جنگ تعرفه ای بایدن با چین؛ تداوم رویكرد یكجانبه گرایانه ترامپ| چندجانبه گرایی تجاری محقق می شود؟

جنگ تعرفه اي بايدن با چين؛ تداوم رويکرد يکجانبه گرايانه ترامپ| چندجانبه گرايي تجاري محقق مي شود؟

جنگ تعرفه ای فعلی آمریكا علیه چین نمی تواند عدم تعادل تجاری را برطرف كند و اولویت های داخلی بایدن را تضعیف می كند و مانع بازگشت ایالات متحده آمریكا به چند جانبه گرایی شود.

به گزارش نما ،«جو بایدن»، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، وقت تلف نکرد و بسیاری از سیاست های آسیب رسان دوران ریاست جمهوری ترامپ، به استثنای تجارت را تغییر داد. انتظار می رود «کاترین تای» نماینده تجارت ایالات متحده آمریکا با همتای چینی خود برای بررسی توافق تجاری فاز یک دیدار کند، اما انتظارات برای مذاکرات کم است.

بایدن فاقد اراده سیاسی لازم برای تغییر مسیر سیاست های تجاری ترامپ است و از جنگ تعرفه ای به عنوان اهرم فشار برای تغییر ساختاری در چین استفاده می کند. با این وجود ، حفظ تعرفه های ترامپ یک اشتباه است.

اولاً، جنگ تعرفه ها بر اساس منطق اقتصادی ناقص بنا شده است. دولت ترامپ در پاسخ به عدم تعادل تجاری دوجانبه، تعرفه هایی وضع کرد که براساس آن ایالات متحده آمریکا با کسری تجاری بزرگ و مداوم روبرو شد. «دونالد ترامپ» معتقد بود که کسری تجارت برای اقتصاد ایالات متحده مضر است اما وقتی زنجیره های تأمین در سطح جهانی ساختار یافته و تجارت به صورت چند جانبه شکل گیرد، تراز تجاری دوجانبه بی معنی است.

ثانیا، ایالات متحده آمریکا با بیش از ۱۰۰ کشور کسری تجارت دارد. این محصول عملکردهای ناعادلانه نیست بلکه نتیجه کسری داخلی ایالات متحده آمریکا، هزینه های خصوصی و دولتی بیش از درآمد است.

ثالثا، تعرفه های ترامپ به اهداف مورد نظر خود نرسید - کسری تجاری ایالات متحده با چین همچنان رو به گسترش است، در حالی که مصرف کنندگان آمریکایی با پرداخت ۱۲۷۷ دلار آمریکا سالانه به طور متوسط برای کالاهای مصرفی، این تعرفه ها را پرداخت می کنند. مشاغل تولیدی مجدداً از سر گرفته نشدند و ۳۲۰،۰۰۰ شغل از دست رفت. ادامه جنگ تعرفه ای سیاست بهبود وضعیت اقتصادی توسط  بایدن را تضعیف می کند.

جنگ تعرفه ای یک برنامه سیاسی راحت در راستای برنامه پوپولیستی اول آمریکا ترامپ بود که در خدمت جمع کردن حمایت سیاسی از ریاست جمهوری او بود. عدم تمایل بایدن برای خروج از میراث ترامپ چشم انداز پیوستن مجدد ایالات متحده به سیستم چندجانبه و از سرگیری رهبری اقتصادی جهانی را تضعیف می کند. وضع تعرفه های یک جانبه بر چین انحراف آشکار از رویکرد چندجانبه است.

در دوران ترامپ، محدودیت های تجاری اغلب از طریق دستورات اجرایی به نام نگرانی های امنیت ملی به طور گسترده و مبهم تعریف می شد. اگر ایالات متحده آمریکا می خواهد رهبری جهانی را از سر بگیرد، باید در برابر وسوسه یک جانبه گرایی مقاومت کند و در عوض یک سیستم مبتنی بر قوانین چند جانبه معتبر را بازسازی و تقویت کند.

واضح است که جنگ تعرفه ای ایالات متحده آمریکا نتوانسته است چین را وادار به انجام هرگونه اصلاح ساختاری کند که با منافع بلند مدت خود همسو نباشد. چین برخی از سیاست های اقتصادی خود - مانند حمایت از شرکت های دولتی - را منحصر به سیستم اقتصادی خود و مهم برای موفقیت می داند.

از دیدگاه پکن، خواسته های ایالات متحده برای تغییر در سیاست های آن به معنای تداخل است. ایالات متحده باید اهداف و رویکردهای توسعه چین را درک کند و به طور چند جانبه برای تدوین و به روزرسانی قوانین بین المللی کار کند.

در حالی که جنگ تعرفه ها به طور آشکار نتیجه مثبتی ندارد، حذف تدریجی تعرفه ها بدون ارائه امتیازی از طرف چینی از نظر سیاسی چالش برانگیز است. اجرای جنگ تعرفه ای ممکن است به طور موقت توجه را از مشکلات ساختاری در اقتصاد ایالات متحده آمریکا دور کند.

چین تلاش هایی را برای اجرای فاز یک معامله تجاری انجام داده است. در حالی که  بیماری کووید ۱۹ تقاضای چین را کاهش داده و عرضه ایالات متحده آمریکا را مختل کرده است، تقاضای پس از همه گیری همراه با تقویت مداوم رنمینبی به چین در تحقق توافق خرید کمک خواهد کرد. چین همچنین در جلوگیری از انتقال فناوری اجباری و کاهش محدودیت های بازار پیشرفت کرده است.

برای تحکیم بهبود اقتصادی و تداوم رشد بلند مدت، چین باید اصلاحات اقتصادی را ادامه داده و روابط بین المللی مثبت را تقویت کند. منافع بلند مدت چین این است که دسترسی به بازار  را تضمین کند، از حقوق مالکیت معنوی محافظت کند، ساختار داخلی خود را اصلاح کند و نوآوری های فناوری را در یک محیط سازنده و رقابتی بین المللی ارتقا دهد.

جنگ تعرفه ای فعلی آمریکا علیه چین نمی تواند عدم تعادل تجاری را برطرف کند و اولویت های داخلی بایدن را تضعیف می کند و مانع بازگشت ایالات متحده آمریکا به چند جانبه گرایی شود. در حالی که ایالات متحده و چین اختلافات عمیقی در زمینه ایدئولوژی و منافع ژئوپلیتیکی دارند، تجارت زمینه مناسبی برای مشارکت است.

تجارت مبتنی بر قوانین چند جانبه به هر دو کشور این امکان را می دهد تا از مزایای زنجیره های عرضه جهانی گسترده برخوردار شوند و کارایی تولید ناشی از تخصص و صرفه اقتصادی را بهبود بخشند.

تجارت می تواند فرصتی را برای هر دو کشور برای بازسازی اعتماد و ارتباطات و همکاری در جهت یک سیستم چند جانبه فراهم کند که منافع مشترک آنها را بیان می کند. پایان دادن به جنگ تعرفه ها اولین قدم است.

بازار 

۱۴۰۰/۴/۲۷

اخبار مرتبط