خاتمی زرنگی كرد و هاشمی را به مهلكه هل داد

عضو سابق گروهك دفتر تحكیم معتقد است اصلاح‌طلبان همچنان در سردرگمی به سر می‌برند و به همین دلیل در زمینه هل دادن هاشمی به نامزدی انتخابات دچار ضرر و زیان شدند.

به گزارش نما به نقل از کیهان، «رشيد-الف» که داراي سوابق بازداشت به خاطر حضور در برخي آشوبگري‌هاست، درباره رد صلاحيت هاشمي مي‌نويسد: «از ابتدا درون جبهه اصلاحات در مورد ورود آقايان خاتمي و هاشمي به انتخابات، دو ديدگاه وجود داشت. ديدگاه‌ اول که خواهان حضور در انتخابات در درجه اول با خاتمي و اگر نشد آقاي هاشمي بود. آنها معتقد بودند رد صلاحيت آقاي هاشمي غيرممکن است.
ديدگاه دوم اما ديدگاهي بود که مخالف حضور آقايان خاتمي و هاشمي در اين انتخابات بود.
در مورد آقاي خاتمي صاحبان اين ديدگاه معتقد بودند که ورود او به اين عرصه نتيجه‌اي جز يأس و سرخوردگي نيروهاي اصلاح‌طلب و تحميل هزينه‌هاي سنگين به باقي مانده تشکيلات نيمه‌جان اصلاح‌طلبان نخواهد داشت، آنها با توجه به اتفاقات چهار سال گذشته شانس پذيرش خاتمي را از سوي حاکميت صفر يا چيزي نزديک به صفر مي‌دانستند. در واقع لب کلام هواداران اين ديدگاه اين بود که در موازنه قواي کنوني هيچ شانس و امکاني وجود ندارد.
مدافعين اين ديدگاه معتقد بودند که آقاي خاتمي اگر بيايد رد صلاحيت مي‌شود و اگر هم رد صلاحيت نشود قطعا رئيس‌جمهور نمي‌شود در حاليکه برخي مدافعين حضور آقاي خاتمي معتقد بودند حکومت جرات رد صلاحيت آقاي خاتمي را ندارد. البته با رد صلاحيت آقاي هاشمي با آن سوابق و جايگاه فکر مي‌کنم ديگر براي اين دوستان مشخص شده که تکليف آقاي خاتمي در صورت حضور چه بود!»
در حالي که خاتمي متهم به هل دادن هاشمي به وسط ميدان است، «رشيد-الف» ادامه مي‌دهد: به هر حال پس از اينکه خاتمي اتفاقا با ذکر دلايلي کاملاً مشابه با دلايل آن دسته از اصلاح‌طلباني که مخالف حضور وي در انتخابات بودند با درايت و تدبير حاضر به ورود غيرعاقلانه به اين مهلکه نشد، تقاضاهاي سراسيمه از آقاي هاشمي براي حضور در انتخابات افزايش يافت. ضمن اينکه در مورد ميزان راي‌آوري آقاي هاشمي هم ترديدهاي جدي وجود داشت.
وي در ادامه تحليل خود که از سوي گويانيوز منتشر شده، خاطرنشان مي‌کند:‌«اولين باري که برخي دوستان نام آقاي هاشمي را مطرح کردند خدمت‌شان عرض کردم که وقتي سال ۹۲ سال حماسه سياسي ناميده مي‌شود معني‌اش اين است که خروجي اين حماسه قرار نيست آقاي خاتمي و هاشمي يا فردي نزديک به اين دو و مجموعه اصلاح‌طلبان باشد. به طور کلي صاحبان ديدگاه دوم امکان حصول چنين توافقي در آستانه انتخابات ۹۲ را با توجه به واقعيات موجود،‌ ناممکن مي‌دانستند.»
وي مي‌افزايد: برخي دوستان به‌گونه‌اي سخن مي‌گويندکه گويي تنها هدف ما از فعاليت سياسي کم کردن روي طرف مقابل يا تحميل هزينه به اوست بدون اينکه توجه کنيم که تأثير کلي اقدامات ما بر آينده جريان اصلاح‌طلبي چيست و کمي جلوتر از نوک‌بيني خود را هم ببينيم! خب حالا هزينه را تحميل کرديم، چه شد؟ گيريم که اصلاً به جاي آقاي هاشمي آقاي خاتمي مي‌آمد و رد صلاحيت مي‌شد چه اتفاقي مي‌افتاد؟دوستان انتظار چه چيزي را مي‌کشند و با اين تحليل‌هاي سست دل چه کسي را مي‌خواهند خوش کنند؟ آيا بنا بود در اين انتخابات گرهي باز کنيم يا گرهي بر گره‌هاي موجود بزنيم و بر ضخامت ديوار بن‌بست بيفزاييم؟
اين عضو گروهک منحله تحکيم سرانجام خاطرنشان مي‌کند: بدون شک ميوه چنين اقداماتي را جريان اصلاحات نخواهد چيد. به خصوص اگر اصلاح‌طلبان به اين وضعيت بي‌برنامگي و عدم انسجام و به اين سيکل معيوب سرگرداني و روزمرگي- غالب و هيجان‌زدگي و بيش‌فعالي- موسمي خاتمه ندهند. رويدادهاي چند ماه اخير براي چندمين بار ثابت کرد که جريان اصلاحات خود اکنون بيش از هر زمان ديگر محتاج اصلاحات ساختاري است. ممکن است عده‌اي بگويند اکنون موقع اين حرف‌ها نيست، ولي اين حرف‌ها مدتها و دست کم بيش از يک سال است که مکرراً مطرح مي‌شود و کسي توجهي نمي‌کند و اتفاقاً وضعيت کنوني ما حاصل همين بي‌توجهي و همين بي‌برنامگي، ساختارگريزي، شخص‌محوري و سياست‌ورزي شتاب‌زده است.

۱۳۹۲/۳/۶

اخبار مرتبط