به گزارش نما، روزنامه صبح نو گفتوگویی با ناصر ایمانی، کارشناس مسائل سیاسی انجام داده است که بخشهای مهم آن در ادامه میآید.
روحانی با اختیارترین رئیسجمهور تاریخ!
اختیارات بسیار وسیعی به آقای روحانی اعطا شده است. من تصور میکنم که آقای روحانی پر قدرتترین و بااختیارترین رییسجمهوری در تاریخ بعد از پیروزی انقلاب است.
معتقدم که مشکل بر سر اختیارات نیست بلکه مشکل بر سر عدم توانایی برای استفاده از این اختیارات است.
آقای دکتر روحانی در طی یکی، دو سال اخیر، علاوه بر اختیاراتی که همه روسای جمهور قبلی داشتند، دو اختیار بزرگ هم به اختیارات قبلیشان افزوده شد.
یکی ستاد هماهنگی شورای اقتصادی سران قوا که برای حل مشکلات دولت در شرایط تحریمی، اختیارات ویژهای به آن داده شد. عمده تصمیمات این شورا هم در حیطه تصمیمات مجلس بود که نمیدانم آقای روحانی از این امکان بزرگ استفاده کردند یا نه که اگر نتوانستند استفاده کنند، مشکل از خود ایشان بوده است.
دومین امکان و اختیاری که طی یکی، دو سال گذشته به دولت داده شد، مدیریت ستاد ملی مبارزه با کرونا بود. در این شورا فقط به مسائل مربوط به کرونا مثل تعطیلی شهرها یا بودجه و وضعیت بیمارستانها پرداخته نمیشد بلکه تصمیمگیری درباره یک سری از امکانات مورد نیاز دولت برای مقابله با کرونا یا مربوط به کرونا مثلا اعطای برخی وامها، در این ستاد تصویب میشد.
روحانی برای فرار از پاسخگویی، دم از نداشتن اختیارات میزند!
مشکل اصلی بر سر اختیارات آقای رییسجمهوری نیست و الا هرکسی میخواهد از مسوولیتهای خود فرار کند و پاسخگو نباشد، میگوید به من اختیارات و امکانات ندادند.
آقای روحانی بسیار بیشتر از روسای جمهور قبل، در این کشور امکانات و اختیارات داشتند اما متاسفانه از آنها به خوبی استفاده نکردند و برای فرار از پاسخگویی، ناکامیها را به نداشتن اختیارات مربوط میکنند.
شاید یکی از دلایل این فرافکنی سیاسی، تبدیل مجلس از «یار بدون مطالبه» به «همراه مطالبهگر» باشد.
در مجلس دهم شاهد بودیم که نمایندگان در قبال رییسجمهوری و وزرا کمترین مطالبهگری را داشتند و همین مساله، خوشایندی رییسجمهوری و دولت را در پی داشت. این روند در مجلس یازدهم، معکوس شد.
بهدلیل عملکرد دولت، مردم در شرایط سختی به سر میبرند
الان بهدلیل عملکرد این دولت، مردم و کشور در شرایط سختی به سر میبرند. حداقل چیزی که مردم را برای تحمل شرایط امیدوار میکرد، این بود که در مدیریت عالی کشور هماهنگ و اتفاق نظر وجود دارد اما اگر مردم ببینند در میان مقامات بالا هم اختلاف نظر وجود دارد، پیامد خوبی به همراه نخواهد داشت.
دولت حق مخالفت با مصوبات مجلس را دارد اما حق اجرا نکردن نه!
نکته بسیار تعجببرانگیزی که وجود دارد که قابل تأسف است، رویکرد دولت در قبال مصوبه مجلس (طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریمها) بود. اگر هر دولت دیگری بود، به شدت از این مصوبه باید استقبال میکرد. این مصوبه برای اینکه دست دولت را برای اقدامات بعدی در حوزه هستهای باز بگذارد، بسیار مؤثر است.
مجلس قدم بسیار بزرگی برای کمک به دولت برداشت تا دست دولت برای چانهزنی سیاسی درباره وضعیت مربوط به تحریمهای ظالمانه، باز شود. متاسفانه دولت با این توجیه غیرقابل قبول که در زمینه هستهای صرفا قوه مجریه باید تصمیمگیر باشد، روی خوش به مصوبه مجلس نشان نداد.
دولت حق مخالفت با مصوبات مجلس را دارد اما با وجود مخالفت، باید آنها را اجرا کند. البته در این مورد خاص یعنی مصوبه لغو تحریمها، دولت نباید حتی مخالفت میکرد چون این مساله مربوط به سیاست خارجی کشور است.
مساله اصلی ایران، لغو تحریمهاست نه بازگشت آمریکا به برجام
این افرادی که قرار است دولت آینده آمریکا را تشکیل بدهند، با وجودی که همیشه از بازگشت به برجام صحبت کردهاند، اما تاکنون به لغو تحریمها اشارهای نکردهاند. مساله اصلی ایران، تحریمها و لزوم لغو تحریمهاست نه بازگشت آمریکا به برجام.
صحبت ما فارغ از بحث برجام و اصلا اگر برجام هم نباشد، این است که تحریمهای آمریکا غیرقانونی و ظالمانه است. من متوجه نمیشوم که این آقایان در داخل ایران، چرا اینقدر از پیروزی آقای بایدن خوشحال هستند چون آمریکاییها هیچ صحبتی از لغو تحریمها نکردهاند و فقط اعلام کردهاند که ما به برجام بازمیگردیم.
طبعا اگر آمریکا و اروپاییها بخواهند گام به گام به تعهدات خود عمل کنند، ما هم گام به گام به تعهدات خود بازخواهیم گشت. مصوبه مجلس هم میخواهد گامهای ایران را در نسبت با گامهای غربیها تنظیم کند.