند. اخیراً دو حزب سازمان معلمان ایران به دبیرکلی خانم نقیئی و جمعیت مدافع حقوق بشر زنان به دبیرکلی خانم مولاوردی به شورای هماهنگی پیوستند. بنده رئیس کمیته استانهای شورای هماهنگی هستم.
فعالیت شورای عالی سیاستگذاری به پایان رسیده یا معلق است؟
نزدیک به ۸ ماه است که شورای عالی جلسهای برگزار نکرده است.
زمانی که شورا اعلام کرد برای انتخابات [مجلس یازدهم] هیچ نظری ندارد و لیستی ارائه نداد این سوال بزرگ مطرح شد که چرا این شورا وجود دارد؟
در انتخابات مجلس یازدهم شورای عالی سیاست گذاری، لیستی ارائه نداد و به نظر میرسد با این اقدام پایان کار خود را اعلام کرده است.
فلسفه وجودی این شورا برای انتخابات بود. زمانی که شورا اعلام کرد برای انتخابات هیچ نظری ندارد و لیستی ارائه نداد این سوال بزرگ مطرح شد که چرا این شورا وجود دارد؟ بنده از منتقدان اساسی این شورا بودم. شورای عالی سیاست گذاری برخلاف شورای هماهنگی جبهه اصلاحات که ریاست دورهای دارد، ثبات ریاست داشت. علاوه بر این، یک سری از اشخاص غیر از احزاب در این شورا حضور داشتند. ما به این موضوع انتقاد داشتیم. زیرا بدین ترتیب برخی از احزاب بیش از یک رأی در شورای عالی داشتند لذا این شورا جنبه دموکراتیک نداشت.
علاوه بر این در صورتی که نظام ما به سمت انتخابات حزبی پیش برود، نباید همین شورای هماهنگی جبهه اصلاحات نیز وجود داشته باشد. در کشورهایی که نظام حزبی دارند اول انتخابات برگزار میشود و بعد از آن ائتلاف میکنند اما در کشور ما اول ائتلاف میشود بعد از آن انتخابات برگزار میشود. باید فضا بهگونهای شود که احزاب قدرتمند شوند و بعد از انتخابات ائتلاف کنند.
در انتخابات اخیر شما لیست انتخابی ۸ حزب اصلاحطلب را ارائه دادید، کارگزاران نیز لیست یاران هاشمی را ارائه کرد اما شورای عالی سیاستگذاری لیست واحدی ارائه نداد. به نظر شما هدف شورای عالی از این کار اعتراضی بود یا قصد لجبازی داشتند؟
بسیاری از احزابی که در شورای هماهنگی حضور داشتند نامزدهایشان رد صلاحیت شده بودند و نامزدی برای ارائه لیست نداشتند. ما گفته بودیم اگر ۲۰۰ نفر نامزد اصلاح طلب در سراسر کشور باشد، لیست سراسری ارائه میدهیم اما در انتخابات خودمان را کُشتیم بیشتر از ۷۵ نفر نامزد تأیید صلاحیت شده، نداشتیم. بنابراین شورای عالی نمیتوانست لیست واحد ارائه دهد. البته بنده گفتم حالا که در تهران نامزد وجود دارد لیست واحد ارائه دهیم اما نیامدند. برخی از مستقلین نیز اعلام میکردند که نمیخواهیم اصلاحطلبان از ما حمایت کنند. انتخابات مجلس یازدهم بازی خانگی بین اصولگرایان بود و در واقع رقابت برای آنها وجود داشت.
آقای مجید انصاری در ایام تبلیغات انتخابات مجلس یازدهم در یک نشست خبری گفت: «ماهها قبل از انتخابات مرتب درباره انتخابات بحث شد، حتی لیستی از شخصیتهای مهم تهیه شد ولی متاسفانه جمع زیادی از آنها ثبت نام نکردند که مورد گلایه آقای خاتمی بود»، آیا همین عدم ثبتنامها موجب شد شورای عالی لیست واحدی ارائه ندهد؟
خب چه اشخاصی ثبت نام نکردند؟ بنده نمیدانم اما ۱۵ نفر از نمایندگان مجلس دهم عضو حزب مردمسالاری بودند که از میان آنها فقط ۳ نفر تأیید صلاحیت شدند.
آقای انصاری به عنوان عضو مجمع روحانیون مبارز و نزدیک به آقای خاتمی این موضوع را گفته و به نظر میرسد تعداد زیادی از اصلاحطلبان ثبت نام نکردند که موجب گلایه آقای خاتمی شده است. البته شما هم گفته بودید اصلاحطلبان با اعتدالیون در مجلس یازدهم ائتلاف نخواهند کرد؟
در مجلس دهم هم اشتباه کردیم و نباید ائتلاف میکردیم. معتقدیم این اقدام ظلم به اصلاحطلبان بود. نه دولت فعلی اصلاح طلب است و نه مجلس دهم مجلس اصلاح طلبی بود. مستقلین اگر سمت ما میآمدند ما اکثریت بودیم وگرنه فراکسیون امید و اصلاحطلبان به زور ۱۰۰ نفر بودند. ما دهها طرح ارائه دادیم که نتوانستیم در صحن مجلس به تصویب برسانیم. مثل استیضاح وزیر کشور. این جمله من در همان روزهای اول تاریخی شد که عدهای با ما عکس یادگاری گرفتند اما سبدشان را جای دیگری گذاشتند.
در انتخابات خودمان را کُشتیم اما بیشتر از ۷۵ نفر نامزد تأیید صلاحیت شده نداشتیم ولی من گفتم حالا که در تهران نامزد وجود دارد لیست واحد ارائه دهیم اما نیامدند
آیا همه اعضای فراکسیون امید به عنوان مثال با استیضاح وزیر کشور موافق بودند؟ آیا اصلاحطلبان فراکسیون امید پای کار بودند؟ به نظر میرسد درصد زیادی از اعضای فراکسیون امید نیز به سمت دولت و اعتدالیون گرایش داشتند.
بعضی از اعضای فراکسیون امید به سمت اعتدالیون و دولت گرایش داشتند، اما اکثریت اعضای فراکسیون امید با اصلاحطلبان بود. سه مرحله برای املاک نجومی اقدام کردیم اما با اختلاف سه الی چهار رأی، موضوعات مربوط به این تخلف تصویب نمیشد. طرح عفو عمومی هم از سوی ما به صحن مجلس ارائه شد اما رای نیاورد. اصولگرایان برای رضای خدا با طرحهای ما مخالفت میکردند، مستقلین هم منتظر بودند ببینند باد از کدام طرف میآید. مستقلین در طرحهای روابط خارجی با ما همراه بودند. مانند CFT و FATF و همیشه این گونه طرحها، رأی میآورد.
به نظر میرسید جریان اعتدالی و مستقلین در طرحهایی که مربوط به دولت بود با اصلاحطلبان همراهی میکردند و هر کاری را که فراکسیون امید میخواست در راستای حمایت از دولت انجام دهد، جریان اعتدالیون با اصلاحطلبان هماهنگ بودند.
دولت بیش از آنکه با مجموعه اصلاحطلبان مجلس دهم هماهنگ باشد با شخص آقای لاریجانی هماهنگ بود. حتی با آقای عارف نیز هماهنگی نداشتند. یک روز صبح آقای نوبخت در فراکسیون امید حضور یافت و گفت برنامه ششم مصوب کمیسیون تلفیق ۸۰۰ هزار میلیارد تومان بار مالی برای دولت ایجاد کرد و ما مخالف هستیم و اعضای فراکسیون امید اعلام کردند با این مصوبه در صحن علنی مخالفت خواهند کرد. نمیدانیم با آقای لاریجانی ناهار چه خوردند که در صحن علنی اعلام کرد با برنامه ششم مصوب کمیسیون تلفیق موافقیم. رئیس مجلس منویات دولت را پیش میبرد. قبول دارم بعضی از اعضای فراکسیون امید نیز با ما همراهی نمیکردند. در مجلس هشتم که اصلاحطلبان ۴۰ نفر بودند بهتر عمل میکردیم و بهتر میتوانستیم در تصویب برخی طرحها تأثیرگذار تر باشیم اما در مجلس دهم که ۱۰۰ نفر بودیم تأثیرگذاری ما به مراتب کمتر بود.
بپذیریم که مجلس دهم، مجلس اصلاحطلبان نبود و فقط یک سوم از نمایندگان مجلس دهم اصلاح طلب بودند. دولت تدبیر هم، دولت اصلاحطلبان نبود البته خیلیها میگویند با رای شما دولت اعتدال سرکار آمد.
آقای دکتر! مجلس دهم و دولت تدبیر با حمایتها و تَکرار آقای خاتمی رای آورد؟
آذر ماه سال ۹۶ یک ماه قبل از حوادث دی ماه بنده نطقی در مجلس تحت عنوان «همشهری عزیز بجنب» داشتم که سر و صدای زیادی کرد. در همان نطق خطاب به آقای روحانی گفتم بنده در ۴۳ شهر در عرض ۱۰ روز در جریان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری برای شما سخنرانی کردم اما الان خجالت میکشم که بگویم من از این دولت حمایت کردم. دولتیها از این نطق خوششان نیامد. درست است ما از این دولت حمایت کردیم و هنوز هم پشیمان نیستیم چون در آن شرایط فکر میکردیم آقای روحانی خیرالموجودین است. اصلاحطلبان صف خود را از دولتیها در وسط راه جدا کردند اما قبول دارم اگر ما حمایت نمیکردیم قطعاً دولت آقای روحانی سرکار نمیآمد.
مجلس دهم و دولت یازدهم و دوازدهم به پای اصلاحطلبان نوشته شده است.
ولی شما دیدید ۱۷ کمیسیون در مجلس دهم وجود داشت، دو یا سه رئیس کمیسیون از اصلاحطلبان بودند. هر کسی در انتخابات مجلس دهم چهارتا بدوبیراه به آقای احمدینژاد میگفت ما فکر میکردیم باید در لیست اصلاحطلبان قرار گیرد. به همین دلیل مخالف ائتلاف در مجلس دهم بودم. یک تعدادی از نمایندگان مجلس با هماهنگی آقای لاریجانی در لیست امید قرار گرفتند. در ترکیب دوازده نفره هیات رئیسه هر سال ما سه یا چهار عضو داشتیم و اکثریت با اعتدالیون بود.
البته مناصب حساس مجلس مانند نایب رئیسی اول که اختیارات زیادی هم دارد بر عهده اصلاحطلبان بود.
نایب رئیسی اول و در اختیار داشتن ریاست هیات نظارت بر رفتار نمایندگان پست چندان مهمی نبود. نایب رئیس اول با تمام اختیاراتش چقدر در طرحها و لوایح تاثیرگذار است؟
اگر همه نامزدهای اصلاحطلبان تایید صلاحیت میشدند آیا مردم مجدداً به اصلاحطلبان برای حضور در مجلس اعتماد میکردند؟
البته اگر همه نامزدهای ما تایید صلاحیت میشدند باز هم امکان عدم اعتماد بود اما به هرحال اصلاحطلبان فعالتر میشدند. مشکلاتی برای حضور مردم پای صندوقهای رای داشتیم.
سوال اصلی ما این است آیا این ظرفیت وجود داشت که مجدداً با تَکرار آقای خاتمی مردم برای رای به اصلاحطلبان پای صندوقهای رای بیایند؟
ماجرای افزایش قیمت بنزین بزرگترین ضربه به مجلس دهم بود. ما پس از افزایش قیمت بنزین دو طرح دو فوریتی به مجلس ارائه کردیم، یکی از این طرحها این بود که بنزین تک نرخی شده و قیمت آن ۱,۵۰۰ تومان شود؛ طرح دوم این بود که سهمیه مردم از ۶۰ لیتر به ۱۲۰ لیتر افزایش یابد. وقتی صبح در مجلس حضور یافتیم آقای شمخانی به مجلس آمد و اعلام کرد مصوبه شورای هماهنگی سه قوه به شورای عالی امنیت ملی رفته و به تصویب رسیده است. طبق اصل ۱۷۶ قانون اساسی مصوبات شورای عالی امنیت ملی لازم الاجراست و ما نمیتوانستیم هیچ طرح دو فوریتی بدهیم همین امر موجب شد که مردم بگویند مجلس بی خاصیت است.
مقصر اصلی افزایش ناگهانی نرخ بنزین مجلس بود زیرا طی چهار سال گذشته در لوایح بودجه قیمت بنزین را به صورت پلکانی افزایش نداد و همین امر موجب شد قیمت بنزین یک باره افزایش چشمگیری داشته باشد.
بنده قبلاً این موضوع را در جلسه غیرعلنی مطرح کرده بودم که قیمت بنزین باید به صورت پلکانی افزایش یابد و پیشنهاد تک نرخی شدن با قیمت ۱,۵۰۰ تومان داده بودم اما دولت و خیلی از نمایندگان مخالف بودند.
مجلس دهم آقای زنگنه را بابت حذف کارت سوخت و عدم تعیین تکلیف نرخ بنزین در چهار سال مواخذه نکرد و به ژنرال دولت حتی یک کارت زرد هم نداد، خب مجلس دهم در این خصوص مقصر است.
ساختار بودجه در دولت تنظیم میشود، مجلس نمیتواند تغییر زیادی در لایحه بودجه ایجاد کند. مجلس را به گونهای در میان مردم جلوه دادند که بیخاصیت است، نمایندگان مجلس از افزایش قیمت بنزین خبر نداشتند وقتی رئیس جمهور میفرماید من صبح جمعه خبردار شدم انتظار داشتید ما خبردار شویم؟ ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی نیز ضربهای به اعتبار مجلس وارد کرد زیرا در افکار عمومی نمیتوانستیم این موضوع را فیصله دهیم شاید من قبول کنم این حادثه مربوط به جنگ الکترونیکی یا خطای انسانی بوده اما در افکار عمومی به سادگی قابل حل نیست.
وضعیت معیشتی مردم روز به روز دچار مشکلات اساسی شده است و اعتماد عمومی کاهش یافته بود و انگیزهای برای حضور مردم پای صندوقهای رای وجود نداشت. بنده بارها اعلام کردم باید جلسات مجلس در وضعیت کرونایی برگزار شود اما رئیس مجلس دائم میگفت ستاد کرونا اجازه نمیدهد، ما میفهمیدیم میخواهند بودجه ۹۹ را بدون حضور نمایندگان ببندند؛ در پایان بودجه سال ۹۹ با هماهنگی کامل دولت بسته شد. بنده به عنوان مخالف کلیات لایحه بودجه صحبت کردم اما در پایان متوجه نشدیم بودجه ۹۹ چه شد.
چرا آقای عارف به عنوان رئیس فراکسیون امید و اصلاحطلبان حتی یک بار به همه این موضوعات انتقاد نکرد؟
بنده اعتراضات زیادی کردم. حتی اعلام کردم که مگر خون نمایندگان مجلس رنگینتر از خون مردم است که جلسات را برگزار نمیکنید؟ اعتراض بقیه را نمیدانم.
جریان اصلاحات در مجلس رئیس داشت آیا ریاست جریان اصلاحات توانست در افکار عمومی عملکرد مثبتی داشته باشد که همین امر موجب اقبال مردم شود؟
مردم به اصولگرایان هم اقبال نکردند، اکثریت مردم در انتخابات شرکت نکردند. اعتقاد من این است که اعتماد مردم به کل سیستم کاهش پیدا کرده و بحث این نبود که از اصلاحطلبان رویگردان باشند. دور دوم انتخابات مجلس قرار بود یک ماهه برگزار شود اما بعد از شش ماه برگزار شد و از واجدین شرایط یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفری شهرستان کرج تنها حدود ۲ درصد در انتخابات دوره دوم رأی دادند.
همیشه حضور مردم در دور دوم کمتر بوده است، علاوه بر این شرایط کرونا نیز در کاهش مشارکت تأثیرگذار بوده است.
میانگین مشارکت مردم در مجالس ۱۰ دوره گذشته ۶۳ درصد بوده است اما در مجلس یازدهم میزان مشارکت به حدود ۴۰ درصد کاهش یافت. بنده درخصوص مشارکت مردم در خردادماه ۱۴۰۰ هشدار میدهم. اگر این روند ادامه پیدا کند، معلوم نیست چند درصد از مردم در انتخابات مشارکت خواهند کرد.
به هر حال مجلس دهم به خاطر کارت سوخت، قیمت بنزین و وضعیت مسکن به ژنرالهای آقای روحانی یعنی زنگنه و آخوندی حتی یک کارت زرد هم نداد. فراکسیون امید و اصلاحطلبان مجلس دهم آبروی خود را پای ژنرالهای آقای روحانی گذاشتند و آنها نیز عملکرد قابل دفاعی برای جلب اعتماد مردم به اصلاحطلبان نداشتند. شما به همه ژنرالهای آقای روحانی رأی اعتماد دادید و حتی یک کارت زرد هم به آنها ندادید و صفر تا صد پای آنها ایستادید. قبول دارید این عملکرد موجب عدم اقبال مردم شده است؟
من معمولاً کم از وزرا سوال میکردم. یک بار از وزیر کشور، یک بار از وزیر خارجه و یک سوال از آقای آخوندی در مورد شورای ساماندهی پایتخت داشتم.
به یاد دارم که از پاسخهای آخوندی هم قانع شدید و حتی آن را به رأی نگذاشتید.
مجلس یازدهم الان صددرصد اصولگراست. چرا به آقای رزم حسینی رأی اعتماد دادند؟
چون چارهای نداشتند، آقای روحانی گزینه قویتری به مجلس معرفی نکرد.
چطور معتقدید که اصولگرایان میتوانند چارهای نداشته باشند اما اصلاحطلبان اینگونه نیستند؟
مجلس یازدهم فقط میخواهد دولت آقای روحانی فرود آرامی داشته باشد.
در ماجرای رأی اعتماد به وزیر علوم، بنده انتقادات زیادی داشتم اما هیچکس پاسخ نداد.
مشکلات کشور به خاطر عملکرد وزارت علوم نبود، مشکلات کشور ناشی از عملکرد وزارت راه و شهرسازی و وزارت نفت و شخص رئیسجمهور بود، شما در مجلس در این زمینه اقدامی انجام دادید؟
اگر در دی ماه سال ۹۶ و آبان ماه ۹۸ اجازه میدادند ما وزیر کشور را استیضاح کنیم، در فضای عمومی و جلب اعتماد مردم تأثیر زیادی داشت اما اجازه ندادند. شما میگویید آقای زنگنه یا آخوندی استیضاح شوند. آیا دیدید که حتی یک اصولگرای مجلس دهم پای استیضاح آقای رحمانی فضلی را امضا کند.
طرح استیضاح آقای رحمانی فضلی از جانب شما بیشتر جنبه سیاسی داشت، چون پشتوانه رحمانی فضلی اصولگرایی است. اگر وزیر کشور یک اصلاحطلب بود واقعاً طرح استیضاحاش را مطرح میکردید؟
اگر اتفاقی که در ماجرای افزایش نرخ بنزین وحوادث آبان ماه افتاد، در زمان مسئولیت اصلاح طلبترین وزیر نیز افتاده بود، بنده استیضاح وزیر کشور را انجام میدادم. حالا مشکلات مسکن کجا، امنیت مردم در دی ماه کجا؟ مشکلات اقتصاد و مسکن کجا، سقوط هواپیمای اوکراینی کجا؟
شما باید قبل از آقای رحمانی فضلی، آقای لاریجانی را استیضاح میکردید که به مجلس در ماجرای افزایش قیمت بنزین اطلاعی نداد.
بله، درست است، بنده بیشترین کَل کَل را با آقای لاریجانی داشتم زیرا ایشان آیین نامه را اجرا نمیکرد. بنده حداقل هشت بار در این رابطه برای شورای هماهنگی سران سه قوه تذکر دادم که شما از طرف چه کسی در شورای هماهنگی صحبت میکنید. آقای لاریجانی درخصوص برنامه ششم نامهای به رهبری نوشت که اجازه دهید نمایندگان لایحه برنامه را تنظیم کنند، بنده تذکر دادم که شما به چه حقی به رهبری نامه نوشتید، آقای لاریجانی گفت باید از آقای پروفسور کواکبیان اجازه میگرفتم؟!
عملکرد فراکسیون امید در چهار سال حضور در مجلس به گونهای بود که چارهای جز هماهنگی با دولت ندارد، فراکسیون امید حتی بیانیهای در ماجرای افزایش قیمت بنزین نداد و اعتراض نکرد. شخص شما شاید اعتراضاتی کرده باشید اما فراکسیون امید اقدام قابل توجهی انجام نداده است.
بله، بنده گفتم که معتقدم ۴۰ نفر از اصلاحطلبان در مجلس هشتم بهتر از صد نفر از اصلاحطلبان در مجلس دهم عمل کردند.
فراکسیون امید برای دولت خیلی مایه گذاشت و هزینه زیادی کرد و مجلس دهم نیز امروز متهم است بیش از اینکه نمایندگی مردم را به برعهده داشته باشد نمایندگی دولت را بر عهده داشته است. در قبال این همه همراهی، دولت برای اصلاحطلبان چقدر هزینه کرد؟ دولت چقدر در شکست اصلاحطلبان در انتخابات مجلس سهم داشت؟
من چندبار گفتهام ما هر چه میکشیم از این دولت میکشیم. اصلاحطلبان هر ضربهای که در افکار عمومی خوردند از دولت خوردند. من از ابتدا با ائتلاف با دولتیها مخالف بودم و در طول این مدت هم با هر گونه کوتاه آمدن در برابر دولت مخالف بودم. مخالفتهای بنده بارها اعلام شده است. ما چوب عملکرد دولت را خوردیم و هنوز هم داریم میخوریم و در این موضوع شکی نداریم.
ای کاش در مجلس دهم تفکیک میان دولت و اصلاحطلبان شفافتر نشان داده میشد. یکی از ضعفهای فراکسیون امید این بود که نتوانست تفکیکی میان اصلاحطلبان و جریان دولت ایجاد کند. دوستانی که میگویند دولت با مجلس خیلی همراهی کرد، راست میگویند. دولت با رئیس مجلس همکاری زیادی کرد، نه با اصلاحطلبان مجلس. اصلاحطلبان هم واقعاً نمیتوانستند کاری انجام دهند.
آقای دکتر یک بیانیه که میتوانستید بدهید، رئیس فراکسیون هم میتوانست یک بار میکروفن خود را روشن کند و حرف بزند.
بنده بارها در این خصوص در فراکسیون انتقاداتی را مطرح کردم اما با رسانهها در این خصوص صحبت نکردم. متأسفانه فراکسیونبندیها در مجلس دهم بهگونهای بود که باعث تضعیف مجلس شد. جریان فراکسیونی ۶۰ تا ۷۰ نفره مستقلان غیرقابل پیش بینی بودند. اگر سمت اصلاحطلبان میآمدند ما اکثریت بودیم و اگر سمت اصولگرایان میرفتند آنها اکثریت بودند و معمولاً نیز سمت آنها غش میکردند، مگر مواردی مثلCFT.
البته از طرف فراکسیون امید نیز کسی صریح صحبت نمیکرد. به گونهای صحبت میکردند که به دولت و لاریجانی هم برنخورد.
نقش بنده در فراکسیون امید چندان برجسته نبود البته عضویت هیات رئیسه فراکسیون را داشتم. هیچ نقش دیگری نداشتم.
آیا عضویت در هیات رئیسه فراکسیون نقش کمی است؟ شما یک فرد عادی در فراکسیون امید نبودید، بلکه عضو هیات رئیسه فراکسیون بودید که این نقش مهمی است.
نه، بنده به عنوان ریاست یا نیابت رئیس یا سخنگوی فراکسیون نقشی نداشتم. من به آقای عارف گفتم اگر شما برای ریاست مجلس نیایید، بنده میآیم. وقتی برای ریاست موقت مجلس رأی نیاورد، گفت برای ریاست دائم مجلس نامزد نمیشود. بنده اعلام کردم که نامزد خواهم شد، ریختند سرِ من که نامزد نشو، حتی آقای عارف نیز گفت نامزد نشو، بنده هم با دست به آقای لاریجانی اعلام کردم که نامزد نیستم، سپس آقای لاریجانی خطاب به من گفت: «آقای کواکبیان بای بای میکند.» بعد هم علیرغم اینکه انصراف داده بودم اعلام کرد ایشان ۱۱ رأی بیشتر ندارد.
برداشت من از صحبتهای شما این است که نظرات شما در فراکسیون امید در اقلیت بوده است.
این حرف یک نتیجه منطقی و اخلاقی است. بنده در فراکسیون دیپلماسی و منافع ملی ریاست را داشتم و نقش آفرینی کردم و قطعاً قویترین فراکسیون صنفی مجلس دهم، فراکسیون دیپلماسی و منافع ملی بود.
به نظر شما با توجه به شرایط سیاسی امروز چه قدر زمان میبرد که جریان اصلاح طلبی بازیابی شود؟
اصلاحطلبان برای حضور مجدد باید انسجام درونی خود را حفظ کرده و سازوکار تصمیمگیری خود را دموکراتیک کنند. دو سال است که ما طرح پارلمان اصلاحات را ارائه دادیم و باید تعیین تکلیف شود. اصلاحطلبان باید تکلیف خود را با دولت فعلی و مجلس دهم روشن کنند. صداقت و صراحت لهجه با مردم داشته باشند. مردم تصور نکنند که اصلاحطلبان و دولت با هم هستند. اگر این کارها را انجام دهند، میتوانند در انتخابات موفق باشند.
البته سه شرط دیگر وجود دارد که دست اصلاحطلبان نیست. اول آنکه باید آسیبشناسی شود مردم چگونه در انتخابات شرکت کنند. اتفاقاتی باید در سیستم و نظام بیفتد که مردم پای صندوقهای رأی بیایند. به عنوان مثال مردم ببینند که وضعیت اقتصاد و معیشت آنها بهتر شده است. مجلس میتواند در این خصوص طرح ارائه دهد و دولت اقدام عملی انجام دهد. دوم، نحوه برخورد شورای نگهبان با نامزدهای اصلاحطلبان است. طرح اصلاح قانون انتخابات هماکنون در مجلس در حال بحث و بررسی است و متاسفانه شروط جدیدی برای نامزدی در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری اضافه شده است. به عنوان مثال شرایطی مثل روحیه جهادی، آرمانگرایی و اعتقادات راسخ به انقلاب، را اضافه کرده است که گویا مبلغان صدر اسلام معرفی میشوند؛ این شرایط قابل سنجش نیست. باید ببینیم عملکرد شورای نگهبان چگونه خواهد بود. و البته مشکلات ساختاری هم وجود دارد. رئیسجمهور باید اختیارات شفافی داشته باشد.
به نظر شما اختیارات رئیسجمهور محدود است؟
رئیسجمهور نباید ناکارآمدی دولت را صرفاً پای تحریمها بگذارد و آدرس واشنگتن دیسی را بدهد. من با حرفهای ایشان موافق نیستم. ما طرحی تحت عنوان «جمهوریت سوم» در حزب مردمسالاری تدوین کردیم. باید تغییرات ساختاری در کشور ایجاد شود.
آیا معتقدید عملکرد دولت آقای روحانی یکسری گزینههای بالقوه جریان اصلاحات و شخصیتهای دولتی را برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری سوزاند؟
معتقدم هنوز حدود هشت ماه به پایان دولت باقی مانده است. شاید اقداماتی انجام شود که نتیجهبخشتر باشد. باید بپذیریم که دولت میتوانست بهتر عمل کند تا اعتماد عمومی جامعه افزایش یابد و مردم برای حضور در انتخابات رغبت بیشتری داشته باشند. نمیتوان گفت صرفاً و صرفاً تحریمها بر مشکلات تأثیرگذار بوده است و ناکارآمدی را نادیده گرفته البته دیدگاهی که بگوید تحریمها هیچ تأثیری نداشته است نیز غیرواقعبینانه است. باید در راستای تقویت اعتماد عمومی گامهای اساسی برداشت.
مجموعه نظام باید در این راستا گامهای اساسی بردارد. امیدوارم در فرصت باقیمانده وضعیت بهتر شود. انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که قرار است سوم نوامبر برگزار شود که میتواند در وضعیت داخلی کشور تأثیرگذار باشد. چهار دیدگاه در این خصوص وجود دارد؛ یک دیدگاه که به اصلاحطلبان منتسب است، این است که اصلاحطلبان طرفدار این هستند «جو بایدن» بیاید، «برخی میگویند اصلاحطلبان خیلی دعا میکنند که بایدن رای بیاورد و حتی گفته شده اگر آنقدر اینها دعا میکنند جو بایدن بیاید، دعا میکردند امام زمان (عج) ظهور کند، این اتفاق افتاده بود!» اما این درست نیست که بگویند همه اصلاحطلبان اینگونه فکر میکنند.
جریانی از اصولگرایان نیز آرزوی قلبیشان این است که ترامپ رأی بیاورد تا تکلیف برجام روشن شود و در میادین مقاومت حضور پررنگتری داشته باشیم. دیدگاه سوم نیز طرفدار آمدن ترامپ است اما نه از نوع نگرش دوم، این دیدگاه معتقد است ترامپ اهل معامله است و اگر در کاخ سفید حضور یابد، میتوان با او معامله کرد؛ این دیدگاه در میان اصلاحطلبان و اصولگرایان طرفدارانی دارد.
دیدگاه واقعبینانه دیدگاهی است که برایش مهم نیست جوبایدن یا ترامپ بیاید و تمرکز روی رفتار دولت دارد. فاصله بین سوم نوامبر (۱۳ آبان) تا اول ژانویه (۱۱ دی) که مراسم تحلیف رئیسجمهور آمریکا است، فاصله بسیار مهمی است. ما به عنوان نظام نه جناح اصلاحطلب و اصولگرا باید تکلیف خودمان را در خصوص روابط با آمریکا روشن کنیم. اگر بخواهیم همین فرمان را ادامه دهیم، وضعیت همین است. اگر جوبایدن رأی بیاورد، به نظر من در کوتاه مدت میتواند منافع ملی ما را تأمین کند. حجم فشارها و تحریمهای یکجانبه اگر برداشته شود، میتواند در کوتاهمدت منافع ملی ما را تأمین کند اما در دراز مدت قدرت اجماعسازی دنیا و اروپا، دموکراتها نشان دادهاند که قویتر از جمهوریخواهان هستند.
بخشی از تحلیلهای آینده چه بخواهیم چه نخواهیم تحت تأثیر نتایج انتخابات آمریکا خواهد بود. حتی اگر اصولگرایان از این فرصت استفاده کنند و به نفع منافع ملی اقدام کنند، بنده از آنها تشکر میکنم و فرقی نمیکند آقای ظریف باشد یا فرد دیگری.
شما برای انتخابات ریاستجمهوری نامزد میشوید؟
این موضوع در کنگره نوزدهم حزب مردمسالاری در اواخر بهمن ماه مشخص خواهد شد.
به نظر شما آقایان جهانگیری و عارف که هر دو در انتخابات ۹۲ و ۹۶ به نفع روحانی عمل کردهاند، میتوانند نامزد شوند؟
این دو نفر با توجه به اینکه تائیدیه شورای نگهبان داشتهاند، قطعاً انگیزه و شانس بیشتری دارند اما در زمینه اقبال عمومی باید فضا را بررسی کنند. حزب ما تا الان تصمیم ندارد از هیچ نامزد خاصی حمایت کند.
منبع: مهر