مأموریتهای پلیس بر حسب وظیفه قانونی و به عنوان ضابط قضایی و مجری قانون همیشه با مخاطراتی برای جان پلیس همراه است. پلیس همچنان که مقام معظم رهبری از آن به عنوان پلیس مقتدر، مهربان و همراه با رأفت اسلامی نام بردهاست، همیشه در صحنههای مختلف در خصوص این شاخصها از خود کارنامه خوبی به جا گذاشتهاست. مهربانی و دلسوزی و گاهی هم مظلومیت مأموران پلیس را در جای جای کشورمان همیشه شاهد هستیم به طوری که کلیپهای مختلفی که به صورت مخفیانه یا حتی مچگیرانه یا از طریق دوربینهای مداربسته ضبط و منتشر میشود، نمایانگر این مهربانی و دلسوزی است. خرید کفش برای دختر پابرهنه کار در شهرستان نکا مازندران از سوی مأمور پلیس مهربان، به خطر انداختن جان خود برای نجات جان دیگران، نه به عنوان وظیفه، بلکه به عنوان عمل انسانی، مهربانی با مرد زبالهجمعکن و پذیرایی با چای و نان و کمک مالی از جیب خود به او در شهرستان خرمآباد و هزاران نمونه دیگر که در هیچ دوربین و تصویری ضبط نشدهاست، همه و همه نشانه پلیس مهربان و دلسوزی است که در هیچ کشوری غیر از ایران دیده نمیشود.
در مقابل، پلیس هنگام برخورد با اشرار و مخلان نظم و امنیت و در دفاع از ناموس و جان و مال مردم همیشه مقتدرانه و حرفهای عمل میکند و نهتنها با این افراد مماشات نمیکند، بلکه اجازه هر عکسالعملی و عرضاندامی را هم از آنها میگیرد و وقاحت آنها را در نطفه خفه میکند. دستگیری سریع سارقان حرفهای صندوق امانات بانک ملی که حتی کارشناسان مغرض و مدعیان را انگشت به دهان کرد، دستگیری سارقان باندی، قاچاقچیان حرفهای و عاملان قتل، همه نشانه اقتدار پلیس است.
نکته حائز اهمیت عملیات پلیسهای ویژه، نداشتن تلفات جانی یا تلفات اندک است که حکایت از حرفهای بودن، برخورداری از آموزشهای لازم، انجام تحقیقات و همراه با برنامه و نقشه و سنجش تمام جوانب عملیات دارد. همین موضوع باعث میشود عملیات پر خطر و پرریسک پلیسهای تخصصی با کمترین تلفات روبهرو شود. به طوری که شاهد هستیم پلیس در عملیاتهای دستگیری سارقان و گروگانگیران حرفهای و مسلح و قاتلان و متهمان جانی با استفاده از هوش مدیریتی و مأموران آموزشدیده ویژه و برنامهریزی و نقشههای دقیق موفق میشوند بدون هیچ تلفاتی عملیات را به پایان برسانند.
اما از طرفی هر از گاهی شاهد هستیم بعضی مأموران پلیس هنگام اجرای حکم قانونی، مظلومانه به شهادت میرسند.
شهادت مأمور پلیس بر اثر آتشسوزی هنگام اجرای حکم تخلیه منزلی در شمال تهران، شهادت مأمور پلیس در بید زرد استان فارس با چاقوی فردی شرور و شهادت مظلومانه سرگرد محمد یاسمی قبل از ظهر پنجشنبه هفته گذشته هنگام اجرای حکم مطالبه مهریه و جهیزیه، همه مواردی هستند که به نظر میرسد از آنجایی که احساس میشود اجرای این قبیل از احکام قضایی خطر کمتری نسبت به برخورد با افراد جانی و خلافکاران حرفهای دارد، مأموریتها به مأمورانی واگذار میشود که آموزش کمتری نسبت به نیروهای ویژه دیدهاند. همچنین در این گونه مأموریتها جای خالی برنامه دقیق و طراحی نقشه و حتی تحقیقات قبل از اجرای حکم از سوی فرماندهان به وضوح دیده میشود و همین سادهانگاری و غفلت در آموزشهای لازم گاهی به قیمت جان مأمور پلیس تمام میشود.
پیشنهاد میشود بحث آموزشهای تخصصی و حرفهای و استفاده از روشهای نوین و فناوریهای جدید هر چند هزینههای مالی زیادی در بر دارد، در تمامی مراتب پلیس به خصوص برای مأموران کلانتریها و پاسگاهها که همیشه در نوک مقابله با حوادث احتمالی قرار دارند، به صورت جدی در دستور کار مسئولان قرار گیرد تا کمتر شاهد حوادث خونین برای مأموران پلیس هنگام اجرای حکم قانونی باشیم.
آن طوری که تحقیقات جنایی حکایت دارد، شهید محمد یاسمی حافظ قرآن، مأموری با اخلاق و وظیفهشناس همراه یکی از همکارانش و زن جوانی و پسر ۱۲ سالهاش (شاکی) بدون تجهیزات نظامی برای اجرای مطالبه مهریه و جهیزیه با حکم قاضی به خانه متهم (شوهر شاکی) میروند و از آنجایی که متهم در خانه را باز نمیکند، همراه مرد کلیدسازی در حال باز کردن در خانه هستند که متهم در کمال ناباوری با اسلحه کلت کمری از خانه بیرون میآید و مظلومانه از پشت سرگرد یاسینی را هدف قرار میدهد و در ادامه هم به سوی همسرش شلیک میکند و در پایان هم به زندگی خودش پایان میدهد.