اخلاق مداری در سیاست مولای متقیان؛

ماندگارترین سخن در صحنه های نبرد/ درس امام برای مذاكره كنندگان

عکس خبري -ماندگارترين سخن در صحنه هاي نبرد/ درس امام براي مذاکره کنندگان

در بخشی از كلام امام آمده كه به او فرمود برو و به معاویه بگو در آنچه مسلمین وارد شدند وارد شو. كنایه از اینكه باید بیعت كنی. بعد افزودند: «أَنِّی لاَ أَرْضَی بِهِ أَمِیراً» من اماراتی به او نمی‌دهم. یعنی از همین اول خیالش را راحت كن علی (ع) در مذاكراتش امتیاز نمی‌دهد. خود همین شروط و بیان قاطع امام بهترین درس برای مذاكره كنندگان ما خواهد بود.

حجت الاسلام علی تبریزی- غالبا در بحران ها و شرایط دشوار ممکن است انسان تصمیماتی بگیرد که بعد از گذر از آنها متوجه برخی تندروی ها یا کندروی‌ها در برخورد و عملکرد بشود. اما بی‌راه نیست اگر ادعا کنیم با گذشت قرنها از صدر اسلام هنوز وقتی رفتار و شیوه برخورد مولای متقیان(ع) با دوست و دشمن و مخالفان او شامل ناکثین و مارقین و قاسطین، کوچکترین تندروی یا کوتاهی در رفتار آن حضرت مشاهده نمی‌شود. حضرت نه اهل تساهل بی‌جا بود نه تسامح بی مورد. برعکس زیباترین و ماندگارترین برخوردهای امیرالمومنین(ع) در سخت ترین شرایط و برهه های تاریخی رقم خورد.



ماندگارترین دیالوگ در صحنه های نبرد

در این ایام که سالروز جنگ جمل نیز به شمار می‌رود به نمونه ای از درس آموزی مولی الموحدین برای همه سیاستمداران تاریخ اشاره خواهیم کرد.

خطبه 219 نهج البلاغه زمانی ایراد شد که آتش جنگ جمل، جنگی که خودی‌ها بر حضرت تحمیل کردند فرو نشسته و امام در بین کشته های دشمن و نگاه به چهره های آنان تاسف می‌خوردند. هرچند حضرت تلاش فراوانی کرد تا جنگ سر نگیرد و در نهایت مجبور به دفاع شد.

امام وقتی بالای سر جنازه طلحه و برخی دیگر رسید نه تنها خوشحال نشد بلکه گریستند و بر جنازه های دشمن نماز خواندند و فرمان دادند آنها را با احترام دفن کنند. بعید است بشریت چنین صحنه ای را در تاریخ دیده یا در آینده ببیند.

آنجا بود که فرمودند: «لَقَدْ أَصْبَحَ أَبُو مُحَمَّد بِهذَا الْمَکَانِ غَرِیباً...»

"ابو محمد (حضرت امیر، کنیه طلحه را به نشانه احترام به او بکار بردند) در اينجا غريب افتاده است. به خدا سوگند، كه خوش نداشتم قريش، كشته در زير نور ستارگان افتاده باشند. خونخواهى كردم از بنى عبد مناف ولى بزرگان بنى جمح از دست من گريختند. آنان براى كارى كه لايق آن نبودند گردن كشيدند، ولى گردنهايشان شكسته شد و به مقصود نرسيدند."

این برخورد و کلام زمانی ایراد شد که طلحه بدترین برخورد را با امام کرد و بیشترین ضربات سیاسی و اعتقادی و اقتصادی را بر پیکره حکومت علوی وارد آورد.


هزینه هنگفت عدالت طلبی

نکته مهم اینکه شاید این شبهه در ذهن نقش ببندد که اگر امام راضی به کشته شدن آنها نبود نمی‌گذاشت جنگی بپا شود اما تاریخ به روشنی پاسخ این شبهه را داده و بیانات حضرت قبل و بعد از جنگ نشانگر مخالفت کامل امام با این نبرد و اکراه و اجبار برای آن بوده است. در واقع این جنگ هزینه امام برای مقابله به فساد و امتیازطلبی خواص بود و پای اجرای عدالت ایستاد.


دو شرط برای مذاکره کنندگان


شاید کمتر کسی شنیده باشد که امام حتی در برابر معاویه هم راضی به جنگ نبود و تلاش بسیاری کرد تا او را به اشتباهش آگاه کند و سر عقل بیاورد. نهایتا هم امام اگر موفق به فرونشاندن آتش جنگ نمی‌شد آغازگر جنگ هم نبود.

در ماجرای صفین، جریربن عبدالله بجلی که سابقه دوستی با معاویه هم داشت از امام اذن گرفت تا با معاویه مذاکره و حتی المقدور او را منصرف نماید. شاید هیچ کسی جز امام وقتی با معاویه ای روبرو باشد که فقط دنبال جنگ افروزی است به او مهلت ندهد اما حضرت جریر را با شروطی به سوی معاویه راهی کرد. این در حالی بود که دوستان و فرماندهان سپاه امام همگی مخالف مذاکره و فرصت دادن به دشمن بودند اما امام تا آخرین لحظه دست از تلاش برای صلح و در جهت اصلاح نفوس برنداشت. البته شرط کرد که اولا با چه بیان و از چه موضعی سخن بگوید و ثانیا مدت مذاکره معین باشد و به دشمن اجازه سوء‌استفاده و تعلل بی‌جا ندهد.

در بخشی از کلام امام آمده که به او فرمود برو و به معاویه بگو در آنچه مسلمین وارد شدند وارد شو. کنایه از اینکه باید بیعت کنی. بعد افزودند: «أَنِّی لاَ أَرْضَی بِهِ أَمِیراً» من اماراتی به او نمی‌دهم. یعنی از همین اول خیالش را راحت کن علی (ع) در مذاکراتش امتیاز نمی‌دهد. خود همین شروط و بیان قاطع امام بهترین درس برای مذاکره کنندگان ما خواهد بود.

۱۴۰۰/۱۰/۱۰

اخبار مرتبط