به گزارش نما، حکومت خودگردان فلسطین که از سال ۱۹۹۴ در کرانه باختری و نوار غزه تشکیل شد، دو انتخابات سراسری را در این دو منطقه برگزار کرده است. یک بار سال ۱۹۹۴ و ۱۹۹۵ و مرتبه دوم در سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ که انتخابات ریاست حکومت خودگردان و انتخابات پارلمانی طی دو سال برگزار شدند.
سابقه تشکیل کابینه و پارلمان در فلسطین
پس از آن، به دلیل اختلافی که بین جنبش های حماس و فتح به وجود آمد سال ۲۰۰۷ دو کابینه در نوار غزه و کرانه باختری به وجود آمد. دولت قانونی فلسطین را حماس به دلیل پیروزی در انتخابات پارلمانی تشکیل داد و در نوار غزه این دولت حضور داشت و دولت دوم با دستور ابومازن در کرانه باختری به حاکمیت پرداخت.
در این دوره پارلمان فلسطین که ساختمان آن در نوار غزه قرار داشت غیر فعال بوده است و عملاً اقدامی صورت نداده است. چرا که به دلیل مانع تراشی های دو طرف، امکان تشکیل جلسه نداشته است. در این شرایط امکان برگزاری انتخابات هم فراهم نشد. چرا که حماس بر نوار غزه حاکمیت داشت و بدون قبول شرایطش حاضر نبود اجازه دهد انتخابات سراسری با مدیریت حکومت خودگردان در نوار غزه برگزار شود و حکومت خودگردان هم حاضر نبود اجازه دهد انتخاباتی غیر سراسری برگزار شود.
البته انتخابات شوراهای فلسطین و شهرداریها را حکومت خودگردان در دو دوره تنها در کرانه باختری برگزار کرد اما امکان برگزاری انتخابات سراسری پارلمانی و ریاست حکومت خودگردان بدون حضور فلسطینیهای غزه میسر نبود. چون بدون حضور آنها در انتخابات، منتخبان عملاً فاقد مشروعیت میشدند.
دلایل عدم برگزاری انتخابات
عدم برگزاری انتخابات فلسطین در این سالها همان بندهایی است که در پرونده آشتی ملی فلسطین برای آنها سرفصل های مجزایی تعریف شده است و در فرآیند آشتی ملی طی ۱۵ سال گذشته بدون نتیجه استمرار یافته است.
پرونده دستگاه امنیتی و سلاح مقاومت
پرونده نخست مربوط به پرونده امنیتی است. حکومت خودگردان فلسطین مدعی است نباید هیچ سلاحی در فلسطین خارج از دستگاه امنیتی حکومت خودگردان فلسطین وجود داشته باشد و گروههای مقاومت باید سلاح خود را به دستگاه امنیتی تحویل داده و شاخههای نظامی گروههای مقاومت باید در دستگاه امنیتی حکومت خودگردان ادغام شوند. اما گروههای مقاومت باتوجه به همکاری دستگاه امنیتی حکومت خودگردان با رژیمصهیونیستی، این اقدام را در حقیقت خلع سلاح مقاومت میدانند چرا که دستگاه امنیتی حکومت خودگردان عملاً مجری خواستههای رژیم صهیونیستی است.
زندانیان سیاسی
پرونده دوم مربوط به زندانیان سیاسی است. دستگاه امنیتی حکومت خودگردان از سال ۲۰۰۶ تا کنون اقدام به بازداشت اعضای گروههای مقاومت به ویژه اعضای جنبش حماس در کرانه باختری کرده است. براساس آخرین اطلاعات بین ۳ تا ۵ هزار نفر از اعضای گروههای مقاومت در زندانهای دستگاه امنیتی حکومت خودگردان قرار دارند. از سوی دیگر جنبش فتح مدعی بسیاری از اعضای فتح در نوار غزه نیز توسط دستگاه امنیتی حماس مجبور به تعلیق فعالیت های خود شده اند. این اختلاف تا کنون راه به جایی نبرده است و زندانیان نامبرده کماکان در زندان به سر می برند.
نحوه برگزاری انتخابات
پرونده سوم مربوط به انتخابات است که براساس این پرونده این انتخابات باید براساس یک روش ادغامی در دو نوع فهرست و اکثریت آراء برگزار شود. دو طرف در خصوص اینکه چه میزان از اعضای پارلمان براساس فهرست احزاب و چه درصدی براساس اکثریت آراء انتخاب شوند اختلاف دارند. همچنین اینکه انتخابات ریاست حکومت خودگردان، انتخابات پارلمانی و انتخابات شورای ملی فلسطین همگی یک جا برگزار شوند یا جدا اختلاف جدی وجود دارد.
ساختار سازمان آزادی بخش فلسطین
پرونده چهارم در خصوص تغییر ساختار ساف است. گروههای مقاومت میگویند ساف به دلیل آنکه نماینده قانونی ملت فلسطین است باید مجموعهای از تمام گروههای فلسطینی باشد و به این منظور باید ساختار کنونی آن تغییر کند . مهمترین نقطه اختلافی در اینجا اساسنامه ساف است که براساس توافقنامه اسلو، رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخته است و این برای گروه های مقاومت به هیچ وجه قابل پذیرش نیست و از سویی ساف هم حاضر نیست از اسلو عقب نشینی کند.
پرونده اجتماعی
این پرونده در خصوص اقدامات اجتماعی تمام گروههای فلسطینی است که هر کدام از دو طرف می گویند توسط رقیب محدود شده، عرصه زندگی اجتماعی بر اعضای گروه رقیب سخت شده است و باید این محدودیتها- که شامل زندگی اجتماعی و فعالیتهای گروههای فلسطینی در جامعه فلسطین است- برداشته شود.
حل یکی از اختلافات موجود در آخرین ابتکار مقاومت
براساس توافقی که بین ابومازن و اسماعیل هنیه به عنوان رهبران جنبش های فتح و حماس به وجود آمد، مقرر شده که انتخابات پارلمانی، ریاست حکومت خودگردان و شورای ملی فلسطین در ۳ زمان کاملاً متفاوت برگزار شود. جنبش حماس با نامهای که اسماعیل هنیه به ابومازن ارسال کرد و انعطافی که نشان داد راه را برای برگزاری انتخابات باز کرد. لذا در این شرایط امکان برگزاری انتخابات، یک قدم به اجرا نزدیکتر شده است.
موانع برگزاری انتخابات
اجرای انتخاباتی که اکنون در حال شکل گیری است از موانع جدی رنج میبرد و به دلیل وجود همین موانع، از سال ۲۰۰۶ تا کنون برگزار نشده است. مهمترین موانع این انتخابات همان پروندههایی است که در بالا به آنها اشاره شد.
عدم وجود یک اتفاق نظر در رویکرد سازشکاران فلسطینی و گروههای مقاومت همان مانع اصلی برگزاری انتخابات در فلسطین است. نبود ساختاری که همه گروههای فلسطینی در آن حضور داشته باشند، اختلاف بر سر فعالیتهای اجتماعی دو جریان در کرانه باختری و نوار غزه، اختلاف بر سر نحوه برگزاری انتخابات، زندانیان سیاسی دو طرف و دستگاه امنیتی حکومت خودگردان موانع اصلی برگزاری انتخابات هستند. اما همه اینها ریشه در رویکرد متضاد دو طرف دارد.
آنچه امروز موجب عدم برگزاری انتخابات در فلسطین شده است همان تفاوت رویکرد مقاومتی و سازشکار به مسئله فلسطین است. با نگاهی که سازشکاران فلسطینی به مسئله فلسطین دارند خواستار مذاکره و همکاری امنیتی با رژیم صهیونیستی هستند اما گروههای مقاومت میدانند این همکاری به خلع سلاح مقاومت و اخراج از فلسطین ختم خواهد شد.
آنچه باعث شد انتخابات سال ۲۰۰۶ به اختلافات کنونی برسد دستیابی مقاومت فلسطین به قدرت سیاسی فلسطین بود هنگامی که کابینه حکومت خودگردان در اختیار حماس قرار گرفت، سازشکاران با اشارات صهیونیستها و آمریکا اقدام به کارشکنی کردند تا آن کابینه راه به جایی نبرد. حال در شرایط کنونی هرگاه قرار باشد مقاومت به قدرت برسد باز همان آش و همان کاسه خواهد بود لذا باید گفت برگزاری انتخابات فلسطین هر قدر هم به اجرا نزدیک شود نتیجه آن هیچ گاه در عرصه فلسطین اجرایی نخواهد شد مگر آنکه یا تمام فلسطینیها سازشکار شوند یا همه آنها به مقاومت روی آورند.
منبع: تسنیم