محمدكاظم انبارلويي - 1- كمتر از 4 ماه به انتخابات مجلس شوراي اسلامي و مجلس خبرگان رهبري باقي مانده است.
آمريكا و اذنابش براي بيريخت نشان دادن مردمسالاري ديني از ابتداي شكلگيري نظام جمهوري اسلامي، روشنفكران غربزده را تجهيز كردند تا انگ «ديكتاتوري»، «نقض حقوق بشر»، «عدم آزادي بيان» و «آزاديهاي سياسي» را بر آن بزنند. اين اقدامات براي آن صورت ميگرفت كه؛ پرچم «لیبرال دموكراسي» و «سوسيال دموكراسي» كه در دست فيلسوفان سياسي غرب است به زمين نيفتد. اما هرچه در اين زمين تاختند و هرچه تئوريپردازي كردند و حتي از موضع دروغ، تهمت، تحريف و تحقير سخن گفتند نتيجه نگرفتند. آخرين تير تركش آنها زدن زير ميز بازي بود. آنها به اين سو رفتند كه سرنوشت قدرت در آراء صندوقها تعيين نميشود، كف خيابان نتيجه را معلوم ميكند و لذا انقلابات رنگي شكل گرفت. اين بازي خطرناكي بود كه دامن ارزشهاي دموكراسي در آمريكا را گرفت و آنها را دچار گرگي چون ترامپ كرد كه آخرين ميخ را به لیبرال دموكراسي در آمريكا زد.
2- انتخابات رياست جمهوري سال 88 با مشاركت 85 درصدي يك ركورد بالا براي مردمسالاري ديني بود. اما آمريكا و سه كشور شرور اروپايي با كارگرداني سرويسهاي موساد، سيا و ام آي 6 تصميم گرفتند شرایط را با اهرمهايي كه در دست داشتند به هم بزنند. از دل آشوبهاي سال 88 سه شعار كليدي بيرون آمد:
الف- انتخابات بهانه است اصل نظام نشانه است.
ب- مرگ بر اصل ولايت فقيه
ج- روز قدس همان سال، شعار نه غزه نه لبنان جانم فداي ايران سر دادند.
فريبخوردگان جاهل و غافل داخلي در تور جنگ نرم دشمن افتادند و رقابت را بردند به سمت و سوي لکهدار كردن مردمسالاري ديني و ناكارآمد نشان دادن نظام مبتنی بر ولايت فقيه و زير سؤال بردن ارزشهايي كه امام و شهدا و انقلابيون براي برپايي نظام الهي جانفشاني كردند. يك طرف رقابت به ساز دشمن رقصيد و صداي طبل جنگ نرم را به اقصي نقاط ايران و جهان رساند.
3- رهبري معظم انقلاب اسلامي هوشمندانه در برابر اين توطئه و دسيسه جهاني عليه انقلاب اسلامي و مردمسالاري ديني ايستاد و از رأي مردم و مشروعيت آن سخن گفت و دفاع كرد.
رهبري از رأي ملت به عنوان يك امانت الهي ياد كردند و صيانت از آن را براي حفظ مردمسالاري ديني لازم دانستند و انتخابات تراز انقلاب اسلامي با ويژگي «امنيت»، «سلامت»، «رقابت»، «اخلاقمحوري» و «شايستهگزيني» تداوم بخشيدند.
4- برخي رؤساي جمهور و رؤساي مجلس و نيز نمايندگان و برگزيدگان ملت در خبرگان رهبري و شوراي اسلامي شهرها به ويژه آنها كه چهره ملي داشتند زير چرخ رقابتهاي انتخاباتي ملكوك شدند برخي از آنها در ملكوك شدن خود به دليل خروج از خط امام و انقلاب و عدم «مراقبت» و «محاسبه» نقش داشتند. اين رويكرد آسيب جدي به سرمايه اجتماعي نظام زد و ميزان رقابت و مشاركت سياسي را آسيبپذير ساخت.
اين آسيبپذيري، دشمن را به طمع انداخت امنيت ملي را به خطر بيندازد.
5- جنگ غزه كه اكنون در داخل به عنوان يك دوگانه و دوقطبي «خير و شر»، «حق و باطل»، و «شرافت و شرارت» خودنمايي ميكند و حتي اين دوقطبي نهتنها در دنياي اسلام بلكه در كل جهان صفآرايي خود را روزبهروز شفافتر ميكند، يك رونمايي جدي از چهره كساني است كه طي چهار دهه در جمهوري اسلامي در زمين دشمن بازي ميكردند و ميكنند. جنگ غزه نشان داد چه كساني در ايران به بهانههاي واهي مردمسالاري ديني را سياه نشان ميدادند و نظام سياسي كشور را به مفاهيمي نسبت ميدادند كه آن مفاهيم نه در ايران بلكه در رژيم صهيونيستي و نظام جنايتكارانه آمريكا و همپيمانان آن و بهخصوص در نظام لیبرال دموكراسي ميتوان سراغ آن را گرفت.
6- مردمسالاري ديني در ايران داراي قواعد و قوانين عقلاني است. كساني كه در عقلانيت اين قواعد شبههپراكني ميكنند همان كساني هستند كه در برابر جنايات و ددمنشيها و كشتارهاي بيرحمانه رژيم صهيونيستي سكوت كردهاند و از تلآويو و سرويسهاي موساد و سيا فرمان ميگيرند. آنها نميخواهند مردمسالاري ديني رقيب جدي براي لیبرال دموكراسي باشد آنها از «زوال ليبراليسم» در غرب اندوهگين هستند. آنها سازههاي دولت و مجلس و نظام قضائي را با «نفوذ» و «ناكارآمدي» ميخواهند بياعتبار كنند.
7- مردم در انتخابات آينده براي پاسداشت مردمسالاري ديني به پاي صندوقهاي رأي خواهند آمد. مردم براي صيانت از امنيت ملي به پاي صندوقهاي رأي خواهند آمد. مردم براي اينكه پرچمداري ايران در عرصه جنگ حق عليه باطل به ويژه در فلسطين اشغالي و آزادي قدس در جهان برافراشته بماند به پاي صندوقهاي رأي خواهند آمد و به دروغها و تهمتها و شبههپراكني جرياني كه منافع رژيم صهيونيستي را در ايران نمايندگي ميكنند، وقعي نخواهند گذاشت.