به گزارش نما، کیهان در ویژه های خود نوشت:
روزنامه وطن امروز ضمن طرح این پرسش نوشت: ظریف، صالحی و اطرافیان روحانی میگویند حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به تأسیسات نطنز، برای تضعیف مذاکرات هستهای بین ایران و طرفین خارجی بوده است و بعد تصریح میکنند برای تلافی این اقدام صهیونیستها، باید مذاکرات دنبال شود.
آقایان محترم! کدام عقل سلیمی این را میپذیرد؟ انتقام ما از صهیونیستها، مذاکره با آمریکاست؟! حتی اگر اینگونه باشد که شما میگویید، باز هم راهکار این وضعیت، بیتفاوتی و تداوم مذاکرات بیفایده نیست. چه اینکه اگر اینگونه باشد، نتانیاهو با علم به انفعال شما، حد و مرزی در آسیب رساندن به برنامه هستهای ایران نمیشناسد و برای تخریبهای بیشتر، ترغیب هم خواهد شد.
مشخص است هدف از حمله تروریستی به نطنز، تأثیرگذاری بر مذاکرات هستهای است اما نه آنچیزی که شما میگویید. نتانیاهو قطعاً مخالف مذاکرات نیست، نتانیاهو مخالف «لغو تحریمها» است. به همین خاطر با تداوم حملات تروریستی به تأسیسات هستهای ایران و ترور دانشمندان ایرانی، به دنبال گرفتن اهرمهای فشار ایران است. اتفاقاً طی یک سال اخیر، برای تداوم این حملات و ترورها ترغیب هم شده است، چرا که هم در واشنگتن و هم در تلآویو، فرض را بر این گرفتهاند که دولت روحانی- ظریف حاضر به توافق به هر قیمتی است، اظهارات اخیر ظریف خطاب به آمریکاییها که دائماً موعد انتخابات ایران را یادآوری کرده، میتواند این فرضیه را کاملاً تثبیت کرده باشد.
از سوی دیگر آنها با این فرضیه که دولت روحانی و ظریف حاضر به تن دادن به هر توافقی است، دنبال این هستند از این اضطرار دولت روحانی استفاده کرده و اکنون به بهانه بازگشت به برجام و با دادن امتیازهای بیاثر و نمایشی، ضمن حفظ تحریمها، زیرساخت فشارهای آینده درباره توان دفاعی کشور را فراهم کنند.
با در نظر گرفتن این شرایط، کدام عقل سلیمی باور میکند دولت بایدن از تخریب تأسیساتی که پشت میز مذاکره دنبال تعطیل کردن آنهاست و باید بابت آن امتیاز بدهد، ناراحت است؟
از سوی دیگر، منابع خبری در تلآویو اقرار کردهاند آمریکا و کاخ سفید از موضوع حمله به تأسیسات هستهای نطنز با خبر بودهاند.
هفته گذشته نیز صهیونیستها اعلام کرده بودند آمریکا را در جریان حمله به کشتی ایرانی در دریای سرخ قرار داده بودند. این هماهنگی البته موضوع عجیبی هم نیست. در جریان حمله سایبری سال ۸۹ به تأسیسات نطنز از طریق ویروس استاکسنت، اوباما و نتانیاهو اتاق عملیات مشترک تشکیل داده بودند و حتی درباره ترور دانشمندان هستهای کشورمان در آن سالها نیز منابع آمریکایی فاش کردند این ترورها با مدیریت مستقیم اوباما انجام شده است.
اگر قرار باشد اقدامی ملی و وطنپرستانه در قبال این حمله تروریستی و در حوزه هستهای انجام شود، قطعاً باید یک اقدام انقلابی در بالابردن سطح برنامه هستهای ایران باشد. یک اقدام مبتکرانه، میتواند ضمن بالا بردن موقعیت ایران در معادله هستهای، هزینههای هر نوع حمله و سوء قصد به برنامه هستهای و دانشمندان ایران را بشدت افزایش دهد. آیا امثال روحانی، صالحی یا ظریف که دغدغههای انتخاباتی خود را در میانه مسائل هستهای مطرح کرده و میکنند، برای ایجاد این توازن تمایل نشان میدهند یا اینکه براساس فرض واشنگتن و تلآویو، حاضر به انجام توافقات نمایشی و با امتیازات بسیار کم در آستانه انتخابات میشوند؟