به گزارش نما، حنیف غفاری کارشناس مسائل بینالملل در روزنامه همشهری نوشت: اخیرا در بحبوحه مذاکرات هستهای وین، آنتونی بلینکن، وزیر امورخارجه دولت آمریکا چند معافیت تحریمی را در رابطه با فعالیتهای هستهای غیرنظامی ایران امضا کرد. مقامهای کاخ سفید مدعی شدهاند معافیت از این فعالیتها به تکمیل توافق برای بازگشت متقابل به اجرای کامل برجام کمک میکند و زمینه را برای بازگشت ایران جهت اجرای تعهداتش در برجام فراهم میسازد. فراتر از آن، سیاستمداران غربی و رسانههای وابسته به آنها مدعی شدهاند اعمال معافیتهای تحریمی اخیر، مصداق بارز «حسننیت آمریکا- اروپا» در مذاکرات وین محسوب میشود.
درخصوص اهداف متنی و فرامتنی واشنگتن در اعمال برخی معافیتهای تحریمی پیرامون فعالیتهای هستهای صلحآمیز کشورمان نکاتی وجود دارد که نمیتوان بهسادگی از کنار آنها گذشت:
نخست اینکه «اعمال یا بازگرداندن معافیتهای هستهای ایران» یک پروژه با یک مصداق واحد و محدود محسوب نمیشود. زمانی که ما از لغو تحریمهای هستهای ایران سخن میگوییم در حقیقت از حدود ۱۷۰۰تحریم یاد میکنیم که جملگی در ابعاد فنی، اقتصادی، تجاری و اعتباری علیه کشورمان وضع شدهاست. با این حال مقامهای آمریکایی و اروپایی درصدد تعمیم یک «مصداق جزئی» به یک «ساختار کلی» و ایجاد یک تصویر کاذب در مسیر مذاکرات وین هستند. وزن معافیتهای اعمال شده یا بازگردانده شده به اندازهای نیست که حتی از آن بتوان بهمثابه یک «اقدام جدی» ازسوی غرب در مسیر رفع تحریمهای ضدایرانی و احیای برجام یاد کرد. اقدام اخیر کاخسفید، صرفا نوعی «اقدام کوچک و لازم» بهشمار میآید که هنوز فرسنگها تا تکمیل آن (در قالب رفع تمامی تحریمهای هستهای) فاصله وجود دارد.
نکته دوم اینکه معافیتهای اعمال شده، مربوط به معافیتهای برجامی نیست. این معافیتها در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ و ناظر بر تکمیل پروسه فشار حداکثری علیه کشورمان وضع شده بود؛ بنابراین از این تحریمها و محدودیتها میتوان باعنوان «محدودیتهای اضافه بر تحریمهای برجامی» یاد کرد که رفع آنها، یک الزام و نه یک مزیت بهشمار میآید. زمانی آمریکا میتواند از رفع تحریمها بهمثابه یک مزیت یاد کند که آثار عملیاتی و دامنه اجرای آن گسترده و عینی باشد.
نکته سوم اینکه، مقامهای کاخسفید درخصوص اعمال برخی معافیتهای تحریمی در رابطه با فعالیتهای هستهای ایران نیز برخورد صادقانه و شفافی نداشتهاند. ند پرایس، سخنگوی وزارت امورخارجه آمریکا در اظهاراتی که ناشی از اصرار کشورش بر حفظ هندسه تحریمها علیه ایران است، تأکید کرد: عملیاتیشدن معافیتهای تحریمی ایران منوط به بازگشت ایران به تعهدهای برجامی خود خواهد بود. بهعبارت بهتر، ابعاد معافیتهای وضع شده اخیر محدود و مشروط است و این یعنی تقریبا هیچ!
این تاکتیک در ابتدای حضور بایدن در رأس معادلات سیاسی و اجرایی واشنگتن بهگونهای شفافتر ازسوی افرادی نظیر آنتونی بلینکن و جیک سالیوان مقامهای دولت وی دنبال میشد، اما پساز گذشت زمان و اصرار مؤثر جمهوری اسلامی ایران بر خطوط قرمز راهبردی و اجرایی خود درمسیر احیای توافق هستهای، این معادله تا حد زیادی تغییر کرد. با اینحال عقبنشینی اجباری آمریکا از این تاکتیک، بهمعنای کنار گذاشته شدن کامل آن ازسوی کاخ سفید نیست.
نکته آخر اینکه بازیگران غربی طی روزهای پیشرو یا همان مراحل حساس مذاکرات وین تلاش میکنند تا مولفههای هیجانی و فرامتنی را به هرنحو ممکن در راستای امتیازگیری از تهران تقویت کنند. راه مواجهه با چنین رویکردی کاملا مشخص است؛ «اصرار بر خطوط قرمز و خواستههایی که منبعث از رویکرد منطقی و حقوقی جمهوریاسلامیایران در مذاکرات وین است.»
بدونشک تا زمانی که خواستههای کشورمان در مواردی ازجمله رفع کامل تحریمها، ارائه تضمینهای عینی و اعتباری، راستیآزمایی در پروسه رفع تحریمها با پاسخی عملیاتی، منطقی و مشخص ازسوی طرف مقابل مواجه نشود، قطعا خبری از احیای توافق هستهای نخواهد بود. مهار بازی فرامتنی و انهدام تصویرسازیهای کاذب واشنگتن و تروئیکای اروپایی در مذاکرات وین، در گروی اصرار راهبردی و مؤثر کشورمان بر الزامها و بایستههای رفع تحریمهای ضدایرانی غرب است.
انهدام هندسه تحریمهای ضدایرانی، شرط لازم برای احیای توافقی محسوب میشود که واشنگتن از آن خارج شده و اتحادیه اروپا نیز بیتعهدی مطلق خود را نسبت به آن، بارها به اثبات رساندهاست. مذاکرات وین، نه یک معادله چندمجهولی، بلکه معادلهای گویا و غیرپیچیده محسوب میشود که حل و فصل یا به بنبست رسیدن را تصمیم واقعی و نهایی غرب معین میسازد. آری! توپ کاملا در زمین آمریکا و اروپاست.