به گزارش نما، در «بد» بودن «دونالد ترامپ»، چهل و پنجمین رییس جمهور آمریکا، تردیدی نیست، اما در «خوب» بودن «جو بایدن»، چهل و ششمین رییس جمهور این کشور تردید است.
ترامپ در دوران چهار سال ریاست جمهوری خود هر آنچه که هنجار بود، با ناهنجاریهای رفتاری خود باعث بروز مشکلاتی برای جهان و آمریکا شد.
ترامپ هر چند در بسیاری از مسائل و موارد در راستای منافع ملی آمریکا عمل کرد، اما در جاهایی پا بر روی اصول نظام لیبرال سرمایه داری حاکم در آمریکا گذاشت.
اگر بخواهیم به ریشه مسائل و مشکلات درونی آمریکا نگاهی بیندازیم، همواره در این کشور دو مقوله مطرح بوده است؛ این دو مقوله در درون آمریکا به اقتصاد تولید محور و اقتصاد تجارت محور باز میگردد.
حتی جنگهای داخلی که در سال ۱۸۶۱ میلادی که در امریکا اتفاق افتاد و حدود ۵ سال طول کشید به خاطر همین دو موضوع بود؛ شمالیها بر روی اقتصاد تولید محور تأکید داشتند و جنوبیها بر اقتصاد تجارت محور سرمایه گذاری کرده بودند.
رییس جمهور وقت آن زمان یعنی «آبراهام لینکلن» نیز به همین خاطر جنگ شمالیها را علیه جنوبیها آغاز کرد اما این دو تفکر در طول تاریخ آمریکا همواره حضور داشته و در تقابل با یکدیگر بودهاند و اکنون نیز چنین وضعیتی در آمریکا دیده میشود، اما با شکل و شمایل تازه و مدرن امروزی.
گسستی که اکنون در آمریکا دیده میشود، نتیجه بیش از ۲۰۰ سال حاکمیت دو حزب جمهوریخواه و دموکرات در این کشور است که به هیچ تفکر دیگری اجازه رشد و عرض اندام نمیدهد.
قطعا درون آمریکا تفکرات و اندیشههای غنیتر، منطقیتر و عقلانیتری وجود دارد، اما به خاطر نفوذ دو حزب قوی در این کشور فرصت خودنمایی ندارد.
درباره کشوری سخن میگوییم که خود را سردمدار باصطلاح دموکراسی و شفافیت معرفی کرده و سعی دارد با این روش و قدرت اقتصادی و نظامی که به دست آورده در امور همه کشورهای دنیا به ویژه کشورهایی که در راه استقلال خود تلاش کردهاند، مداخله کند و راه و رسم زندگی را به آنها بیاموزد.(!)
اما همین کشور اکنون با پیشینه تنها دو قرن و نیم از عمر خود، با چالشهای جدی در ساختار حاکمیتی روبرو است.
باید باور داشت و پذیرفت که مردم آمریکا اسیر دو حزب حاکم در این کشور هستند و رسانههای قدرتمند در این کشور خط مشی مردم را نیز برای آینده تعیین میکنند.
آیا مردم آمریکا گزینه دیگری برای انتخاب داشته و دارند؟
آیا آنها که اکنون به جو بایدن رأی دادهاند، در آگاهی کامل قرار داشتند یا اینکه تحت تأثیر تبلیغات گسترده رسانههای هم خط با نظام حاکم مجبور شدند، به بایدن رأی بدهند.
تناسب آرا نشان میدهد که ترامپ هواداران میلیونی خود را دارد، اما آیا با پایان انتخابات ریاست جمهوری و اعلام و تأیید نهایی و رسمی انتخابات همه چیز پایان مییابد و مردم به خانه های خود میروند و هواداران دو طرف دست از اعتراض برمیدارند؟
جالب است که بدانیم ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۶ میلادی در رقابت با «هیلاری کلینتون»، نامزد حزب دموکرات، نزدیک به ۶۳ میلیون رأی مردمی داشت در حالی که کلینتون نزدیک به ۶۶ میلیون رأی داشت، اما در الکترال کالج ترامپ توانست ۳۰۶ رأی را به دست آورد و چهل و پنجمین رییس جمهور آمریکا شود.
ترامپ پس از چهار سال ریاست جمهوری اکنون نزدیک به ۷۱ میلیون رأی مردمی به دست آورده و رقیب او نیز ۷۵ میلیون رأی مردمی دارد.
پیام اختلاف آرا در افزایش آن، چه میتواند باشد جز این که نشان دهنده عمیقتر شدن گسست سیاسی و اجتماعی در آمریکاست؛ اگر چهار سال پیش مردم آمریکا ترامپ را با رأی کمتر از کلینتون راهی کاخ سفید کردند، اما در این دوره نزدیک به ۱۰ میلیون رأی بیشتر از سال ۲۰۱۶ به ترامپ دادند.
فضای دو قطبی در آمریکا با اختلاف رأی مردمی بسیار نزدیک به دو نامزد انتخاباتی نشان از عمیقتر شدن فضای اختلافاتی است که ریشهای است.
گرچه هنوز ترامپ رئیس جمهور است و نزدیک به دو ماه فرصت دارد تا کاخ سفید را تحویل دهد، اما در این مدت باقی مانده احتمال اتفاقاتی در آمریکا میرود.
قدر مسلم متغیرهایی درون آمریکا وجود دارد که میتواند باعث بحرانهایی درون آمریکا شود.
فضای به شدت دو قطبی و تقابلی که به تضاد شبیهتر است، اکنون در وجوه سیاسی و اجتماعی آمریکا دیده میشود.
بخشی از مردم آمریکا به امید پایان دادن به تنشهایی که از سوی یک رییس جمهور با شخصیت ساختار شکن ایجاد شده، به بایدن رأی دادند و بخشی دیگر به ترامپ و سیاستها او.
اما آیا بایدن آن تدبیر را خواهد داشت که آمریکا را از زوال و افول آمریکا جلوگیری کند؟ باید منتظر ماند و دید که در آینده نزدیک آمریکا چه اتفاقاتی خواهد افتاد.
منبع: میزان