آیا وعده‌های آرمانی در قهر مردم از انتخابات تاثیر دارد؟

عکس خبري -آيا وعده‌هاي آرماني در قهر مردم از انتخابات تاثير دارد؟

یك كارشناس رسانه گفت: برنامه هایی كه محقق نمی شود، واقعی نیست و برنامه‌های آرمانی است. بر اساس تحلیل های اقتصادی و سیاسی جامعه بسته نشده است و در قهر افراد در انتخابات خیلی تاثیر دارد.



به گزارش نما، میزگرد «موج وارونه» با موضوع «بررسی کلان موضوع مشارکت یا قهر اثرات و پیامدهای آن» با مشارکت خبرگزاری فارس و رادیو گفت و گو برگزار شد. در این میزگرد آقای تقی جلالی مشاور رسانه‌ای رئیس دفتر تبلیغات اسلامی تهران و آقای حسن میثمی پژوهشگر رسانه های اجتماعی حضور داشتند که متن آن در ادامه می آید:

** آقای جلالی اساسا مشارکت مردم در انتخابات از دیدگاه شما به عنوان یک فردی که به هر حال در زمینه رسانه‌ای و رسانه های تبلیغاتی فعالیت کردید چطور می تواند باشد؟

جلالی: مشارکت همانطور که از اسمش پیداست یعنی شرکت کردن در یک رقابتی که رقابت می تواند سیاسی باشد یا غیر سیاسی به نظرم مشارکت زمانی اتفاق می‌افتد که مردم احساس کنند در یک رقابت واقعی قرار گرفته اند این یعنی اینکه اگر مردم احساس کنند که آن رقابت واقعی بوده و نمایشی نیست مسلماً مشارکت بیشتر خواهد شد و اگر این نمایشی بودن را مردم در بین خودشان احساس کنند این مشارکت مسلماً مشارکتی نیست که بتوان آن را خوب جلوه دهیم مشارکت واقعی در واقع چند مولفه دارد یعنی یک رقابت واقعی وجود داشته باشد و مردم احساس کنند که در این انتخابات یک رقابت واقعی است دومین بحثی که می‌شود گفت رقابت پذیری حاکمیتی است یعنی اینکه حاکمیت هم طوری جلوه بدهد که این رقابت رقابت واقعی است یعنی با چینش هایی که وجود دارد با طیف های سیاسی که وارد انتخابات می کند باعث می شود که مشارکت ها بالا رود یکی از راههای دیگر بالا بردن مشارکت که می‌شود آن را عنوان کرد چهره ها و نامزد است یعنی آن چهره و نامزدی که وارد صحنه رقابت می شود و خودش می‌تواند یک رقابتی را به دنبالش بیاورد حالا این چهره و نامزدی که می‌آید وارد عرصه انتخابات می‌شود چه از بُعد سیاسی چه از بعد مذهبی و آن اقبال و چهره کاریزماتیکی که دارد من به نظرم این باعث می شود که این رقابت از یک شور و شعور بالایی برخوردار باشد می‌شود گفت برنامه ها و نگرش نامزد ها هم می‌تواند مشارکت ها را به عرصه بالایی برساند یعنی اگر ملت در مناظرات تبلیغاتی در مناظرات ای که در صدا و سیما اتفاق می‌افتد برنامه خوب و مدونی از کاندیدای مورد نظر خودشان ببینند مسلما ترغیب می‌شوند برای مشارکت یعنی من برنامه ای را بدهم به مخاطب خودم که کاربردی باشد الان بحث اقتصادی در جامعه وجود دارد و بحث معیشتی یکی از آفت‌های مشارکتی من احساس می‌کنم این است که خیلی از وعده های تبلیغاتی به سرانجام نرسید و چه بسا برعکسش عمل شد که متاسفانه ما در دولت‌های گذشته و دولت های قدیمی می‌بینیم چرا چون ما فقط برنامه نداشتیم یکی از دلایلی که می شود گفت برنامه ها به واقعیت تبدیل نمی شود این است که این برنامه ها واقعی نیست در واقع برنامه‌های آرمانی است برنامه‌هایی است که بر اساس واقعیت بسته نشده است بر اساس تحلیل های اقتصادی و سیاسی جامعه بسته نشده است برنامه ای است که بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد و در مشارکت و به نظر من در قهر افراد در انتخابات خیلی تاثیر دارد.

** از دیدگاه رسانه های اجتماعی چگونه میتوانیم مشارکت را بالا ببریم و تشویق کنیم و اعتماد ایجاد کنیم؟

میثمی: در نظام هایی که مردم نهاد بوده و تکیه اصلی شان بر مردم است مثل نظام حاکمیتی بر کشور خودمان مشارکت یک موضوع مهم و حیاتی است چرا که یک طوری میتواند ثابت بکند حمایت مردم از نظام حاکم را فقط در انتخابات هم نیست بلکه راهپیمایی‌های مان حتی من رسانه ای یک رویداد مهم مثل تشییع پیکر حاج قاسم سلیمانی یک برداشت رسانه‌ای مشارکتی هم دارد از نظرم از دید خودم وقتی نگاه می کنم میبینم مردم این المان ها را چقدر می پذیرند و چقدر دوست دارند اتفاقاتی که در انتخابات می‌افتد دقیقا همین است یعنی من یک طوری به عنوان یک از آدم‌هایی که دارم مشارکت می کنم در ساختن جامعه‌ی خودم احساس می‌کنم که موثر هستم همین که می‌توانم در یک رقابت شرکت کرده و حرفی بزنم که شنیده می شود.

** این حس رقابت از کجا می آید؟

میثمی: یک بخشش که جو رسانه ای است یعنی به هر حال همین مناظره‌ها حرف‌ها حدیث ها رفت و برگشت ها تفاوت دیدگاه‌ها همین که یک نامزد بتواند نمایندگی کند یک بخشی از طیف جامعه را همین باعث می شود که عملاً مشارکت یا این رقابت شکل بگیرد حالا رقابت در رسانه‌های جمعی است مثل رادیو تلویزیون مطبوعات خبرگزاری ها یا رسانه های اجتماعی است کاربران شبکه‌های اجتماعی درباره آن حرف می‌زنند یک نمونه کوچک همین الان موضوعات داغ شبکه‌های اجتماعی را که نگاه کنید می‌بینید که موضوع انتخابات خیلی رشد کرده و دارد بالا می‌آید حالا شاید خیلی الان در جامعه بحث جدی نباشد یواش یواش تنور انتخابات داغ می شود تا زمانی که انتخابات برگزار شود روز به روز این تنور داغ تر می گردد اما در شبکه‌های اجتماعی می‌بینیم که مخصوص رویدادهایی که اتفاق می‌افتد یک طوری باعث می‌شود موضوعات داغ در شبکه اجتماعی بالا رود و همین باعث می‌شود مردم بیشتر درگیر شوند هر چه بیشتر ذهن ایشان نسبت به موضوع فعال شود به یک نقطه می رسند که انتخاب کنند که من بروم پای صندوق رای یا نه قهر کنم آن نقطه دقیقاً جایی است که آقای جلالی فرمودند رای من چه فایده‌ای دارد و می‌تواند کمک بکند که وضعیت من بهتر شود؟ الان این وضعیتی که دارم از لحاظ اقتصادی فرهنگی اجتماعی هر کسی بنا بر دغدغه خودش می‌تواند کمک بکند که وضعیت بهتر شود اوضاع جامعه از لحاظ معیشتی بهتر شود همه اینها در ذهنم می آید همه آن داده هایی که از رسانه‌ها دریافت می‌کنم در ذهنم می آید من را می رساند به یک تصمیم این تصمیم و نظرسنجی نشان می‌دهد که مردم ایران روز آخر تصمیم می‌گیرند از آن طرف نمی‌دانم ها و هنوز تصمیم نگرفتم ها زیاد است و یواش یواش از آن طرف جو رسانه سنگین می‌شود دو قطبیها سنگین می‌شود و مردم نهایتاً تصمیم خواهند گرفت.

** برخی از رسانه‌های آن طرف آبی و معاند که دوست ندارند مردم مشارکت کنند خیلی کارها انجام داده و تلاش می کنند که مردم مشارکت نکنند اما چه کار باید بکنیم که هم آنها را خنثی کنیم و بتوانیم به مردم بگوییم که در انتخابات مشارکت کنند و انتخاب درست را چگونه به مردم معرفی کنیم؟

میثمی : رسانه‌های معاند و بیگانه در سال های مختلف در بازه های مختلفی را تجربه کردند یعنی یک برهه ای رسانه‌های بیگانه سعی کردند تحریم‌کنند انتخابات را از یک برهه ای به بعد شروع کردند تشویق مردم چون منافعشان در انتخاب یک گزینه بود که حالا ضعیف بود یا آن که منافعشان را تامین می‌کرد یعنی ما چند تا از انتخابات را داشتیم که رسانه‌ها می‌آمدند لیست می‌دادند و می‌گفتند به این لیست رای دهید این لیست برای ما بهتر است وخیلی علنی و امشخص منتها هنوز سیاست رسانه های بیگانه در این انتخابات مشخص نشده آن چیزی که مشخص و واضح است آن کسی که یک رسانه داری است آن طرف آب و طبیعتا دارد هزینه‌هایش را تامین میکند عاشق چشم و ابروی مردم ایران نشده حتما یک منافع دارد و می‌خواهد آن منافع از طریق عملیات رسانه‌ای محقق شود ممکن است یک کمپین چند ماهه و چند ساله تعریف کند ممکن هم هست که نقطه ای را هدف قرار داده و بخواهد آن را بزند چرا این اتفاق دارد می افتد چون منجر می‌شود به ناامیدی مردم ایران چون اساساً الان هدف این رسانه ها این است که هرچه می توانند حال مردم ایران را بگیرند و آنها را نسبت به آینده ناامید کنند و بگویند الان این انتخابات چه فایده‌ای دارد؟ فرقی نمی‌کند من آقای ایکس را انتخاب کنم یا ایگرگ شرکت بکنم یا نکنم و می‌گویند این مشارکت فایده‌ای ندارد و القای این محور باعث می شود من به این تصمیم برسم که شرکت من فایده ای ندارد اما آن چیزی که ما می توانیم درباره‌اش حرف بزنیم اثرات مشارکت است یعنی آنجایی که رقابت خیلی به هم نزدیک می‌شود آنجایی که رای هزار یا ده هزار است که می تواند سرنوشت یک ملت را جابه‌جا کند مثلاً در دو انتخابات گذشته ریاست جمهوری خیلی آرا به هم نزدیک بود از یک طرفی داغ کردن فضای رقابت است از طرف دیگر این است که نشان دهیم این آدم که آمده و برنامه دارد و وعده هایی که دارد می دهد روی هوا نیست و یکسری دیده بان ها هستند که این وعده‌ها را دارند پایش می کنند اینکه عادت شده برای ما که یکسری وعده وعید بدهیم و آنها را پیگیری نکنیم این دیده بان ها به نظرم رسانه‌ها هستند که باید بیاید این وعده‌ها را دانه به دانه ثبت بکنند گزارش بدهند که مردم این آقا این وعده را داده و هنوز اتفاق نیفتاده یا دارد محقق می‌شود و یا چند درصد پیشرفت کرده است و همین باعث می‌شود اعتماد مردم نسبت به آن آدم و سیستم افزایش یابد ما باید یک طوری وعده ها را یادآوری کنیم درست است که در ذهن مردم وعده‌ها یک طوری دچار تزلزل شده است اما رسانه ها الان تقویت شده اند و دارند راحت‌تر کار می‌کنند مردم خوب یادشان است که رئیس جمهور منتخب سال ۹۲ و ۹۶ چه وعده‌هایی داد آقای روحانی که بعضی هایش محقق نشده است و بعضی هایش محقق شده اما این وعده ها هیچ جا ثبت نشده و هیچ کسی نمی‌تواند ادعا کند من یک لیست مشخص از این وعده ها دارم این کارکار رسانه‌هاست.

** سوالی دارم از آقای جلالی در مورد سواد رسانه‌ای مسئله رسانه های معاند و رسانه هایی که مخالف مشارکت مردم هستند که وضعیت مشخص است آیا مردم و رسانه‌های ما توانستند این سواد را ایجاد کنند این آگاهی عمومی را ایجاد کنند یا نه؟

جلالی: من به بحث قدرت رسانه ای اشاره می کنم. قدرت رسانه ها در این است که برخی مواقع حقیقت را وارونه جلوه دهند و یکی از کارهای رسانه‌های معاند انجام می دهند خیلی تمیز و مرتب حقیقت را وارونه جلوه می‌دهند نقش رسانه های داخلی ما علاوه بر اینکه سواد رسانه‌ای در جامعه بالا برود این شاید دست نیافتنی باشد که همه جامعه به یک سواد رسانه‌ای بالا برسند ولی از این سمت رسانه‌ها باید این قدرت داشته باشند که بتوانند این وارونه جلوه دادن ها را برای مردم تبیین کرده و تشریح کنند من در این زمانی که وجود دارد درست است سواد رسانه‌ای در جامعه خیلی مهم است که مثلاً مردم ما خودشان به این قدرت تشخیص و تمیز بودن برسند که این رسانه های معاند دارد واقعیت‌ها را وارونه جلوه می‌دهد ولی خب الان با توجه به وضعیت معیشتی که وجود دارد شاید مردم آن کسی هم که سواد رسانه ای داشته باشد ولی حال این کار را نداشته باشد اصلا دنبال این قضیه نرود و این برمی‌گردد به بحث رقابت پذیری احساس می‌کنند این انتخابات به دردشان نخورده و دردی را دوا نمی کند یکی از دلایلی که مردم شاید از توانمندی‌های خودشان استفاده نکنند آن فشارهای معیشتی است که در پی آن فشار روانی است که روی مردم است و ناامیدی که آقای میثمی هم گفتند وظیفه من رسانه چیست اینجا وظیفه رسانه این است که به کمک مردم بیاید و این وارونه جلوه دادن رسانه‌های معاند که کارشان این است از سال ۱۹۶۰ به این سمت خیلی ما هجمه‌های تبلیغاتی بالاتر را هر روز با تکنیک های فراوان با شبکه های اجتماعی فراوان این هجمه‌ها بیشتر می‌شود ما چه کار کنیم که اینها را در واقع خنثی کنیم بعضی اوقات باید دفاع کنیم بعضی موقع ها باید حمله کنیم به رسانه‌ها بیاییم علاوه بر پاتکی که می‌زند در واقع به آن حمله کنیم با فیلم و متدها و فرم های خاص رسانه‌ای به کمک اذهان عمومی جامعه بیاییم و بیاییم کمک کنیم آن قدرت تشخیص شان را بالا ببریم آن رسانه ای که دارد از فلان طیف حمایت می‌کند یا نه می‌گوید شما به مشارکت نیاید در انتخابات شرکت نکنید دوست من نیست دشمن من است ولی باید این را به باور پذیری در جامعه برسانیم این وظیفه رسانه است رسانه باید با تکنیک‌های خاص خودشان واقعیت‌های جامعه را بیاورد بالاترمدام ناامیدی را به جامعه پمپاژ نکنیم خیلی از کارهایی که در جامعه ایجاد می‌شود و انجام می‌پذیرد برای مردم خوب است ولی تحت شعاع برخی از بوقهای تبلیغاتی قرار می‌گیرد و از سیاست بازی ما قرار می‌گیرد لذا نقش رسانه اینجا این است که واقعیت ها را بالا بیاورد امیدها را در جامعه پمپاژ کند بی طرفی این است که شما بیایید واقعیت‌های جامعه را گفته و بدبین نباشید الان اگر دقت کنید در تشریح پیکر حاج قاسم سلیمانی چرا این اتفاق افتاد؟ این سیل جمعیت آمد این انقلاب دوباره به وجود آمد چون خیلی‌ها خالصانه و و بی طرفانه آمدند به میدان و کاملا خودجوش رسانه‌ اینجا وظیفه‌اش چه بود انعکاس خودجوش این خودجوشی و انقلاب دوم در بحث مشارکت مردمی بود تشییع پیکر حاج قاسم که خون شهدا از وجود خود شهدا بالاتر کار انجام می‌دهد و وظیفه رسانه انعکاس درست بود و اگر دقت کنیم در زمان تشییع پیکر حاج قاسم رسانه‌های معاند خیلی نتوانستند جولان بدهند چرا چون ما خیلی خالصانه آمدیم جلو در انتخاب درست رسانه کمک حال مردم است در بحث انتخاب کمک حال می شود تشخیص دقیق و موشکافانه دو حالت است بعضی موقع هاست که من می آیم راه را به طرف نشان می‌دهم به مخاطب نشان می دهم که این راه درست است بعضی موقع ها به مخاطب می‌گویند که راهی که میروی اشتباه است این خیلی مهم است چون فردی که در آن مخاطب جامعه رسانه ما مثل شبکه اجتماعی که معاند هستند و شبکه تصویری ما در آن طرف آب این است که ما باید قدرت را در جامعه ایجاد بکنیم که این رسانه دارد واقعیت را وارونه جلوه میدهد مخاطب من خیلی به آن اعتماد نکن یعنی ما بیاییم حمله کنیم به آن رسانه و اعتمادی که دارد در جامعه ما برای خودش به دست می آورد را تضعیف کنیم به چه صورت؟ کار سختی است ولی خیلی هنرمندانه و تخصصی است که ما به کمک سواد رسانه‌ای جامعه باید قبلاً این کار را انجام می‌شده ولی حالا کم بوده است الان رسانه وظیفه اش خیلی سنگین است که باید بر ملا کند نقشه‌های رسانه‌های معاند را که نگذارند آن یاس و ناامیدی در جامعه ایجاد شود و مشارکت از بین برود یا کم شود این وظیفه اصلی رسانه است که بازخوانی توانمندی های نظام جمهوری اسلامی است و این توانمندی‌ها را بولد کردن و بالا اوردن خودش در حس اعتماد به نفس و غرور در جامعه خیلی تاثیر دارد و می‌تواند مشارکت را بالا بیاورد.

** آقای میثمی عملکرد رسانه خارجی در روایت سازی علیه مشارکت مردم و تشویق و تحریم انتخابات را ما چگونه می‌توانیم در رسانه‌های اجتماعی بخصوص رسانه های اجتماعی که این روزها بیشتر مردم از آن استفاده می‌کنند خنثی کنیم؟

میثمی: رسانه‌ها یک تغییر در زندگی مردم داشتند یک برهه ی اولیه نقش پروپاگاندا داشتند ولی وقتی جلوتر آمدیم نقش اطلاع رسانی داشتند الان رسانه‌ها دارند کم کم تغییر هویت می دهند و به دستیار مردم تبدیل می‌شود یعنی چه دستیار؟ این تلفن همراهی که کنار دست من هست بالاخره یک گره از زندگیم باز می‌کند وسایلی که در خانه من هستند مثل تلویزیون یخچال هر کدام یک جور دستیار زندگی من هستند این دستیار مدلش این است که بتواند کمک کند یک بار از روی دوش من بردارد چطوری ؟ یعنی یک رسانه باید کمک کند که من انتخابم سریع تر باشد انتخابم راحت تر باشد دقیق تر باشد و کمک کند به من به یک انتخاب برسم رسانه ها الان دارند دقیقا این نقش را ایفا می‌کنند.

وقتی که این گزاره را بپذیریم در کنارش می بینیم که هر شخصی در جامعه یک هجمه ای دارد از کلی از اطلاعاتی که از رسانه‌های مختلف دریافت می‌کنند در طول روز رسانه ها عموماً الان مصرف مردم شده است رسانه اجتماعی و شبکه اجتماعی کلی از این اطلاعات اطلاعات غلط است اطلاعات جعلی و فیک نیوز است اولین گام خودش منجر سواد رسانه ای می شود این است که بتوانم تشخیص دهم کدام درست است کدام غلط کدام خبر درست کدام اطلاعات درست است که منجر به تصمیم‌گیری من بشود و کدام غلط است و من حداقل در سابقه ۲۰ ساله کار رسانه تا الان انقدر افکار عمومی را بدون دفاع این هجمه رسانه‌ای ندیده‌ام یعنی اتفاقی که الان دارد می‌افتد و افکار عمومی بدون هیچ دفاعی تحت هجمه اطلاعات غلط یا فیک نیوز قرار گرفته واقعاً مردم را بی دفاع کرده و مردم به نظرم خیلی راحت حتی اطلاعات غلط و اخبار جعلی را باور می‌کنند .

** چرا باور می‌کنند ما قسمت اخبار صحیح مان غلط کار کرده که مردم اخبار جعلی را باور می کنند یا نه آن هجمه ی اخبار جعلی زیاد است که اصلاً کسی نمی تواند مقاومت کند؟

میثمی: تقریباً هر دو. هجمه خیلی بالاست اگر بشود با کشور دیگری مقایسه کرد آیا مردم کشور دیگر انقدر تحت هجمه ی اطلاعات غلط و اخبار جعلی هستند یا نه گرچه موضوع اخبار جعلی درکل دنیا موضوع داغی است ولی حتما باید یک مقایسه تطبیقی انجام شود یک بخشی این است یک بخش دیگر این است که بلاخره رسانه‌های خودمان هم به صورت ایده‌آل کار نکردند و دچار یک نقص هایی هستیم. بحث حکمرانی ما روی پلت‌فرم‌های رسانه های اجتماعی که مردم دارند استفاده می‌کنند که تقریباً حکمرانی وجود ندارد و این حکمرانی عملاً نیست مردم دارند از پلتفرم های استفاده می‌کنند که مرکز مدیریت آن در آمریکا است این مرکز مدیریت نسبت به حاکمیت ما پاسخگو نیست اتفاقی که دارد می‌افتد ملغمه‌ای از اتفاقاتی است که در لایه های مختلف است بخشی از آن لایه های حکمرانی است دولت ما در این زمینه سال‌های گذشته کم کاری کرده است دستگاه تبلیغی ما این وظایف را به صورت درستی انجام نداده است منظورم رسانه‌هاست از طرف دیگر باید گفت هجمه هجمه ی سنگینی است و این هجمه دارد افزایش پیدا می‌کند و از ابتدای رسانه‌ها ضریب افزایش داشتیم که هجمه ای که روی افکار عمومی ما پیاده شده تقریبا بی سابقه است کاری که باید بکنیم چیست که منجر به آن سواد شود منجر به آن انتخاب شود بتوانیم یک جورایی تمیز دهیم و به انتخاب خودمان برسیم این است که اولا مجهز شویم به اینکه بشناسیم علمش را پیدا کنیم روشهای ساده‌ای دارد مثلاً هر اخباری را که می‌شنویم همان اول در ذهنمان صحه نگذاریم بگذاریم یک جستجویی انجام شود از ۴ تا خبرگزاری ببینیم بپرسیم منابع موثق و معتبر را چک کنیم یکسری روش‌ها این طوری است یک بخشی اش این است که حتماً ما مردم را به این دانش مجهز کنیم البته تشخیص اینکه خبر فیک است یا درست برای من رسانه‌ای هم سخت است حتی ممکن است منابع موثق هم گاهی اشتباه کنند.

جلالی: دربحث شایعه و انتشار آن اینجاست که سواد رسانه ای خیلی موثر است یعنی اینکه ما به این سواد برسیم که من مخاطب رسانه‌ای هر چیزی را باور نکنم از آن سمت هم هر چیز را منتشر نکنم اینجاست که سواد رسانه ای می آید کمک جامعه و این اشاعه شایعه‌ها به همین صورت اتفاق می‌افتد که جامعه‌مان مخصوصا الان که شبکه اجتماعی فراوانی وجود دارد و ما تمام زندگی مان از کودک هفت الی هشت ساله دارد شروع می‌کند با توجه به شرایط کرونا که دیگر بسترتلفن همراه آمد در جامعه ما و آفت‌های اجتماعی خواهد داشت این وظیفه صدا و سیما و رسانه است که حداقل سواد رسانه‌ای را داشته باشند یکی از کارهایی که صدا و سیما می‌تواند انجام دهد که تجربه آن را ما در بحث مدارس تلویزیونی داشتیم بیایند برنامه‌هایی را در بحث سواد رسانه ای به صورت مدون و بهتر تدوین کنند وقتی که ما فقط داریم می‌گوییم ملت باید سواد رسانه ای داشته باشند ولی هیچ کاری هم انجام نمی دهیم و هیچ آموزشی نداریم حداقل ها را به ایشان نمی گوییم یکی از الزامات سواد رسانه همان چیزی است که آقای میثمی گفتند اینکه ما هر خبری را منتشر نکنیم و هر خبری را باور نکنیم من خود فرد یک نفر باور می‌کند ولی انتشار کمک به باور هزاران نفر است این باید در جامعه آموزش داده شود که اگر می‌خواهیم منبع خبر داشته باشیم هر خبری را منتشر نکنیم من مختار هستم هر خبری را بخوانم ولی مختار نیستم هر خبری را منتشر کنم اینجاست که متاسفانه در فضای جامعه ما انتشار خبر هنوز یک پلت‌فرم خاص خودش را پیدا نکرده است یک قانون و قاعده خاصی برایش تعریف نکردیم این ناشی از این است که متاسفانه ما در بستر جامعه می‌آییم فقط مسکن تجویز می‌کنیم و می‌گوییم حالا در این انتخابات مشارکت برود بالا تا انتخابات بعدی خدا کریم است در حالی که ما سیاستگذاری خیلی حرفه‌ای و علمی در حوزه سواد رسانه‌ای فقط در حد شعار داریم من دروادی رسانه فقط شعار می‌دهم که مردم باید سواد رسانه ای داشته باشند ولی با حلوا حلوا گفتن دهن شیرین نمی شود ما باید برویم به مردم بگوییم و آموزش بدهیم جامعه در واقع حتی از لحاظ قانونی به ایشان تکلیف کنیم که اگر توی مخاطب ده بار ۲۰ بار انتشارتان صحیح نبود ما یک تنبیه برایش قرار می دهیم چرا که دارند روان جامعه را به هم می‌ریزند.

** جامعه نیاز به آموزش دارد که سواد رسانه ای پیدا کند که بتواند منبع را تشخیص دهد بتواند اخبار جعلی را منتشر نکند.

جلالی: این نیاز با توجه به شرایط فعلی جامعه ما این وضعیت کرونا هم که شبکه اجتماعی آمدند دربطن زندگی ما الان خریدهای اینترنتی وجود دارد در واقع شما نیاز روزمره خود را دارید از بستر دیجیتال و فناوری اطلاعات به‌دست می‌آورید تلفن همراه را ما سوادش را نداریم و این شاید همان طور که امنیت جامعه ما نیاز به پاسداری دارد امنیت روانی جامعه هم نیاز به پاسداری دارند و باید بیاییم امنیت روانی جامعه را درست کنیم یکی از کارهایی که خوشبختانه در فضای جامعه اتفاق افتاده در جاهای مختلف می‌بینیم یک سری کارهای انجام شده مثلا سپاه آمده کارهای انجام شده در بحث سپاه سایبری خب این کاری است که اگر درست انجام بشود مسلما در جامعه بازخورد خوبی خواهد داشت کاری که باید انجام دهیم اولین چیز این است که رسانه‌های در دسترس مثل صدا و سیما تلویزیون رادیو باید نقش پررنگ‌تری در آموزش سواد رسانه ای داشته باشند بعد بیاییم به سمت آکادمیک و نخبه پروری در این وادی من رسانه‌ای نگویم من که بلدم مابقی را بیخیال شوم باید یک شبکه آموزشی را ما تشکیل دهیم این شبکه آموزش کمک می کند به افراد باید پتانسیل و ظرفیت رسانه عمومی را در واقع بالاتر ببریم تا در خدمت مردم باشد.

میثمی: یک بخش به نظرم سواد رسانه‌ای و آموزش آن است اما به نظرم کافی نیست . لازم است اما کافی نیست الان در دنیا چه اتفاقی دارد می‌افتد آچار دادند به دست مردم برای اینکه بفهمند کدام خبر درست است کدام غلط سیستم‌های راستی‌آزمایی یعنی ما یک نهاد مستقل داریم در دنیا که کارشان این است که کارشناسانی دارند که می‌آیند راستی آزمایی می‌کنند که این خبر درست است یا غلط اگر شما در پلتفرم هایی که دارید استفاده می کنید یک پست درباره واکسن می‌بینید یا درباره کرونا میبینید پایینش یک لینک نوشته که اگر می خواهید اطلاعات بیشتری دریافت کنید بروید به مرکز کوئید ۱۹ پلتفرم ما پلت‌فرم‌های که در آمریکا هستند بنابر قانون موظف هستند که این اتفاق را انجام دهند بعد از انتخابات آمریکا که مبدا و شروعش شده بود که هفت رسانه‌ای مجوز گرفتند که درباره انتخابات آمریکا نتایج را اعلام کنند هر رسانه دیگری اعلام می‌کرد یا اکانت حساب کاربری اش بسته می‌شد یا تگ میخورد پایینش که ممکن است این خبر اشتباه باشد خبر موثق را اگر می‌خواهید دریافت کنید به این لینک مراجعه کنید در اینستاگرام و شبکه‌های اجتماعی دیگر این اتفاق افتاد و بعد از آن برای کوید نوزده هم کرونا همین اتفاقی افتاده هر کدام از این پلتفرم ها یک مرکز اطلاعات کووید دارند عملاًاین ابزار در اختیار کاربر قرار می گیرد که راحت‌تر بتواند بسنجد و کمک می‌کند وقتی ما این را نداریم از آن طرف آموزش هم نداریم رسانه قوی هم نداریم که بتواند به روز دقیق اطلاع رسانی کند طبیعیست که مردم تحت حجمه قرار بگیرند حالا باز همین ابزار دادن هم یک بخشش در دنیا رایج شده است ولی ما کاملا در ایران نداریم.

** حالا راهکار چیست؟

میثمی: به نظر من اول خود مردم یک وظیفه دارند که به عنوان یک شهروند آگاه شهروند متعهد آموزش ببینند یعنی خودشان را در مرز آموزش قرار دهند آموزش در فضای مجازی بسیار زیاد در صدا و سیما هم الان دارد این اتفاق را رقم می‌زند دستگاه‌های مختلف مثل وزارت ارشاد دارند کار می‌کنند روی این زمینه یک بخش وظیفه من شهروند است یک بخشش وظیفه دولت است یک بخشی اش هم وظیفه نهادهای رسانه‌ای است. نهادهای رسانه ای باید سرخط کاری خودشان بایستند و دقیق اطلاع رسانی کنند رسانه‌ها این روزها به خاطر سرعت بعضی وقتا صحت را ذبح می‌کنند و این اتفاق خوبی نیست یک بخشی دیگر هم حکمرانی فضای مجازی است که باید دقیق تر شود اینها همه یک منشور است که کاملاً باید رعایت شود ما نمی‌توانیم فقط از مردم بخواهیم آموزش ببینند آموزش کافی نیست ایجاب باید باشد سلب هم باید باشد باید کار ایجابی می‌کنیم رسانه‌هایمان را قوی کنیم قانون درست داشته باشیم آموزش دهیم ما قانون داریم اما الان اجرا نمی‌شود انتشار شایعه جرم است و طبیعتاً چطور باید اجرا شود.

جلالی: یکی از وظایفی که ما در جامعه داریم این احساس نیاز کردن مردم است یعنی ما باید در مردم احساس نیاز را تجلی دهیم و بگوییم مردم شما نیاز دارید به این آموزش وقتی شهروند احساس نیاز کند به بحث آموزش مسلما دنبال آن می‌رود و این بسته باید فراهم شود یعنی ما اگر بخواهیم از نگاه جامعه شناسانه به آن نگاه کنیم و بخواهیم یک فرهنگ را در جامعه بیاورید بالا با یک سال و دوسال انجام نخواهد شد یک فرهنگ باید نهادینه شود مقطعی نباید کار شود و این احساس نیاز در مردم فقط موقع انتخابات جلوه گری نشود . تگ سواد رسانه‌ای باید در زمان آرامش جامعه باشد تا قیل و قال های انتخاباتی و فضای سیاسی که شاید آن تگ سواد رسانه ای را گم کند ما واقعاً در بحث سواد رسانه ای باید این احساس نیاز را در مردم به وجود بیاوریم و این احساس نیاز زمانی به وجود خواهد آمد که مردم یک آرامش به دور از هیاهو داشته باشند و این لازمه اش این است که در واقع یک برنامه‌ریزی کلان و سیاست‌گذاری کلان داشته باشیم باید ساز و کار قهری هم داشته باشیم همانطور که یک نفر دارد رانندگی می‌کند با این که سواد رانندگی دارد گواهینامه هم دارد ولی باز هم پلیس جریمه می‌کند یعنی بازدارندگی را در جامعه باید ایجاد کنیم من اگر چند بار شایعه پراکنی کردم و امنیت روانی جامعه را از بین بردم باید یک محرومیتی برایم ایجاد شود.

منبع: فارس

۱۴۰۰/۳/۱۸

اخبار مرتبط